مهدی زارع بیعیب، مسئول خانه
فرهنگ ایران در بمبئی در یادداشتی که نسخهای
از آن را در اختیار
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) قرار داد، به مشکلات پیشروی
مسلمانان در جامعه هند، تألیف کتابی درباره این گروه توسط سلمان خورشید با عنوان «در
خانه ما هند؛ مشکلات پیش روی مسلمانان» و معرفی این کتاب پرداخته
است.
در
این یادداشت به قلم زارع بیعیب میخوانیم:
چند
سال پیش قرار ملاقاتی با یکی از وزرای ارشد دولت داشتم که مسلمان بود و سر وقت به
دفتر ایشان رسیدم. منشی آقای وزیر با عجله جلو آمد و پرسید که آیا امکان دارد قرار
ملاقات را به روز بعد موکول
کنم؟! اما چراغ ملاقات روی در اتاق وزیر سبز بود و حکایت از
این داشت که آقای وزیر در اتاق حضور دارند و آماده پذیرش مراجعین هستند. بنابراین
دلیل این خواسته را جویا شدم.
پس
از بحث و گفتوگو فراوان، بالاخره منشی وزیر گفت که در لیست مراجعین امروز اکثر
ملاقات کنندگان مسلمان هستند . شما نیز مسلمانید و ما مایل نیستیم که اسامی بیشتری
از مسلمانان به لیست امروز اضافه شود. ما دولت و کشوری سکولار هستیم و من مجبورم بین
مراجعین مسلمان و هندو تعادل ایجاد کنم. این موضوع که به منظور حفظ اعتبار و جایگاه
وزیر صورت گرفته بود، من را مات و مبهوت کرد؛ چرا که حتی یک وزیر ارشد مسلمان که
به اعتبار مسلمان بودن انتخاب و به این جایگاه رسیده بود، خود را مجبور میبیند
فاصله و حریم مناسب را از جامعه و هم کیشانش حفظ کند!
«در
خانه ما هند: مشکلات پیش روی مسلمانان» نگاه یکی از رهبران حزب کنگره و وزیر اسبق
امور خارجه هند «سلمان خورشید» است، که دیدگاههای ناب و بیسابقهای در خصوص
جامعه مسلمانان، نگرشهای آنان و مشکلاتشان ارائه میکند.
این
کتاب که محدوده زمانی وسیعی از اواخر قرن نوزدهم تا زمان حال را شامل میشود، نقش
اساسی و تعیینکننده رهبران مسلمان و عملکرد آنان را برجسته میکند و زیر ذره بین
قرار میدهد و در این باره شرح و بررسی جامعی انجام داده است.
آقای
خورشید که احساسات مسلمانان در نگاه به هند به عنوان خانه و موطن اصلی خود را مورد
نقد و بررسی قرار داده است، از برشمردن و نقد کردار و برخوردهای احساسی صورت گرفته
همچون تروریسم، شورشهای مذهبی و قومی، قوانین خشک و غیر منعطف مدنی مسلمانان،
رهبری امروزه مسلمانان و جایگاه زنان در اسلام شرم و ابایی به خود راه نمیدهد و
آشکارا همه موارد را موشکافی و در این باره بحث میکند.
با
توجه به آگاهی کامل از مشکل «عدم اعتماد»
مسلمانان به نیروی پلیس و دولت، نویسنده به عنوان یکی از رهبران مسلمانان
توضیحی در این خصوص ارائه نمیدهد و نیز اشاره ای به این موضوع ندارد که چرا هنگامی
که به وزارت امور اقلیت تعیین شد، قهر کرد و از پذیرش پست امتناع ورزید! خورشید که
در نهایت به مقام والای وزارت خارجه منصوب شد، همواره این وزارتخانه را به گونهای
خلاقانه و با تدبیر اداره میکرد که منافع همکیشان و اقلیت مسلمان در چارچوب آن
لحاظ و تأمین شود.
در
این کتاب سلمان خورشید استدلال میکند که مسلمانان یک گروه نامطمئن و لرزان بودهاند
و بنابراین به حزب خود (کنگره) توصیه میکند که این تعداد را دائمی و مسجل فرض نکند.
اما واقعا چه کسی بر آرای این اقلیت تأثیر اساسی دارد؟ رهبران و احزاب مسلمان
فراموش میکنند که احزاب آنان امتیازات و مزایایی را در اختیارشان قرار میدهد تا
برای رأیدهندگان مسلمان به کار گیرند و هزینه کنند. اما پس از تصدی نمایندگی مجلس
یا وزارت، تمامی وعدهها و برنامههای انتخاباتی را به یکباره فراموش میکنند. این
نوع نگاه و برخورد باعث از بین رفتن خلاقیت و نوگرایی میشود و اقلیت نیز نمایندگانش
را بیشتر به چشم نماد و سمبل میبیند تا افرادی که بتوانند تاثیرگذار باشند و آنان
را در ساخت سیاست و تصمیمسازی در هند دخیل کنند.
