به گزارش ایکنا، سیره اهل بیت(ع) ایجاد وحدت در میان مسلمانان بود. سیرهای که اکنون و با شرایط جهان معاصر بیش از پیش نیاز است به صورت دقیق استخراج، بررسی و بهرهبرداری شود. برای این مهم تحقیقهای علمی ارزشمندی صورت گرفته و مقالات بسیاری نوشته شده است. مقاله سیره اهل بیت(ع) در ایجاد وحدت میان مسلمانان نوشته سیدحسن فلاحیان که در شماره 95 فصلنامه میقات حج منتشر شده، یکی از مقالههایی است که ضمن تعریف وحدت و بیان ابعاد مختلف آن، نحوه عمل به سیره اهل بیت(ع) در خصوص وحدت نیز در آن ذکر شده است.
در چکیده این مقاله که اصل آن را میتوانید اینجا بخوانید آمده است: مقصود از وحدت، وحدت امت اسلام است که خداوند میفرماید:«إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ؛ همانا این امت شما امت واحده است...» (سوره انبیاء آیه ۹۲)؛ پس اساس این وحدت را قرآن نهاده است. قرآن کریم بارها مسلمانان را به عنوان «یک امت» مخاطب ساخته است؛ مانند(کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ...) (آل عمران: ۱۱۰). (وَکَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً…) (بقره: ۱۴۳).
مسلمانان، موظفند با اختلافات قومی و زبانی و اختلاف رأی در فروع فقهی و در روشهای عملی و یا در فهم کتاب و سنت و گرایشهای سیاسی، این وحدت را حفظ کنند و هیچگاه این قبیل اختلافات که وجودش امری طبیعی است، آنان را به فرقهها و دستهها تبدیل و به درگیری و جنگ با یکدیگر وادار نکند.
بنابراین، در آیاتی که مسلمانان را به وحدت دعوت میکند و از اختلاف باز میدارد، جمله(وَلا تَفَرَّقُوا) قید شده است مانند(وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا...)؛ «به ریسمان الهی چنگ زنید و از تفرقه بپرهیزید.»(آل عمران: ۱۰۳). (شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَینا إِلَیکَ وَ ما وَصَّینا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا...)؛ «... دین را به پا دارید و متفرق نشوید...».(شوری: ۱۳)
سخن گفتن از وحدت، همواره توأم با یاد کردن از اختلاف است. در آیات بسیاری از قرآن، غالباً این دو مفهوم؛ یعنی وحدت و اختلاف با هم آمده است. علت تقارن و تلازم وحدت و اختلاف در کتاب و سنت، آن است که اگر اختلاف نباشد نیاز به سفارش به وحدت نیست. همواره تأکید به وحدت، جهت پرهیز از اختلاف و تفرقه موجود یا جلوگیری از اختلافی است که خطر بروز آن احساس شود.
پرسش اصلی تحقیق این است که سیره اهل بیت(ع) در ایجاد وحدت بین مسلمین چه بوده است؟ با مطالعه سیره امامان این نکته به دست میآید که آن حضرات با توجه به موقعیتها و شرایطی که فرا روی آنان بوده، وضعیت اجتماعی را همواره رصد کرده و برای ایجاد وحدت بین مسلمانان، از هیچ کوششی دریغ نکرده و بر برادری و وحدت امت اسلامی تأکید میکردند.
وحدت در لغتشناسی قرآنی، به معنای «یکی بودن»(راغب اصفهانی، ۱۴۱۲، ص۸۵۷) آمده است. در مجموع، وحدت در مفهوم ایجابی به معنای یکپارچگی و پیوستگی است و در مفهوم سلبی به معنای عدم تفرق است و در اصطلاح اینکه ملت و امت اسلام باید با هم متحد باشند؛ یعنی مسلمانان باید جدای از همه عقاید و اختلاف نظری که در جزئیات دینی خود دارند، در مشترکات دینی خود چون خدا، قرآن، قبله، معاد، پیامبر، پاک زیستن و... یکی بوده و در برابر هر عاملی که بخواهد به یکی از این مشترکات خدشه وارد کند، ایستادگی نماید.
