به گزارش ایکنا از خوزستان، بخش زیبایی از آنچه در کربلا و وقایع اطراف آن گذشت، توسط بانوان، با ایمان و صبوری و قدرت روحی درونیشان رقم خورد؛ زیباییهایی که میتواند فصلهای نویی از چگونه زیستن را در فراز و نشیبهای زندگی به روی ما باز کند. ایکنای خوزستان در نظر دارد در روزهایی که یادآور زیباترین صحنهها از وابستگی جان انسان به خدا است، از بانوانی یاد کند که در این صحنهها نقشهای ماندگاری آفریدند و به شکوه این صحنه افزودند. متن زیر گفتوگو با سمیرا مهدینژاد، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام درباره شخصیت «دُلهَم» همسر زهیر بنقین از فرماندهان حضرت اباعبداللهالحسین(ع) است.
سمیرا مهدینژاد، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام گفتوگو با ایکنا از خوزستان گفت: از بین تمام بانوانی که در جریان واقعه کربلا حضور داشتند تعدادی خانم بودند که جزء خاندان امام حسین(ع) نبودند ولی عظمتشان در تاریخ به یادگار مانده است. یکی از این افراد «دُلهَم» یا «دُلهُم» همسر زهیر بنقین بجلی است که ظاهراً عامل اصلی تحول در درون زهیر است.
وی ادامه داد: قبل از آن که درباره این بانو صحبت کنیم قدری به عصر حاضر برگردیم. همگی با ماجرای دُلهَم آشنایی دارند. ماجرا از این قرار بود که زهیر عثمانی مذهب بود. اینها در یک مسیر حرکت میکردند. این قسمت که در تاریخ ثبت شده است ظاهراً از این جهت است که عدهای از افراد دو قبیله همراه با زهیر از مکه خارج شده بودند و به سمت شهرهای خود میرفتند و آنگونه که این افراد نقل میکنند کاروان ما در پی کاروان حضرت حسین(ع) حرکت میکرد و هر جا کاروان حضرت اباعبدالله(ع) اقامت میکرد کاروان زهیر کمی عقبتر و طرف دیگر منزل میگزید.
مهدینژاد افزود: اینها تعریف میکنند در یکی از منزلگاههای بین راه که کاروان امام اقامت کرده بود، ناچار شدند نزدیک کاروان امام سکونت کنند. چنین تعریف میکنند که مشغول غذا خوردن بودیم که قاصد امام حسین(ع) آمد. سلام داد و گفت: ای زهیر، اباعبدالله(ع) من را به سوی تو فرستاد که نزد ایشان بروی. آن افراد میگویند وقتی ما این پیغام را شنیدیم انگار که یک پرنده بالای سر ما نشسته باشد بهتزده و بیحرکت ماندیم. لقمههای غذا از دستمان افتاد. همسر زهیر آن زمان این جمله را گفت: «سبحانالله، پسر پیغمبر(ص) قاصد نزد تو فرستاده است که پیش او بروی. دعوتش را رد میکنی؟ برو ببین چه میخواهد.»
این استاد دانشگاه گفت: باقی ماجرا را هم میدانیم و هم نمیدانیم. آنچه میدانیم این است که زهیر به خیمه امام حسین(ع) رفت و وقتی بازگشت آن چنان مجذوب امام حسین(ع) شده بود که به کاروان گفت هر کسی میخواهد با من بیاید و هر کسی میخواهد برود و به همسرش نیز گفت برای اینکه اذیت نشوی تو را طلاق میدهم، اموالم برای توست، من قصد دارم با حسین(ع) بروم. اینجا دو نقل است برخی میگویند دُلهَم به همراه زهیر رفت و برخی میگویند همراه وی نرفت و کاروان را به سمت مقصد خودشان حرکت داد.
وی اظهار کرد: در یک نقل است که همسر زهیر با شنیدن سخنان او گریست، با او خداحافظی و در حق او دعا کرد و یک جمله گفت که ناشی از ذکاوت مؤمنانه او بود. او گفت: «برو، خدا یار و یاورت باشد و هر آنچه که خیر تو در آن است برای تو پیش آورد. خواهشم از تو آن است که روز قیامت شفیع من باشی و نزد جد حسین(ع) من را یاد کنی.» آنچه که در تاریخ برای ما هویدا است این قسمت است و آنچه ناپیداست مطلبی است که بین امام حسین(ع) و زهیر در آن خیمه گذشت. زهیری که از سکونت در نزدیکی کاروان امام حسین(ع) پرهیز میکرد در یک فاصله کوتاه چنان حسینی شده است که همه چیز دنیا را رها کرد تا با امام همراه شود.
مهدینژاد افزود: نکته مهم دیگری که همه ما آن را میدانیم اما در پس غفلت روزمره ما قرار میگیرد و این داستان به ما یادآوری میکند این است که زنان، بسیار در تربیت دینی فضای خانه و تغییر آن مؤثرند. شبهای قدر، همه ما مادرها را به یاد داریم. مادرها هستند که شرایط را برای شبزندهداری مهیا میکنند. ایام محرم و صفر مادرها هستند که لباس مشکیها را مهیا میکنند. خانه را سیاهپوش میکنند، روضهها را برقرار میکنند، تدارک میبینند، نذری میدهند و فضای خانه را به سمت خدا، به سمت خداشناسی و محبت اهل بیت(ع) سوق میدهند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به نقش بانوان در تحول محیط خانه گفت: اینکه یک بانو با گفتن جملاتی و با رسوخ در ایمان، میتواند اهل خانه را تکان دهد، شکی در آن نیست. یک روز فردی خدمت رسول الله(ص) آمد و گزارشی از همسرش داد. او گفت: همسری در منزل دارم که وقتی به خانه میروم به استقبالم میآید. اگر ناراحت باشم به من میگوید: «ناراحتی تو اگر برای دنیا باشد نگران نباش چون در حال تلاش هستی و خداوند به تو برکت و روزی خواهد داد. اگر ناراحتی تو برای آخرت است خدا غصهات را بیشتر کند» تصور کنید اگر یک مرد چنین جملاتی از همسرش بشنود چقدر نیرو و انرژی میگیرد. پیامبر خدا(ص) هم آنجا به آن مرد فرمود خداوند بر روی زمین کارگزارانی دارد و همسر تو از جمله آن کارگزاران است. این جمله بسیار عمیق است؛ یعنی برخی بانوان مسئولیتهای الهی دارند و میتوانند محیط ایمانی یک منزل را متحول کنند.
مهدینژاد ادامه داد: گویی خداوند موجودی لطیف و در عین حال قدرتمند از جهت روحی به عنوان یک زن آفرید تا وجودش خانواده را تحت شعاع قرار دهد. اگر همسر ما مشغول یک کار دینی و یک خدمتگزاری است. این کار صبوری می خواهد باید از خداوند و امام زمان(عج) مدد بخواهیم. اگر بانو قدرت و صبوری داشته باشد مرد و اهل خانه تشویق میشوند. اما اگر بانو با همسرش همراهی نکند، ممکن است مرد به کار خود ادامه دهد؛ اما فرزندانی که در آن خانه زندگی میکنند در اثر بیتابیهای مادر، نسبت به خدمتگزاری به دین خدا و اهل بیت(ع) بدبین خواهند شد، چون مادر خود را بیشتر دوست دارند و اثر این بیتابی و ناراحتی در وجود آنها باقی میماند و نوعاً از دین فاصله میگیرند.
این پژوهشگر دینی با تأکید بر اینکه نقش مادر بسیار با اهمیت است، گفت: میتوانیم از زنان عاشورایی مدد بخواهیم، آنها افراد با فضیلت و بزرگواری بودند. از آنها مدد بخواهیم به ما نیرویی بدهند که بتوانیم برای همسران و فرزندان خود محیطی فراهم کنیم که با انرژی و شور و هیجان بیشتری به سمت خدمتگزاری به دین خدا و خلق خدا حرکت کنند. زهیر، عیار مردانهای داشت که با جملات آتشین دُلهَم گداخته شد و این عیار ظاهر شد. ما میتوانیم با چنین رفتارهایی عیار مردانه مردان و این گوهر مخفی را به ظهور برسانیم تا برای خدمتگزاری به آستان اهل بیت(ع) آمادهتر شوند.
انتهای پیام