هرچند
مسلمانان هند در تمامی زمینهها عقب افتادهاند و با سایر مذاهب و اقوام این کشور فاصله
دارند، سیاستمداران مسلمان به کرات آراء طرفداران خود و اعتماد آنان را در جهتی
سوق دادهاند که باعث سرخوردگی آنان شده است.
مسلمانان
در ایالتهای بیهار و اوتارپرادش در شورشهای 1989 باقالپور (*1) و 1987 میروت(*2) وسیلهای
در خدمت سیاستهای حزب به کار گرفته شدند. تا پیش از سال 1971 میلادی مسلمانان نگاه
و امید خود به پاکستان و تمایل به آن کشور را از دست داده بودند؛ اما در یک قالب
متحد از بقیه بدنه کشور مجزا و منفک بودند. خشونتهای کشمیر به یکباره حس اتحاد و
همدلی را در میان تمام مسلمان کشور برانگیخت.
برای
نمونه، معاون مسلمان دانشگاه SVSU
در میروت کشمیر به شکل خود سرانه دانشجویان کشمیری را اخراج میکرد و یا مورد
بدرفتاری قرار میداد. در مسابقه کریکت بین تیمهای پاکستان و هند هنگامی که تیم
پاکستان بازی را برد، کسانی که از این معاون و دانشگاه مذکور ناراحت بودند و یا از
برنامههای ایشان صدمه دیده بودند، با فریاد و همهمه تیم حریف یعنی پاکستان را تشویق
میکردند. بدون تردید بحران کشمیر دلایل متعددی دارد که یکی از مهمترین آنان شکاف
قومی و مذهبی جامعه هند است. مسلمانان هند خود را از وقایع جاری و فضای اجتماعی
هند و تداخل در آن دور نگاه میدارند.
سرویسهای
اطلاعاتی مدعی هستند که همانند عدهای از سیکها که در جریان فالیتانی (چالش سیکها
با دولت مرکزی) بر ضد منافع هند عمل میکردند، برخی از مسلمانان نیز جذب سازمان
امنیتی ای.اس.ای پاکستان شدهاند. از اوایل دهه 80 میلادی این سازمان پاکستانی
همواره تلاش داشته که عدهای از جوانان مسلمان را ترغیب کند تا برای دریافت آموزش
وجذب، به سوی دیگر مرز سفر کنند. تا زمان حوادث بابری مسجد و شورش بمبئی این تبلیغات
و ترغیبها برای مسلمانان جذاب نبود و افراد به ندرت از آن متأثر میشدند. اما آمار
پس از اتفاقات بابری مسجد تأمل برانگیز بود. در سال 1993 حدود 80 جوان مسلمان در یک
کمپ آموزشی در بیرون مرز آموزش میدیدند؛ اما به شکلی عجیب، بر اساس گزارش منابع
موثق، تمامی این مراکز پس از حملات به بمبئی برچیده شدند. احتمالا تمامی این مردان
جوان سعی داشتند خشم و انزجار خود را پس از حوادث بابری مسجد به دولت هند نشان
دهند که حمله کنندگان به بمبئی به نیابت از آنان این کار را انجام دادند.
سلمان
خورشید پیشنهاد میدهد که گفتمان عمومی مسلمانان نباید تنها محدود به رهبران
مسلمان باشد. او از رهبران اکثریت (رهبران هندو) میخواهد تا به گونهای صحبت کنند
که بدنه عمومی مسلمانان را به سوی خود جذب کنند. اما مشکل در ساختار و بدنه
دموکراسی است. هیچ یک از نخستوزیران و یا رهبران احزاب به سمت اقلیتی حرکت نخواهد
کرد و منافع آنان را در نظر نخواهند گرفت، مادامی که یقین حاصل کنند حداقل نیمی از
آرا آن اقلیت به سمت شخص و یا حزب آنان سرازیر میشود.
مرور
اجمالی کتاب:کتاب
شامل 37 بخش و توضیحات و نکات مبسوط و کامل است این کتاب مرور و بررسی جامع و قوی
توسط یک شاهد عینی از تاریخ اخیر هند است که توسط یکی از موثقترین و موجهترین
کارشناسان تألیف شده است. سلمان خورشید بر این باور است که مسلمانان احساس در خانه
بودن و در وطن خویش بودن را در هند دارند و از بسیاری از مسائل به خاطر وطن خود
گذشتهاند. همچنین، این کتاب بینشی بی نظیراز فرهنگ و فرآیندهای فکری، آرمان ها و
مشکلات اجتماعی و سیاسی مسلمانان فراهم میکند.
