برای درک تأثیرات حمایت از کالای داخلی، باید معنای اقتصاد و نحوه عملکرد آن را درک کرد. همچنین درک عوامل مختلف اقتصادی و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر بسیار مهم است. این موارد باعث میشوند که شخص بتواند در اقتصاد کشور خود نقش داشتهباشد.
نظام اقتصادی مجموعه از سیستمهای اقتصادی، کار، سرمایه، منابع زیرزمینی مقررات و دیگر عوامل است که مجزا نیستند، بلکه باید با هم کار کنند و در تولید، توزیع، مصرف کالاها و خدمات در یک کشور هماهنگ باشند.
در سیستم اقتصادی یک کشور خاص، کارآفرینان نقشی را در گردهم آوردن عوامل مورد بحث برای تولید و توزیع کالاها و خدمات دارند. اما ممکن است با توجه به سیاستها و فرهنگی که توسط دولت ملی اعمال شده با یکدیگر متفاوت باشد.
در بحث پیشرفت اقتصادی و حمایت از کالای داخلی، شناخت نقش مصرفکننده در اقتصاد مهم است، در یک اقتصاد در حال رشد، کالاها و خدمات در صورت استفاده مناسب کاربردی خواهند شد، اما اگر این کالاها و خدمات مصرف نشوند، تولید آنها از ابتدا منطقی نیست. مصرفکننده فرد یا گروهی از افراد هستند که از کالاها و خدماتی که در یک اقتصاد تولید شده، استفاده میکند.
وقتی مصرفکنندگان ترجیح میدهند از کالاها و خدمات استفاده کنند، تقاضا برای کالا ایجاد میکنند و از این رو نیاز بیشتری به تولید وجود دارد، در یک سیستم اقتصادی سالم، تقاضا و عرضه باید با هم وجود داشته باشند تا رشد اقتصادی رخ دهد، در غیر این صورت اقتصاد سقوط میکند، برای اینکه مصرفکننده بتواند به طور موثر کالاهای خوب و خدماتی را که یک اقتصاد تولید کرده است مصرف کند، مهم است که او از آنچه در دسترس است، رضایت داشته باشد.
همچنین کالاها باید از کیفیت عالی و قیمت قابلتوجهی برخوردار باشند و در صورت علاقه مشتری به محصول، بهراحتی در دسترس باشد، بهترین روش برای مقابله با مصرفکنندگان ناراضی داشتن طیف گستردهای از محصولات است تا بتوانند متناسب با سلیقه خود انتخاب کنند.
وقتی مردم کالاهای داخلی خرید میکنند، قیمت محصولات کاهش مییابد. در پایان هم مصرفکنندگان به دلیل قیمت پایین سود میبرند و کشور نیز با افزایش تولید به رشد اقتصادی دست مییابد. به خاطر داشته باشید با توجه به اینکه تولیدکنندگان کالا و خدمات در واقع کارفرمایان هستند، بنابراین به این معنی است که اگر محصولات آنان به صورت داخلی خریداری شود سود بیشتری کسب میکنند.
سرانجام چنین سودهایی به کارگرانی که در چنین کارخانههایی کار میکنند، میرسد و با افزایش حقوق و دستمزد، سطح زندگی آنان بهبود مییابد. هر دو کارفرما و کارمند به مرور زمان با کاهش ضررها و ادامه فعالیت در مسیر رشد به ثبات میرسند، از طرف دیگر وقتی مصرفکنندگان کالاهای تولید داخل را انتخاب میکنند، دولت نیز در آن سهیم است. هرچه تعداد بیشتری از این محصولات ایجاد شوند، تجارت نیز رشد میکند و به نوبه خود مالیاتهای پرداختی به دولت نیز افزایش مییابد. همچنین، وقتی حقوق و دستمزد کارمندان افزایش مییابد، مالیاتی که آنان به دولت میپردازند، افزایش مییابد و دولت درآمد بیشتری کسب میکند.
در کشورهای مختلف و به ویژه کشورهایی که بهدنبال صنعتیسازی برای ترویج خرید داخلی هستند، پایهای برای رشد اقتصادی ایجاد خواهدشد. دولت نیز نقش مهمی در تشویق مصرف محلی دارد، زیرا از مزایایی که قبلا نیز دیده شده برخوردار است. آنان میتوانند این کار را با ترویج قانون حمایتی انجام دهند که موجب دلسردی بازار کشورشان توسط کالاهای ارزان قیمت خارجی نمیشود. همچنین ممکن است در آموزش شهروندان در مورد مزایای تولید و خرید محلی تلاش کنند.
