کد خبر: 4183923
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۳

منظور از مصحف حضرت فاطمه زهرا(س) در منابع شیعی چیست؟

واژه «مصحف» در روایات شیعی به معنای مجموعه‌ای از نوشته‌ها است که بین دو جلد قرار دارد، نه به معنای کتاب قرآن. حضرت زهرای مرضیه(س) که سرور زنان عالم است، همچون حضرت مریم(س) محدثّه بود و جبرئیل بر ایشان نازل می‌شد که از این مجموعه با نام مصحف فاطمی یاد می‌کنند.

مصحف فاطمه (س)به گزارش ایکنا از اردبیل، واژه «مصحف» در روایات شیعی به معنای مجموعه‌ای از نوشته‌ها است که بین دو جلد قرار دارد، نه به معنای کتاب قرآن، حضرت زهرای مرضیه(س) که سرور زنان عالم است، همچون حضرت مریم(س) محدثّه بود و جبرئیل بر ایشان نازل می‌شد.

پذیرش محدثه بودن حضرت زهرا(س) نباید برای مسلمانان اهل سنت که در منابع خود خلیفه دوم را نیز شخصی محدَّث معرفی می‌کنند امر غریبی باشد. در ایّام بعد از رحلت رسول خدا (ص)، جبرئیل برای تعزیت نزد حضرت فاطمه (س) می‌‏آمد و ایشان را ‏از حوادثی که درباره‏ ‏فرزندانشان رخ می‌دهد آگاه می‌کرد و امام علی (ع) آن‌ها را می‏‌نگاشت. این نگاشته‏‌ها مصحف فاطمه(س) نامیده می‌شود و همان طور که در احادیث اهل‌بیت (ع) نیز تصریح شده حکمی از حلال و حرام در آن مورد اشاره قرار نگرفته است.

منابع شیعی حکایت از وجود «مصحفی» دارند که در آن مجموعه‏‌ای از حوادث آینده ثبت شده است. پس از وفات رسول خدا(ص) اخبار این «مصحف» توسط جبرئیل برای زهرای مرضیه(س) آورده شده و به خط امیرمؤمنان(ع) (۱) ثبت می‌‏شده است. به خاطر تکلم جبرئیل با آن بانو، آن حضرت را «محدّثه» (۲) می‏‌نامند. این مصحف یکی از میراث‏‌های اهل‌بیت(ع) است.

در کتاب کافی از امام صادق(ع) نقل شده است:‏ فاطمه(س) پس از رسول خدا(ص) هفتاد و پنج روز زندگی کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهی شدید شدند. جبرئیل برای تعزیت نزد ایشان می‏‌آمد ... و ایشان را ‏از حوادثی که قرار بود در آینده درباره‏ فرزندان‌شان رخ دهد، آگاه می‌کرد و امام علی(ع) آن‌ها را می‏‌نگاشت و این‏ها(این نگاشته‏‌ها) «مصحف فاطمه(س)» است(۳).

سوء برداشت برخی از اهل سنت و بهانه‌گیری‌های وهابیت

وجود این احادیث در منابع شیعه و «محدثه» بودن حضرت صدیقه طاهره(س) باعث شده است برخی از سلفی‌ها، مانند احسان الهی ظهیر (۴)، محمد مال اللّه (۵) و ...، از کلمه‏ ‏ «مصحف» که مشترک لفظی است، سوء استفاده ‏کنند و آن را حمل بر معنای «قرآن» نمایند و ادعا کنند: شیعه قرآنی دارد که نام آن «مصحف فاطمه(س)» است و از آن جا که این مصحف به لحاظ محتوا با قرآن موجود به کلی متفاوت است، پس ‏قرآن شیعه، قرآنی دیگر است.

محمد مال اللّه می‌نویسد:‏ «قرآن نزد شیعه، سه برابر قرآن موجود است و در آن هیچ حرفی از این قرآن نیامده است. ابو جعفر کلینی در کتاب کافی خود از ابو بصیر و وی از ابوعبداللّه(ع) چنین نقل می‌‏کند: ابو عبداللّه گفت: نزد ما مصحف فاطمه(س) است، آنان‏ چه می‌‏دانند مصحف فاطمه(س) چیست؟ گفتم: مصحف فاطمه چیست؟ فرمود:‏ مصحف فاطمه(س) سه برابر قرآن شماست. به خدا سوگند در آن مصحف حرفی از این قرآن نیست»(۶). سپس در ادامه می‌‏آورد:‏ «اجماع اهل سنت بر این است که هر کس حرفی از قرآن را انکار کند، یا بر این پندار رود که نقصان و تبدیلی در قرآن رخ داده، کافر شده ...؛ چه رسد به ادعای شیعه که می‏ گوید: قرآنی هست که ‏حرفی واحد از این قرآن در آن نیست»(۷).

به‌طور کلی اهل سنت وجود کتابی مانند «مصحف فاطمه(س)» را منافی خاتمیت پیامبر اسلام(ص) و بسته شدن درب وحی بعد از وفات آن حضرت می‌دانند. برای مثال شخصی مثل قفاری به عنوان یکی از وهابی‌های سرسخت شیعه‌ستیز ادعا می‌کند که شیعیان با پذیرش نزول وحی بر ائمه اهل‌بیت(ع) «در واقع ادعای نبوّت بر امامان خود کرده‌اند ... مانند مصحف فاطمه ...»(۸).

واژه شناسی «مصحف» و چگونگی اختصاص آن به معنای «قرآن»

پیش از هر چیز باید گفت کلمه‏ ‏«مصحف» در روایاتی که به «مصحف فاطمه(س)» اشاره می‌کنند به همان معنای لغوی این واژه اشاره دارد. معنای لغوی مصحف یعنی چیزی که صحیفه‌ها را در آن جمع آوری می‌کنند. مجموعه‌ای دارای دو جلد که اوراق را در میان می‌گیرد و نگهداری می‌کند(۹).

بعد از تدوین و جمع آوری قرآن، این کلمه برای قرآن استفاده شد(۱۰). بر طبق منابع تاریخی اهل سنت، چنین استفاده می‌شود که نام‌گذاری «قرآن» به «مصحف» به زمان خلافت ابوبکر بازمی‌گردد(۱۱).

اصولا عَلَم شدن واژه «مصحف» برای قرآن و اختصاص آن به این کتاب آسمانی، امری مسبوق به سابقه در سال‌های اولیه صدر اسلام و زمان جمع آوری قرآن نبود و حتی می‌بینیم که در بعضی متون تاریخی هر کتابی «مصحف» نام می‌گیرد مانند استفاده از ترکیب «مصاحف الروم»(۱۲).

اراده معنای لغوی از واژه «مصحف» در منابع اهل ‏سنت نیز گاهی به کار رفته است. مانند مصحف خالد بن معدان که درباره وی گفته‏‌اند:‏ دانش خالد بن معدان در مصحفی ثبت شده بود که دارای دکمه و دستگیره بود(۱۳). ‏

پس تا این‌جا روشن شد که به کار بردن واژه «مصحف» برای کتابی غیر از قرآن امری مسبوق به سابقه بوده است. هر چند چنین استفاده‌ای، استعمال زیادی نداشته این واژه به تدریج به «قرآن» اختصاص یافته است.

همان طور که دیدیم برخی از سلفی‌های شیعه‌ستیز با استناد به حدیثی از امام صادق(ع)، این گونه جلوه می‌دهند که آنچه شیعیان به عنوان قرآن قبول دارند، هیچ ربطی به قرآن مسلمانان ندارد، زیرا طبق همان حدیث نقل شده از امام ششم‌شان، «مصحف فاطمه(س)» مشتمل بر هیچ آیه‌ای از آیات قرآن نیست.

اما حقیقت این است که دشمنان شیعه یا از روی جهل و یا از روی عناد در حال انکار حقیقتی هستند که وضوح آن بی‌نیاز از توضیح است. کسی که اندک آشنایی با شیعیان داشته باشد و در مساجدشان نماز خوانده و در مراسم‌های مذهبی‌شان شرکت کرده باشد می‌داند که شیعیان غیر از همان قرآن مرسوم میان تمام فِرَق مسلمانان هیچ قرآن دیگری ندارند.

اتفاقا احادیث مورد استناد دشمنان شیعه درباره «مصحف فاطمه(س)» نیز مؤید همین نکته است. معنای آن احادیث این است که شیعیان قرآنی جز قرآن سایر مسلمانان ندارند و اگر کتابی نیز تحت عنوان «مصحف فاطمه(س)» در دسترس ائمه‌شان بوده، آن کتاب مشتمل بر مطالب و مضامین غیر از مضامین قرآن است.

بله؛ حدیث نقل شده از امام صادق(ع) درباره «مصحف فاطمه(س)»(۱۴) مورد قبول شیعیان است با این تفسیر که محتوای این کتاب چیزی متفاوت با قرآن است. یعنی هیچ کدام از آیات قرآن در آن بیان نشده و هیچ حکمی از احکام حلال و حرام نیز در آن مورد اشاره قرار نگرفته و تنها اخباری از اتفاقات و حوادث آینده در آن گردآوری شده است(۱۵).

