به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اردبیل، عاشورا اگر قرار بود در یک روز اتفاق بیافتد و از آن پس فقط برگی از تاریخ را اشغال نماید، دهها قرن پیش از اذهان و دلها خارج میشد و یقینا اگر نبود؛ انسانیت، آزادگی و اخلاق هرگز راه خلاصی از منجلاب بیدینی، بدعهدی، خشونت و استعمار به روی خود نمیدید.
همچنان که حضرت امام خمینی(ره) فرمودهاند: « عاشورا فریاد مظلوم بر سر ظالم است و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند»، عاشورا زنده ماند و امید دل های مظلومی شد که در مواجهه با ظلم و ظالم فریاد گشت و تا جایی رفت که شد: کل الارض کربلا؛ کل یوم عاشورا.
اما مگر میشود یک روز به تنهایی همه روزها را شامل شود؟ رهبر فرزانه انقلاب می فرمایند: « روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسینبنعلی( ع) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهای یاران حسینبنعلی(ع) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد.»
از اول هم قرار نبود عاشوراي سال 61 هجری قمری در همان سال باقي بماند، عشق به مولا و دلتنگی برای انسانیت و آزادگی موجب شد تا عاشورا هر سال بجوشد و هر روز در رگ هاي زمان جاري بماند. اینک عاشورا فرياد برمي آورد كه هيهات من الذله؛ و همین شعار عملی سیدالشهداست که باید یاریمان کند تا از مبتلا شدن به شمر خود را محفوظ داریم و معیاری داشته باشیم برای شناختن یزید زمانه خویشتن.
اما آیا به درستی توانسته ایم در عاشورای کنونی، پیام آن عاشورا را درک کنیم؟ چقدر می دانیم که چرا امام( ع) کارزار جنگ را رها کرده و در میان باران تیر و نیزه به نماز می ایستند؟ چقدر می دانیم که او چرا حتی در لحظه های آخر هم دست از نصیحت و موعظه و به عبارتی آشناتر، دست از امر به معروف و نهی از منکر برنمی دارد؟؟
حسین( ع) نمی خواهد حتی برای یک لحظه هم شانه خود را از زیر بار تکلیف انسانی و شرعی خالی کند و مثلا بگوید اکنون باید از جان خود محافظت نمایم!! پیام عاشورای حسین( ع) را چرا به سختی درک اما به آسانی برای او سینه زنی می کنیم؟؟
آیا می دانیم اگر در عین بی توجهی به پیام های عاشورا و کربلا عزادار حسین فاطمه شویم، فاسدان زمانه کدخدای جان و مال ما خواهند شد؟؟ چقدر حبیب گونه عمل می کنیم و در معرفت به امام زمان خود کوشا هستیم؟ آیا نائب امام خود را نیک می شناسیم و به او اعتماد داریم؟؟
پیام عاشورا اگر هم به تنهایی نماز نباشد و پیام های اعتقادی نظیر توحید، امامت، شفاعت و بدعت ستیزی باشد؛ یا شامل پیام های اخلاقی نظیر آزادگی، توکل، جهاد، ایثار، شجاعت، صبر، عزت، وفا، حجاب، عفاف، غیرت، عمل به تکلیف، و فتوت باشد؛ یا شامل پیام های عرفانی نظیر شهادت طلبي، رضایت و تسلیم، بلا و امتحان، اخلاص، یاد خدا و عشق به خدا باشد؛ یا شامل پیام های تاریخی نظیر افشاگر ی و عبرت آموزی باشد؛ یا پیام های سیاسی، اجتماعی نظیر امر به معروف و نهی از منکر، هجرت، عدالت خواهی، عزت طلبی را شامل شود و یا در نهایت پیام های احیاگری نظیر احیای دین، کتاب و سنت باشد همگی باید همانند عاشورا به درستی درک و دریافت و در مسیر مطلوب و مناسب ترویج و تبلیغ گردد تا نام حسین( ع) را مدام و مکرر با خود به دوردست های انسانیت ببرد.
باید گفت همه رفتار امروز ما از نماز گرفته تا ایثار و گذشت، اگر به افق کربلا (که سختی های خاص خودش را دارد) ادا گردد راه نجات و رستگاری عاشقانه طی می شود و رفتار عاشورایی گزین موجب می شود جامعه به سرمنزل مقصود رهنمون گشته و اجازه ندهد ولایتی کوفی با کوفیان معروفش شکل بگیرد.
در پایان ذکر این بند از کتاب« درسی که حسین به انسان ها آموخت» از« عبدالکریم هاشمی نژاد» درباره مهاتما گاندی رهبر قیام مردم هند علیه استعمار انگلیس خالی از لطف نباشد. گاندی که با دست خالی در مقابل استعمار گران ایستاد و آنها را مجبور به عقبنشینی کرد، به صورت یکی از قهرمانان مبارزه با ظلم در دنیای جدید مطرح شد وی میگوید: «من زندگی حسین را به دقت خواندم و توجه کافی به اتفاقات کربلا نمودم. برای من روشن شد که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز باشد، بایستی از سرمشق حسین پیروی کند»
یادداشت از : مهران محمدی