کد خبر: 4287965
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۲
به انگیزه هفته صنایع دستی

تصمیمی ساده که نقطه عطف زندگی بانوی کارآفرین شد

بانوی هنرمند اردبیلی با عشق به چرمدوزی و پشتکار در مسیر کارآفرینی، از دل خاطرات بازار سنتی، کارگاهی را بنا نهاد که امروز نمادی از احیای هنر‌های دستی و اشتغال‌زایی بانوان شده است؛ او معتقد است در مسیر کارآفرینی گاهی باید سقوط کرد تا دوباره بلند شد.

چرم دوزیصنایع‌ دستی، تجلی فرهنگ، ذوق و هویت یک ملت است؛ هنری برخاسته از دل تاریخ که با دستانی خلاق و عاشق، به زندگی امروز رنگ و روح می‌بخشد. در میان هنرمندان این عرصه، بانوان کارآفرین سهمی چشمگیر در حفظ، احیا و توسعه هنر‌های سنتی دارند؛ زنانی که نه‌تنها با خلق آثار زیبا، بلکه با راه‌اندازی کارگاه‌های تولیدی، به اشتغال‌زایی و پویایی اقتصاد بومی نیز کمک کرده‌اند.

به‌مناسبت هفته صنایع‌ دستی، خبرنگار ایکنا از اردبیل پای صحبت‌های مریم امامی، بانوی هنرمند و فعال در حوزه چرمدوزی نشست؛ بانویی که با ذوق و پشتکار، از دل خاطرات دوران کودکی‌اش در بازار قدیمی اردبیل، کارگاهی را بنا نهاد و امروز به‌عنوان یکی از بانوان تولیدگر و کارآفرین استان اردبیل شناخته می‌شود.

ایکنا – خانم امامی، لطفاً از آغاز آشنایی‌تان با هنر چرم‌دوزی برایمان بگویید.

حدود یک دهه‌ است که در حوزه چرم‌دوزی با نام تجاری حیران چرم فعالیت می‌کنم. علاقه من به این هنر از همان دوران کودکی شکل گرفت. وقتی با مادرم به بازار اردبیل می‌رفتیم، گاهی ساعت‌ها محو تماشای آثار چرمی آقای اقبال، یکی از هنرمندان پیش‌کسوت این عرصه، می‌شدم. آن ظرافت‌ها، دوخت‌ها، و بوی خاص چرم همیشه برایم جذاب و معماگونه بود.

سال‌ها گذشت. در ۱۸ سالگی، در دوره آمادگی برای کنکور همراه دوستم زهرا به کتابخانه می‌رفتیم. در ایام ماه مبارک رمضان، مسیرمان ما را به مصلی کشاند؛ آنجا با یک میز ثبت‌نام کلاس‌های تابستانی روبه‌رو شدیم. بدون معطلی برای دوره‌های چرم‌دوزی و سفال ثبت‌نام کردم. شاید آن تصمیم ساده، نقطه عطف زندگی من بود.

ایکنا- پس از آن آموزش‌ها، مسیر حرفه‌ای شما چطور شکل گرفت؟

بعد از پایان دوره، حدود چهار سال به‌طور خودآموز در خانه کار می‌کردم. به معنای واقعی کلمه با آزمون و خطا پیش می‌رفتم. در سن ۲۲ سالگی، عزمم را جزم کردم تا کارگاهی مستقل راه‌اندازی کنم. سرمایه‌ای نداشتم و تنها با پنج میلیون تومان قرض از مادرم، یک کارگاه کوچک اجاره کردم و وسایل اولیه تهیه شد.

در این راه، حمایت‌های آقای نوبخت (یکی از فروشندگان لوازم چرم که در بازار کفاشان است) بسیار کمک‌کننده بود. آن روزها، شروع کار، مثل گام برداشتن در تاریکی بود؛ کارگاه خالی، بدون سفارش، پر از اضطراب، ولی من امید داشتم و باورم را به دست‌هایم گره زده بودم.