آن چنان که از مفاد برخی احادیث استفاده می‌شود، اندوه شدید حضرت زهرا(س) بعد از ارتحال پدر موجب می‌شده جبرئیل امین از طرف خداوند نزد ایشان می‌آمد و با مطلع کردن ایشان از جایگاه پدر، حضرت را تسلی می‌داده‌اند و خبر‌هایی را از آینده و آنچه برای فرزندان‌شان طی نسل‌های مختلف روی می‌داده، به آگاهی آن حضرت می‌رساندند(۱۶).

در یک ارزیابی کلی از احادیثی که درباره محتوای «مصحف فاطمه(س)» سخن گفته‌اند، می‌توان این کتاب را مشتمل بر این مطالب دانست: تسلیت و تعزیت حضرت زهرا(س)، تبیین جایگاه پیامبر اسلام(ص) در بهشت پس از ارتحال، خبر دادن از اتفاقات و رویداد‌هایی که در آینده رخ می‌دهند، اشاره به جزئیات و نام و مشخصات حاکمان امت، مطالبی درباره سرگذشت انبیاء و مؤمنان و کافران در گدشته و آینده(۱۷).

«محَّدثه» بودن حضرت زهرا(س) منافاتی با خاتمیت ندارد

درباره اینکه آیا پس از وفات رسول خدا(ص) امکان فرود جبرییل یا هر فرشته‏‌ای دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهرای مرضیه(س) به وقوع پیوسته است، ‏اجمالا باید گفت: اولا وحی اقسام متعددی دارد مانند: نبوت و رسالت، الهام، اشاره، تقدیر، امر، دروغ پردازی، خبر(۱۸)؛ با رحلت پیامبر اکرم(ص) همه اقسام وحی منقطع نشده، بلکه وحی به معنای نبوت و رسالت پایان یافته است.

ثانیا طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جای ‏انکار نیست(۱۹). اعتقاد به محدث بودن بعضی از صحابه امری مسلّم در بین اهل سنت نیز هست. اهل سنت اصرار دارند بگویند خلیفه دوم محدَّث بود. مانند روایتی که ابوهریره از پیامبر(ص) نقل می‌کند: «انْهَ کَانَ فِیمَا مَضَى قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ مُحَدَّثُونَ فانه انَّ کَانَ فِى أُمَّتِی هَذِهِ فانه عُمَرُ بْنُ الْخُطَّابِ»(۲۰)«در امت‌های گذشته مردان محدثی بوده‏‌اند، بدون اینکه از انبیا باشند، و از امت من عمر محدث مى‏‌باشد)». روایات دیگری نیز با همین مضمون با اندکی اختلاف از عایشه نقل شده است(۲۱).

به هر حال باور به امکان محدّث بودن حضرت زهرا(سس) به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایی برای تردید باقی نمی‏ گذارد. خلاصه این مقدمات بدین شرح است:‏

الف) امکان وجود محدّث یعنی اشخاصی که فرشته با آنان سخن می‏‌گوید بدون آن که آنان نبی باشند(۲۲) در این امت وجود دارد. در منابع اهل سنت احادیثی از پیامبر اکرم(ص) در این زمینه روایت شده است(۲۳).

ب) زهرای مرضیه(س) «سَیِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ»(سرور زنان اهل بهشت) است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است(۲۴) و ابن‏‌حجر عسقلانی نیز بعداز نقل آن در کتاب «فتح الباری» در شرح این حدیث به برخی از اسانید آن اشاره کرده است(۲۵).

بعد از بیان این مقدمات می‌گوییم اگر دلیل تکلم فرشتگان با حضرت مریم(س) همان‌طور که در آیه ۴۲ سوره آل عمران نیز مورد اشاره قرار گرفته(۲۶)، پاکدامنی، برگزیده بودن و سروری یافتن بر زنان عصر خود از طرف خداست، این امتیازات درباره‏‏ زهرای مرضیه(س) به طریق اولویت ثابت است، چون هیچ دلیلی بر اختصاص مقام «محدّثه» به امت‌‏های پیشین وجود ندارد و زهرای مرضیه(س) سرور ‏بانوان بهشتی و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است(۲۷). اتفاقا در روایات شیعی و در توضیح چگونگی نزول فرشته وحی بر حضرت زهرا(س) این مسأله با نزول فرشته وحی بر حضرت مریم(س) مشابه دانسته شده است(۲۸).

قرآن تدوین شده توسط حضرت زهرا(س) غیر از «مصحف فاطمه»

در یکی از منابع شیعی چنین آمده است:‏ از اهل‌بیت(س) خبر رسیده که عثمان بن عفان (در هنگام رخداد توحید مصاحف و جمع آوری قرآن‏) از امام علی(ع) مصحف فاطمه را که با اشاره‏ پدر تدوین کرده بود، طلب کرد و آن را با مصاحف دیگر که ‏در دست صحابه بود تطبیق داد و .... (۲۹). مؤلف، این واقعه را از کتاب دیوان دین، و آن نیز از کتاب تاریخ طبرستان تألیف محمد بن محمود آملی که از مورخان قرن هفتم است نقل کرده است(۳۰). هرچند در تاریخ طبرستان چنین ‏مطلبی به چشم نمی‏‌خورد، لیکن اگر چنین امری مسجّل باشد، حکایت از قرآنی دارد که زهرای مرضیه(س) در زمان حیات پدر تدوین کرده‌اند. شاید از همین‌روست که ایشان در فرازی از ‏خطبه‏ ‏ خود، تعبیر «وَمَعَنَا کِتابِ اللَّهِ»(۳۱)(کتاب خدا نزد ماست) را به کار برده‌اند.

اما باید توجه داشت که به طور قطع، این مصحف که به اشاره‏ ‏رسول خدا(ص) و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن متداول بین تمامی مسلمانان بوده و غیر از مصحفی است که پس از وفات ‏رسول خدا(ص) با املای حضرت فاطمه(س) و خط امام علی(ع) نگاشته شده و به کلی از قرآن جداست. ‏

متأسفانه، باز برخی از سلفیان برای رسیدن به ‏نتایج و اهدافی ناشایست و شگفت‏‌آور، دو نوع از مصاحف را با یکدیگرند خلط می‌کنند و تجاهل می‌‏ورزند و از این حقیقت چشم‏‌پوشی می‌کنند که بنا به اسناد و مدارک ما در اینجا با دو نوع مصحف مواجه می‌شویم که هر کدام در زمان و موضوع خاص تدوین شده‌اند(۳۲)؛ یکی همان قرآنی که حضرت زهرا(س) با اشاره و راهنمایی پدرشان آن را نگاشته بودند و دیگری کتابی که اخبار جبرئیل به آن حضرت پس از ارتحال پدرشان در آن گردآوری شده است و این دو هیچ ربطی به هم ندارند.

سرانجام مصحف فاطمه(س)

مصحف فاطمه(س) به عنوان میراثی با ارزش در نزد اهل‌بیت(ع) دست به دست گشت و در حال حاضر حضرت امام مهدی(عج) به عنوان حجت خداوند بر روی زمین آن را در اختیار دارد(۳۳).

 

منابع:

(۱). ر. ک: بصائر الدرجات، صفار قمی، محمد بن حسن بن فروخ، تصحیح و تعلیق: کوچه باغی تبریزی، میرزا محسن مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۴ هـ ق، ص ۱۵۳ تا ۱۵۵.

(۲). محدَّثه، یکی از القاب حضرت زهرا (س) است. امام صادق (ع) در تبیین حکمت این نام گذاری فرمود: «اینکه فاطمه سلام الله علی‌ها به محدثه نامگذاری شد، چون فرشتگان پیوسته از آسمان فرود می‌آمدند و به او خبر می‌دادند همان طور که به مریم دختر عمران خبر می‌دادند»: ر. ک: علل الشرائع، صدوق، محمد بن علی، المکتبة الحیدریة، نجف، ۱۳۸۵ هـ ق، ج ۱، ص ۱۸۲.

(۳). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، ۱۴۰۷ هـ ق، چاپ چهارم، ج ۱، ص ۲۴۰ و ۲۴۱.

‏ (۴). السنة و الشیعه، الهی ظهیر، احسان، ادارة ترجمان السنة، لاهور، ۱۹۷۶ م، الطبعة الثالثة، ص ۸۱. ‏

‏ (۵). الشیعة و تحریف القرآن، مال الله، محمد، دارالوعی الاسلامی، بیروت، ۱۴۰۲ هـ ق، ص ۶۳. ‏

(۶). همان، ص ۶۳ و ۶۴. آدرس حدیث مورد اشاره مال الله در کتاب «الکافی»: الکافی، همان، ج ۱، ص ۲۳۹.

‏ (۷). الشیعة و تحریف القرآن، همان، ص ۱۲۱.

(۸). به نقل از کتاب: کدامین راه، کیانی، مهندس، انتشارات معصومین، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، چاپ اول، ص ۵.

(۹). ر. ک: لسان العرب، ابن منظور، محمدبن مکرم، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ هـ ق، الطبعة الثالثة، ج ۹، ص ۱۸۶.

(۱۰). تاریخ قرآن، رامیار، محمود، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۹ هـ ش، ص ۱۰؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش: خرمشاهی، بهاءالدین، انتشارات ناهید، تهران، ۱۳۷۷ هـ ش، ج ۲، ص ۲۰۶۵.

(۱۱). دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، همان، ص ۲۰۶۶.

(۱۲). پژوهش گونه‌ای درباره مصحف فاطمه، مهدوی راد، محمدعلی، نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۷ هـ ش، ص ۲۲.

(۱۳). ر. ک: کتاب المصاحف، ابن ابی داود سجستانی، ابن اشعث، سلیمان، الفاروق الحدیثه للطباعه و النشر، القاهرة، ۱۴۲۳ م، ص ۳۰۵.

(۱۴). ر. ک: الکافی، همان، ج ۱، ص ۲۴۰؛ بصائر الدرجات، همان، ج ۱۷۰.

(۱۵). بصائر الدرجات، همان، ص ۱۵۶ و ۱۵۷.

(۱۶). الکافی، کلینی، همان، ج ۱، ص ۲۴۰ و ۲۴۱.

(۱۷). دلائل الامامة، طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، انتشارات بعثت، قم، ۱۴۱۳ هـ ق، ص ۱۰۵ و ۱۰۶.

(۱۸). پیام قرآن‏، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ هـ ش‏ ‏، ج ۷، ص ۳۲۴.

(۱۹). بحار الانوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت‏، ۱۴۰۳ هـ ق، چاپ دوّم، ‏‏ ج ۲۲، ص، ۵۴۵، باب وفاته (رسول الله) و غسله و الصلاة علیه و دفنه (ص‏)، ح ۶۲ و ۶۳.

(۲۰). تفسیر روح البیان‏، حقى برسوى، اسماعیل بن مصطفى، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، ج ۳، ص ۴۸۰.

(۲۱). مسند صحابه فی کتب التسعه، رویانی، محمدبن هارون، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ هـ ق، ج ۱۲، ص ۲۳۱.

(۲۲). ر. ک: فتح الباری شرح صحیح البخاری، ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تصحیح و تعلیق: عبدالباقی، محمد فؤاد، الخطیب، محب الدین، بن باز، عبدالعزیز بن عبدالله، دار المعرفة، بیروت، ۱۳۷۹ هـ ق، ج ۷، ص ۵۰.

(۲۳). همان.

(۲۴). همان، ج ۷، ص ۱۰۵.

(۲۵). همان.

(۲۶). «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی‏ نِساءِ الْعالَمِینَ»؛ (هنگامی که فرشتگان به مریم گفتند:‌ای مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید). ‏

(۲۷). ر. ک: فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیر‌ها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة و الجماعة، فیروزآبادی، سید مرتضی، المجمع العالمی لآل البیت، بیروت، ۱۴۰۲ هـ ق، ج ۳، ص ۱۶۹.

(۲۸). ر. ک: علل الشرائع، همان، ج ۱، ص ۱۸۲.

(۲۹). المعارف الجلیّة فی تبویب اجوبة المسائل الدینیة، الشهرستانی، سید عبد الرضا، مطبعة النعمان، نجف، ۱۳۹۴ هـ ق، ص ۱۹. ‏

‏ (۳۰). دیوان دین در تفسیر قرآن مبین، نوبخت، حبیب اللّه، انتشارات وزارت اطلاعات و جهانگردی، تهران، ۱۳۵۲ هـ ش، ص ۵۲. ‏

‏ (۳۱). ر. ک: کتاب بلاغات النساء، طیفور، ابن ابی طاهر، انتشارات شریف الرضی، قم‏، بی تا؛ ص ۲۸.

(۳۲). ر. ک: تحریف ناپذیری قرآن، محمدی (نجارزادگان)، فتح الله، نشر مشعر، تهران، ۱۳۸۴ هـ ش، ص ۲۰۳ تا ۲۰۷. ‏

(۳۳). مسند فاطمۀ الزهرا (س)، شیخ الاسلامی تویسرکانی، حسین، شرح و ترجمه: حیدری، حیدرعلی، نشر انصاریان، قم، ۱۳۸۶ هـ ش، ص ۲۹۲.

 

برگرفته از آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی دفتر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی

تهیه و تنظیم: تقی قاسمی خادمی

انتهای پیام
captcha