رابطه طلاق و بزهکاری اطفال و نوجوانان
گروه اجتماعی: خانواده رکن اصلی و بنیادی هر جامعه و همچنین مهمترین نهاد اجتماعی است بطوریکه رشد و اعتلای جامعه، در گرو خانواده‌های پویا و سالم است.
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از اردبیل، به نقل از ایسنا، خانواده رکن اصلی و بنیادی هر جامعه، و همچنین مهمترین نهاد اجتماعی، است بطوریکه رشد و اعتلای جامعه، در گرو خانواده‌های پویا و سالم است. نهاد های اجتماعی دیگر هر کدام دارای کنش یا عملکرد خاصی هستند و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نبوده و بدلیل اجتماعی بودن این نهاد، عملکرد آن برای جامعه اهمیت فراوانی دارد.
اهمیت حفظ خانواده، در تمامی جوامع مورد تاکید است؛ و در جامعه اسلامی نیز با تاکید بر آموزه های دینی و توصيه بزرگان دین به پاسداری از قداست و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی به حفظ كيان خانواده سفارش شده است.
در کنار اهمیتی که برای خانواده بیان شد، تحت تاثیر عواملی، روابط زوجین دچار اختلال شده و با پدیده طلاق که به حکم ضرورت برای اجتناب از مخاطرات آن پذیرفته شده است مواجه میشویم.
بتول سليمي منش كارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسي در گفتگو با خبرنگار ایسنا منطقه اردبیل طلاق را یکی از عوامل گسيختگی و پاشیدگی کانون خانواده بیان کرد و گفت: زمانی که این پدیده اتفاق می افتد اثرات آن متوجه اجتماع، زوجين و فرزندان خواهد بود و مهمترین آسیب ها و حتی جبران ناپذیرترین آنها متوجه کودکان و نوجوانان آن خانواده می‌باشد و با توجه به سن کودک، شرایط طلاق و عملکرد والدین پس از جدايي، تاثیر آن متفاوت خواهد بود.
وی با اشاره به بررسی اثر طلاق ، از سه بعد روانشناسی، جامعه شناسی و جرم شناسی خاطر نشان کرد: طبق تحقیقات روانشناسي در این حوزه، نوجوانان بزهکار از خانواده‌هایی هستند که طلاق باعث از هم گسيختگی زندگی آنان شده و اثراتی را بر روان کودک نهاده است و او را با اختلال هایی مواجه ساخته است. بطوریکه اختلال‌های اخلاقی و روانی که متوجه کودک است زمینه بروز جرایم را آسانتر می‌کند و موجب انحراف او در کودکی و زمینه ای برای ارتکاب جرایم در بزرگسالی خواهد شد.
سلیمی منش با اشاره به دیدگاه جامعه شناسان در این زمینه می گوید،جامعه شناسان بر این تاکید دارند که طلاق والدين، يكي از مهمترين علل ارتکاب بزه از سوی اطفال و نوجوانان است معتقدند بدلیل اینکه اولین مراحل اجتماعی شدن کودکان در خانواده انجام می‌گیرد، در اثر کارکرد نامناسب، سیر طبیعی آن مورد آسیب قرار گرفته و منجر به عدم انطباق هنجارهای کودک با جامعه می‌شود.
به گفته وی اثر نامطلوب طلاق بر دختران بیش از پسران است بدلیل اینکه دختران در خانواده مورد مراقبت و حمایت بیشتری قرار می‌گیرند و با متلاشی شدن خانواده، زمینه بروز انحراف و بزهکاری در دختران بیشتر خواهد بود.و همچنین کودکان و نوجوانانی که طلاق را در خانواده تجربه کرده اند، در بزرگسالی در معرض این آسیب در روابط خود خواهند بود.
سلیمی منش به اشاره به دیدگاهجرم شناسی یادآور شد: در این خصوص نظراتی ارایه شده است که با تاکید بر عاملیت غیر مستقیم طلاق در بروز بزهکاری، خانواده‌های از هم گسیخته را در گروه خانواده‌های نابهنجار دانسته که افراد بزهکار را به جامعه تحویل می‌دهند و تحقیقات حاصله نیز بر این واقعیت صحه گذاشته‌اند.
