خواندن و فهم کربلا یک دوره تفسیر قرآن است/ توجه به وجه اسوه‌ای سیدالشهداء(ع) در ابعاد عبادی شب عاشورا
کد خبر: 3647884
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۵
رواها و نارواهای زندگی براساس سخنان امام حسین(ع)/7

خواندن و فهم کربلا یک دوره تفسیر قرآن است/ توجه به وجه اسوه‌ای سیدالشهداء(ع) در ابعاد عبادی شب عاشورا

گروه معارف: دکتر محمدرضا سنگری با بیان اینکه شب عاشورا لیله القدر تاریخ اسلام است، گفت: این شب، مقدمه فردایی است که همه قرآن در قامت اباعبدالله(ع) می ایستد و همه قرآن تفسیر می شود. خواندن و فهم کربلا یک دوره تفسیر قرآن است. امشب را به حضرت اباعبدالله(ع) اقتدا کنید و این وجه اسوه‌ای حضرت را در ابعاد عبادی امشب فراموش نکنید.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، دکتر محمدرضا سنگری محقق عاشورایی شامگاه شنبه 8 مهر در هفتمین شب سخنرانی خود در مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگ عاشورا در دزفول گفت: شب عاشورا است؛ لیله القدر تاریخ اسلام. شبی شگفت که مقدمه فردایی است که همه قرآن در قامت اباعبدالله(ع) می ایستد و همه قرآن تفسیر می شود.

وی اظهار کرد: قبلا هم گفته ام اگر قرآن عالی ترین قانون است، کربلا عالی ترین اجرا است. خواندن و فهم کربلا یک دوره تفسیر قرآن است. خصوصیتی در کربلا وجود دارد که هر چه تکرار می کنیم، تازه است و حلاوت آن هیچ گاه از بین نمی رود. 

هر چه روشنی در تاریخ است مدیون عاشورا است

مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به شب عاشورا گفت: الان در خیمه‌ها اصحاب مشغول عبادت هستند. همهمه‌ها در هم پیچیده است، گویی شیرین دهنان عاشورا برای آینده تاریخ تولید عسل می کنند، تا تاریخ کامش تلخ نباشد. هر چه روشنی در تاریخ است مدیون عاشورا است. چراغی که حسین(ع) برافروخت هر چه زمان می‌گذرد، روشن تر می شود، همان کلام پیامبر(ص) که فرمود: برای شهادت حسین(ع) در دلها آتشی شعله ور است که هیچ وقت خاموشی نمی پذیرد.

به اصحاب حضرت اباعبدالله(ع) توسل کنید، ببینید با شما چه می کنند

دکتر سنگری با اشاره به جایگاه اصحاب حضرت اباعبدالله(ع) گفت: به اصحاب حضرت اباعبدالله(ع) توسل کنید، ببینید با شما چه می کنند. وقتی زندگی اصحاب اباعبدالله(ع) را می نوشتم هر کدام را می خواستم بنویسم، یک توسلی به او می کردم. گاه خودش کل کار را انجام می داد. گرچه سعی کردم همه را مستند کنم اما گاه بن بستی بود که در مقاتل پاسخی به آن داده نمی شد و چه قدر خوب راه را باز می کردند.

در شب عاشورا این عاشقان شیفته چه حالاتی دارند؟

این محقق با طرح این پرسش که در شب عاشورا این عاشقان شیفته چه حالاتی دارند؟ گفت: نافع بن هلال که از اصحاب حضرت اباعبدالله(ع) است، محافظ حضرت ابوالفضل(ع) است، می گوید: شب عاشورا یک طرف حضرت عباس نگاهبانی می داد و صدای پای اسب و گاه مناجات های او به خیمه ها آرامش می داد. من هم قدم می زدم. در این قدم زدن متوجه نشدم که حضرت اباعبدالله(ع) از خیمه بیرون آمده است. میانه شب بود دیدم شبحی از سوی دشمن می آید، شمشیر کشیدم دیدم خود حضرت است، پرسیدم اینجا چه می‌کنید؟ فرمودند: رفتم تا سمت حمله دشمن را شناسایی کنم و تا اهل‌بیت(ع) بدانند در هنگام حمله دشمن از کدام طرف فرار کنند. بعد شانه من را فشرد و گفت: تو جوانی از کربلا برو. به پای حضرت اباعبدالله(ع) افتادم و گفتم کجا بروم. ننگ بر من اگر شما را ترک کنم.

