شهادت حضرت رقیه(س)؛ سند مظلومیت سیدالشهدا(ع)
کد خبر: 4082383
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۱:۳۰

شهادت حضرت رقیه(س)؛ سند مظلومیت سیدالشهدا(ع)

دو سند معتبر برای مظلومیت سیدالشهدا(ع) وجود دارد؛ یکی شهادت حضرت علی اصغر(ع) و دیگری شهادت جانسوز حضرت رقیه(س) که با شهادتشان نشان دادند که ظلم تا چه حد در زمان حکومت اموی رشد کرده بود.

شهادت حضرت رقیه(س) حضرت رقیه(س) همانند عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) در قیام کربلا نقش اثرگذاری بر رساندن پیام کربلا به مردم داشتند.

عمده‌ترین و اثرگذار‌ترین رویکرد حضرت رقیه(س) را باید در وقایع پس از قیام عاشورا دید، زیرا این بانوی کوچک دشت کربلا به یاد پدر بزرگوارشان و مصیبت‌های ایشان چنان گریستند که شهر از وجود آنان با خبر شد، شهادت این طفل سه ساله انعکاس عجیب و بزرگی در شهر شام داشت و اذهان عمومی را متوجه رویداد تلخ واقعه کربلا و ظلم یزید در حق خاندان پیامبراکرم(ص) کرد، این امر خود دسیسه‌های حکومت اموی خصوصاً یزید را به خوبی نمایان کرده بود.

اسب‌ها به روی جنازه شهدای کربلا می‌تاختند، حضرت رقیه(س) که در درگاه خیمه ایستاده بودند و به پیکر‌های بی‌سر شهدای کربلا نگاه می‌کردند که چگونه زیر سم اسب‌های دشمنان متلاشی می‌شوند با خود می‌اندیشید که آیا آنان را نیز کشته و یا به اسارت خواهند برد.

در همین حین یک سواره از لشکر دشمن زنان کاروان کربلا را با حرکت نیزه به سوی بخشی خاص هدایت کرد و سواره‌ای دیگر از لشکر دشمن به سوی حضرت رقیه(س) آمد و ضربه محکمی به ایشان زد، شدت ضربه به حدی بوده که این بانوی بزرگوار بیهوش شده و وقتی به هوش می‌آیند متوجه می‌شوند که حضرت زینب کبری(س) بالای سر ایشان نشسته و گریه می‌کنند.

دو سند معتبر برای مظلومیت سیدالشهدا(ع) وجود دارد؛ یکی شهادت حضرت علی اصغر(ع) و دیگری نیز شهادت جانسوز حضرت رقیه(س) که هر دوی این عزیزان با شهادتشان نشان دادند که ظلم تا چه حد در زمان حکومت اموی رشد کرده و تبلیغات مسموم اموی توانسته بود اسلام ناب محمدی را به نابودی نزدیک کند.

توسل به حضرت توسط بسیاری از بزرگان و صدیقان انجام شده و به آن توصیه شده، برای این منظور خواندن روضه حضرت رقیه(س) در سالروز شهادت ایشان کارگشا خواهد بود.

از سوی دیگر باید توجه داشت که نام حضرت رقیه(س)، حضرت فاطمه(س) بوده و تنها لقب ایشان رقیه است که به معنای نجات دهنده و بالا برنده است؛ به عبارت دیگر دختر نجاتگر کوچک بهترین تعبیر از لقب سه ساله حسینی است.

نام اصلی حضرت رقیه(س) فاطمه صغرا بوده و شدت توسلات به این بانو سبب شده این لقب برای ایشان ثابت شود و همگان دختر کوچک امام حسین(ع) را رقیه بنامند.

رقیه از کلمه رَاقٍ که در آیه 27 سوره قیامت ذکر شده آمده است؛ «وَقِیلَ مَنْ ۜ رَاقٍ»، کیست که چاره درد این بیمار تواند کرد؟ راقیه یعنی زن نجات و یا منجی کوچک مطرح شده است.

