به گزارش ایکنا، سمانه ناظریان، عضو هیئت امنای انجمن سواد رسانهای ایران، با نگارش یادداشتی خواستار مبارزه با فساد علمی و توجه به این مهم از سوی نمایندگان مجلس، قوه قضائیه و هر آنکه توان و مسئولیتی دارد، شده است که در ادامه میخوانید.
«از آموزههای مهم قیام امام حسین(ع)، عدالتخواهی و حقطلبی است و اهمال در ادای حق و عدالت در جامعه اسلامی به طور کل نکوهیده شمرده شده؛ لیکن با وجود مجلس و قوه قضائیهای انقلابی و مسئولیتپذیر، نکوهیدهتر مینماید. لذا هرگاه بیعدالتی و ناحقی مشاهده شود، سکوت شیطانی است و همپیمانی با باطل محسوب میشود! و تکلیف ما داعیهداران پیرو مکتب عاشورا، تلاش در نهایت بضاعتمان برای اجرای عدالت و حقانیت در همه عرصهها از جمله عرصه علمی است.
شنیده بودم چاپ مقالات علمی در مجلات داخلی فرآیندی طویل دارد و پشت پردهای مافیایی، لیکن باور نمی کردم. بازار سیاه زیرپوستی چاپ مقالات علمی در مجلات داخلی را به چشم خود در خیابان انقلاب دیده بودم، با گوش خود نیز فریادهای تبلیغاتی گهگدار عاملان این بازار مافیایی زیرپوستی را شنیده بودم، لیکن چون امکان انتشار مقالات هر چند سخت و نهایتاً طی چند ماه را میسر میدیدم، شنیدهها را غالباً سیاهنمایی میخواندم و کمتوجه از کنارشان میگذشتم، تا اینکه در جریان چاپ مقالات اخیر، بازار را تماماً مافیایی و کاملا علنی یافتم، دیگر مفری برای چاپ مقالات به شکل اصولی و براساس کیفیت و ارزشمندی یافتههای مقالات، یافت نمیشد!
در همان ماههای نخست تلاش دوازده ماههام برای چاپ مقالهای علمی - پژوهشی، امکان چاپ مقالات در رسانههای خارجی را به لطف تحریمهای بینالمللی بسیار اندک و ضعیف یافتم، لذا بر آن شدم تا یافته جدید علمی خود را در مجلات داخلی منتشر نمایم. در جریان تجربه پیشینم برای چاپ کتابی در سال 95(که علیرغم یافتههای جدید و ارزشمندش – پیش از انتشار توسط ناشرین آلمانی، امریکایی و هلندی و... از سوی ناشرین داخلی بیارزش قلمداد شده بود) از سختیهای راه و نظرات غیر علمی و غیر حرفهای ناشران داخلی در راستای سلب انگیزهام به خوبی آگاه بودم؛ چه بسا اینکه عطف به همان سبق، مرا دچار سرخوردگی، ناامیدی و شک بر بیارزش بودن یافته علمیام کرده بودند! با تمام این تفاسیر، خود را اینگونه منطقی و البته آیندهنگرایانه مجاب و امیدوار کرده بودم که تحریمهای بینالمللی موجب روی آوری ناگزیر بسیاری از نویسندگان مقالات علمی به انتشارات داخلی میشود؛ لذا فرصت مغتنمی خواهد بود برای ناشران داخلی تا با پذیرش و انتشار مقالات با کیفیت و دارای یافتههای ارزشمند علمی افق موفقیت دوربردی را برای خود هدفگذاری نمایند و بتوانند اعتبار و رتبه علمیشان را در سطح جهانی ارتقا بخشند و بدین شکل عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد!
خواست خدا همراه بود، لیکن خلقش را، این خواسته نبود! افقهای دید ناشران را متأسفانه در حد نوک بینی یافتم و آنها را تشنه سودهای زود بازده! بعد ماهها سعی مکرر در ارسال مقالات به مجلات داخلی با انواع عذرها و بهانهها برای امتناع از پذیرش مقالات آشنا شدم؛ آموزههای غیر منصفانه این زمانه برایم بسیار تلخ بود! آموختم آن قلت «عدم سنخیت موضوع با موضوعات تحت پوشش مجله» میتواند بهانهای شود برای عدم پذیرش مقالههای بعضیها، نه همه! آموختم اگر که یکی از نویسندگان مقاله طی 6 ماه گذشته مقالهای را در مجلهای منتشر کرده باشد، این امر نیز میتواند بهانهای شود باز برای عدم پذیرش مقاله این بعضیها، نه همه! هر چند که ادعایشان تماماً مبنی بر بررسی دوسر بینام مقالات است، لیکن به بعضیها که میرسد با نام بررسی میشود؛ چگونه؟ نمیدانم، لیکن باز جور میشود بهانه! البته بماند که در شرایط ضمن پذیرش مقاله مندرج در وبسایت مجلهشان نیز اشارهای کلاً نمیشود، به این بهانه!
در ادامه تلاش برای چاپ مقالات علمی، بر آن شدم روش ارائه مقاله در قالب سخنرانی در کنگرهای علمی به میزبانی یکی از دانشگاههای دولتی کشور را نیز امتحان کنم، امیدوارانه! بلکه بتوانم بدینوسیله یافتههای نوین پروژه علمی - پژوهشی سه ساله را منتشر کنم، خوش خیالانه! پس از پذیرش عنوان مقالات، آیتمهای ارائه خدمات(اعم از چاپ در مجلات علمی - پژوهشی، در مجلات تخصصی، چاپ در مجلات ISI و ...) و میزان هزینههای مربوطه جهت پرداخت آنلاین(هر یک بین 6 تا 7.5 میلیون تومان) برایم فعال شد، علنی، رسمی و بیمهابانه! پیگیر چگونگی امکان چنین فسادی شدم، هشدارم دادند به اینکه نامتان در لیست سیاهشان میرود و دیگر نمیتوانید مقالاتتان را در مجلات داخلی منتشر نمایید، بسیار جسورانه و وقیحانه!
و اینگونه شد که عفونت زخمهای کهنه زیر پوستی چند سال پیش ناشی از حمله ویروسی پلیدتر و شیادتر از کووید 19 به نام «بیعدالتی»، در این روزهای قرنطینه و همهگیری بیماری کرونا و مقارن با بزرگداشت قیام عاشورا، بر پیکره شرف، حریت و انسانیتمان بیرون زد و دیده شد! زخمی که چند سالیست زیر پوست کالبدمان ایجاد شده و به سبب پرداختن به موضوعاتی دیگر مورد غفلتمان واقع گشته و به تدریج عفونی شده و اکنون عفونتش سرباز زده و بسیار مشمئزکننده عیان شده! در این روزهای عاشورایی و کرونایی، که عزممان باید بیش از پیش بر ساختن خویش باشد و ارتقای سطح شعور و جانحسینیمان و احیای آموزهها و آرمانهای انسانی قیام عاشورا،(اعم از عدالتخواهی، آگاهی، آزادیخواهی و اخلاقمندی، ...)، من خود به چشم خویشتن دیدم که «جانان»(شعور و جان حسینیمان) میرود! آیا هنگامه آن نرسیده که نمایندگان مجلس، قوه قضائیه و هر آنکه توان و مسئولیتی دارد و دغدغه شعور و جان حسینی، در راستای نیل به آرمانهای اصلی قیام آن امام همام، فرصت را جهت درمان این زخم متعفن همهگیر غنیمت شمرد و امروز در کنار مبارزه با دیگر گونههای فساد، مبارزه با فساد علمی را نیز با اولویت رسیدگی جدی، بهایی در خور دهد؟!
سمانه ناظریان
عضو هیئت امنای انجمن سواد رسانهای ایران»