قرائت و حفظ قرآن بايد مقدمه‌ای برای حفظ حدود و مفاهيم آن باشد
کد خبر: 1720697
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۸۷ - ۱۴:۰۹

قرائت و حفظ قرآن بايد مقدمه‌ای برای حفظ حدود و مفاهيم آن باشد

قرائت و حفظ قرآن بايد مقدمه‌ای باشد برای نقب و پل زدن به مفاهيم قرآن و از اين جمله‌ای كه گاه به‌كار برده می‌شود: الحافظ للحدود و الحروف، ما هم حافظ حروف و هم حافظ حدود و مفاهيم قرآن باشيم.

«محمد‌علی انصاری»* مدرس دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌و‌گو با خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) در مشهد، ضمن بيان اين مطلب در پاسخ به اين سؤال كه در رابطه با روش تفسيری‌تان توضيح دهيد؟، گفت: مفسرين گرايش‌های ويژه‌ای در تفسير داشته‌اند. بسياری بزرگان مبتنی بر مبانی ادبی، بعضی به تفسير روايی، جمعی هم به تفسير عقلی توجه داشتند. در اين سال‌های اخير گروه‌هايی به تفسير اجتماعی روی آوردند. شيوه تفسيری من يك مجموعه‌ای از تمام مقولات مطرح شده است.
وی افزود: ابتدا ورود از واژگان و فقه‌الغة يا همان اتيمولوژی، يعنی در ابتدا واژگان كاويده می‌شود. مخاطب انس با مصالح ساختمان خدا پيدا می‌كند. از واژگان وارد مفهوم كلی می‌‌شويم، ارتباط آيات با آيات را بررسی می‌كنيم. به محضر معصوم قدم می‌گذاريم. آيات را با روايات تطبيق می‌كنيم. موضوعاتی كه دستاوردهای علمی است، جنبه اخلاقی و اجتماعی در آن موارد كه نياز اجتماع و جامعه است بررسی می‌كنيم.
انصاری تصريح كرد: سعی می‌شود مجموعه‌ای از هر آن‌چه امكان استخراج و استنباط است پيش‌روی مخاطب قرار گيرد. اين روش تفسيری روش جامع است، البته در مقام بيان تفسير با توجه به تحصيلات دانشگاهی سعی كردم قرآن را به زبان حاضر بازگو كنم، چون قرآن به لسان عربی مبين است، اما من برای عرب‌زبان نمی‌گويم لذا بايد به زبان پارسی مبين بگويم وگرنه از قرآن فاصله می‌گيرم لذا در شيوه‌های بيان هم كار كرده‌ام. تمام آرايه‌ها، زيبائی‌ها، امكانات و توانمندی‌های زبان فارسی را به استخدام قرآن درآورده‌ام.
وی در پاسخ به اين سؤال كه به همين خاطر ادبيات را به عنوان رشته تحصيلی خود انتخاب كرديد؟، گفت: بله من دانشجوی پزشكی بودم، اما در ابتدا به پزشكی علاقه داشتم و بعد از يك مدت به اين نتيجه رسيدم كه بهتر است به جای درمان جسم به درمان روح بپردازم. مراتب كار با قرآن اين است كه بالاخره قرآن ميراث پيامبر(ص) است. سهم‌الارث انسان‌ها يكسان نيست. خداوند می‌فرمايد: «ثم اورثنا الكتاب .. » پس قرآن ارث است. اين‌كه گفته می‌شود كه خداوند دو امانت در بين مردم گذاشته اشتباه است، چون امانت را بايد كنار گذاشت.
وی تأكيد كرد: در رابطه با ائمه(ع) هم همين طور است. سهم‌الارث يكسان نيست. سهم اول و بهره‌برداری قرائت است كه در آن سير و آسانی مطرح است. سهم دوم تلاوت است. تلاوت صرفا به معنای خواندن نيست. «و الشمس و الضحاها* والقمر اذا تلاها» ماه خورشيد را تلاوت می‌كند، يعنی چه؟ يعنی ماه با مركزيت خورشيد حركت می‌كند.
مدرس دانشگاه فردوسی مشهد اذعان كرد: تلاوت خواندنی است كه با تبعيت می‌آيد. ماه نور خود را از خورشيد می‌گيرد، اما آن‌را نگه نمی‌دارد، به ديگران می‌بخشد. مرحله سوم تدبر هست. «افلا يتدبرون القرآن» تدبر به انتهای مضامين كلام خدا رسيدن است. از علت به معلول رفتن تفكر است و از معلول به علت رفتن تدبر. جمع اين دو تعقل است. بايد در قرآن تعقل كرد و بايد تمام ماورای انديشه‌های قرآن را كاويد و شناخت. اين بعد گروهی است، مانعش قفل دل است، اگر كسی اقفال را از دل باز كند و از انديشه بگشايد خداوند هم به او فرصت تدبر عنايت می‌كند.
وی افزود: بعد از اين ديگر مراحل بعدی است كه شايد فرصت گفتن نباشد، اما حفظ در اعتقاد بنده ارزش ذاتی دارد، يعنی ذاتا امر پسنديده‌ای است، اما به طور كلی ما به اين نكته بايد توجه كنيم كه چه در قرائت، اگر ما در غنه و اماله مانديم از مفاهيم قرآن بهره‌ای نخواهيم برد، اگر ما در حد حفظ به عنوان يك حافظ مانديم ديگر قرآن در وجودمان بروز پيدا نمی‌كند. قرائت و حفظ بايد مقدمه‌ای باشد برای نقب و پل زدن به مفاهيم قرآن و از اين جمله‌ای كه گاه به‌كار برده می‌شود: «الحافظ للحدود و الحروف: ما هم حافظ حروف باشيم باشيم هم حافظ حدود باشيم و مفاهيم قرآن.» اين بسيار عالی است.
نويسنده كتاب «عروس حضرت قرآن» در پاسخ به اين سؤال كه چه شيوه‌ای را برای حفظ توصيه می‌كنيد؟، تصريح كرد: متأسفانه در شيوه حفظ بايد عرض كنم كه هيچ‌گاه در طی اين 25 سال كه با قرآن كار كردم در صدد حفظ قرآن نبودم، اما الان هر آيه‌ای را كه از من بپرسيد می‌دانم! من خودم از مفهوم به حفظ رفتم نه از حفظ به مفهوم. می‌گويند كسی كه حافظ است به معنای نگهبان هم هست. عبارتی در كلام پيامبر(ص) وجود دارد كه حفظ با علی به كار برده شده كه می‌فرمايد: «من حفظ علی امتی» كه اين به معنای نگه داشتن اين مفاهيم و اين حقايق در جامعه است.
نويسنده كتاب «مبانی مديريت اسلامی و الگوهای آن» در پاسخ به اين سؤال كه آيا توصيه به حفظ می‌كنيد؟، گفت: نه! شايد اين توصيه برای همگان ميسور نباشد، اما در عين حال اعتقادم اين است كه اگر بشود در كنار آن حفظ كار مفهومی هم انجام شود. آن حفظ نورانيت بيشتری پيدا می‌كند.
وی در پاسخ به اين سؤال كه عامل موفقيت شما از نظر شما چيست؟، تصريح كرد: پاسخ به اين سؤال‌ها نوعا مشكل است، چون انسان يك مكنوناتی دارد كه مايل به گفتن آن گاه نيست. يك مسائلی را هم باز بالاخره احساس می‌كند و «اما بنعمت ربك فحدث». شايد اول و آخر عنايت خداوند، اما اگر بنا باشد به عنوان ريزه‌كاری مطرح كنم خب از مهم‌ترين مسائل در كل توفيق علمی و در زندگی پشتكارم هست. من با روزی 20 و 21 ساعت در 24 ساعت و 3، 4 ساعت خواب و خوراك سال‌های سال زندگی كردم كه توانستم درس حوزه و دانشگاه را با تمام كارهای علمی ديگر انجام دهم.
انصاری تأكيد كرد: من از سال 62 كار تفسير را شروع كردم، يعنی من از دبيرستان تحصيلات حوزوی را شروع كردم. از سال 58 و بعد از سال 62 كار تفسير را شروع كردم. تا آشنايی با مرحوم آيت‌الله «سعيدی» كه ديگر من در محضر ايشان زانو زدم و 13 سال در خدمتشان تلمذ كردم. گمشده خودم را در ايشان يافتم، اگر با اين مرد آشنا نمی‌شدم شايد الان جای ديگری بودم. ايشان شخصيتی بودند كه به اعماق آيات قرآن سفر كرده بودند و شيوه شناخت ايشان از قرآن و فهمش و انتقالش در بين تمام مفسرينی كه من با آثار آن‌ها در طول تاريخ آشنا شدم بی‌نظير بود. ايشان در 17اسنفندماه 1374 اجازه‌نامه‌ای به من دادند. تمام اجازات خودشان را اظهار محبت كردند و 13 سال قبل برای استفاده از آثارشان به ما دادند.
وی تصريح كرد: كار اصلی قرآن هدايت است. «هدی و رحمة للمحسنين»،«هدی للمتقين» و هدايت يعنی رهنمون كردن كاربردی؛ يعنی دست را گرفتن و در وادی قرار دادن و به منزل رساندن، پس اصلا متأسفانه در بين ما قرآن مهجور مانده است. اصلا اين شيوه ارتباط با قرآن كارآيی هم ندارد.
نويسنده كتاب «فروغ حكمت» گفت: حقيقت قرآن بعد كاربردی قرآن است، يعنی زندگی كردن با قرآن و اين نمی‌شود، مگر آن‌كه انسان برود و در ساحت قرآن زانو بزند. فهم از قرآن بگيرد. انس با قرآن ببندد و در تمام شئونات زندگيش قرآن پياده شود، يعنی قرآن زنده است. حيات دارد. حی است. قرآن با شما راه می‌رود. با شما می‌انديشد و دست شما را می‌گيرد. زبان و گوش شما را كنترل می‌كند و شما را راهنمايی می‌كند. اين‌ها كه عرض می‌كنم يافتنی است گفتنی نيست. اين‌ها دقيقا وجود و عينيت دارد.
نويسنده كتاب «نسيم رمضان» در ادامه سخنانش خاطرنشان كرد: بايد بگويم كه هر زمان مسلمانان اوج گرفتند زمانی بود كه با قرآن بيشتر مأنوس شدند. مثل قرن پنجم، ششم كه آثار برجسته قرآنی ما مربوط به آن دوران است و هر زمانی كه مسلمانان از مفاهيم قرآن دور شدند نتيجه عكس گرفتند. بعد از انقلاب حركت‌هايی پيش آمد، اما ساماندهی نشد و ما معجزات قرآن را در مفاهيم نديديم.
************
* «محمد‌علی انصاری» در تير‌ماه سال 1343ه.ش. برابر با محرم‌الحرام سال 1385 ه.ق. در شهر مقدس مشهد در خانواده‌ای روحانی متولد شد. پدر وی مرحوم حجت‌الاسلام و‌المسلمين «محمود انصاری» از خطبای نامی كشور و به تعبير اهل فن شيخ المحدثين ديار خراسان محسوب می‌شد كه چند سالی است چهره در خاك فرو برده است.
انصاری به موازات گذراندن تحصيلات دوره متوسطه به فراگيری علوم حوزوی نيز مشغول شد و در حال حاضر مدرس دانشكده اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد است. وی همچنين توليت مدرسه علميه امام حسن(ع) كه از بهترين مدارس علميه مشهد است را هم اكنون عهده‌دار هستند و در اين محل به تفسير فقه و اصول سطح و نهج‌البلاغه اشتغال دارند.
از برجسته‌ترين آثار وی تفسير صوتی و تصويری بيان و از آثار مكتوب می‌توان به فروغ حكمت، غروب خداوند رخش، عروس حضرت قرآن، مبانی مديريت اسلامی و الگوهای آن، نسيم رمضان، شكر و شكايت، دولت موعود و ... اشاره كرد.
captcha