ژان پل سارتر در روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس به دنیا آمد. پدرش «ژان باپتیست سارتر» (۱۸۴۷–۱۹۰۶) افسر نیروی دریایی فرانسه بود و مادرش «آنه ماری شوایتزر» (۱۸۸۲–۱۹۶۹) دخترعموی «آلبرت شوایتزر» پزشک معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزدهماهه بود که پدرش به علت «تب» از دنیا رفت. پس از آن مادرش به نزد والدینش در مودون بازگشت.
بهطور کلی دو دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. اولین دوره زندگی حرفهای او دوره پس از نوشتن اثر معروفاش، هستی و نیستی، بود و نوشتن رمان تهوع. سارتر به آزادی بنیادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت که «انسان محکوم به آزادی است.»
در دومین دورهٔ حرفهٔ زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته میشد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتاش را تعیین کند.
وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند. در سال ۱۹۶۴ جایزه ادبی نوبل به سارتر تعلق گرفت، ولی او از پذیرفتن این جایزه خودداری کرد. او در نامهای که به آکادمی نوبل نوشت توضیح داد که نمیتواند جایزه را بپذیرد و نمیخواهد که هرگز نامش در فهرست دریافتکنندگان آن جایزه قرار گیرد. سارتر بهعنوان یک نویسنده نمیخواست نامش با سازمانی مرتبط شود.
ژان پل سارتر از جمله فلاسفه بدبین و تاریکنگر غرب به ویژه در واپسین سالهای زندگی خویش است، فعالیتهای سیاسی اجتماعی او چندان با اندیشههایش هماهنگی ندارد. او مبارزاتی هم بر ضد استعمار از جمله استعمار فرانسه در الجزایر و بر ضد تبعیض داشته که شامل حقوق زنان و همجنسگرایی نیز میشده است.
سارتر در دوره نخست فکری خویش تعلقات مارکسیستی و الحادی شدید داشته و جزو فیلسوفان الحادی است که اصرار دارد وجود خدا آزادیهای انسان را محدود میکند. اندیشههای سارتر به خصوص در دوران حیاتش تأثیر زیادی بر روشنفکران از جمله روشنفکران ایران به خصوص هنرمندان داشت و آثاری از او به فارسی ترجمه شد.
دکتر علی شریعتی به شدت متأثر از اندیشههای ژان پل سارتر است. از جمله مسائلی که در اندیشههای سارتر موج میزند، تعهد و مسئولیت است که دکتر شریعتی را نیز تحت تأثیر قرار داده و یکی از محورهای فکری اندیشه شریعتی است.
در حال حاضر به دلیل وجود جریانهای فکری جدید اندیشههای سارتر جایگاه مهمی ندارد و در جوامع روشنفکری چندان مورد توجه نیست.
پیش ازسارتر اگزیستانسیالیسم توسط کی یرکگور مسیحی متعصب دانمارکی البته منتقد مسیحیت، و همچنین نیچه مطرح شده بود. در دوره معاصر و پس از او نیز یاسپرس، هایدگر وکامو هم اندیشههای اگزیستانسیالیستی را مطرح کردند.
یادداشت از حجتالاسلام علیرضا مهرانفر/ مدرس حوزه و دانشگاه
انتهای پیام