نهایتاً بعد از یک سال تلاش بی‌وقفه، اولین سفارش عمده‌ام از تبریز آمد. این نقطه عطفی بود برای ورود جدی به بازار. کم‌کم با خانواده کار می‌کردم و دو دوزنده هم به تیم اضافه شدند. فضا کمی روشن‌تر شد.

ایکنا- چه اتفاقی باعث شد کارگاهتان تعطیل شود؟

سال سوم، با امید توسعه بیشتر، وامی ۱۵۰ میلیون تومانی دریافت کردیم و دستگاه‌های صنعتی و مواد اولیه خریداری شد، اما ناگهان با جهش سه‌ برابری اجاره مغازه مواجه شدیم. فروشی را که انتظار داشتیم در شب عید اوج بگیرد، کاملاً صفر شد.

چند چک برگشت خورد، زیر بار قرض رفتم، و نهایتاً به پیشنهاد خانواده، با دلی پر از حسرت، مغازه را بستم. این تجربه اگرچه تلخ و دشوار بود، اما برای من یک درس بزرگ به همراه داشت: در مسیر کارآفرینی، گاهی باید سقوط کرد تا دوباره بلند شد.

ایکنا- بازگشت‌تان به عرصه تولید چگونه رقم خورد؟

بعد از حدود یک سال خانه‌نشینی و تجربه حس شکست، اواخر سال ۱۴۰۳ سفارش عمده‌ای از تهران گرفتم. این بار با حمایت دوباره خانواده و کمک دوستم یلدا، مجدداً وارد میدان شدم. الان سه نفر با من کار می‌کنند و دوباره روح کار به جریان افتاده است. دیگر با تجربه‌های گذشته، قوی‌تر و پخته‌تر به جلو می‌روم و برای توسعه کارم هدف‌های بزرگی دارم.

ایکنا- کمی از برنامه‌ها و چشم‌انداز آینده‌تان بگویید.

برای توسعه کارم اهداف مشخصی دارم، اما فعلاً ترجیح می‌دهم درباره آن‌ها صحبت نکنم. هم به‌خاطر اینکه هنوز نیاز به آموزش و یادگیری دارم و هم به این دلیل که درگیر چالش‌هایی هستم که باید یکی‌یکی پشت سر بگذارم. مطمئنم در مسیر تلاش، در‌های جدیدی گشوده خواهد شد.

ایکنا- چه پیامی برای جوانان علاقه‌مند به حوزه صنایع‌ دستی دارید؟

جوان‌ها باید باور کنند که موفقیت فقط با شروع و ادامه دادن ممکن است. مهم نیست در چه رشته‌ای استعداد دارند، مهم این است که بایستند، بجنگند و حرکت کنند. قطعاً در مسیر، چاله‌هایی هست، اما از هر چاله‌ای می‌شود بیرون آمد.

در حوزه چرمدوزی بازار کار هست، ولی شرط موفقیت در این کار، بازاریابی قوی، نوآوری و کار تیمی است. بدون مشورت و تعامل، هیچ تیمی موفق نمی‌شود.

ایکنا- از مسئولان چه انتظاری دارید؟

تقاضای من از مسئولان این است که بستر‌ها و زیرساخت‌های لازم برای رشد بانوان کارآفرین را فراهم کنند. از جمله؛ تسهیل در دریافت وام‌ها و تسهیلات بانکی برای کارگاه‌های نوپا، با سود پایین و مراحل اداری ساده و دوم حمایت از حضور تولیدکنندگان در نمایشگاه‌های استانی و بین‌المللی، چون هزینه‌های بالا مانع اصلی حضور ما در بازار‌های بزرگ‌تر است. حتی یک تخفیف در هزینه غرفه‌ها می‌تواند گره بزرگی از کار ما باز کند.

انتهای پیام
captcha