عزاداری حضرت اباعبداللهالحسین(ع) در اردبیل، نمادی ژرف از عشق و ارادت مردم این خطه به ساحت نورانی اهل بیت(ع) است؛ شوری که دلها را میلرزاند و کوچهها و میدانها را از نوای حزنانگیز محرم و صدای سینهزنی و نوحهخوانی لبریز میسازد.
مردم مؤمن اردبیل با دلی سرشار از شوق، هر ساله در ماه محرم گرد هم میآیند تا با برگزاری آیینهای سنتی، یاد شهدای دشت کربلا را زنده نگه دارند. در این ایام، مساجد و محلهها رنگ و بوی عاشورایی به خود میگیرند و با سینهزنیهای پرشور، پیام مقاومت، آزادگی و فداکاری عاشورا را به نسلهای آینده منتقل میکنند.
در همین زمینه، خبرنگار ایکنا از اردبیل گفتوگویی با عوض قاسمی، از پیرغلامان اهل بیت(ع) و رئیس شورای هیئتهای مذهبی اردبیل انجام داده که بیش از ۶۵ سال از عمر خود را وقف خدمت در دستگاه امام حسین (ع) کرده است که مشروح آن را میخوانید:
عوض قاسمی، متولد سال ۱۳۲۶ در محله «نمهلر» اردبیل هستم. اکنون نیز اگر اهل بیت(ع) مرا شایسته بدانند، همچون گذشته نه در جایگاه ریاست، بلکه بهعنوان خادم کوچک در شورای هیئتهای مذهبی اردبیل و همچنین در هیئت حضرت سیدالشهدا(ع) خدمت میکنم.
فرزند مرحوم استاد رمضان قاسمی هستم؛ پدرم از شاعران و تعزیهخوانان شناختهشده اردبیل بود که در کنار فعالیتهای مذهبی، از بنیانگذاران اصلی هیئت حسینی به شمار میآمد. نخستین تجربه من در عزاداریهای سنتی به حدود ۶۵ سال پیش بازمیگردد؛ آن زمان کودک بودم و در کنار پدرم در مراسم و برنامههای هیئات شرکت میکردم.
سال ۱۳۲۱ نخستین هیئت با نام هیئت حسینی در منزل ما شکل گرفت. سپس هیئت سیدالشهدا(ع) نیز از سوی ابوی و اساتید دیگری همچون تاجالشعرا یحیوی و سایرین تأسیس شد و پدرم برای انسجام بیشتر هیئت آن را هفتگی برگزار میکرد که پس از درگذشت ایشان در سال ۱۳۸۵، مسئولیت هیئت حضرت سیدالشهدا(ع) را بر عهده گرفتم. این هیئت اکنون نیز عصرهای جمعه جلسه هفتگی برگزار میکند و قدمتی بیش از ۷۰ سال دارد.
پیشینه عزاداری اردبیل از گذشتههای دور یکی از پایگاههای مهم عزاداری در کشور بوده است. ریشههای این سنت به دوران صفویه و خاندان صفوی بازمیگردد. وجود مزار شیخ صفیالدین اردبیلی و شهدای جنگ چالدران در این منطقه، در تعمیق فرهنگ عاشورایی نقش بسزایی داشته است.
نظاممند شدن عزاداریها در قالب هیئتها، به بیش از ۱۵۰ سال پیش برمیگردد؛ زمانی که علی بهادری، فرماندار وقت اردبیل، ساختار محلات ششگانه عزاداری را طراحی کرد. بر این اساس، برای هر محله روز خاصی در ایام محرم در نظر گرفته شد که این سنت تاکنون ادامه دارد.
اردبیل مهد عزاداری حسینی است. بهترین مداحان و شاعران عاشورایی در این شهر پرورش مییابند و سبک عزاداری آن در دیگر مناطق کشور نیز الگو قرار میگیرد. در دهه اول محرم، از ساعت ۸ تا ۲۲، دستههای عزاداری بهصورت منظم و پیوسته فعالیت دارند. صدها هزار نفر در مراسم حضور مییابند و همهچیز با نظم مثالزدنی برگزار میشود؛ این امر بدون عنایت حضرت سیدالشهدا(ع) و حضرت زهرا(س) ممکن نبود.
