به گزارش ایکنا از اردبیل، حضرت امام باقر(ع)، پيشواى پنجم شیعیان طى مدت امامت خود، در شرائطی نامساعد، به نشر و اشاعه حقايق و معارف الهى پرداخت و مشكلات علمى را تشريح نمود و جنبش علمى دامنهدارى به وجود آورد كه مقدمات تاسيس يك «دانشگاه بزرگ اسلامى» را كه در دوران امامت فرزند گراميش «امام صادق(ع)» به اوج عظمت رسيد، پىريزى كرد. حضرت امام باقر(ع) شاگردان برجستهاى در زمينههاى فقه، حديث، تفسير و ديگر علوم اسلامى تربيت كردند كه هركدام وزنه علمى بزرگى به شمار مىرفت. شخصيتهاى بزرگى همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلى، جابربن يزيد، حمران بن اعين، و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مكتب آن حضرتند.
جابر كه يكى از ياران بزرگ پيامبر اسلام(ص) و از علاقه مندان خاص خاندان نبوت است، مىگويد: روزى پيامبر اسلام(ص) به من فرمود: «بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى ديد كه اسمش اسم من و قيافهاش شبيه قيافه من خواهد بود. او درهاى دانش را به روى مردم خواهد گشود». پيامبر اسلام(ص) هنگامى این پيشگويى را فرمود كه هنوز حضرت امام باقر(ع) چشم به جهان نگشوده بود.
سالها از اين جريان گذشت، زمان پيشواى چهارم رسيد. روزى جابر از كوچههاى مدينه عبور مىكرد، چشمش به حضرت امام باقر(ع) افتاد. وقتى دقت كرد، ديد نشانههايى كه پيامبر اسلام(ص) فرموده بود، عينا در او هست. پرسيد اسم شما چيست؟ گفت: اسم من محمد بن على بن الحسين(ع) است. جابر بوسه بر پيشانى او زد و گفت: جدت پيامبر(ص) به وسيله من به شما سلام رساند. جابر از آن تاريخ، به پاس احترام پيامبر اسلام(ص) و به نشانه عظمت حضرت امام باقر(ع) هر روز دوبار به ديدار آن حضرت مى رفت، او در مسجد پيامبر(ص) ميان انبوه جمعيت مىنشست (و در پاسخ بعضى از مغرضين كه از كار وى خردهگيرى مىكردند) پيشگويى پيامبر اسلام(ص) را نقل مىكرد.
امام پنجم در علم، زهد، عظمت و فضيلت سرآمد همه بزرگان بنىهاشم بود و مقام بزرگ علمى و اخلاقى او مورد تصديق دوست و دشمن بود. به قدرى روايات و احاديث، در زمينه مسائل و احكام اسلامى، تفسير، تاريخ اسلام، و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچ يك از فرزندان حضرت امام حسن(ع) و حضرت امام حسين(ع) به جا نمانده بود(1).
رجال و شخصيتهاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عده اى از ياران پيامبر(ص) كه هنوز درحال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مىكردند. «جابر بن يزيد جعفى» و «كيسان سجستانى» (از تابعين) و فقهائى مانند: «ابن مبارك»، «زهرى»، «اوزاعى»، «ابوحنيفه»، «مالك»، «شافعى»، «زياد بن منذرنهدى» از آثار علمى او بهرهمند شده، سخنان آن حضرت را، بىواسطه و گاه با چند واسطه، نقل نمودهاند.
كتب و مولفات دانشمندان و مورخان اهل تسنن مانند: طبرى، بلاذرى، سلامى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتبى مانند: موطا مالك، سنن ابىداود، مسند ابىحنيفه، مسند مروزى، تفسير نقاش، تفسير زمخشرى، و دهها نظير اينها، كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر از سخنان پرمغز پيشواى پنجم است و همه جا جمله: «قال محمد بن على» و يا «قال محمدالباقر» بهچشم مىخورد(2). كتب شيعه نيز در زمينههاى مختلف سرشار از سخنان و احاديث حضرت امام باقر(ع) است و هركس كوچكترين آشنايى با اين كتابها داشته باشد، اين معنا را تصديق مىكند.