بنابراین، مراد از وحدت، برداشتن موانع مصنوعی و پیشگیری از اموری است که باعث جدایی، کینه و دشمنی میان مؤمنان میشود. از تعاریف فوق به دست میآید که وحدت در اصطلاح یک مفهوم سیاسی ـ اجتماعی است که به معنای یگانگی و همبستگی در کارکرد احزاب است.(پورفرد، ۱۳۹۲، صص ۴۸ـ ۲۹).
وقتی سخن از وحدت به میان میآید، منظور وحدت معقول است که با توجه به آزادی اندیشه و تعقل بیشتر میتواند مورد نظر قرار گیرد که آن نیز عبارت است از؛ قرار دادن متن کلی اسلام بر اساس اعتقاد همه مسلمانان و کنار گذاشتن عقاید شخصی، نظری و فرهنگ محلی و خصوصیات آرا و نظریات مربوط به هر یک از اجزای متن کلی دین که به تعقل و اجتهاد گروهی یا شخصی مربوط است. مقصود این است که با توجه به مشترکات بین همه طوایف و فرقههای اسلامی، نظیر اعتقاد به خداوند یگانه، پیامبر اسلام(ص) و کتاب الهی و قبله مشترک و اعتقاد به معاد و احکام اسلامی؛ مانند نماز، روزه، حج و زکات، همه با همدلی با یکدیگر همکاری کنند(مطهری، ۱۳۸۱، ج ۲۵، ص ۲۷ـ۲۶).
برای ایجاد وحدت میان مسلمانان، محورهایی وجود دارد که از آنها به عنوان عوامل مشترک اتحاد میان فِرق و مذاهب اسلامی یاد میشود:
الف) ایمان به وحدانیت خدا و پرستش او.
ب) ایمان به رسولان الهی و به خصوص ایمان به خاتمیت پیامبر.
ج) باور به معاد و روز رستاخیز.
د) اشتراک در کتاب آسمانی قرآن کریم و باور به حقانیت و صدق گفتار او.
هـ) اشتراک در بسیاری از اعمال عبادی؛ از قبیل نماز، روزه، حج، زکات و...
۱ ـ سیاست صبر و سکوت
میدانیم که امام علی(ع) بعد از پیامبر خدا(ص) شایستهترین فرد برای اداره امور جامعه اسلامی بودند و هیچکس از نظر فضیلت، تقوا، شجاعت، جهاد در راه خدا و سایر صفات عالی انسانی به پایه آن حضرت نمیرسید. لذا این انتظار میرفت که پس از رحلت پیامبر(ص)، امیرمؤمنان زمام حکومت اسلامی را در دست گیرد و رهبری مسلمین را تداوم بخشد، اما در مقام عمل چنین اتفاقی نیفتاد و بعد از پیامبر(ص) مسیر خلافت اسلامی منحرف و علی(ع) از صحنه سیاسی و مرکز قدرت در رهبری امت اسلامی به دور ماند. چون این انحراف برایش قابل تحمل نبود و سکوت را روا نمیدانست، بارها با استدلال و احتجاجهای خود، خلیفه و هواداران او را مورد اعتراض قرار داد اما این اعتراضات چندان سودی نبخشید.
امیرمؤمنان در این جریان بر سر دو راهی حساسی قرار گرفت؛ یا باید در برابر حکومت نامشروع قیام میکرد و حق خود را میگرفت و یا وضع موجود را تحمل کرده، به وحدت و اتحاد جامعۀ نوپای اسلامی میاندیشید و به حل مشکلات امت اسلامی و وظایف خود میپرداخت؛ لذا تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی آن روز باعث شد تا امام گزینه دوم را انتخاب کند.
حضرت به صبر و سکوت خود در برابر انحراف خلافت اسلامی از مسیر اصلی اشاره کرده؛ خطاب به اعضای شورا فرمودهاند: «به یقین میدانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت، من هستم. سوگند به خدا به آنچه انجام دادهاید گردن مینهم، تا هنگامی که اوضاع مسلمانان روبهراه باشد و از هم نپاشد و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت میکنید، پرهیز میکنم.»(دشتی، ۱۳۷۹، ص۱۲۳).
۲ ـ حل اختلافات حقوقی مسلمانان
کارنامه اهل بیت(ع) در موضوع اتحاد اسلامی و فراخوان جوامع بشری به همدلی و همفکری و همکاری براساس توحید و عدل، کارنامهای درخشان و بلند و پر حجم است و بررسی رفتار و گفتار امام صادق(ع) در زمینههای زیر میتواند نقش آن امام بزرگوار را در اتحاد مسلمین بیشتر روشن سازد:
۱. امام صادق(ع) و توصیه شیعیان به تقیه.
