حجتالاسلام والمسلمین داود فیرحی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و از اساتید برجسته اندیشه سیاسی در اسلام، یکی از صاحبنظران فقه سیاسی و از نواندیشان دینی بود که قصد تلفیق سنت و مدرنیته با بهرهگیری از فقه را داشت. با وفات این چهره مطرح اندیشه سیاسی اسلام، توجه به انظار و اندیشههای وی در مرکز ثقل و کانون توجه و اظهارنظرهای کارشناسان این عرصه، به ویژه موافقان و مخالفان او، قرار گرفت؛ خبرگزاری ایکنا نیز گفتوگو و نشستهای متعددی را در این باره رسانهای کرد که در پرونده «احیاگر سنت در قاب سیاست» خواندنی است.
بسیاری مسیر تمجید از روش و دستاوردهای استاد فیرحی را پیمودند و از رویکرد تجمیعی او درباره سنت و تجدد تقدیر کردند. در طرف مقابل نیز برخی مسیر انتقاد از اندیشههای وی از جمله عزیمت او از تجدد و اصالت قائل شدن برای مدرنیته را طی کردند. برای بررسی بیشتر زندگی و اندیشههای علمی مرحوم استاد فیرحی با حجتالاسلام والمسلمین احمدرضا یزدانیمقدم، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به گفتوگو نشستیم که متن این مصاحبه در ادامه میآید:
ایکنا ـ ابتدا درباره خدمات علمی ایشان به جامعه دانشگاهی کشور بگویید.
تأثر شدید و ارادت خود به آن استاد فقید را اظهار میکنم و از باب ادای برخی حقوقی که برعهده دارم مطالبی را میگویم. در مصیبت ارتحال آن عزیز از دست رفته بسیاری از اهل فکر و اندیشه و دانش، دانش دوستان، ایران دوستان، دوستداران فکر و اندیشه و آزادگی، اهل علم، اهل سیاست، دانشجویان و همکاران، دانشمندان حوزوی و ارادتمندان در نشستها و بیانیهها تجلیل کردند. آنان از ایران و اسلام و حوزه و کرامتهای انسانی تجلیل کردند و عظمت روحی و اخلاقی خودشان را نشان دادند که جای تقدیر دارد.
از سال 1380 با ایشان آشنا شدم. وی استاد ما در دوره کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی و دوره دکتری مسائل ایران و راهنمای پایاننامه کارشناسی ارشد و مشاور رساله دکتری بود. مشاوری که از انواع یاریها و راهنماییها دریغ نداشت. با دکتر فیرحی در دوره کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی، از آثار افلاطون، جمهوری و سیاستمدار و سوفسطی و قوانین و از آثار ارسطو، اخلاق نیکوماخوس و سیاست و لویاتان اثر هابز و از آثار لاک، جستار در فهم بشر و رساله در باب حکومت و نامهای در باب تساهل و قرارداد اجتماعی اثر روسو را خواندیم. در دوره دکتری مسائل ایران بر پایه متن کتاب «الیزابت فریزر» الگوی اجتماعگرایان را برای تحلیل مسائل ایران و جدیدترین نظریههای فلسفه سیاسی را بر پایه متنهای مربوطه برای مسائل ایران خواندیم.
استاد فقید، متواضع، صمیمی، خودمانی، دلسوز، جدّی و پیگیر و از آنجا که از کرامت نفس برخوردار بود؛ دیگران را نیز تکریم میکرد. در این حدود بیست سال گرچه ناملایماتی پیش میآمد، اما شکایت و غیبت و بدگویی از او دیده نشد. وی علاوه بر قدرت و پویایی فکر و اندیشه، در پاکی کلام و گفتار هم ممتاز بود.
موقع اذان برای نماز میرفت و اهل نماز جماعت بود. همین نشان میدهد که دائمالوضو بود. به یاد ندارم که نماز اول وقت را به تأخیر بیندازد. گاه به دانشجویانش که طلبه بودند اقتدا میکرد، بلکه از آنان میخواست که به امامت بایستند. اهل معنویت بود. اهل مستحبات بود که توضیح آن بحث را طولانی میکند. از سوی دیگر علاقهمند به روضه و ذکر اهل بیت(ع) بود و حتی تمایل داشت که برنامه هفتگی روضه بگذارد و در این زمینه نیز مشورت کرد که در منازل اقدام به چنین کاری کنیم. در مجموع یک طلبه و روحانی متدین و مقید و متشرع بود.
