به گزارش ایکنا، کرسی ترویجی «نگارش قرآن کریم در عصر نزول؛ قرآن از دیدگاه مسلمانان و خاورشناسان» با ارائه محمدکاظم شاکر؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و نقد مجید معارف، استاد دانشگاه تهران، شنبه 12 اسفند در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
سخن خاورشناسان این است که قرآن در زمان پیامبر(ص) نمیتوانسته به کتابت دربیاید و بیشترین حرفی که میزنند این است در آن زمان خط در مرحله ابتدایی خود بوده است. بر خلاف آنچه هم مستشرقان و هم مسلمانان تاکید کردند مبنی بر اینکه خط و کتابت در عربستان در مرحله ابتدایی بوده، تحقیقات اخیر خلاف این مدعا را اثبات میکند. به عنوان نمونه در پی کاوشهای باستانشناسی در یک منطقه عربستان یک میلیون سنگنوشته پیدا شده است که نشان میدهد تمدن بزرگی در این منطقه وجود داشته است. بنابراین این تصور که آن زمان خط و نگارش و کتابتی نبوده است پیشفرض غلطی است.
سوال بعدی این است؛ آیا دلیل تاریخی داریم که قرآن در زمان پیامبر(ص) نوشته شده است یا خیر؟ مستشرقان میگفتند قدیمیترین مصحف برای قرن سوم و چهارم است اما قدیمیترین مصاحفی که الآن پیدا شده مربوط به سده اول هجری است و اینها با خطی نوشته شده که معروف به خط مایل حجازی است، دلیلش این است که ابن ندیم این خط را خط مکه و مدینه دانسته است. البته برخی میگویند این خط، حجازی نیست بلکه شامی است و این حرف درست است چون تمام مصاحفی که خط مایل دارند، مبتنی بر قرائت شامی هستند؛ یعنی در این مصاحفی که پیدا شده، هم مصحف صنعا و هم مشهد رضوی، قرائتهای شامی وجود دارد که نشان میدهد خاستگاه این مصاحف شام بوده است.
به نظر من این بحث که آیات قرآن را روی استخوان شتر و ... مینوشتند داستانسرایی و ادعا است و امروز هر چه داریم مصحف است و این نشان میدهد اینها جایی نوشته شده که در آنجا خط به رشد خودش رسیده بوده. با این حال من نمیتوانم به این سوال پاسخ دهم که چرا همه این مصحفها شامی است. شاید کسانی که میگویند خط در آن زمان در مراحل ابتدایی بوده منظورشان این است که در مکه اینطور بوده است. دلیل دیگری که ثابت میکند این خط، حجازی نیست بلکه شامی است این است که سنگنوشتههای مکه که مربوط به دوران اسلامی است خط مایل ندارند یعنی الفبای آنها به سمت راست خم نشده است.
من آیات قرآن راجع به خود قرآن را آوردم تا این مطلب را اثبات کنم که قرآن در زمان نزول، نگارش شده است. اولین نکته این است فضایی که قرآن برای کتابت ترسیم میکند فضای روشنی است و گویی قلم و کتابت در آن زمان رواج داشته است. ما در این زمینه دو دسته ادله داریم یک دسته از آیات، دلالت التزامی بر نگارش قرآن در زمان نزول قرآن دارند یعنی ربطی به نگارش ندارند ولی نشان میدهند فضای قرآن فضایی بوده که خط و کتابت در آن چیز غریبی نبوده است، چنانکه خود اولین سوره قرآن درباره کتابت است. بلندترین آیه قرآن که آیه دین است چقدر تاکید دارد بر نوشتن دیون. وقتی نوشتن دیون مورد تاکید قرآن است به طریق اولویت، باید خود قرآن نگارش میشده. باز آیات دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد در آن زمان چیزهای وحیایی را مینوشتند مثل این آیه: «أَمْ لَكُمْ كِتابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ». این آیات انتزاعی نیست و قطعا مصداق خارجی داشته است. این آیات نشان میدهد که در آن زمان امور وحیانی را مینوشتند. پس در آن زمان کتابت رواج داشته است.
دسته دوم، آیاتی است که مستقیما دلالت دارد در زمان خود نزول قرآن، قرآن نوشته میشده است از جمله آیه «و قالوا اساطیر الاولین اکتتبها فهی تملی علیه بکرة و اصیلا». این آیه سال چهارم و پنجم نازل شده است و گزارش میکند که کافران میگفتند قرآن افسانههای پيشينيان است كه آنها را برای خود نوشته و صبح و شام بر او املا میشود.
در ادامه این نشست مجید معارف؛ استاد دانشگاه تهران به عنوان ناقد سخن گفت که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
ویژگیهایی که نوشته آقای شاکر دارد بعد از بعضی نکات تاریخی که شاید بیشتر نظرات خاورشناسان باشد این است که وقتی به حرف خودشان میرسند مبتنی بر قرآنمحوری است یعنی ایشان سعی کردند آیات را بخوانند و شواهد دال بر قرائت را از خود قرآن استفاده کنند و در این راستا آیات را به دو دسته تقسیم میکنند. در این راستا شواهد خوبی استفاده شده است و شواهد به خوبی مورد تحلیل قرار گرفته است ولی یک سوالی مطرح است و آن اینکه خاستگاه قرآن در بحث شما چیست و مخاطبان شما چه کسانی هستند.
توضیح اینکه ما میتوانیم دو تصور درباره قرآن داشته باشیم؛ یکی اینکه قرآن را به عنوان متن دینی در نظر بگیریم یا قرآن را به عنوان متن تاریخی در نظر بگیریم. ما میتوانیم این تفکیک را داشته باشیم. اگر قرآن به مثابه منبع و متن دینی باشد معتقدان خود را قانع میکند البته نه لزوما همه مسلمانان را. اگر قرآن به عنوان منبع تاریخی مورد نظر باشد تا نقد سخنان مستشرقان و روشنفکران به حساب آید، به نظر میآید این گفتار نمیتواند در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
اگر قرار است شما قرآن را از مثابه یک متن دینی به مثابه یک متن تاریخی مطرح کنید با همین مدارکی که در کتابهای ما مسلمین هست میتوانید ادلهای بیاورید که نشان دهد عربستان برخلاف آنچه میگویند یک منطقه فرهنگی بوده است که افراد باسواد داشته که سواد نوشتن داشتند یا ابزار نگارش مناسب داشتند منتهی شما باید وزن تاریخی این بحث را تقویت کنید.
انتهای پیام