۲. امام صادق(ع) و حل اختلافات فکری پیروان اهل بیت(ع).
۳. امام صادق(ع) و ارائه راهکار حل اختلافات حقوقی شیعه.
۴. امام صادق(ع) و تأکید بر اصل همزیستی و مدارا با اهل سنت و همه فرق اسلامی.
۵. امام صادق(ع) و تأکید بر نماز جمعه و جماعت و اعیاد اسلامی.
امام صادق(ع) و برخورد هوشیارانه ایشان با نمایندگان و کارگزاران دولت عباسی، زمینه جهاد فرهنگی بزرگی را فراهم آورد. هر کدام از محورهای پیش گفته، بخشی از کارنامه امام ششم را نشان میدهد که چگونه آن حضرت همچون دیگر پیشوایان پاک اسلام در جهت «عبادت الهی» و «عدالت اجتماعی» و «تحکیم روابط امت اسلامی» و هدایت جامعه بشری گام برداشتند؛ برای نمونه مفضل بن عمر گوید: «هرگاه بین دو نفر از شیعیان ما درگیری [مالی] دیدی، آن را با پرداخت اموال من حل کن.» [۲] (کلینی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۲۰۹).
3 ـ تأکید بر همزیستی مسالمتآمیز و مدارا با اهل سنت و سایر فرق اسلامی
وظیفه شرعی شیعیان در تعامل با برادران اهل سنت چیست؟ آیا باید با آنها جنگید؟ به عقاید یا مقدسات آنان اهانت کرد؟ یا راه دیگری وجود دارد که اهل بیت(ع) برای شیعیان تبیین کردهاند؟ همواره در بین شیعیان و اهل سنت افراد تندرویی وجود داشتهاند که بر آتش درگیری مذهبی دمیدهاند. در نقطه مقابل، شیعیان و اهل سنتِ معتقد به همزیستی مسالمتآمیز نیز در طول تاریخ کم نبودهاند. به همین جهت هم معاویه بن وهب ناظر به این پدیده اجتماعی از امام صادق(ع) میپرسد: شایسته است در ارتباط بین خود و قوممان و همچنین در ارتباط با مردم دیگر که بر اعتقاد ما باور ندارند، چگونه رفتار کنیم؟» (کلینی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۶۳۶) پرسش معاویه بن وهب دو بخش دارد: ۱ـ شیوه رفتار شیعیان با یکدیگر؛ ۲ـ شیوه رفتار و تعامل آنان با اهل سنت، اما امام(ع) در پاسخ، تفکیک نکرده و هر دو پرسش را یک پاسخ دادهاند؛ یعنی نسبت به شیعیان و اهل سنت، هر دو باید این رفتار اجتماعی را داشته باشید.
واژة «خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاس» را به کار بردهاند؛ «خلطائنا»؛ یعنی اینکه زندگی آنها با ما آمیختگی اجتماعی دارد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که همسایه، دوست، همکلاسی، همکار و حتی بعضی فامیل دور و نزدیک شیعه نیستند. باید چه کنیم؟ در این روایت به قرینه اینکه فرمود: «مِمَّنْ لَیْسُوا عَلى أَمْرِنَا»؛ یعنی کسانی که ولایت اهل بیت را قبول ندارند این معنا روشنتر میشود. و فرمودند: «نگاه کنید به امامانی که از آنان پیروی میکنید.»؛ «قَالَ: تَنْظُرُونَ إِلى أَئِمَّتِکُمُ الَّذِینَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ...»؛ «هر کاری که آنها میکنند شما هم همان کار را انجام دهید.»؛ «فَتَصْنَعُونَ مَا یَصْنَعُون». در اینجا امام صادق(ع) قسم میخورند تا تأکید کنند و شک شیعیانش هم برطرف شود: «فَوَ الله إِنَّهُمْ لَیَعُودُونَ مَرْضَاهُم»؛ «به خدا قسم اهل بیت(ع) از مریضان سایر مذاهب عیادت میکنند»؛ «وَ یَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُم»؛ «در تشییع جنازههای آنها حاضر میشوند.» «وَ یُقِیمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَیْهِم»؛ «در دادگاه به نفع یا علیه آنها شهادت میدهند.» «وَ یُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَیْهِم»؛ «و امانت را به آنها بر میگردانند.» (کلینی، ۱۴۰۷ق.، ج۲، ص۶۳۶).