عنوان پایاننامه کارشناسی ارشد بنده «ادراکات اعتباری و اندیشه سیاسی و اجتماعی علامه طباطبایی» بود. آن فقید سعید بسیار علاقهمند به این پایاننامه شد. یادم نمیرود که یکبار با حالتی احساسی عجیب و شاید بغض کرده گفت تمام کارهایی که این مدت در حوزه و دانشگاه کردم، درسهایی که خواندم به خاطر این بود که چنین کارهایی انجام شود و بتوانم به حوزه و دین خدمت کنم. از اینکه موضوع بحث ما نظرات علامه طباطبایی بود بسیار مشعوف و مبتهج بود و خود ایشان هم تا مدتی در درس و بحث و گفتوگوها، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی را به عنوان یک مدل تحلیلی به کار میگرفت. عنوان رساله دکتری بنده «فلسفه سیاسی علامه طباطبایی و ایران معاصر» بود. به دفعات متن را با مرحوم استاد دکتر فیرحی بحث و بررسی کردیم و ایشان تذکرات خوبی میداد و از هیچ یاری و راهنماییای کوتاهی نمیکرد.
دکتر فیرحی برای درس و بحث وقت میگذاشت و بهروز و جامع بود. همان طور که گفته شد بزرگوار و بااخلاق بود و شاگردان وی این موارد را به خوبی مشاهده میکردند. دانشجویانی که با وی درس داشتند از وی دانش و فکر و ایده میگرفتند. زمانی بحثی درباره پست سکولاریسم و نسبت دین و دموکراسی داشتیم که در همان رابطه شاید صدها صفحه مطلب انگلیسی در اختیار ما قرار داد تا بدانیم در دنیا درباره پست سکولاریسم و نسبت دین و دموکراسی چه مباحثی مطرح شده و میشود. این نشانه بهروز بودن و اطلاع داشتن از مسائل روز دنیا و در عین حال دوری از تنگنظری و بخل علمی و مانند آن بود.
پایاننامه ارشد را که با ایشان داشتم بخشی از آن را در سایت خود منتشر کردند و این هم نشانه توجه کمنظیر به دانشجویان است. برای رساله دکتری منابعی را که داشت در اختیارم قرار داد و در برابر همه اینطور بود. بخل علمی نداشت، بلکه جود و سخاوت علمی داشت. آن هم در زمانی که این منابع چندان در دسترس نبود و افرادی که داشتند حاضر نبودند آنها را در اختیار کسی قرار دهند. صدمهای که حوزه و علوم سیاسی و اندیشه سیاسی از رفتن استاد فیرحی خورد سنگین بود. به همین دلیل اساتید علوم سیاسی و اندیشه سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام از او تقدیر کردند. چرا که ویژگیهای اخلاقی؛ بزرگواری، تعهد و مسئولیت و علمیت و پُرکاری و اثرگذاری بسیاری داشت و رفتنش همه را متأثر کرد.
ایکنا ـ درباره مواضع سیاسی مرحوم دکتر فیرحی نیز توضیح دهید.
مواضع سیاسی ایشان روشن است. خواهان عظمت اسلام و ایران بود. وی در سفری علمی، در سطحی بالا و تأثیرگذار که در اواخر دهه 80 یا اوایل 90 به اروپا داشت و آن موقع صحبت از تحریم و تهدید ایران به خاطر مسائل هستهای بود؛ با وجود اینکه با دولت مستقر همسو و همفکر نبود، به نحو عجیبی از جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد. با آقای دکتر محمود صدری هماهنگ کرد که برای اینکه اساتید و صاحبنظران غربی بیشتر و بهتر متوجه مطلب شوند، در مقطعی از سخنرانی، ادامه سخنان را به فارسی بیان و ترجمه آن را به شما واگذار میکنم. موقع سخنرانی به جمله مورد نظر که رسید گفت از آنجا که شاید نتوانم مطلب را به خوبی به انگلیسی بیان کنم مطلب را به فارسی میگویم و از آقای دکتر محمود صدری میخواهم که برای شما ترجمه کند.
مضمون گفتار هم این بود که مردم ایران علیرغم تفاوتها و اختلافنظرهایی که ممکن است با هم داشته باشند وقتی موضوع ایران و امنیت و منافع کشورشان پیش بیاید همه با هم متحد هستند و پاسخی غیرقابل پیشبینی خواهند داد. این سخنان حاضران را خیلی تحت تأثیر قرار داد. در آن سفر علمی گفتوگوهایی نیز داشت و اقداماتی انجام داد که در تغییر نگرش و رفتار غربیها در مورد برنامه هستهای ایران مؤثر بود.
علاوه بر جاذبه فردی و اخلاقی، سعه صدر و سخاوت علمی و بزرگواری که داشت از نظر سیاسی نیز دارای موضع و تحلیل بود و آن را برای خدمت به کشور به کار میگرفت و از هر فرصتی برای خدمت به منافع کشور استفاده میکرد. برای همین مشاهده کردیم که افرادی از جناحهای سیاسی مختلف از مرحوم دکتر فیرحی تجلیل و تقدیر کردند.
دکتر فیرحی به قول ملاصدرا چون خود نازنین بود، همه را نازنین میدید و بارها دیده میشد که افرادی از جناحهای مختلف و افکار متفاوت از دکتر فیرحی راهنمایی میگرفتند و از بذل و جود علمی او و یاری و حُسن نیت او برخوردار میشدند. حتی در عرصه سیاست و انتخابات افراد شایسته و صالح و مفید از جناحهای مختلف و متقابل را حمایت میکرد. فیرحی به فکر ایران بود به فکر مردم بود.
ایکنا ـ ایشان در واکاوی سیره سیاسی نبوی و دولت علوی چگونه تلاش کرد تا فهمی دقیق و عملیتر از نیازهای روز داشته باشد؟
مرحوم استاد فیرحی بر پایه متونی که ما داریم استدلال میکند که چگونه الگوی جامع و فراگیر پیامبر(ص)، امروزه میتواند به کار ما بیاید. شما مقاله و پژوهش دکتر فیرحی را ببینید بدون دانش حوزوی یا بدون دانش سیاسی یا بدون آگاهیهای لازم از ایران و جامعه ایران و مسائل جهان اسلام نمیتوان چنین چیزی نوشت. این کاری بسیار ارزشمند است که برای انجام آن باید هم متون دینی را شناخت و هم دانش و آگاهی تخصصی لازم را داشت هم مسائل روز جامعه را دانست تا آنها را با دیدگاه اجتهادی به هم ربط داد.
دکتر فیرحی به تفصیل به دیدگاه امام(ره) درباره ولایت فقیه پرداخته و بر پایه استناد به آثار فقهی ایشان نشان میدهد که چرا و چگونه اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مردمسالار است. وی سپس در پژوهشی وسیع در برخی از نظرات درباره ولایت فقیه نشان میدهد که چه تفاوتهایی میان این نظرات و دیدگاه امام خمینی(ره) وجود دارد.
به علاوه در پژوهش وسیع و جدّی دیگری وی میخواهد فقه را بر پایه مفهوم حق بازخوانی کند و زحمت زیادی کشید و مدتها از جوانب مختلف موضوع را بررسی کرد. در پژوهش دیگری اندیشه سیاسی و فقه سیاسی از پیش از مشروطه تا جمهوری اسلامی را بر پایه متون مربوطه و از جمله مذاکرات مجلس بررسی نهایی پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به طور تفصیلی بحث و بررسی میکند و به امکانات و امتیازات دیدگاه نائینی هم میپردازد و آن را توضیح میدهد.
مرحوم فیرحی در پژوهشی دیگر امکانات فقه سیاسی درباره انتخابات و حزب سیاسی را نشان میدهد. در همین باره میگفت با بحث علمی و نظری میتوانیم به تفاهم برسیم و از تنش در صحنه سیاسی جلوگیری کنیم.
