به گزارش ایکنا، پیشینه نژادپرستی در آمریکا به شکلگیری این کشور و مهاجرت اروپاییان به این سرزمین باز میگردد. سفیدپوستان انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی با مهاجرت به این کشور برای نخستینبار، ایده برتری نژاد خود و وحشی خواندن بومیان آمریکایی را مطرح کردند و بدین گونه پدیده نژادپرستی در این سرزمین آغاز شد اما این، به سرخپوستان و بومیان آمریکا محدود نشد.
هنگامی که اروپاییها استعمار قاره آمریکا را آغاز کردند، در فاصله سالهای 1500 تا 1800 میلادی، حدود 15 میلیون سیاهپوست آفریقایی به عنوان برده از سوی بازرگانان به قاره آمریکا انتقال یافتند تا در کشتزارها و معادن جدید به کار گرفته شوند.
با اعلام استقلال و شکلگیری دولت مستقل آمریکا، نژادپرستی نه تنها برچیده نشد بلکه در شکلی جدید ادامه یافت. اگرچه پایان جنگ مردم شمال و جنوب این کشور موجب آزادی میلیونها برده شد، اما نژادپرستی هرگز در جامعه آمریکا از بین نرفت و سیاهپوستان همچنان از بسیاری از حقوق مدنی محروم بودند.
در این زمینه، «قاسم عزالدین»، نویسنده لبنانی و تحلیلگر مسائل بینالمللی و منطقهای، در یادداشتی که در پایگاه خبری شبکه
المیادین منتشر شده، به بررسی موضوع نژادپرستی در آمریکا پرداخته است، که در ادامه ارائه میشود:
کشتار جورج فلوید، سیاهپوست آمریکایی آفریقاییتبار، جرقهای است که میتواند نقاب چهره آمریکا را بسوزاند؛ اما در عین حال میتواند ادعای ترویج دموکراسی آمریکایی را در هم بشکند.
این نخستینبار نیست که آمریکاییهای آفریقاییتبار علیه نژادپرستی در ایالات متحده آمریکا قیام میکنند و ممکن است آخرینِ آن هم نباشد. اما آنچه که اعتراضات شهر مینیاپولیس را از اعتراضات سالیان گذشته در قرن اخیر متمایز میکند، آن است که این آفریقاییها هدف مجموعهای از اقدامات ریشهدار نژادپرستانه در آمریکا قرار دارند که از نژادپرستی پلیس که با عنوان عدالت کیفری و حقوق مدنی شناخته میشود، به دور است.
نژادپرستی با طعم بردگی
ادعاهای رایج در مورد تمجید از عظمت دموکراسی آمریکایی به دلیل لغو بردهداری در قانون اساسی آمریکا، باعث شده است که مبالغه در قانون اساسی آمریکا در مورد برتری نژاد سفید آنگلوساکسون بر دیگر نژادها نادیده گرفته شود، بهطوریکه این قانون اساسی، نژاد سفید را در آمریکا بالاتر از همه نژادهای بشر بهویژه مردم سیاهپوست و سرخپوست میداند.
«آبراهام لینکلن»، شانزدهمین رئیسجمهور آمریکا(۱۸۰۹–۱۸۶۵) که به اصلاح دستور بردهداری اقدام کرد، به این مسئله اعتراف کرده است که اصلاح قانون بردهداری با برتری نژاد سفید بر دیگر نژادها تناقضی ندارد. در این راستا، قانون اساسی آمریکا امتیازات منحصر به فردی برای آمریکاییهای سفیدپوست قائل شده است از جمله آموزش، کار، تصرف زمینها و اقدامات کیفری؛ همانطور که در طول تاریخ آمریکا در شهرکهای سفیدپوستان، این مسائل رایج بود.
اما قوانین «جیم کرو»(Jim Crow laws)(قوانین ایالتی و محلی که بین سالهای 1876 تا 1965 میلادی در آمریکا به تصویب رسیدند که بر اساس آن، جداسازی نژادی میان سیاهپوستان و سفیدپوستان آمریکایی صورت گرفت) اصلاحیه لینکلن در زمینه بردهداری را تحت تأثیر قرار داد چراکه این قوانین بردهداری را عملی خیرخواهانه میدانست و بومیان سرخپوست را به بردگی میگرفت و بردههای آفریقایی و آسیایی را در مکانهای خاصی نگهداری میکرد. همچنین با اقدامی نژادپرستانه، آنها را در زمینههای مختلف زندگی در آمریکا از سایر مردم جدا کرده بود.
انقلابهای به وجود آمده علیه نژادپرستی در دهه 60 قرن گذشته میلادی، در به وجود آمدن جنبشهای آزادیبخش در آفریقا و دیگر نقاط جهان سهم بهسزایی داشت و جنبشی علیه نژادپرستی برای دستیابی به حقوق مدنی به وجود آمد. در همین راستا، مارتین لوترکینگ (رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار) و مالکوم ایکس(فعال مسلمان سیاهپوست حقوق بشر و مدافع حقوق آفریقاییهای آمریکا) و جنبش «پلنگان سیاه»(Black Panther Party) ظهور پیدا کردند و این امر به کاهش تأثیر میراث تاریخی آنها منجر شد بدون اینکه نژادپرستی با طعم بردگی تغییر یابد.
انتخاب اوبامای سیاهپوست به ریاست جمهوری آمریکا
انتخاب «باراک اوباما» برای دو دوره ریاست جمهوری آمریکا یعنی از سال 2008 تا 2016 میلادی، موجب شد که بسیاری از تاریخنویسان، این انتخاب را دلیلی بر آغاز «دوران پسابردگی در آمریکا» بدانند، اما تحت فرمان سران کاخ سفید و مراکز تصمیمگیری در دولت فدرال، نژادپرستی در آمریکا افزایش یافت.
در زمان حکومت اوباما، جریانهای نژادپرستانه گسترش یافت و گروههای مسلح غیرنظامی تشکیل شد. به طوری که طبق گزارش مرکز آمریکایی «Southern Poverty Law Center» گروه نژادپرست متعصب پدید آمد که از میان آنها 273 گروه، غیرنظامیان مسلح آموزش دیده بودند که به طبقه سیاسی این کشور و ادارات پلیس و دولت و لابیهای اقتصادی آمریکا مرتبط میشدند. لذا گزارش وزارت امنیت داخلی و دفتر تحقیقات فدرال آمریکا در سال 2010 میلادی زنگ خطر را به صدا درآورد که «خشونت سفیدپوستان اصلیترین تهدید تروریستی در ایالات متحده آمریکا محسوب میشود».
خشونت در برابر تروریسم
برخی از آفریقاییهای ساکن آمریکا که به حاشیه رانده شدهاند، به نقض قوانین و ارتکاب اعمال مجرمانه روی میآورند، که این اقدامات جزئی جداناشدنی از زندگی حاشیهای آنها در آمریکا به حساب میآید. از سوی دیگر در کنار زندگی روزمره این آفریقاییها در اردوگاهها، سایر اقلیتها نیز در معرض خشونت و فشار قرار دارند که حکایت این خشونتها از سوی سیاهپوستان در طول تاریخ بردهداری از پدر برای پسر نقل شده است.
اما شمار کمی از گروههای چپگرای آنارشیست که تعداد آنها از صدها نفر در آمریکا فراتر نمیرود، به انجام اقدامات خشونتآمیز علیه گروههای راستگرای تروریست و نیروهای پلیس اعتقاد دارند، ولی به تأسیس گروههای غیرنظامیان مسلح و سازمان و فرماندهی جداگانه اعتقادی ندارند. به عنوان مثال، گروه «آنتی فا» به معنای «ضد فاشیست» به گروهی متشکل از جوانان نخبه اکتفا کرده است که ایتالیاییها در میان جنگهای خود بر ضد فاشیسم تأسیس کردهاند و در برخی ایالتهای آمریکا همچنان حفظ شده است. این گروه با گروههای پراکنده دیگری از جمله گروه «بالدیز» در شهر مینیاپولیس هماهنگ میشود.
از جمله برجستهترین سازمانهای راستگرای مسلح که با استفاده از سلاح خواستار رهایی از نژادهای دیگر هستند، جنبش «سوسیالیست ملی» به رهبری «Jeff Schoep» است که خواستار پاکسازی نژادی هستند و این دیدگاه را دارند که «مختلط شدن نژادها، باعث تخریب و نابودی نژاد اصلی میشود».
گروه «نئو نازیها» نیز از جمله برجستهترین گروههای مسلح است که 99 شعبه در آمریکا دارد. همچنین گروههای دیگری چون «راستگرایی آلترناتیو» مرتبط به دولت آمریکا و طبقه سیاسی این کشور از جمله این گروهها هستند که 130 شعبه در سراسر آمریکا دارند. این سازمانها و گروهها که مرکز «Southern Poverty Law» آنها را تروریستی میخواند، بیانگر عمق نژادپرستی در آمریکا است که اوباما را محو کرده و اکنون برای حمایت از ترامپ آماده میشوند.
پزشکی که خود، بیمار است
شاید حمایت دروغین آمریکا از حقوق بشر و دموکراسی، تنها راهی باشد که آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر تاریخ بردهداری و ادامه نژادپرستی موروثی خود یافته است. در این راهکار، آمریکا با ترویج مهارت بازاریابی و تکنولوژیهای پیشرفته در جنگی ایدئولوژیک و روانی غرق میشود، اما همانطور که بیماری کرونا آفات مدل آمریکایی را در ضایع کردن حقوق در جهت آزاد کردن سرمایهای بزرگ در بخش خدمات اجتماعی افشا کرد، اعتراضات ضد تبعیض نژادی در آمریکا نیز از ارزشهای جعلی آمریکایی که در بازار جهانی رونق گرفته بود و سالها است گوش فلک را کرده کرده است، پرده برداشت.
ترجمه گزارش: فرشته صدیقی
انتهای پیام