به گزارش ایکنا، مراسم مجازی گرامیداشت حجتالاسلام والمسلمین داود فیرحی، شنبهشب، 24 آبانماه، به صورت مجازی و با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی فاضل میبدی، احمد نقیبزاده و حجتالاسلام و المسلمین ناصر نقویان برگزار شد. در ادامه متن صحبتهای حجتالاسلام نقویان از نظر میگذرد؛
در حوزه، دو نوع فقه و دو نوع فقیه داریم؛ یک فقه اصطلاحی و رایج است که تقریباً یک سلسله دروس رسمی دارد و در یک کانال معین طی میشود و فقیه، اطلاعاتی را پیدا میکند و علمی به نام استنباط احکام شرعی فرعی از متون و منابع اصلی فقه است که شامل کتاب، سنت، عقل و اجماع میشود. اما فقیهی عمیقتر داریم که شاید در آن بخش، کمتر فقیه جامعالشرایط داشته باشیم. فقیهی که تنها از عینک فقه به اسلام نگاه نکند و اگر کسی خواست به آن معنا فقیه شود، باید در کلام اسلامی نیز اطلاعات فقیهانه داشته باشد و فلسفه را در حدی که برای فقه کارایی و کارآمدی دارد بداند. اخیراً یکی از بزرگان فرموده بود که فقه علامه طباطبایی از فلسفهشان قویتر بود.
همچنین فقیه کسی است که به اخلاق اسلامی، فلسفه اسلامی، تاریخ اسلامی و متون تفسیری که در این رابطه هست، آشنایی نسبتاً جامع و کاملی داشته باشد. از آنطرف جامعالشرایط بودن به او تحمیل میکند که با مسائل روز آشنا باشد. اگر یک فقیه در گوشه حجرههای مدرسههای شهر قم بخواهد پیچیده باشد و فتوا دهد که اگر کسی خواست در خانه کعبه طواف کند، باید بین خانه و مقام ابراهیم(ع) باشد و اگر سر سوزنی اینطرفتر آمد حجش باطل است، او را فقیه نمیدانیم. به خاطر اینکه امروزه چهار میلیون نفر در آن فضا نمیتوانند طواف کنند.
امام خمینی تا زمانی که به رأس یک حکومت سیاسی منتقل نشده بود و درس و بحثش را در قم و نجف داشت، یک سلسله فتاوا داشت و وقتی به فقه حکومتی وارد شد، بسیاری از فتاوای ایشان تغییر کرد. بنابراین اگر کسی خواست یک فقیه به تمام معنا و به اصطلاح بهروز شود، باید در تمامی این علوم اطلاعاتی در حد تخصص، دانش داشته باشد و از آن طرف، دانشگاه امروز هم با جامعه و مسائل روز مرتبط است و دانشها را روزآمد و به جزئیات مسائل اجتماعی به صورت میکروسکوپی نگاه میکند و اگر بخواهد این مساول را جمع کند، باید در آنجا نیز متخصصان علمی حضور داشته باشند.
دکتر فیرحی مردی در مسیر شدن بود که یک نگاه فقیهانه به فقه و به رویکرد عملی و ایدئولوژیک داشت و به دانشگاه نیز یک نگاه تئوریک و عملی داشت. با این دو بال در هر دو عرصه پرواز میکرد. همچنین، او در کسوت روحانیت بود. برخی از حوزه که وارد دانشگاه شدند، اندکاندک وجهه حوزوی خود را رها کردند و حداقل اینکه از لباس روحانیت بیرون آمدند و به فقه و فقاهت پشت کردند و اندکاندک شخصیتهای مخالف حوزه شدند یا اگر کسی از دانشگاه به حوزه آمد، به دانشگاه پشت کرد و آنجا را مرکزی برای کفرگویی دانست.
ایشان متوجه بود که اگر بخواهد در دنیای روز باشد، باید در این فضای دانشگاه حضور داشته باشد و این دو رویکرد توانست از ایشان شخصیتی بسازد که هم در حوزه، کلام او شنیدنی و تحقیقات او دیدنی باشد و هم در دانشگاه شخصیتهای علمی دانشگاهی پای سخن او بنشینند و از شهد کلام او بنوشند و از نگاه نافذ او استفاده کنند. حتی در جمعهایی که در خارج از کشور تشکیل میشد و گاه افرادی منتقد داخل بودند نیز حضور مییافت و امروز به تعبیر استاد سروشمحلاتی از این غصه میخوریم که حوزه و نظام ما از شخصیتی مانند فیرحی آن چنان که لازم بود استفاده نکرد.
در پیام برخی از شخصیتهای حوزوی جملههایی بود که صرفاً تسلیت به خانواده ایشان بود، اما تسلیت اصلی باید به حوزه علمیه باشد. او قبل از اینکه فرزند دانشگاه باشد، یک فقیه حوزوی بود و قبل از اینکه کسوت دانشگاهی بر قامت او برازنده باشد، این لباس روحانیت و تعلق به حوزه برای او شایسته بود و تلاش میکرد که بین حوزه و دانشگاه آشتی برقرار کند.
او با رساله دکتری خود یعنی «دانش، قدرت و اندیشه سیاسی در اسلام» از هرمنوتیک گادامری تا مطالب آخوند خراسانی را استفاده کرد و جمع بین این اضداد کاری کارستان است که آقای فیرحی اندکاندک در این مسیر پُرخطر قدم نهاد و داشت بین این نحلهها و گفتوگوها و مسلکهایی که به ظاهر با هم متضاد بود تناسب ایجاد میکرد و فقه را از اینکه نگاه حقوقی خاصی داشته باشد، از دل حوزهها بیرون میکشید و به جامعه سرایت میداد و سیاستی را که به استبداد کشیده میشد نیز میآورد و میگفت که حکومت نه یک امانت، بلکه حقی از مردم و برای مردم در دست حاکمان است و حاکمانی مشروعیت دارند که این حقوق مردم را به رسمیت بشناسند.
از امام خمینی(ره) نقل شده که اگر روزی مردم چیزی خواستند و شما خلاف آن را در نگاه دینی خود میدیدید، باید بر اساس خواسته مردم عمل کنید و بحث بین مشروعیت و مقبولیت نیز بحث کهنه و قدیمی است که بین این دو جمع کردن و مقبولیت و مشروعیت را در یک مسیر قرار دادن کار دشواری بود که ایشان انجام داد.
برخی میگویند مردم هیچکاره هستند و درصددند که اگر مردم خواستهای داشته باشند باید چه کار کنند و مردم را از گردنه بیرون رانند. آقای فیرحی در لبه تیغ حرکت و تعادل نگاهش را حفظ میکرد و در این زمینه نقدها، گفتوگوها و مناظرهها جای خود را دارد. متأسفانه شخصیت فرزانهای را از دست دادیم. ایشان هم نگاه حوزوی داشت و هم دانش دانشگاهی و در آغاز شکوفایی بود و غصهدار هستیم که شخصیتی مانند ایشان زودهنگام پَر کشید.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام