در یازدهمین روز ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن طی سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه با موضوع «حیات قرآن از ازل تا ابد»، به مرحله بررسی اعجاز قرآن در ابعاد و دورههای گوناگون و اعجاز علمی آن در قرون متأخر میپردازد. در ادامه، متن شماره یازدهم این گفتوگو را مطالعه میکنید.
ایکنا ـ درباره تعریف و ویژگیهای معجزه توضیح دهید.
دانشمندان علم کلام در تعریف و شرایط معجزه میگویند: «کسی که مقامی را از ناحیه خداوند ادعا میکند و گواه بر صدق گفتار و ادعایش، عملی انجام میدهد که قوانین طبیعت را میشکند، بهطوری که دیگران از انجام دادن آن عمل عاجز و ناتوان باشند، چنین عمل خارقالعادهای را معجزه مینامند.»
بیشتر بخوانید:
معجزه دارای شرایطی است که عبارتند از ۱ ـ کسی که از ناحیه خدا منصبی برای خود ادعا میکند، آن عمل را در مقام گواه بر صدق ادعایش انجام دهد و لاغیر. ۲ ـ منصبی که ادعا میکند، از نظر عقلی و شرعی درست باشد. ۳ ـ عمل خارقالعادهای که انجام میدهد، نباید بر هیچ یک از علوم، فنون و هنرهای نظری متکی باشد. ۴ ـ نباید قابل تعلیم و تعلم باشد. ۵ ـ باید پشتوانه و شاهد نبوت باشد، وگرنه معجزه نیست. ۶ ـ باید با «تحدی» یعنی مبارزهطلبی و همسانخواهی همراه باشد، وگرنه باز هم معجزه نیست و حداکثر کرامت محسوب میشود.
ایکنا ـ آیا با تعریف و شرایطی که برای معجزه گفتیم، قرآن نوعی معجزه محسوب میشود؟
پاسخ مثبت است، زیرا از سویی به استناد شواهد مسلم تاریخی و همچنین آیات خود قرآن که کلام الهی است، قرآن برای اثبات ادعای نبوت محمد مصطفی، خاتمالنبیین(ص) بوده، هست و خواهد بود و هیچگونه شائبه خودنمایی و قدرتنمایی شخصی، قبیلهای، قومیتی و نژادی در عرضه آن وجود نداشته و صرفاً برای هدایت نوع بشر بوده است.
همچنین موضوع نبوت و نیاز بشر به وحی الهی بهمثابه منبع بالادستی در کنار عقل بشر، موضوعی است که اثبات شده و ادعای پیامبر اکرم(ص)، عقلی، شرعی و مسبوق به سابقه برای بشر بوده است. به علاوه بنابر شواهد متقن تاریخی و تأیید خداوند در خود قرآن کریم، محمد امین، حضرت ختمی مرتبت(ص) به هیچ مکتبخانهای نرفته، نزد هیچ استادی علمی نیاموخته، خطی ننوشته و آنچه در جایگاه آیات قرآن بر مردم میخوانده، از طریق دریافت وحی از سوی خداوند متعال و با سخنان عادی خودش و مردم زمانه متفاوت و متمایز بوده است. در نتیجه موجب اعجاب همگان شده تا آنجا که سخنان شگفتانگیز او را حاصل سحر، جادو، کهانت، جنزدگی و خلاصه غیرعادی تلقی و معرفی میکردهاند.
افزون بر اینها، هدف از عرضه قرآن بهمثابه معجزه، اثبات نبوت و هدف از نبوت، هدایت انسانهاست و جای هیچگونه شک و تردیدی در این اهداف نبوده و نیست. از سویی هم مهمترین بخش اثبات معجزه، تحدی به شمار میرود که این موضوع درباره قرآن مجید در حد اعلای آن و در مراتب گوناگون بهصورت مکمل، مطرح بوده است.
ایکنا ـ راجع به تحدی در قرآن بیشتر توضیح دهید.
آنچه در بحث تحدی باید مورد توجه قرار گیرد و معجزهای افزون بر معجزه قرآن به شمار میرود، این است که به جای معجزهگر، خود معجزه اعلام تحدی میکند. این تحدی منحصربهفرد و هیچ پیامبری چنین نوع تحدی را نداشته است. شگفت اینکه این تحدی، همواره، همیشگی و جداییناپذیر محسوب میشود؛ یعنی نخست اینکه در هر لحظه، در همه جا و برای همه افراد جن و انس برقرار است و این معجزه (قرآن) حریف میطلبد. دوم اینکه جاودانه است، تاریخ انقضایی ندارد و تا پایان عالم به قوت خود باقی است. سوم اینکه این تحدی، خودش جزئی از معجزه به شمار میرود.
این سه ویژگی، ویژگی دیگری هم با خودش به دنبال دارد و آن اینکه با رحلت معجزهگر، دوران تحدی به پایان نمیرسد، بلکه تحدی تا ابد همراه این معجزه است. اگر دقت کنید، خود همین تحدی هم نوعی معجزه و استثنا در عالم است. کدام عالم و کتاب میتواند چنین ادعایی با خود داشته باشد و با صراحت تمام بگوید که اگر کسی میتواند کمتر از یک سطر از سطور مرا بیاورد؟ بعد هم با صراحت بگوید که نمیتوانید، نمیتوانند و هیچکس در هیچ زمانی قادر به آوردن مانند من و مانند جزء کوچکی از من نیست.
قرآن، قهرمان قهرمانان در طول تاریخ است. کدام قهرمانی در کدام عرصه از عرصههای علم، هنر و قدرت اینچنین میتواند حریفان را به مبارزه دعوت و همه آنها را از پیش بازنده اعلام کند؟ با این نوع تحدی، قرآن را باید «فوق معجزه» نامید.
کیست این حی لایموت؟ کیست این حی قیوم؟ کیست این، «لا تاخذه سنه و لانوم»؟ کیست این تجلی الله؟ کیست این کلام الله؟ کیست این، «من ذاالذی یشفع عنده الا باذنه»؟ کیست این شافع مشفع؟ کیست این، «یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم»؟ کیست این حامل همه علوم عالمان عالمیان؟ او «احد» است. او «صمد» است. او «لم یلد و لم یولد» است. او «ولم یکن له کفواََ احد» است. این کیست که همه اسما و صفات باریتعالی را داراست؟ این قرآن در خودش، خویش را اینگونه معرفی میکند: عزیزم، عظیمم، کریمم، حکیمم، مجیدم، رحیمم، نورم، روحم، هادیام، شافیام، حقم، حبلم، فصلم، عدلم، ذکرم، بشیرم، نذیرم، مبینم، منبرم، احسنالحدیثم، صراط مستقیمم، فرقانم، کلامم، کتابم، شفاام، سراجم، بیانم، تبیانم، مبارکم، منادیام، مهیمنم، نعمتم، حکمتم، موعظهام، قرآنم و...؛ با عبارت «قرآنم» میفرماید: «...ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ...؛ میخوانم شما را و شما هم بخوانید مرا.»
قرآن، کلام خداست. بدیهی است که صفات متکلم در کلامش تجلی میکند؛ علم، حکمت، هنر، فصاحت، بلاغت و همه شخصیتش. بنابراین میتوان گفت: «صفات بینهایت حضرت حق در کتابش که معجزه آخرین رسول او تا آخر عالم است، وجود دارد. اگر چنین است که حتماََ هست، آیا دیگر دلیلی برای معجزه بودن قرآن باید اقامه شود؟ وقتی این کار، امر خداست، یعنی ماسوی الله قادر به انجام آن نیستند و عاجز از انجام شبیه آنند. این هم یعنی فوق اعجاز و فوق معجزه.»
ایکنا ـ به آیاتی از قرآن اشاره کنید که مسئله تحدی در آن ذکر شده است.