امام حسین(ع) در شب عاشورا خارهای مسیر را می‌کَندند تا خارهای آن فردا پای بچه‌ها را هنگام حمله دشمن به خیمه‌ها نیازارد

وی ادامه داد: امام شب خم می شد و خارهای مسیر را می‌کَندند تا خارهای آن فردا پای بچه‌ها را هنگام حمله دشمن به خیمه‌ها نیازارد. من هم با ایشان همراهی می کردم. پس از آن حضرت وارد خیمه خواهرش شد، گفت‌وگویی کرد و به خیمه خود بازگشت. بعد از کمی حضرت زینب(س) به سمت خیمه برادر رفت وقتی دید حضرت اباعبدالله(ع) تنهاست ناراحت شد، به سمت خیمه حضرت عباس(ع) رفت، صدای حضرت ابوالفضل(ع) را از خیمه شنید که با بنی هاشم سخن می گوید: فردا روز فداکاری ما است. من اولین نفرم که پیشاپیش حسین(ع) جانم را فدا می کنم، شما چه می کنید؟ گفتند شما فرمانده ما هستید ما هم آماده جانفشانی هستیم. حضرت زینب(س) خیلی خوشحال شد. دید از خیمه حبیب هم صدا می آید که با گروه دیگری از یاران سخن می گوید: فردا نگذارید بنی هاشم وارد میدان شوند. ما شرمساری جلوی پیامبر(ص) را تاب نمی آوریم.

وی اظهار کرد: امام حسین(ع) از خیمه خود بیرون آمد به خواهرش فرمود: از مدینه تا اینجا لبخند تو را ندیدم. امشب چه شده است؟ گفت: برادر عجب یارانی دارید. فرمود: بگذار الان یارانم را به تو نشان می دهم. همه یاران را جمع کرد. این گزارشی است که علی بن مظاهر یا مظهر اسدی می دهد که حضرت خطاب به یاران فرمود: این شب آخر است من بیعتم را از شما برداشتم. هر کس می خواهد می تواند برود، یاران همه اعلام وفاداری کردند و هر کدام عاشقانه پاسخ حضرت را دادند. حضرت زینب در این جا فرمود: ایها الطیبون حاموا عن بنات رسول الله(ص)؛ اي پاك مردان، از دختران پيامبر خدا و بانوان خاندان اميرالمؤمنين دفاع كنيد.»

حضرت اباعبدالله(ع) و یاران امشب را مناجات می‌کنند و قرآن می‌خوانند/ از شبتان استفاده کنید

نویسنده کتاب آیینه داران آفتاب گفت: حضرت اباعبدالله(ع) و یاران امشب را مناجات می کنند، قرآن می خوانند. پشتوانه ساختن یک روز بزرگ، یک شب بزرگ است. هر کس شب بزرگ ندارد، روز بزرگ نخواهد داشت. هر کس شب پر از ستاره(اشک) نداشته باشد، خورشید روز را زیارت نخواهد کرد. از شبتان استفاده کنید. خیلی هنر است وسط شب بیدار شوید با محبوب خود راز و نیاز کنید، بعد می بینید چه روز قشنگی می شود.

