برخی از کسانی که در عرصه علم و دانش گام برداشته در میان همه شیوههای آموزشی، روشی را برگزیدهاند که دانشآموز بدون نشستن در جلسه درس و گوش دادن به گفتههای استاد صرفاً به مطالعه کتاب اکتفاء کرده و در زمان امتحان نیز سر جلسه امتحان مینشینند و پاسخ میگویند.
همه کسانی که این روش را برگزیدهاند به این نکته اذعان دارند که این روش علمآموزی بسیار سخت و دشوار است و گاه در فرایند یادگیری انسان با مشکلات جدی مواجه میشود. براستی دانشجویی که دسترسی به استاد ندارد چگونه میتواند سؤالاتی که به ذهنش می رسد را مطرح کند.
در عرصه زندگی نیز همینگونه است. خداوند کتابی را برای حیات بشر از طریق رسولش فرستاده است که بیشک اگر کسی خواهان سعادت و نیک بختی است باید در برابر آن سر تعظیم فرود آورده و در برابر این نسخه حیات بخش تسلیم باشد.
اما اینجا نیز این سؤال مطرح میشود که اگر در فراگیری این کتاب سعادت سؤالی پیش آید از کدام معلم حقیقی باید پاسخ این مجهولات ذهنی را پرسید. چه کسی قابل اعتماد است؟ آیه به تفسیر هر کسی از آیات وحی میتوان اعتماد کرد؟ اگر خدای نکرده کسی تفسیر به رأی ارائه دهد آیا باز هم میتوان گفت با این توضیح از آیات میتوان به سعادت رسید؟
معلمان حقیقی معلوم و مشخصاند و اگر کسی خواهان حقیقت باشد جای تردید برای او در شناخت کسانی که قرآن را به ما تعلیم دهند وجود ندارد. یکی از احادیثی که شیعه و سنی در انتساب آن به رسول الله(ص) هیچ تردیدی ندارد حدیث ثقلین است.
همه این حدیث را شنیدهایم که رسول الله(ص) فرمود: من می روم اما دو چیز را در میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و عترتم را و تا زمانی که به این دو تمسک جویید گمراه نخواهید تا زمانی که در حوزه کوثر بر من وارد شوید.
آری معلمان کتاب بزرگی چون قرآن، خود باید بزرگ باشند که هرکس به آنها تمسک جوید راه رستگاری یابد. آن هم معلمانی که نه تنها در گفتهها بلکه در عمل شیوه زندگی بر اساس آموزههای قرآن را اثبات کردند.
اگر در قرآن کریم سخن از قسط و عدل است، نمونه بارز آن را باید در رفتار و منش سیاسی مولا علی(ع) جستوجو کرد که میفرمود: به خدا سوگند حاضر نیستم اگر همه آنچه در زیر هفت آسمان و زمین است را به من بدهند تا پوست دانه جوی را به ظلم از مورچهای بگیرم این کار را نمیکنم.
اگر در قرآن به برادری بین مسلمانان اشاره شده و مهربانی را از نشانههای یاران رسول الله(ص) میداند مصداق آن را باید در بانوی یگانه عالم حضرت فاطمه(س) یافت که بیان میدارد: پاداش خوشرویی با مؤمن بهشت است و اگر در سوره نور سخن از حجاب زن مسلمان است باید عمل کننده حقیقی به آن را دختر رسول مهربانیها دانست که حتی در برابر نابینا نیز ذره ای از حیاء و حجاب فاصله نگرفت.
همه میدانیم در قرآن کریم سخن از بخشندگی و کرامت است اما نمونه بارز آن کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) است که بارها اموال خودش را میان خویش و فقیران مدینه تقسیم نموده و هیچ نیازمندی را نا امید نکرد.
و شهادتی که در قرآن برای آن پاداشی بیبدیل منظور شده است همزاد نام حسین(ع) است و او بود که فداکاری و جان دادن در ره خدا را برای همگان معنا کرد، آری مگر میشود قرآن را بدون اهل بیت(ع) معنا کرد و آیههایش را بدون مصداقهای عملی آن یعنی اهل بیت(ع) درک نمود.
حکیمه بهمنزاده/ خراسان جنوبی