«...وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ» (فصلت/ ۴۱). قرآن، عزیز است. عزیز به معنای عدیمالنظیر و بیمانند بودن است. خداوند عزیز، کلام و کتابش هم عزیز و بیمانند است. مدعیان در تحدی با چنین وضعیتی مواجهند. برای همین هم به اینها حریفانی از پیش بازنده میگوییم: «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَـٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا؛ بگو ای پیامبر، اگر جن و انس با هم مجتمع شوند و بخواهند مثل این قرآن را بیاورند، نمیتوانند. گرچه پشت به پشت هم دهند و در این کار یار و یاور همدیگر باشند.» (اسراء/ ۸۸)
در موضعی دیگر به مدعیان تخفیف میدهد و میفرماید: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ؛ بلکه این مشرکان و منکران قرآن میگویند که محمد(ص) این قرآن را از نزد خود ساخته و پرداخته و به خدا نسبت داده است. بگو ای پیامبر، شما هم ۱۰ سوره مانند این سورههای ساختگی و پرداخته او بیاورید و از خدا گذشته، هرکس را که در عالم وجود سراغ دارید و در قدرت و استطاعت شماست، در آوردن این ١٠ سوره به کمک طلبید و از نیروی او بهره بگیرید، اگر راست میگویید.» (هود(ع)/ ۱۳)
در موضعی دیگر باز تخفیفی دیگر به حریفان و مدعیان داده میشود: «وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ. فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ؛ و اگر شما در آنچه ما بر بنده خود، محمد(ص) بهتدریج نازل کردهایم، در شک و تردید هستید، سورهای مثل آن بیاورید و غیر از خدا آنچه گواه و شاهد در این کار مییابید، آنها را هم بخوانید و دعوت کنید، اگر راست میگویید. پس اگر این کار را نکردید و هیچگاه هم نمیتوانید بکنید، بنابراین از آتشی که آتشگیره آن، مردم منکر و معاند هستند و دیگر سنگ خارا که خداوند برای کافران آماده کرده است، بپرهیزید.» (بقره/ ۲۳ و ۲۴)
در موضعی دیگر در قرآن، شاهد تحدی دیگری مشابه موضع سوم هستیم: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ.» (یونس(ع)/ ۳۸) برخی در ترتیب این مراتب تحدی اشکال کرده و گفتهاند با توجه به ترتیب نزول این آیات، تخفیف در تعداد و حجم آیاتی که تحدی در آنها ادعا شده، وجود ندارد و حتی برعکس است؛ بنابراین تخفیف وجود ندارد.
در پاسخ به این اشکال، پاسخ بسیار زیبایی از سوی علامه طباطبایی(ره) داده شده که جالب توجه است. چنانچه ادعای ترتیب نزول هم صحیح باشد، باز هم حریفان و مدعیان مورد لطف و تخفیف خداوند واقع شدهاند؛ زیرا هرچه تعداد و حجم آیات بیشتر شود، گزینههای بیشتری در اختیار مدعی قرار میگیرد تا شاید بتواند از بین گزینههای بیشتر، بلکه یک یا دو آیه مثل آیات قرآن بیاورد. در این صورت هم باز مدعی مورد لطف و تخفیف خداوند قرار گرفته است.
ایکنا ـ انواع اعجاز در قرآن را نام ببرید.
انواع اعجاز در قرآن از دیدگاههای گوناگون است که بهدلیل ضیق فرصت، بهطور خلاصه و فهرستوار اشاره میکنیم؛ ۱ ـ اعجاز ادبی شامل زبان و لغات وسیعالمعانی قرآن، انتخاب برترین واژگان، بلاغت و فصاحت بیان، صنایع ادبی و ساختار و بافتار خاص قرآن، نبود تناقض در قرآن، کثرت معنا در عبارات بسیار کوتاه و... ۲ ـ اعجاز در اِخبار از حوادث آینده که به وقوع پیوستهاند و از حوادثی که در گذشته اتفاق افتادهاند و همچنین از باطن ضمیر منافقین. ۳ ـ اعجاز علمی، مطابقت واقعیتهای قطعی علمی با قرآن. ۴ ـ اعجاز عددی شامل الف) تعداد کلمات مرتبط به هم از نظر تشابه آماری. ب) اعداد و رموز آن در قرآن. ج) رابطه حروف مقطعه با حروف سایر آیات همان سوره. د) دخالت علمالاعداد براساس حروف ابجد در بعصی از کلمات و همچنین حروف مقطعه و نتیجهگیریهای شگفتانگیز.
۵ ـ اعجاز نو بودن آیات و محتوای زنده آن در طول زمان. ۶ ـ امکان نداشتن و وقوع نیافتن تحریف در قرآن. ۷ ـ تحقق ادعای تحدی و در نتیجه عجز مدعیان در همسانآوری و در نتیجه جاودانگی قرآن. ۸ ـ جذابیتهای قرائت و استماع قرآن. ۹ ـ تأثیر در نفوس و هدایت آنها. ۱۰ ـ اثر مثبت روانی بر بیماران و کاهش درد آنها. ۱۱ ـ صدور احکام معتدل برای مصالح فرد و اجتماع مقتضی با هر زمان. ۱۲ ـ روش شگفتانگیز برهانی قرآن در اثبات حقایقی مانند توحید. ۱۳ ـ روش خاص قصهگویی با هدف عبرتآموزی.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام