به گزارش ایکنا؛ سیدمجتبی حسینی، پژوهشگر دینی، شب گذشته، چهارم شهریورماه، در پنجمین جلسه از مراسم عزاداری امام حسین(ع) که از طریق فضای مجازی پخش شد، به ایراد سخن پرداخت که در ادامه میخوانید؛
بیان شد که برخیها به زمینههای قیام امام حسین(ع) و برخی دیگر نیز به پیامدها توجه کردند که سابقه قدیمیتری دارد. اما هر دوی این گروهها در مورد حسن فعلی صحبت کردند و کمتر کسی به عنوان تحلیل عاشورا روی حسن فاعلی صحبت کرده است. حسن فاعلی یعنی شخصی که بر دوش او این پیام قرار دارد، وجود مقدس امام حسین(ع) است که باید در حسن فاعلی او نیز تأمل کنیم.
در زیارات، بیش از اینکه روی حسن فعلی تأکید کنند، روی حسن فاعلی تأکید کردهاند. یعنی باید ببینید طرف شما کیست. برای نمونه شهادت میدهیم که تو نماز به پا کردی و زکات دادی و تا دم مرگ از خدا اطاعت کردی. شهادت میدهیم که تو نوری در اصلاب شامخه بودی. یعنی اگر من خواستم کسی را پیدا کنم که برایش سر بدهم، نگاه میکنم که حسن فاعلی او چقدر به امام حسین(ع) نزدیک است. لکهای بر دامن امام حسین(ع) ننشسته است. شما در زیارات میگویید یا بن رسول الله یا میگویید یا بن امیرالمومنین. شما مگر اداره آمار هستید که اینها را بگویید؟ خیر، بلکه دارید پیوند عمیقتری را در حسن فاعلی در این قضیه تأکید میکنید. هر کدام از اینها در عالم یک کد هستند. یعنی داریم این حلقههای حسن فاعلی را بررسی میکنیم و تا تأمل نکنیم در ما چیزی ایجاد نمیشود و با کتاب فقه و فیزیک و فلسفه فرق دارد.
شما هر ایدهای داشته باشید، کتاب فقهی را یاد میگیرید. هر تفکری که در دل داشته باشید، یک کتاب فلسفه را میفهمید و احتیاجی ندارد که یک پالایش درونی هم کنید که عمق فیزیک را بفهمید. اما وقتی میخواهید وارد حسن فاعلی شوید و به امام حسین(ع) نزدیک شوید، باید دلتان را پاک کنید و در عمق وجودتان ورودیهایی را بدهید تا بتوانید مطلب را بفهمید. یک کسی پرسید عاشقی چیست؟ گفت «چو ما شوی دانی». عاشقی این نیست که ما چهار کتاب بخوانیم، تحلیل کنیم و بگوییم. در قدم اول، عاشق این کار را میکند و شما نیز اینها را لیست کنید. اما تا از عمق دل نباشد و دلی به معشوق سپرده نشده باشد، این کارها بیشتر برای آرام کردن است و خلأ آن یک جایی حس میشود.
لذا تأمل میکنیم که زمانی میتوانیم یک تحلیل واقع بینانهتر نسبت به اهل بیت(ع) داشته باشیم که خودمان در این وادی باشیم یا دنبال چشیدن مزهاش باشیم. لذا حسن فاعلی را که نگاه میکنیم، روی شخص متمرکز میشویم. اینجا حسن فاعلی در کارهای ائمه(ع) متفاوت به نظر میرسد. یک امامی حسب ظاهر صلح کرد و یک امامی نیز حسب ظاهر قیام کرد که من نمیدانم میتوان کلمه قیام را گفت یا خیر. چون کلمه قیام خیلی برای این حرکت کوچک و نارسا است. یکی از ظلمهایی که به خودمان میکنیم، این است که میگوییم امام حسین(ع) قیام کرد. اصلاً قیام چیست؟ بله، به معنای «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ» بگویید درست است که همه دوازده امام قیام کردند که قیام اصلی هم مانده است.