در بسیاری از شهرها، مراسم عزاداری فقط در برخی مساجد محدود میشود، اما در اردبیل مردم از محلات مختلف حرکت کرده، به بازار میرسند و سپس به محلات بازمیگردند. این مشارکت گسترده، منظم و شورانگیز، وجه تمایز بزرگ عزاداری اردبیل است.
این عشق پاک، پایانناپذیر و امری فطری است. همانگونه که خودم هم همیشه گفتهام، دیوانه این مکتب شدن سیر ندارد و افتخار میکنم که هفت دهه از عمرم را وقف خدمت در خیمهگاه حسین بن علی(ع) کردهام.
عزاداری در بازار تاریخی اردبیل حقیقتاً رویدادی استثنایی و بینظیر در دنیاست. تصور کنید چند صد هزار نفر در یک فضای عمومی، منظم و هماهنگ جابهجا میشوند، عزاداری میکنند، سینه میزنند و مراسمی پرشور و معنوی را برگزار مینمایند، آن هم بیهیچ حادثه یا کوچکترین درگیری. این اتفاق سادهای نیست؛ بلکه جلوهای روشن از عنایت خاص حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و آثار معجزهآسای آن حضرت در دلهای مردم است.
خوشبختانه جوانان ما بهصورت خودجوش وارد صحنه میشوند و در هیئتهای مذهبی حضور پررنگی دارند. حقیقت این است که محبت به حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام امری فطری و ذاتی است؛ همانگونه که محبت مادر به فرزند، طبیعی است، عشق به سیدالشهدا(ع) نیز در نهاد انسانها نهاده شده است.
در اردبیل، کافی است یک پرچم مشکی بر سر در یک مسجد یا خانه نصب شود تا دهها و بلکه صدها جوان، نوجوان و حتی سالمند، بیهیچ دعوتی گرد هم آیند و مجلس عزاداری برپا کنند. این علاقه عمیق، اگر با برنامهریزی و هدایت صحیح همراه باشد، به سرمایهای بزرگ برای تربیت دینی و اخلاقی نسل جوان تبدیل خواهد شد. برگزاری کلاسهای آموزشی، نشستهای معرفتی و برنامههای فرهنگی برای جوانان میتواند آنان را بهطور مؤثر جذب و تربیت کند.
جوانی که وارد هیئت میشود، به مرور از بسیاری از آلودگیهای اخلاقی و اجتماعی دور میماند؛ به نماز، روزه، قرآن و فضایل اخلاقی پایبند میگردد و شخصیتی متعهد و دینمدار پیدا میکند. امروز در اردبیل میتوان با جرئت گفت که حضور جوانان در هیئات مذهبی از بسیاری از بزرگترها نیز پررنگتر و مؤثرتر است.
شورای هیئتهای مذهبی وظیفه ساماندهی و نظارت بر فعالیت هیئتها را بر عهده دارد؛ و با بازدیدهای میدانی و ارتباط مستمر، فعالیت هیئتها رصد میشود. اگر در داخل یک هیئت یا میان چند هیئت، چالشی به وجود آید، شورا با ورود اصولی، اخلاقی و مشورتی به حلوفصل آن میپردازد.
یکی از برنامههای مؤثر شورای هیئات، برگزاری کارگاههای آموزشی برای مسئولان هیئتها، ذاکرین و مداحان است. این کارگاهها با موضوعات متنوع علمی، فرهنگی و معرفتی برگزار میشود و نقش مهمی در ارتقای سطح هیئتها دارد.
برای اثرگذاری بیشتر، این کارگاهها باید بهصورت منسجم به آموزشهایی در حوزههای اخلاق، معارف قرآنی، نهجالبلاغه، سبک زندگی اسلامی و آشنایی عمیق با فلسفه و اهداف قیام عاشورا بپردازند. مداح باید بداند که نقش او در تبیین قیام امام حسین علیهالسلام چیست و شاعر هیئت باید بداند که چگونه با کلمات خود، فکر و دل مردم را در مسیر صحیح هدایت کند؟
ما هنوز در شناخت دقیق ابعاد قیام عاشورا و سیره حضرت سیدالشهدا نیازمند کار بیشتر و عمیقتری هستیم. اجازه دهید یک جمله کلیدی عرض کنم: اباعبدالله، باغ آدمیت را به ثمر رساند؛ وقتی گلها شکوفا شدند، گلاب آنها را برداشت و با خود برد. امروز این گلاب، این میراث گرانبها، به دست ما رسیده و باید از آن پاسداری کنیم.
این نهضت عظیم، نهضتی بینظیر و قدرتمند است. وظیفه ما آن است که با علم، معرفت، آموزش مستمر، و تبیین دقیق مفاهیمی، چون فلسفه عاشورا، جایگاه امامت، و خون مقدسی که برای حفظ دین خدا ریخته شد، آگاهی و تعهد نسل جدید را ارتقا دهیم.
امروز بیش از هر زمان دیگر باید بدانیم که در برابر این خون مقدس چه وظیفهای داریم؟ نگهبانی، انتقال، پاسداری و تعمیق پیام عاشورا، رسالت همه ماست؛ رسالتی که تنها با آموزش، بصیرت، برنامهریزی، و اخلاص محقق خواهد شد.
در این مسیر، شورای هیئتهای مذهبی استان اردبیل آماده است با تمام ظرفیتهای خود، زمینهساز شکلگیری هیئتهایی فاخر، اثرگذار و متعهد به گفتمان عاشورایی باشد.
هیئات مذهبی، در کنار کارکرد آیینی خود، نقش مؤثری در تربیت دینی، تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی و تعمیق معنویت در نسل جوان ایفا میکنند. حضور جوانان در فضای هیئت، آنان را به سوی انس با نماز، قرآن، اخلاق اسلامی و سبک زندگی اهل بیت علیهمالسلام سوق میدهد. این محیطهای دینی و ایمانی، همچون سنگری برای محافظت از ارزشها در برابر هجمههای فرهنگی و اخلاقی دنیای مدرن عمل میکنند.
ما در هیئات مذهبی، با زبانی محبتآمیز، معرفتافزا و جذاب، جوانان را با روحیهای جهادی و ارزشی تربیت میکنیم؛ از این رو، هیئت فقط یک محفل عزاداری نیست، بلکه یک مدرسه انسانسازی و عرصه تربیت اجتماعی است. اگر هیئات، محتوای غنی، فضای سالم، سخنرانان دانا و مداحان بصیر و متعهد داشته باشند، قطعاً این سرمایهگذاری به بار خواهد نشست و نتیجه آن، ظهور نسلی بصیر، دیندار و مسئولیتپذیر خواهد بود.
متولیان فرهنگی وظیفه دارند با فراهمسازی بستر آموزش مستمر برای فعالان این حوزه از جمله مداحی، شعر آیینی، سخنرانی، مسئولیتپذیری در هیئت و حتی خدمت در مجالس، همگی نیازمند مهارت و شناخت عمیق از آموزههای دینی، تاریخ عاشورا، و مسائل روز جامعه است.
کارگاههای آموزشی باید به جای تکرار مباحث کلیشهای، به سمت تربیت نسل جدیدی از مداحان، خطیبان، شعرای آیینی و مدیران هیئات پیش برود. امروز جوان ما، با سوالات نو، دغدغههای اجتماعی، و شبهات متعدد مواجه است؛ باید به او پاسخ داد، نهفقط با شور، بلکه با شعور، تحلیل و منطق دینی.
نهضت عاشورا، چراغی است که مسیر حق و حقیقت را تا ابد روشن نگه داشته است. امام حسین علیهالسلام نه برای قدرتطلبی، بلکه برای احیای دین، اصلاح امت و زندهنگهداشتن عدالت قیام کرد. امروز ما وارث آن راه هستیم؛ هیئات مذهبی، پرچمداران این مسیرند.
رسالت ما، پاسداری از حقیقت عاشوراست؛ نه صرفاً با اشک و سینهزنی، که البته ارزشمند است، بلکه با بینش، تربیت نسل، تعهد به آرمانهای اسلامی، ترویج فرهنگ ایثار، و مقابله با ظلم و فساد در هر شکل آن.
اگر امروز از ما بپرسند ادامهدهنده راه امام حسین(ع) چه کسی است؟ باید بتوانیم پاسخ دهیم، کسی که در جامعه، اهل نماز و تقواست، دغدغه دین و اخلاق دارد، از گناه دوری میکند، ظلم را برنمیتابد و در خدمترسانی به مردم، پیشقدم است.
نهضت حسینی، تنها در کربلا خلاصه نشد؛ این راه، با امام زمان(عج) به اوج خواهد رسید و امروز، هر قدم ما در مسیر معرفت و بیداری، زمینهساز آن ظهور بزرگ است.
حضرت اباعبداللهالحسین (علیهالسلام) در نهضت عاشورا برای احیای نماز، قرآن، امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و جان خویش را در راه زنده نگهداشتن این ارزشهای الهی فدا ساخت. امروز نیز اگر خود را شیعه آن حضرت میدانیم، باید همان مسیر را ادامه دهیم؛ اهل نماز و قرآن باشیم، با امام زمانمان حضرت ولیعصر(عج) آشنا و مأنوس شویم و در برابر فساد و انحراف، احساس تکلیف کرده، به امر به معروف و نهی از منکر بپردازیم. هیئت، نماد اتصال به معنویت و روح نهضت عاشوراست.
نهضت حسینی تنها مقابله با ظلم سیاسی نبود، بلکه حرکتی عمیقاً معنوی، اخلاقی و فرهنگی بود. ظلم فقط در عرصه حکومت نیست، ظلم به دین، اخلاق، خانواده و نسل جوان نیز از مصادیق آن است. بر ماست که در برابر این ظلمها بایستیم و از حقیقت و روح نهضت حسینی پاسداری کنیم
آیین «طشتگذاری» یکی از رسوم اصیل و ریشهدار عزاداری در اردبیل است که به عنوان نشانه آغاز مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) پیش از ماه محرم برگزار میشود. این آیین، علاوه بر جنبه نمادین، مفاهیم عمیق معنوی و دینی را در خود جای داده است. از نگاه من، طشتگذاری نوعی بیعت قلبی با امام حسین(ع) است. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) برای بیعت با زنان دست بر طشت آب میگذاشتند و دیگران نیز دست در همان آب میزدند، امروز نیز ما با حضور در این مراسم و ریختن آب در طشت، پیمانی دوباره با سیدالشهدا(ع) میبندیم.
بیعتی که ما را به نماز، توبه، و امر به معروف و نهی از منکر متعهد میسازد. این طشت، یادآور تشنگی اهلبیت(ع) در کربلاست؛ یادآور لبان خشکیده حضرت ابوالفضل(ع)، حضرت زینب(س) و یاران تشنهکام امام حسین(ع). این طشت، هم نماد بیعت است و هم نماد مظلومیت.
توصیه من این است که عزاداری سنتی و ریشهدار اردبیل را حفظ کنیم. این شیوه عزاداری میراث اخلاص، ادب و آداب گذشتگان است که با سینهزنیها، زنجیرزنیها و مراسمهای خاص، فرهنگ عزاداری را به ما منتقل کردند. نباید اجازه دهیم این سرمایه فرهنگی با ورود برخی شیوههای افراطی و هیجانی تحت عنوان شور دچار آسیب شود.
اگرچه ممکن است برخی جوانان به سبکهای نو تمایل داشته باشند، اما نباید این سلیقهها باعث حذف عزاداری سنتی شود. این سنتها پشتوانه فرهنگی و هویتی ما هستند.
عزاداری سنتی توأم با شعور و معرفت دینی است که اگر این مسیر را با اخلاص و آگاهی ادامه دهیم، میتوانیم این امانت را بهدرستی به نسل آینده بسپاریم.
در گذشته، عزاداریهای سنتی در اردبیل روزانه برگزار میشد و هر محله دسته مخصوص به خود را داشت. یکی از آیینهای تأثیرگذار، مراسم شاخسی یا همان «شاهحسین، وای حسین» بود که با فریادهای حزنانگیز عزاداران، گرد مشعلهایی از آهن که بر پایههایی قرار داشتند، انجام میشد. این مشعلها، نماد سوگ حضرت سیدالشهدا(ع) بودند. ما کودکان نیز با اشتیاق در این مراسم شرکت میکردیم. هنگام حرکت، یکی مشعل را در میان نگه میداشت و دیگران دُور آن حلقه میزدند. شعار «شاهحسین، وای حسین» را سر میدادند، پاهای خود را بر زمین میکوبیدند و دستها را به هم قفل میکردند؛ حلقهای پرمعنا و منسجم، آمیخته با شور و احساس شکل میگرفت. این عزاداریها حقیقتاً ریشهدار، پرمغز و ماندگار بودند.
متأسفانه امروز، این شکل سنتی عزاداری، بهویژه با مشعل، رو به فراموشی نهاده است. باید برای احیای آن تلاش کنیم، چراکه این آیینها بخشی از هویت تاریخی و مذهبی ما هستند.
انتهای پیام