در ادامه با چند کشور که با حمایت از کالای داخلی به رشد اقتصادی رسیدند آشنا میشویم.
کشور کرهجنوبی یکی از کشورهایی است که نیم قرن پیش، از رونق اقتصادی بیبهره بوده است لیکن با اجرای برنامههای اقتصادی متکی بر ظرفیتهای داخلی توانسته به جایگاه کنونی دست پیدا کند. تولید ناخالص داخلی کرهجنوبی در سال 2014 به 1450 میلیارد دلار آمریکا رسید و در جایگاه 13 جهان قرار گرفت. این کشور طی دهههای اخیر بهعنوان یکی از کشورهای رو به رشد و پیشرو در شرق آسیا مورد توجه کارشناسان اقتصادی قرار گرفتهاست و میتواند الگوی خوبی برای دیگر کشورها در زمینه اقتصاد موفق باشد.
کرهجنوبی که شاید 50 تا 60 سال پیش از موزامبیک و بولیوی فقیرتر بود، هماکنون جزء کشورهای پیشرفته جهان محسوب میشود. این پیشرفت فوقالعاده به دلیل حمایت مردم کره از تولیدات داخلی است. کرهایها حساسیت و تعصب زیادی نسبت به کالاهای بومی خود دارند به نحوی که به سادگی حاضر نمیشوند کالاهای خارجی مشابه مصرف کنند. به طور مثال به رغم اینکه خودروهایی از جمله محصولات تویوتا، مرسدس بنز، بی ام دبلیو و ... به نسبت خودروهای کرهای کیفیت بالاتری دارند، به ندرت در خیابانهای کرهجنوبی به چشم میخورند و اغلب مردم با اینکه درآمد لازم برای خرید این برندهای پیشرفته را دارند ولی از خودروهای داخلی خود نظیر هیوندای و کیاموتورز استفاده میکنند. جالب است بدانید با اینکه در اغلب کشورهای جهان خودروهای تشریفاتی از نوع مرسدس بنز است در کره جنوبی خودروهای تشریفاتی نیز از محصولات داخلی این کشور است.
پس از خاتمه یافتن جنگ جهانی دوم، یکی از کشورهایی که توانست با همت دولت و ملت خود به پیشرفت قابلتوجهی دست یابد، کشور ژاپن است. اینکه چگونه ژاپن در کمتر از پنج دهه توانست به یک قدرت بزرگ آسیایی و پس از چند دهه عملا به یک قدرت اقتصادی بین المللی تبدیل شود موضوعی است که توجه اقتصاددانان جهان را به خود معطوف میسازد. از ویژگیهای مثبت شهروندان ژاپنی این است که ساده زیستی دارند و بر استفاده از تولیدات داخلی خود تاکید میکنند. ژاپنیها بعد از جنگ، روزانه بیش از 14 ساعت کار میکردند تا کشور خودشان را آباد کنند و توسعه دهند.
آلمان یکی دیگر از کشورهایی است که پس از خاتمه یافتن جنگ جهانی دوم، توانست در مدت کوتاهی به اقتدار اقتصادی دست یابد. این تغییر و تحول عظیم، به معجزه اقتصاد آلمان معروف شد. آلمانیها در مسیر پیشرفت اقتصادی خود، به تقویت تولید ملی که از ارکان اصلی اقتصاد مقاومتی است، توجه کردند. مردم آلمان از مصرف کالاهای خارجی که گاهی دارای اختلاف قیمت و کیفیت فاحش نیز هستند به قصد کمک به تولیدکننده هموطن خود خودداری میکنند.
نمونه مشهور کمپینهای حمایت از تولیدات داخلی، نوع رفتار مهاتما گاندی رهبر انقلابی هند است. گاندی در قامت رهبری که مبارزه آرام و بدون خونریزی را در دستور کار خود قرار داده بود؛ تصمیم گرفت تا بهجای استفاده از پارچههای انگلیسی، پارچه دستباف از محصولات هندی را بر تن کند. اقدام ساده گاندی تبدیل به موجی ملی شد. این ابتکار گاندی برای حمایت از تولیدات ملی هند آنچنان موثر واقع شد که پس از گذشت سالهای بسیار، تصویر چرخ ریسندگی وی بهعنوان یکی از نمادهای انقلاب هند شناخته شده و در همه جای هند مورد احترام است. شعاع تاثیر مبارزه گاندی تا آنجا پیش رفت که هندیها در بسیاری از شهرهای بزرگ، مثل روزگار ساوونارولا، جشنهای بزرگ پارچهسوزی ترتیب دادند که در آن هندیان و بازرگانان ثروتمند، از خانهها و انبارهایشان، تمام پارچههای خارجی را بیرون آورده، به آتش انداختند. آنگونه که فقط در یک روز، در بمبئی 150 هزار طاقه پارچه را به شعلههای آتش سپردند!.