در آیه 93 سوره اسراء آمده است؛«أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَىٰ فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّىٰ تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا»، یا آنکه خانه‌ای از زر و کاخی زرنگار دارا باشی یا آنکه بر آسمان بالا روی و باز هم هرگز ایمان به آسمان رفتنت نیاوریم تا آنکه بر ما کتابی نازل کنی که آن را قرائت کنیم، بگو خدای من منزه است(از آنکه من، او یا فرشتگان او را حاضر سازم) آیا من فرد بشری بیشترم که(از جانب خدا) به رسالت آمده‌ام، در این سوره نیز به راقیه یا رقیه که به معنی نجات دهنده است اشاره دارد، گویی امام حسین(ع) لقب دختر خود را از این کلمات بر گرفته اند.

در کتاب مقاتل آمده است؛ در روز سوم ماه محرم هنگامی که کاروان کربلا در منطقه کربلا اقامت کرده بودند، دختر کوچک امام حسین(ع) از پدر بزرگوارشان پیرامون چرایی افزوده شدن تعداد نفرات لشکر دشمن سؤال می‌کنند و در ادامه بیان می‌کنند چرا بر یاران ما کسی اضافه نمی‌شود در همین شرایط ناگهان دو پیرمرد از راه دور نمایان می‌شوند که به سوی لشکر امام حسین(ع) می‌پیمودند آنان حبیب ابن مظاهر و مسلم ابن عوسجه بودند و هنگامی که مظلومیت سید الشهدا(ع) و تنهایی ایشان را دیدند بسیار گریستند. 

در کتاب الامالى شیخ صدوق پیرامون حضرت رقیه(س) آمده است؛ فاطمه بنت‌الحسین(ع) بیان کردند در روز عاشورا هنگامی که لشکر دشمن برای غارت کاروان اسرای کربلا به آنان حمله می‌کنند فردی شروع می‌کند به کندن خلخال دختر امام حسین(ع) و در عین حال گریه می‌کرده، آن دختر گرامى دلیل گریه مرد را می‌پرسند و مرد می‌گوید ناراحتم که خلخال از پای دختر پیامبر خدا(ص) بر می‌دارم، فاطمه بنت الحسین(ع) به او می‌فرماید؛ خوب این کار را انجام نده مرد می‌گوید می‌ترسم که من این کار را انجام ندهم و کسی دیگر بیاید و خلخال را از پای شما بر دارد.

مؤثق‌ترین روایت پیرامون حضرت رقیه(س) در کتاب مقاتل بیان شده و تنها کتاب‌هایى که نقل مستقیم از مقاتل دارند مورد استناد هستند.

در کتاب‌ کامل شیخ بهایی و بهار آمده است؛ وقتی دختران و زنان اهل بیت(ع) بر یزید در شام وارد شدند جایگاهی به آنان داده شد و آنان در آنجا شروع به عزاداری کردند، امام حسین(ع) دختری داشتند که در سن 3 سالگی به سر می‌بردند، وی از زمان شهادت پدر بزرگوارشان، ایشان را ندیده بودند و برای پدر نگران و غمگین بودند لذا پدر را صدا می‌کردند که ناگهان برای ساعاتی به خواب رفتند و سپس هراسان برمی‌خیزند و مضطرب پدر را صدا می‌زنند و گریه می‌کنند، در این زمان یزید صداى ایشان را می‌شنود و دلیل آن را جویا می‌شود به او می‌گویند دختر کوچک امام حسین(ع) نگران پدر بزرگوارشان هستند، یزید نیز دستور می‌دهد تا سر سیدالشهدا(ع) را مقابل حضرت رقیه(س) ببرند و ایشان با دیدن سر مبارک سیدالشهدا(ع) می‌پرسند این سر کیست، سربازان یزید می‌گویند سر پدرت است. از شیخ عباس قمی نقل شده است که حضرت رقیه(ع) در همان لحظه فریادی می‌زنند و از دنیا می‌روند.

منابع: آیه 27 سوره قیامت،آیه 93 سوره اسراء،کتاب الامالى شیخ صدوق،کتاب مقاتل،کتاب‌ کامل شیخ بهایی و بهار جلد 45 صفحه127

کد
 

 

انتهای پیام
captcha