4 ـ دعوت و تأکید بر وحدت در جامعه اسلامی
در این بخش به سیرهامام رضا(ع) اشاره میکنیم؛ مبانی نظری و محورهای وحدت اجتماعی در سیره امام رضا(ع) با مطالعه در تعالیم اعتقادی و رفتاری آن حضرت روشن میشود که هر چند ایشان موفق به تشکیل حکومت نشدند، اما اداره امور جامعه بر مبنای و حدت و نیز نگاهی همراه با رحمت به غیر مسلمانان و نزدیک کردن آنان به یکدیگر را جزء اساسیترین برنامههای یک حکومت مطلوب و موفق میدانستند. از نگاه امام رضا(ع) چون انسان موجودی اجتماعی است که در جامعه زندگی میکند، لذا برای تحقق اهداف خود نیازمند برقراری ارتباط با سایر افراد است تا بتواند در ورای این برقراری ارتباط، به نتایج مطلوب مورد انتظار خویش برسد و این امر جز با وحدت و نزدیکی و ایجاد همدلی و یکرنگی تحقق نخواهد یافت. آن حضرت با استناد به کلام امام صادق: به یاران خویش توصیه میفرماید: از تشتّت و تفرقه و جدایی بپرهیزید؛ زیرا موجب هدر رفتن همت و کم شدن ارزش و پایین آمدن قدر و منزلت شما شود...».
از نظر امام رضا(ع) مقصود از وحدت اجتماعی گرد آمدن صاحبان سلیقهها و روشهای گوناگون بر محور اسلام با رعایت اصل عملی احترام به عقاید و آرای دیگران و به تعبیر دیگر وحدت بین مسلمین و تقریب مذاهب اسلامی براساس اصول مسلم و مشترک اسلامی و اتخاذ موضع عملی واحد جهت تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامی و موضعگیری واحد در برابر دشمنان اسلام و نیز تحمل سلیقهها و ذوقها و برخوردهای مختلف است.
۵. توهین نکردن به مقدسات دیگران و خوش رفتاری
یکی از روشهای ایجاد وحدت، محبت و جذب دیگران به خود و داشتن ارتباط مؤثر، خوش زبانی است. قرآن مجید مؤمنان را به خوش سخنی سفارش میکند و تذکر میدهد که بد زبانی اخلاقی شیطانی است که باعث تفرقه و جدایی میشود: «به بندگانم بگو: سخنی بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد میکند همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است!» (اسراء: ۵۳).
قرآنکریم به طور صریح توهین به پیروان ادیان و مذاهب دیگر را ممنوع دانسته است: «(به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز)از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.» [۴] (انعام: ۱۰۸) به حکم این آیه شریفه توهین کردن به عقاید دیگران هر چند باطل باشد راه صحیحی نیست.
6 ـ تحمل عقاید دیگران و عدم تکفیر مخالفین
انسانها براساس نگرشهایی که دارند عمل میکنند و برای خود به یک عقیدهای متمایل میشوند و از آن دفاع میکنند. همه اعمال و رفتار انسان برطبق عقیده است؛ خواه درست باشد یا غلط. خداوند در قرآنکریم میفرماید: و اگر یکی از مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بیندیشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهی ناآگاهند!» [۶] (توبه: ۶).
زراره یکی از شاگردان برجسته امام باقر و امام صادق(ع) است. او انسانها را از جهت دینی به دو گروه کافر و مؤمن تقسیم کرده و از تقسیم مسلمانان به خودی و غیرخودی سخن به میان میآورد. اما امام صادق(ع) با اشاره به گونههای دیگری از مردم مانند مستضعفان فکری و اهل اعراف که براساس آموزه قرآن واسطه بین ایمان و کفرند، دیدگاه وی را رد کرد و این انحصار را مردود اعلام کرد. جالب توجه اینکه امام تنگنظری و افراط زراره در تعمیم کفر به تمامی جاهلان و منکران امامت را ناشی از هیچگاه از امامان شیعه شنیده نشد که بگویند: کسی که امامت ما را قائل نیست از دین خارج است. بیشتر روایاتی که درباره عقیده به ولایت اهل بیت(ع) است، مربوط به مسئله محبت اهل بیت(ع) است، آن هم در مقابل بنیامیه و برخی از خوارج که دشمن واقعی اهل بیت(ع) بودند.