اگر به این معنا قیام را به کار میبرید، بله همه ائمه(ع) قیام کردند. آیه قرآن فرمود به شما یک وعظ میکنم که «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا»، ما همیشه اگر بخواهیم کسی را وعظ کنیم، چندین ساعت وعظ میکنیم، اما وعظ قرآن یکی است. قرآن میگوید برای خدا باشید، یا جمعی یا فردی. یک موقع جمعی نمیشود، اما نباید ترک کرد. لذا پیام و وعظ قرآن به ما این است که برای خدا قیام کنیم و وجود مؤثر داشته باشیم. یک موقع ممکن است اینطور شود که کسی نمیآید و در اینجا باید به صورت فردی قیام کرد و در ادامه آیه دارد که فکر کنید.
همه اهل بیت(ع) در حسن فاعلی در این قضیه مشترک هستند، اما در حسن فاعلی ببینید که امام حسین(ع) یک کار کرد و امام صادق(ع) کار دیگری را انجام داد. آنچه مشترک، تشعشع آن حضرت در عالم و حسن فعلی امام است. لذا در مورد امام حسین(ع) حسن فعلی را توجه کردهاند که البته آن هم ناقص بوده است، اما به حسن فاعلی توجه نکردهاند. در هر زیارتی این را میگوییم که شهادت میدهیم شما نوری در اصلاب شامخه بودید که حسن فاعلی است. «مادرت گل بود و اصلت نور بود، از تو جرم جاهلیت دور بود». اما توجه نداریم.
مثلاً در یکی از فرمایشات امام حسین(ع) که برای برخیها نکتهای شده است، میفرمایند «لکم فیّ اسوه؛ برای شما در من الگو است». ما این الگوگیری را فقط به حسن فعلی گرفتهایم، نه حسن فاعلی. در نهجالبلاغه دارد که یک عده میخواهند دنبال عدل بروند، چون یکی از پیامهای عاشورا پیام عدالت است. اما میفرماید اگر کسی میخواهد دنبال عدل برود، اولین قدم عدل این است که هوای نفس خودش را از بین ببرد. اینجا تأکید روی حسن فاعلی است. اگر این حسن فاعلی باشد یا اشتباه میکنیم یا یک عدهای را هلاک میکنیم.
یکی از مهمترین پیامهای امام حسین(ع) که بسیاری از ملتهای عالم را به دنبال خودش کشید، ماجرای عدالت امام حسین(ع) است. چرا امام(ع) توانست در همه دنیا بدرخشد؟ علت این بود که هوای نفس خودش را مهار کرده بود. بنابراین اگر دنبال ائمه(ع) هستیم، زمانی میتوانیم مانند آنها عمل کنیم که حسن فاعلی ائمه(ع) را نیز پیگیری کنیم، و الا تبدیل به سوء استفاده میشود. لذا وقتی امام این حرکت را کرد، بسیار پاک بود و برای ما که دم از حسین(ع) میزنیم، افتخارآمیز است.
افتخارآمیز است که غیرمسلمانان ارتباط اعتقادی با امام حسین(ع) ندارند، اما از او الگو میگیرند. حدود 36 سال قبل به هندوستان رفتم و دیدم در یک مغازهای، به انگلیسی و به رنگ سبز نوشته که مانند علی(ع) زندگی کن و مانند حسین(ع) بمیر. امام حسین(ع) با هر کسی که دل دارد، میتواند ارتباط برقرار کند. در کشور خود ما وقتی که گلسرخی را اعدام میکردند، در دادگاه زمان شاه در دفاعیاتش میگوید از حسین بن علی(ع) دفاع کردم. مارکسیست بود و خدا را قبول نداشت، اما میگوید برای خَلقَم مبارزه کردم که از این فقر نجاتشان دهم. دفاعیات آخر، حرف آخر عمر آدم است و کسی که اعدامی است، دفاعیات حرف آخر عمرش است و میگوید به حسین بن علی تأسی کردم.
پس ما برای همراهی با امام حسین(ع) یک مقدار باید قلباً به امام حسین(ع) نزدیک شویم. گاهی اوقات به دام افراط و تفریط میافتیم. مثلاً عدهای ممکن است در زمینه محبتی کم میآورند و یک عده قسمت محبتیشان خیلی بالا است، اما معرفت آنها کم میشود، اما باید این دو بال را داشت و با اینها به سمت امام حسین(ع) پرواز کرد.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام