به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی وقف را از برجستهترین آموزههای دینی دانسته و معتقد است: وجود مبارک پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) صحابه را پروراند و پیامبر «یعلمهم الکتاب والحکمه» بودند که این صحابه را عالم کردند و اینها نیز فهمیدند که سنت حسنه وقف ماندگار است، بنابراین هر صحابهای که تمکن مختصری داشت، بخشی از آن را وقف میکرد برای اینکه فهمیده بود وقف صدقه نیست بلکه صدقه جاریه است.
وی خاطرنشان میکند: وقف، صدقة جاریه و پویاست نه جامد و ایستا. تعبیر «جریان» همانند فصل مقوّم وقف است كه آن را از سایر صدقات جدا میكند؛ همانند كلمه «ناطق» كه انسان را از سایر موجودات زنده امتیاز میدهد. واقفان محترم كوشا باشند كه آنچه قوام وقف به آن است كه همان جریان و پویایی باشد محفوظ بماند و در انشای صیغه وقف كاربری خاصی را در نظر نگیرند كه متولیان بعدی مجبور شوند در مدار بسته و جامد حركت كنند بلكه نحوۀ بهره برداری از آن را مطلق و آزاد قرار دهند چون آنچه باید از طلق بودن به درآید و مقید و بسته شود، خود عین است نه بیش از آن؛ مثلاً اگر كسی خواست زمینی را وقف بهداشت و درمان جامعه كند، چنین انشا کند که:
1ـ این زمین مشخص، وقف بهداشت و درمان است.
2ـ تمام منافع و درآمدِ متطوّر آن در هر عصر و نسلی در مصرف یادشده صرف شود.
3ـ اگر غبطه وقف و مصلحت جامعه در این است كه در این زمین بیمارستان، درمانگاه و سایر مراكز درمانی ساخته شود با كارشناسی اهل خبره، متولّی به احداث بناهای مذكور اقدام كند و اگر تغییر كاربری سودآورتر است و غبطه وقف و مصلحت امت بهتر تأمین میشود تغییر یادشده صورت پذیرد.
غرض آنكه جوهر وقف، حبس اصل زمین است نه حبس آن و حبس صورت ساختاری معین(عرصه)، چنانكه جوهر دیگر وقف صرف درآمد آن در كار خیر است نه خیر معین. خلاصه آنكه؛
1ـ وقف عبادت ویژهای است كه مایۀ تصدیق ایمان واقف است لذا از آن به صدقه یاد میشود.
2ـ وقف، جاری است نه جامد لذا تحبیس اصل (عین)، كافی است و تحبیس عرصه لازم نیست.
3ـ مصرف آن، خیرِ مطلق است نه معین، هر چند تعیین آن صحیح است.
آیتالله جوادی آملی قصد قربت را مایه پایداری وقف دانسته و متذکر میشود: انسان كه كرامت خود را به استناد خلافت خویش از آفریدگار نظام هستی دارد، گذشته از جاودانگی در آخرت میتواند چهرهای ماندگار از خود در دنیا ترسیم کند. بر اثر تكوینی یا تدوینی كه مورد قبول خدا باشد سهمی از عنداللّهی شدن دارد و طبق آیة ﴿مَا عِندَكُمْ ینفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾ باقی خواهد ماند. اسلام كه رهاورد فراوانی را به همراه داشت و دارد، طرح جاودانه شدنِ نِسبی را به جامعه بشری آموخت. وقف كه نموداری از این رهنمود حیات مستمرّ است، راز تداوم آن تنها این نیست كه اصل آن ثابت و درآمد آن سیال است بلكه قصد قربتی كه در آن معتبر و اِعمال میشود و از این منظر در بخش عبادتهای مالی فقه امامیه قرار دارد، مایه پایداری آن خواهد بود. نهاد وقف همانند به بار آوردن فرزند صالحِ سالك و داعی، محبوب و ماناست چنانكه همسان سنّت صحیح و ماندگار است لذا این امور در كنار هم قرار گرفتهاند.
محمد بن یعقوب كلینی(رحمهالله) و نیز محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به صدوق(رحمهالله) از حضرت امام جعفر صادق(ع) نقل كردهاند كه: «ستّةٌ تَلْحَقُ المؤمنَ بَعْد وَفاتِهِ: ولدٌ یستغفِرُ له و مُصحَفٌ یخَلِّفُهُ و غرسٌ یغْرسُهُ و قلیبٌ یحفِرُه و صَدَقةٌ یجرِیها و سنّةٌ یؤخَذُ بها مِن بعده»؛ آثار شش چیز بعد از مرگ مؤمن به او میرسد:
1ـ فرزندی كه برای او استغفار كند
2ـ كتابی كه اثر تألیفی او باشد
3ـ درختی كه غرس كرده باشد
4ـ چاه آبی كه حفر كرده باشد
5ـ صدقهای كه جریان داشته باشد (یعنی وقف)
6ـ سنّتی كه بعد از او مورد عمل قرار گیرد.
روشن است كه ذكر امور ششگانه از باب تمثیل است نه تعیین، چون هر كار خیری كه بماند تا آثار مثبت آن در جامعه وجود دارد، صاحب آن مأجور خواهد بود.
امیرمحسن سلطاناحمدی
انتهای پیام