هفتمین روز بهمنماه سال ۵۷ برای خراسانجنوبیها یادآور حماسه و دفاع از میهن است. حماسهای که در این روز اوج بیشتری گرفت. در این حماسه خون جوانان وطن ریخته شد تا ارزشهای انقلابی باقی بماند.
سیدحسین اصغری، مبارزی که آن روز را در بیرجند درک کرده است، در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی از آن روزها میگوید: در سال ۵۷ دوران دبیرستان خود را میگذراندم که با نوشتن و توزیع اعلامیهها و یا فعالیت در مدارس سعی میکردم در راستای آگاهسازی در این سنین گام بردارم.
وی با بیان اینکه آن سال برای همه کشور سال سرنوشتسازی بود، اما روز هفتم بهمنماه اوج مبارزات بیرجندیها بود که البته با شهادت خیلی از مبارزان همراه شد و خون این افراد ضامن بقای این انقلاب شد، اظهار کرد: روز هفتم بهمنماه ۵۷، بیرجند شاهد بزرگترین راهپیمایی در تمام آن روزها بود.
اصغری ادامه داد: تدارکات این تظاهرات در روز قبل توسط جوانان انقلابی بیرجند درنظر گرفته شده بود؛ روز هفتم بهمن شد و خیابانهای بیرجند تاکنون چنین جمعیتی به خود ندیده بود؛ کف خیابانها مملو از جمعیتی بود که یکصدا انقلاب اسلامی را فریاد میزدند و با نوشتههایی که در دست داشتند خواهان استقلال و آزادی بودند.
وی بیان کرد: من نیز که میدانستم قرار است چنین تظاهراتی برگزار شود و از قبل نیز سابقه مبارزاتی داشتم، همراه همکلاسیهایم از جمله شهیدان کاظمی و قالیبافان ساعت 6:30 صبح به مسجد جامع پایین شهر رفتیم. به این مکان که رسیدیم با جمعیت بسیار زیاد و باورنکردنی مواجه شدیم.
این مبارز انقلابی تصریح کرد: قرار بود جمعیت و تظاهرات تا مسجد آیتالله آیتی بیرجند پیش رود؛ مسئولیتها مشخص و هر فردی بخشی از کار را برعهده گرفته بود. وظیفه من و چند نفر دیگر حفاظت از مراکز و محلهای استقرار در مسیر راهپیمایی بود؛ شروع تیراندازی از جایی آغاز شد که من در وسط کوچه بودم، جمعیت به سمت من حرکت میکرد و پشت سرم یک سرگرد ایستاده بود.
وی افزود: جمعیت به من رسید و من نیز پشت سر جمعیت حرکت کردم؛ مردم شعار مرگ بر شاه را سر میدادند و در این زمان تیراندازی هوایی ژاندارمها از پشت بامها آغاز شد؛ با تیراندازی جمعیت زیادی داخل جویهای کوچه افتادند؛ شهید سندروس نیز در همان محل تیر خورد و به شهادت رسید.
اصغری ادامه داد: خاطرم هست کف خیابان حکیم نزاری پر از کیف و کفش و لباسهای مردم بود؛ در حال شعار دادن و طی کردن مسیر بودیم که نیروهای ارتش از سمت کوچه دارایی به سمت میدان و مردم میآمدند که در اثر تیراندازی این نیروها نیز شهید سورگی به شهادت رسید.
وی اظهار کرد: شعارهای مرگ بر شاه ما تمامی نداشت؛ نیروهای مسلح به سمت ما گاز اشکآور شلیک میکردند و ما نیز این گلولههای توپی شکل گاز اشکآور را به سمت خودشان پرتاب میکردیم و سرانجام از سمت کوچههای چهاردرخت بیرجند خود را به مسجد آیتالله آیتی که پایانبخش تظاهرات بود، رساندیم و این پایان این راهپیمایی خونین با دو شهید و چندین مجروح و جانباز بود که هیچگاه از خاطر بیرجندیها پاک نخواهد شد.
این مبارز انقلابی با بیان اینکه هنوز جای تیرها روی نردههای میدان شهدا به یادگار مانده است، یادآور شد: یادمان باشد با نقش پررنگ مردم این انقلاب به اینجا رسیده و اکنون نیز همین مردم با ولایتمداری خود و آگاهی از نقشههای دشمن، این انقلاب و آرمانهای آن را پابرجا نگه میدارند؛ آنچه که ضامن این انقلاب است عمل به وصیتنامه شهدا و ولایتمداری است.
انتهای پیام