در جریان جنگ دوم جهانی، فرانسه بهشدت تخریب شد و اقتصاد آن در وضعیت فلاکتباری قرار گرفت. اما در همین شرایط فرانسویها جریان نوین پیشرفت اقتصادی خود را آغاز کردند. اقتصاد فرانسه با اتخاذ راهبردهایی در حمایت از تولید داخلی و ضد جهانی شدن، امروز به سومین قدرت اقتصادی اروپا تبدیل شده تا جایی که این کشور هماکنون بدون نفت به غول نفتی جهان بدل گشته است. از جمله راهکارهایی که انجام داد؛ کمپین حمایت از تولید با حضور دولتمردان، لغو تعهدات و قوانین مخل تولید داخلی، کمپینهای حمایت از کالای داخلی، سیاستگذاری جدی، افزایش بهرهوری نیروی کار و تمرکز بر روی صنایع دانشبنیان کلیدی است.
استرالیا ششمین کشور بزرگ دنیاست که توانسته است با اتکاء به حمایت همهجانبه از تولیدات داخلی، جایگاه خوبی در اقتصاد جهانی به دست آورد. این اقدامات نخستین بار از سوی دولت این کشور ارائه شد. در سال 1999 میلادی، اتاق صنعت و تجارت استرالیا با همکاری دولت پویش «ساخت استرالیا» را به راه انداختند. این پویش تا آنجا جلو رفته که تمامی کالاهای ساخت استرالیا باید این نشان را داشته باشند. بنا به اظهارات وبسایت رسمی این پویش در جولای 2011، اقدام دولت استرالیا در الزام درج لوگویی که حاوی نماد کشور استرالیا (کانگورو) است، نقش قابلتوجهی در حمایت از کالاهای استرالیایی داشته است. نتایج تحقیق آژانس جهانی اطلاعات بازار استرالیا نشان میدهد 72 درصد مصرفکنندگان استرالیایی تمایل دارند از کالاهایی استفاده کنند که دارای لوگوی ساخت استرالیا باشد. جالبتر آنکه این نماد حتی میزان داخلی بودن یک کالا را نیز با درجهای در زیر آن نشان میدهد تا مردم بتوانند بر این اساس میزان حمایت خود از آن کالا را تنظیم نمایند.
کالای داخلی و حمایت از آن یک معمای چند لایه است. کشورهایی که در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن دارند، راههای متعددی را امتحان کردهاند. آنها رشد اقتصادی را اولویت خود قرار دادهاند و در این زمینه به فرهنگ سازی دست زدهاند. با دقت و تمرکز کردن بر مسیر حرکت کشورهای پیشرفته اقتصادی این نکته برای ما روشن میشود که همه این کشورها در یک بازه زمانی معینی، واردات را کاهش دادهاند و تمرکز خود را روی تولید داخل گذاشتهاند.
نقش شهروندان در استفاده از تولیدات داخلی مسئلهای است که نیاز به فرهنگ سازی دارد. مهدی صادقیشاهدانی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امامصادق (ع) در اینباره میگوید: «ما در تمام دنیا مشاهده میکنیم که مصرفکننده و تقاضاکننده مجبور به مصرف کالای ملی نمیشود اما در این ارتباط، فرهنگسازی لازم صورت میگیرد. یعنی نظام فرهنگی کشور طوری عمل میکند که بهعنوان مثال ژاپنیها و کرهایها بهجای اینکه کالاهای کشور دیگری را مصرف کنند، کالای کشور خودشان را مورد استفاده قرار میدهند و این در گرو آن است که نظام فرهنگی کشور چگونه میتواند روی فکر و ذهن مصرفکننده تاثیرگذار باشد». شاهدانی در نهایت رمز پیشرفت اقتصادی را چنین بیان می کند: « یکچیز در تاریخ تجارت روشن است؛ حمایت از تولید داخل شما را ثروتمند میکند».
مترجم: زهرا کریمی، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی
منابع:
https://www.ukessays.com
https://parstoday.com/
http://kayhan.ir/