آوازه علوم و دانش هاى حضرت امام باقر(ع) چنان اقطار اسلامى را پر كرده بود كه لقب «باقر العلوم» (گشاينده دريچههاى دانش و شكافنده مشكلات علوم) بهخود گرفته بود. «ابنحجر هيتمّى» مىنويسد: محمدباقر(ع) به اندازهاى گنجهاى پنهان معارف و دانشها را آشكار ساخته، حقايق احكام و حكمتها و لطايف دانشها را بيان نموده كه جز بر عناصر بىبصيرت يا بدسيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را شكافنده و جامع علوم، و برافرازنده پرچم دانش خواندهاند(3).
«عبدالله بن عطأ» كه يكى از شخصيتهاى برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، مىگويد: «من هرگز دانشمندان اسلام را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل محمد بن على(ع) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم. من «حكم بن عتيبه» را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت محمدالباقر(ع) مانند كودكى در برابر استاد عالي مقام، زانوى ادب بر زمين زده شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود(4).
حضرت امام باقر(ع) در سخنان خود اغلب به آيات قرآن کریم استناد نموده از كلام خدا شاهد مىآورد و مىفرمود: «هر مطلبى گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى قرآن است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم»(5). حضرت امام باقر(ع) شاگردان برجستهاى در زمينههاى فقه و حديث، تفسير و ديگر علوم اسلامى تربيت كرد كه هركدام وزنه علمى بزرگى به شمار مىرفت. شخصيتهاى بزرگى همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلى، جابربن يزيد، حمران بن اعين، و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مكتب آن حضرت هستند.
پيشواى ششم مىفرمود: «مكتب ما و احاديث پدرم را چهار نفر زنده كردند، اين چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصير، محمد بن مسلم و بريد بن معاويه عجلى. اگر اينها نبودند كسى از تعاليم دين و مكتب پيامبر بهرهاى نمى يافت. اين چند نفر حافظان دين بودند. آنان، از ميان شيعيان زمان ما، نخستين كسانى بودند كه با مكتب ما آشنا شدند و در روز رستاخيز نيز پيش از ديگران به ما خواهند پيوست»(6). شاگردان مكتب حضرت امام باقر(ع) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمى بر فقها و قضات غيرشيعى برترى داشتند(7).
منابع:
1) شيخ مفيد، الارشاد، قم، منشورات مكتبه بصيرتى، ص 261.
2) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب،قم، موسسه انتشارات علامه، ج 4، ص 195.
3) اظهر من مخبئات كنوز المعارف و حقايق الاحكام و الحكم و اللطائف مالا يخفى الا على منطمس البصيره او فاسد الطويه و السريره و من ثم قيل و فيه هو باقر العلم و جامعه و شاهر علمه و ارفعه» (الصواعق المحرقه، الطبعه الثانيه، قاهره، مكتبه القاهره، ص 201.
4) سبط ابن الجوزى، تذكره الخواص، نجف، منشورات المطبعه الحيدريه، 1383 ه.ق، ص 337؛ على بن عيسى الاربلى، كشف الغمه، تبريز، مكتبه بنى هاشم، 1381 ه.ق، ج 2، ص 329؛ فضل بن الحسن البدايه و النهايه، الطبعه الثانيه، بيروت، مكتبه المعارف، 1977 م، ج 9، ص .311 در بعضى از نسخه ها «حكم بن عيينه» ذكر شده است ولى «عتيبه» صحيح است. ر.ك به: كاظم مدير شانه چى، علم الحديث و درايه الحديث، چاپ سوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1362 ه.ش، ص 67.
5) طبرسى، احتجاج، نجف، المطبعه المرتضويه، 1350 ه.ق، ص 176.
6) شيخ طوسى، اختيار معرفه الرجال (مشهور به رجال كشى)، تصحيح و تعليق: حسن المصطفوى، مشهد، دانشگاه مشهد، ص 136 و 137 (حديث شماره 219).
7) گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 310.
برگرفته از: آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی دفتر حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی.
تهیه و تنظیم: تقی قاسمی خادمی
انتهای پیام