جرم شناسان معتقدند که با از هم پاشیدگی خانواده، تربیت و سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان بدلیل عدم مراقبت‌های خانواده و کمبود محبت این کودکان، دچار اختلال ميگردد و كودك يا نوجوان به سمت باندهای بزهکاری کشیده خواهند شد.
وی با اشاره به نتيجه تحلیل‌های صورت گرفته، در خانواده‌هایی که با آسیب طلاق مواجه هستند، گفت: در این خانواده‌ها کودکان و نوجوانان بزهکار از سطح سواد کمتری برخوردار بوده و بعضا با ترک تحصیل در این حوزه مواجه میباشند.
کارشناس ارشد جرم شناسی با اشاره به سیر صعودی طلاق در جامعه افزود: همانطوریکه که طلاق موجب عدم ثبات اجتماعی است، فرزندان طلاق نیز در معرض انواع ناهنجاریها و انحرافات قرار می‌گیرند و علاوه بر مواجهه با آسيب‌هايي همچون اعتياد و كار كودكان، مرتکب جرایمی چون قاچاق مواد مخدر، ارتكاب روابط نامشروع ، و در نرخ بالايي ضرب و جرح و سرقت خواهند شد.
فقدان خانواده منسجم بروز بزه را بيش از پيش محتمل میسازد
سلیمی تاکید کرد: طلاق تنهاترین عامل بزهکاری نیست بلکه عوامل اقتصادی و اجتماعی در بروز بزه موثر هستند ولی باید در نظر داشت که فقدان خانواده منسجم بروز بزه را بيش از پيش محتمل میسازد.
گفتنی است، امروزه روانشناسان برآنند كه رشد كودكان در خانواده‌هاي پر تنشي كه اختلاف والدين در آن به مشاجره، پرخاشگري و خشونت مي انجامد كمتر از زندگي در خانواده‌هاي تك والدي خطرساز نيست و لذا در مواردي، طلاق چنانچه موجب قطع ارتباط عاطفي والدين با كودك نشده و كودك را از حمايت‌هاي مادي و عاطفي والدين حتي پس از جدايي محروم نسازد، جهت بازگرداندن آرامش به كودك يا نوجوان و خارج نمودن او از چرخه خشونت، چاره ساز خواهد بود.
امید بر آن داريم كه با کنترل نرخ طلاق و كاهش كمبودهاي موجود در خانواده‌هاي از هم پاشيده، کودکان و نوجوانان کمتری در معرض آسیب قرار گیرند.
اهمیت حفظ خانواده، در تمامی جوامع مورد تاکید است؛ و در جامعه اسلامی نیز با تاکید بر آموزه های دینی و توصيه بزرگان دین به پاسداری از قداست و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی به حفظ كيان خانواده سفارش شده است.
در کنار اهمیتی که برای خانواده بیان شد، تحت تاثیر عواملی، روابط زوجین دچار اختلال شده و با پدیده طلاق که به حکم ضرورت برای اجتناب از مخاطرات آن پذیرفته شده است مواجه میشویم.
بتول سليمي منش كارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسي در گفتگو با خبرنگار ایسنا منطقه اردبیل طلاق را یکی از عوامل گسيختگی و پاشیدگی کانون خانواده بیان کرد و گفت: زمانی که این پدیده اتفاق می افتد اثرات آن متوجه اجتماع، زوجين و فرزندان خواهد بود و مهمترین آسیب ها و حتی جبران ناپذیرترین آنها متوجه کودکان و نوجوانان آن خانواده می‌باشد و با توجه به سن کودک، شرایط طلاق و عملکرد والدین پس از جدايي، تاثیر آن متفاوت خواهد بود.
وی با اشاره به بررسی اثر طلاق ، از سه بعد روانشناسی، جامعه شناسی و جرم شناسی خاطر نشان کرد: طبق تحقیقات روانشناسي در این حوزه، نوجوانان بزهکار از خانواده‌هایی هستند که طلاق باعث از هم گسيختگی زندگی آنان شده و اثراتی را بر روان کودک نهاده است و او را با اختلال هایی مواجه ساخته است. بطوریکه اختلال‌های اخلاقی و روانی که متوجه کودک است زمینه بروز جرایم را آسانتر می‌کند و موجب انحراف او در کودکی و زمینه ای برای ارتکاب جرایم در بزرگسالی خواهد شد.
سلیمی منش با اشاره به دیدگاه جامعه شناسان در این زمینه می گوید،جامعه شناسان بر این تاکید دارند که طلاق والدين، يكي از مهمترين علل ارتکاب بزه از سوی اطفال و نوجوانان است معتقدند بدلیل اینکه اولین مراحل اجتماعی شدن کودکان در خانواده انجام می‌گیرد، در اثر کارکرد نامناسب، سیر طبیعی آن مورد آسیب قرار گرفته و منجر به عدم انطباق هنجارهای کودک با جامعه می‌شود.
به گفته وی اثر نامطلوب طلاق بر دختران بیش از پسران است بدلیل اینکه دختران در خانواده مورد مراقبت و حمایت بیشتری قرار می‌گیرند و با متلاشی شدن خانواده، زمینه بروز انحراف و بزهکاری در دختران بیشتر خواهد بود.و همچنین کودکان و نوجوانانی که طلاق را در خانواده تجربه کرده اند، در بزرگسالی در معرض این آسیب در روابط خود خواهند بود.
سلیمی منش به اشاره به دیدگاهجرم شناسی یادآور شد: در این خصوص نظراتی ارایه شده است که با تاکید بر عاملیت غیر مستقیم طلاق در بروز بزهکاری، خانواده‌های از هم گسیخته را در گروه خانواده‌های نابهنجار دانسته که افراد بزهکار را به جامعه تحویل می‌دهند و تحقیقات حاصله نیز بر این واقعیت صحه گذاشته‌اند.
جرم شناسان معتقدند که با از هم پاشیدگی خانواده، تربیت و سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان بدلیل عدم مراقبت‌های خانواده و کمبود محبت این کودکان، دچار اختلال ميگردد و كودك يا نوجوان به سمت باندهای بزهکاری کشیده خواهند شد.
وی با اشاره به نتيجه تحلیل‌های صورت گرفته، در خانواده‌هایی که با آسیب طلاق مواجه هستند، گفت: در این خانواده‌ها کودکان و نوجوانان بزهکار از سطح سواد کمتری برخوردار بوده و بعضا با ترک تحصیل در این حوزه مواجه میباشند.
کارشناس ارشد جرم شناسی با اشاره به سیر صعودی طلاق در جامعه افزود: همانطوریکه که طلاق موجب عدم ثبات اجتماعی است، فرزندان طلاق نیز در معرض انواع ناهنجاریها و انحرافات قرار می‌گیرند و علاوه بر مواجهه با آسيب‌هايي همچون اعتياد و كار كودكان، مرتکب جرایمی چون قاچاق مواد مخدر، ارتكاب روابط نامشروع ، و در نرخ بالايي ضرب و جرح و سرقت خواهند شد.
فقدان خانواده منسجم بروز بزه را بيش از پيش محتمل میسازد
سلیمی تاکید کرد: طلاق تنهاترین عامل بزهکاری نیست بلکه عوامل اقتصادی و اجتماعی در بروز بزه موثر هستند ولی باید در نظر داشت که فقدان خانواده منسجم بروز بزه را بيش از پيش محتمل میسازد.
گفتنی است، امروزه روانشناسان برآنند كه رشد كودكان در خانواده‌هاي پر تنشي كه اختلاف والدين در آن به مشاجره، پرخاشگري و خشونت مي انجامد كمتر از زندگي در خانواده‌هاي تك والدي خطرساز نيست و لذا در مواردي، طلاق چنانچه موجب قطع ارتباط عاطفي والدين با كودك نشده و كودك را از حمايت‌هاي مادي و عاطفي والدين حتي پس از جدايي محروم نسازد، جهت بازگرداندن آرامش به كودك يا نوجوان و خارج نمودن او از چرخه خشونت، چاره ساز خواهد بود.
امید بر آن داريم كه با کنترل نرخ طلاق و كاهش كمبودهاي موجود در خانواده‌هاي از هم پاشيده، کودکان و نوجوانان کمتری در معرض آسیب قرار گیرند.