امشب را به حضرت اباعبدالله(ع) اقتدا کنید/ وجه اسوه‌ای حضرت را در ابعاد عبادی امشب فراموش نکنید

وی ادامه داد: امشب را به حضرت اباعبدالله(ع) اقتدا کنید. این وجه اسوه‌ای حضرت را در ابعاد عبادی امشب فراموش نکنید.  فکر کنید در خیمه حضرت اباعبدالله(ع) هستید، کنار یاران. امشب چه گذشت نمی دانیم. همین قدر می دانیم که حضرت سکینه(س) فرمود: شب عاشورا هیچ کس پلک روی هم نگذاشت. وقتی صبح شد یاران شکفته و آماده بودند، انگار نه انگار که تمام شب را بیدار بودند و قرار است در مقابل دشمن قطعه قطعه شوند.

هر روز که می‌رود، بخشی از تو دارد می‌رود

این محقق عاشورایی بیان کرد: امام صبح برای آنها سخنرانی کرد و فرمود: «بزرگواران شکیبا باشید، مرگ چیزی نیست جز یک پل که پایان تمام سختی ها و مصیبت ها است.» اینها برای سخنرانی نیست برای نزدیک شدن به قلمرو کربلا است. کربلا ویترین نیست، قرار نیست فقط بشنویم، قرار است بشویم. ما هم از این خصوصیات در خود پیدا کنیم. کمی تعلقاتمان را کم کنیم. خیلی بیچاره ایم. ما که کسی نیستیم. به فکر زاد باشیم. کربلا یعنی به فکر خودت باش. از این جا توشه بردار. این خطاب حضرت اباعبدالله(ع) است: یا ابن آدم إنک أنت ایام. تو جز مجموعه روزهایت چیزی نیستی. هر روز که می‌رود، بخشی از تو دارد می‌رود، داری تمام می‌شوی.

خدای مهربانی داریم که مانند ما به فکر انتقام زود هنگام نیست

دکتر سنگری با بیان اینکه ما خدای مهربانی داریم که مانند ما به فکر انتقام زود هنگام نیست، با اشاره به سنت املاﺀ و استدراج گفت: گاهی خدا به انسان گناهکار نعمت می دهد و شکرگزاری را از او سلب می کند. هر جا دیدید خدا نعمت می دهد و شکر انسان کم می شود، بدانید فرد دچار استدراج شده است، یعنی هر جا تعادل بین داده ها و سپاسگزاری نیست، این استدراج است و جایی خدا او را می گیرد؛ مراقب باشیم.

امام حسین(ع): شرف در تواضع و بی‌نیازی در قناعت است

مدیرگروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه به بیان درس هایی از امام حسین(ع) پرداخت و گفت: حضرت اباعبدالله(ع) فرمود: «شرف در تواضع است، کسی بزرگ است که افتاده تر است و فرمود: عزت در تقوی است، یعنی نگهبانی از خویشتن در مقابل آفت هایی که از بیرون و درون ما را تهدید می کنند و بی نیازی در قناعت است. کسی ثروتمند است که اهل قناعت باشد خوشا به حال آنهایی که اندک خواهند.» این چیزها را تمرین کنیم.

سینه زدن، گریه کردن خیلی خوب است، اما خوب است پای درس اباعبدالله(ع) بنشینیم و با اینها زندگی کنیم

وی بیان کرد: چقدر حرف از امام حسین(ع) داریم که طرح نمی‌کنیم. سینه زدن، گریه کردن خیلی خوب است، اما خوب است پای درس اباعبدالله(ع) بنشینیم و با اینها زندگی کنیم. امام حسین(ع) فرمود: «درس آموزی پلی به سمت معرفت است.» سعی کنید تجربه کسب کنید ما دانسته های زیادی داریم، سعی کنیم به سمت تجربه برویم.

دکتر سنگری در پایان از دست اندرکاران تشکیل این برنامه و به ویژه خانواده مرحوم علامه مخبر دزفولی که سالن کتابخانه را به عنوان مکان برگزاری برنامه در اختیار این برنامه قرار داده بودند، تقدیر کرد.

captcha