سلمان
خورشید به عنوان وزیر خارجه سابق و بر اساس تجارب گسترده و متنوع خود در حوزه های
سیاسی و فرهنگی ادعا می کند که چگونه مسلمانان در هند، این کشور را با وجود بسیاری
از اقدامات تحریکآمیز و اتهامات مبنی بر عدم میهنپرستی، به عنوان وطن خود
پذیرفتهاند. در این روند، او ادعای خود
با ارائه مصداق ها و نمونه های متعدد و واقعی از اینکه چگونه جامعه مسلمانان، تعهد
و توانایی خود را با سهم برجسته مشارکت فعال در تقریبا تمام زمینهها ثابت کرده،
تقویت میکند. این مجلد مبسوط، که دورهای گسترده از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز
را پوشش میدهد، خلاصهای از نقش های محوری ایفا شده توسط کهکشانی از مسلمانان
متمایز هند را به تصویر میکشد.
نویسنده
چگونگی به وجود آمدن دانشگاه اسلامی علیگر در اوتار پرادش و دانشگاه جامعه ملیه
اسلامیه در دهلی را تشریح و اضافه میکند که چگونه بسیاری از فارغ التحصیلان این
دو دانشگاه بخش مهمی از جنبش آزادی شدند و تلاشهای صادقانهای در پرورش و حفظ
هماهنگی اجتماعی انجام دادند. همچنین، سلمان خورشید بر اهمیت رهبران برجسته مسلمان
که به عنوان الگوهایی برای نسل جوان پس از استقلال نقش آفرینی کردند، تأکید دارد.
نویسنده
با صراحت تمام، مسائلی با حساسیت فوق العاده مانند تروریسم، شورشهای اجتماعی،
قانون مدنی یکپارچه، رهبری (و یا عدم رهبری) مسلمانان امروزی و جایگاه زن در اسلام
با تمرکز به پرونده بسیار مهم و جنجالی «شاه بانو»(*3) مطرح و تشریح میکند. سلمان
خورشید بر اهمیت عدم اعتماد بخشی از مسلمانان به پلیس (بر اساس گزارش اخیر از
مدیران کل پلیس از ایالتهای مختلف) تأکید دارد و حکم دیوان عالی کشور2014 ژوئیه
در مورد شریعت و فتواها را باز و تحلیل میکند. در آخر نیز، به تجزیه و تحلیل آنچه
که در آینده، پس از پیروزی اخیر حزب بهاراتیا جاناتا و متحدانش در انتخابات سال
2014 لوکسابا، میتواند به وقوع بپیوندد، میپردازد.از
ویژگیهای این کتاب صداقت، حساسیت و صراحت لهجه خاص سلمان خورشید در بررسی و تشریح
موضوعات و مسائل مهمی است که تا کنون به آنها پرداخته نشده است.
سلمان
خورشید را بیشتر بشناسیم:سلمان
خورشید متولد 1953 در علیگر و از حزب کنگره ملی هند، در یک خانواده برجسته به دنیا
آمد که حدود 30 سال است در صحنه سیاسی هند حضور فعال دارد. وی قبل از اخذ کارشناسی
ارشد خود از دانشگاه آکسفورد تحصیلات اولیه خود را در دهلی نو آغاز کرد.
سلمان
خورشید فعالیت سیاسی خود را به عنوان افسر وظایف خاص (در اوایل دهه 1980) در دفتر
نخستوزیر در زمان تصدی ایندیرا گاندی آغاز کرد. از آن زمان به بعد، سلمان خورشید
به عنوان معاون وزیر و وزیر اتحادیه در وزارتخانه های مختلف خدمت کرده است. وی در
کابینه مان موهان سینگ از سال 1991 تا 1996 وزیر امور خارجه بود. سلمان خورشید
نویسنده کتاب های پرفروشی چون: فراتر از تروریسم: امید تازه برای کشمیر (1994) و
نمایشنامه پسران بابر (2008) است. او و همسرش لوئیس، هم اکنون مدیریت مرکز مطالعات
ذاکر حسین (سومین رئیسجمهور هند و پدر بزرگ سلمان خورشید) را بر عهده دارند.
*1 ـ به باقالپور «بهاگلپور» هم میگویند، شورش باقالپور درگیریهای بین مسلمانان و هندوها به بهانه حمله به مسجد «بابری» بوده که دو ماه طول کشید و طی آن املاک مسلمانان را گرفتند.
*2ـ در درگیری مسلمانان و هندوها در میروت ۴۵ نفر از مسلمانان کشته شدند، پلیس در آخر هم نتوانست ثابت کند که این افراد را هندوها کشتند(در دادگاه نفوذ کردند و اجازه اینکار را ندادند).
*3 ـ شاه بانو، زنی ۶۲ ساله بود در سال۱۹۷۶ طلاق گرفت، دادگاه طبق قانون هندوها شوهر این زن را موظف به پرداخت نفقه برای این زن و بچههایش میکند؛ اما مسلمانان اعتراض میکنند که دولت حق دخالت در موضوعات مذهبی را ندارد و این عاملی شد که قانون شخصی مسلمانان توسط مسلمانها تصویب و به دادگاهها ابلاغ شد.