در روایتی، به نقل از هاشم بن برید، امام صادق(ع) از دیدگاه برخی از اصحاب برجسته خود مبنی بر تکفیر مخالفان امامت ائمه تعجب کرده و ضمن رد باور آنها به آنان هشدار میدهد که: بسیار بد است برای شما چیزی را که از ما نشنیدهاید، از پیش خود بگویید.»(کلینی، ۱۴۰۷، ج۲، ص۳۹۹).
آنچه از روایات به دست میآید این است که در سیره اهل بیت(ع) تکفیر مخالفین(اهل سنت) جایی ندارد و بلکه ائمه اصحاب و شیعیان خود را از این امر ناپسند برحذر میداشتند.
امام موسی صدر که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رهبری و زعامت شیعیان لبنان را بر عهده داشت و یک متفکر اجتماعی شیعی است و در سفرهایی به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزههای علمیه شیعه لبنان در انداخت و نیز اولین دور سلسله گفتوگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین، در مؤسسه فرهنگی «الندوة اللبنانیه» به راه انداخت و از سال ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد، دو راهکار اساسی جهت ایجاد وحدت مطرح میکند:
۱. وحدت فقهی
۲. کوششهای مشترک
«وحدت فقهی در نظر امام موسی صدر این نیست که اختلاف فتوا در میان فقها و اندیشمندان اسلامی وجود نداشته باشد. اختلاف در فضای نظری، به سیر تکاملی فقه میافزاید. به پویایی آن کمک میکند و مایه حرکت مجتهد و شکوفایی اجتهاد میشود. بنابراین، اختلاف بینشها تا زمانی که در مرحله نظریهای علمی قرار دارد، مایه خیر و برکت است، اما آنگاه که این نظریهها بخواهد به فتوا و حکم قابل عمل در جامعه تبدیل شود و در قیافه شعائر دینی بروز کند، اگر به طور واحد، هماهنگ و یکپارچه نباشد، ناخواسته منشأ چند دستگی، تفرقه و بدبینی خواهد شد که لازم است از آن پرهیز شود.» (پگاه حوزه، ۱۳۸۶، شماره ۲۰۷، ص۴۷).
تعبیر امام موسی صدر از کوششهای مشترک، همان بسیج نیروهای مشترک است که در جهت تحقق هدفهای گوناگون تلاش میکند و راهی است که خود به خود دستاورد وحدتجویانه به دنبال دارد.
وحدت یکی از آموزههای مهم قرآن کریم و از سفارشهای مؤکد پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) است. ائمه با سیره عملی و کلمات روشن بخش خود، همواره امت اسلامی را به اتحاد و پیوستگی و دوری از تفرقه و پراکندگی دعوت نمودهاند. اسلام هرگونه مرزبندی اعتقادی، سیاسی و فکری را درون جامعه نفی مینماید. مسلمانان جهان با تمسک به مشترکات؛ از قبیل (قرآن، پیامبر، قبله و...) میتوانند زندگی مسالمتآمیز داشته باشند و با توجه به مسائل اشتراکی، به اهداف جامعه اسلامی برسند. در سیره اهل بیت(ع) بحث وحدت مسلمین به طور ملموس واضح است که همواره مسلمانان را به دوری از اختلاف توصیه کرده و بر اتحاد مسلمین تأکید داشتهاند.
به لحاظ شرایط سیاسی و اجتماعی متفاوتی که ائمه(ع) با آن مواجه بودند، تاکتیکها و روشهای آنان هم متفاوت بود و براساس موقعیتها و مصالح نظام و حفظ اساس اسلام در پی ایجاد وحدت بودهاند و با محور قرار دادن مشترکات بین مسلمانان در گفتار و رفتار و عمل، بحث وحدت را مطرح مینمودند و در حقیقت اخلاق عملی خود را در ایجاد وحدت به پیروان خود نشان دادند تا به عنوان الگوی تمامعیار در همه زمینهها پیروان ائمه(ع) از ایشان تأسی بجویند و سیره آن بزرگواران را سرلوحه زندگی اجتماعی خود قرار دهند.
انتهای پیام