ایکنا ـ چگونه میتوان در تربیت اساتیدی مانند دکتر فیرحی، که نمونه وحدت حوزه و دانشگاه و دین و علم هستند، به موفقیت رسید؟
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ایشان وکیل تامالاختیار یکی از اساتید برجسته علوم سیاسی بود و این به خاطر اعتماد زیادی بود که آن استاد به وی داشت. یکی دیگر از اساتید برجسته علوم سیاسی هم وصیت کرده بود که دکتر فیرحی بر وی نماز میت بخواند. شاید این افراد را در نگاه ظاهری افراد متدین و ولایتمدار نیابیم، اما اینان به سبب سلوک اخلاقی و معنویتی که در دکتر فیرحی میدیدند به وی اعتماد، علاقه و ایمان داشتند.
اطمینان داشته باشید که کسانی مانند دکتر فیرحی را با تنگنظریهای علمی و سیاسی و محدود کردنها نمیتوانیم تربیت کنیم. مرحوم فیرحی تربیت شده دوران آزادی فکر و اندیشه انقلاب است اما الان اینها را محدود کردهایم. دوستانی که الان در حوزه هستند حتی معلوم نیست آثار مطهری و بهشتی را بخوانند؛ چه برسد به شریعتی، بازرگان، هابرماس، کارل مارکس و دیگران. اگر اینگونه همه راهها را ببندیم طلبه و دانشجوی ما به جایی نمیرسد.
اگر هم قرار باشد دانشجو یا طلبهای خودش اقدام به آگاهی از دانشهای روز دنیا کند برای وی محدودیت ایجاد میشود. آیتالله حسنزادهآملی فرمودهاند که علامه طباطبایی در روزهای پنجشنبه و جمعه در منزل خود را باز گذاشته بود که هر کسی سؤالی دارد برود از وی بپرسد. کسانی مانند «تقی ارانی» که رهبر فکری و معنوی حزب توده بود و گفته میشد در مسائل فکری از لنین هم قویتر بود، با علامه دیدار میکرد. این نشانه پختگی و اعتماد به نفس علمی شخص است، اما اگر دستتان خالی باشد هم از دیگران میترسید و هم آنان را دشمن حساب میکنید.
به فرمایش مولا علی(ع): «الناس أعداء ما جهلوه»؛ یعنی مردم دشمنان با آنچه نمیدانند، اما اگر همانند علامه طباطبایی یا استاد فیرحی، هر کسی به فراخور حال و وضع خود، دستتان پر باشد ایمانتان عاریتی نیست و فکرتان استدلال دارد؛ لذا از ملاقات و سخن گفتن با دیگران نگران نیستید. کاری که امروزه کردهایم این است که در حوزه و دانشگاه، حتی متون خودمان را هم نمیخوانیم اینگونه نمیتوانیم امثال علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی یا مرحوم دکتر فیرحی را تربیت کنیم. بعد از علامه طباطبایی چه کسانی را دیدهاید که در منزل خود را باز بگذارند تا اگر کسی سؤالی دارد برود و بپرسد. با این وضعیت نمیتوانیم چنین افرادی را تربیت کنیم.
مرحوم فیرحی شخصی مخلص در برابر خداوند و حقایق دینی و به فکر آخرت بود. از نظر تعهد علمی و اخلاقی هم همین گونه بود. اگر میخواهیم همانند استاد فیرحی تربیت کنیم باید اساتید ما همانند اساتید مرحوم فیرحی باشند. وی بارها به اساتید خود در حوزه علمیه زنجان اشاره میکرد که هوشیار، بینا و جامعالاطراف بودند و از همان روز نخست طلبگی به او توجه و راهنمایی و حمایتش کردند. همانها به وی توصیه کردند که به حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران برود و ارتباط او هم تا آخر با آن اساتید برقرار بود. متأسفانه آن طلبهپروریها و دانشجوپروریها کم شده است.
انتهای پیام
علامه ره بين سالهاي 24و25 به قم آمده و اراني در 1318ش ازدنيا رفته.