جشنواره فیلم فجر بزرگترین رویداد سینمایی کشور است – بهتر است بگوییم بود – که دو وجه داخلی و بینالمللی دارد. وجه داخلی نیز خود دو جامعه هدف مخاطب دارد که یکی خواصند و شامل اهالی و دانشجویان سینما و اصحاب رسانه میشوند و دیگر، مردم علاقمند به سینما هستند. استقبال از جشنواره توسط مردم همیشه وجود داشته و خواهد داشت و موضوع تازهای نیست که امسال در بوق و کرنا کنیم و به آن ببالیم. میماند استقبال خواص که امسال بهتقریب نیمی از سینماگران و منتقدان به دلایل مختلف حضور ندارند و فقط اهالی رسانه هستند که چون سالهای گذشته حضور پررنگشان مشهود است و مشغول انجام وظیفه اطلاعرسانی این رویداد ملی.
رسانهها مهمترین ابزار کارا و مؤثر و بهوقت در پیشگیری یا رفع بحران هستند و نیازی به اثبات در این زمینه نیست. بااینوجود، مدیریت امسال جشنواره فیلم فجر نه تنها پیشبینی و پیشگیری بحران موجود مذکور را ندارد که خود دست به تولید بحران میزند و این بحران را برای ابزار مبارزه با بحران به وجود میآورد! نمونه این موضوع، برگزاری جلسات روابط عمومی با برخی از رسانهها پیش از شروع جشنواره است که در آن فقط برخی رسانههای گزینش شده دعوت بودهاند و روز گذشته نیز در افتتاح بخش بینالملل در برج میلاد که خارج از دسترس رسانههاست این اتفاق افتاد و فقط چند رسانه دعوت بودند.
این موضوع خلاف ادعای دبیر جشنواره امسال است که در یادداشت اخیر خود ادعا کرده است: «این خانه متعلق به همه ما است و همه ما، چه آنها که هستند و چه دیگرانی که به دلایل مختلف، ترجیح دادهاند این بار کنار ما نباشند، برای تعالی این سینما تلاش میکنیم. در این روزهای دشوار، نگاهی پدرانه و توام با سعه صدر، ما را به سرمنزل آرامش خواهد رساند و مانع تشتت و دلآزردگی بیشتر و سوءاستفاده جریانهای مخالف، خواهد شد.»
متأسفانه عملکرد فعلی جشنواره جای جذب حداقل موجود تبدیل به دفع حداکثری از اقلیت موجود شده و این در حالی است که بودجه این جشنواره دولتی است و هیچ مسئولی به هر دلیلی نباید و اختیار قانونی ندارد که با بودجه بیتالمال به گزینش رسانهها برای حضور در این رویداد شود. فیلم فجر یک رویداد هنری است و هیچ موضوع امنیتی و غیرقابلانتشار از آن وجود ندارد که رسانهها نباشند و اگر هم بود یا باید همه رسانهها باشند یا هیچ یک نباشند.
نکتهای که تأسف بیشتر را به دنبال دارد این است که هیچ توضیحی در این زمینه از سوی روابط عمومی جشنواره داده نشده و حتی تماس خبرنگار نیز برای توضیح از مدیر روابط عمومی بیپاسخ مانده است که خود نمایانگر بیتوجهی مضاعف و نوع نگاه بالا به پایین مدیران جشنواره نسبت به رسانههاست.
جان کلام اینکه سال آینده شاهد تبعات منفی این رفتارهای قائمبهشخص و غیرکارشناسانه در تولید و توزیع سینمای ایران خواهیم بود و این میان دیگر از دست رسانهها به مثابه ابزار ترویج و تشویق و حمایت سینما هم کاری برنخواهد آمد.
عباس کریمی عباسی
انتهای پیام