امام رضا(ع) بهعنوان الگوی کامل «جهاد تبیین» مورد توجه قرار گرفتهاند. آن حضرت با بهرهگیری از مناظرات علمی، گفتوگوهای روشنگرانه با پیروان ادیان و نحلههای فکری مختلف، و تبیین عالمانه معارف اسلامی، در برابر جریان تحریف و انحراف ایستادند و مسیر هدایت را روشن کردند. سیره علمی و تبلیغی امام هشتم، الگویی راهبردی برای مبلغان، اندیشمندان و دلسوزان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در عصر حاضر به شمار میآید. خبرنگار ایکنا از اردبیل با حجتالاسلام والمسلمین روحالله لطیفی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل و پژوهشگر علوم قرآنی گفتگویی کرده است که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
دوران امامت امام رضا(ع) یکی از دشوارترین و پیچیدهترین دورانها برای شیعیان و هواداران امامت بود. در این دوره، خلافت عباسی بهویژه در زمان مأمون، در ظاهر شعار حمایت از اهل بیت(ع) را سر میداد و با شعار «الرضا من آل محمد» توانسته بود قدرت را از بنیامیه بگیرد. اما در باطن همان ظلمها و جنایتهایی که در دوران بنیامیه علیه اهل بیت(ع) اتفاق افتاده بود، به شکلی دیگر ادامه یافت. بسیاری از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) در زندانهای منصور و هارون به طرز فجیعی کشته شدند و امامان شیعه از جمله امام صادق و امام کاظم(ع) به شهادت رسیدند.
بعد از شهادت امام صادق(ع)، دیگر از آزادیهای مقطعی خبری نبود و شرایط برای شیعیان بهشدت دشوار شد. زندانهای طولانیمدت امام کاظم(ع) نشان بارزی از این سختیهاست. در این بین، مأمون عباسی که فردی باهوش، زیرک و عالم به معارف دینی و حتی مبانی تشیع بود، توانست فضای پیچیدهای ایجاد کند که بدون مواجهه درست، میتوانست موجب سردرگمی عقیدتی در میان شیعیان شود.
هدف مأمون از این دعوت، خالصانه نبود. او تشنه قدرت بود، تا جایی که برای رسیدن به خلافت، با برادرش جنگید و او را کشت. طبیعی بود که چنین فردی حاضر به واگذاری قدرت واقعی به کسی دیگر نباشد. حتی مقایسه شرایط سنی امام رضا(ع) (حدود ۵۰ سال) و مأمون (۲۸ ساله) خود نشان میداد که احتمال واقعی بودن پیشنهاد ولایتعهدی برای انتقال قدرت، منطقی نیست. مأمون در حقیقت میخواست با این کار، شیعیان را از موضع انقلابیگری دور کرده و در عین حال امام و علویان را به جایگاه حکومتی بکشاند تا آنها را مسئول وضع موجود نشان دهد.
بله، بخشی از شیعیان بهدلیل فشارهای زیاد از دوران قبل، از این اقدام استقبال کردند و آن را قدمی مثبت در راستای بازگشت امامت به مسیر اصلی دانستند. برخی دیگر دچار تردید شده بودند و احساس میکردند موضع انقلابی تشیع و پرهیز از همکاری با حکومت طاغوت دچار خدشه شده است. همین فضای غبارآلود هدف اصلی مأمون بود تا بتواند میان شیعیان دوگانگی ایجاد کند.
امام رضا(ع) با هوشیاری کامل از همان آغاز سفر از مدینه تا مرو، تلاش کرد تا این سوءبرداشتها را از بین ببرد. با اینکه مسیر کاروان طوری برنامهریزی شده بود که از شهرهای شیعهنشین عبور نکند، امام از هر فرصتی برای روشنگری استفاده کرد. در نیشابور، حدیث مشهور «سلسلةالذهب» را قرائت کردند که در آن بر ولایت خود و شرط ورود به حصن حصین الهی تأکید کردند.
در مرو نیز علناً با پیشنهاد ولایتعهدی مخالفت کرد و تنها با تهدید به قتل، آن را پذیرفت؛ آن هم با این شرط که در هیچ کاری مداخله نکند و مسئولیتی نپذیرد، تا فریب مأمون را خنثی کند.
پس از مراسم رسمی بیعت، امام با خطبهای کوتاه و محکم جایگاه خود را تبیین و تأکید کردند که خلافت و ولایت، حق اوست نه بخششی از جانب مأمون. او در این مراسم حتی از مأمون تشکر نکرد تا با این اقدام، موضعش را کاملاً شفاف کند.
امام تنها به اعلام موضع اکتفا نکرد. از روشهای مبارزه منفی و حتی سکوت نیز استفاده کرد. برای مثال، در نماز عید فطر که مراسمی حکومتی و عمومی بود، امام بهرغم اصرار مأمون، ابتدا حاضر به شرکت نشد. وقتی مأمون او را مجبور کرد، امام با لباس ساده و رفتار خاصی در مسیر نماز ظاهر شد که موجی از انقلابیگری در میان مردم ایجاد کرد. مأمون که احساس خطر کرد، از امام خواست که از ادامه مسیر منصرف شود و خود نماز را اقامه کرد.
یکی دیگر از ترفندهای مأمون، دعوت از رهبران ادیان و مذاهب مختلف برای مناظره با امام بود. او تصور میکرد که امام تنها به احادیث اهل بیت(ع) احاطه دارد و از معارف دیگر ادیان و مکاتب بیاطلاع است. اما امام رضا(ع) در مناظرهها، با استدلالهای قوی، از متون اعتقادی همان مذاهب با طرف مقابل گفتوگو میکرد. این کار نشان داد که ایشان بر همه علوم و منابع مذهبی احاطه دارد و در نتیجه، تنها فرد شایسته خلافت رسولالله(ص) است. این مناظرات باعث تقویت جایگاه علمی و معنوی امام شد و نقشه مأمون را خنثی کرد.
وقتی دید تمام نقشههایش نقش بر آب شد و امام نه تنها جذب دربار نشد، بلکه با روشنگریهایش فضای حکومت را علیه مأمون برانگیخت و شیعیان را از انحراف حفظ کرد، تصمیم گرفت امام را از میان بردارد. در مسیر بازگشت به عراق، به بهانه همراهی با سپاه برای سرکوب معترضان بنیعباس، امام رضا(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.
انتهای پیام