چرا اسلام با یکسان‌انگاری حقوق زن و مرد مخالف است؟ + فیلم
کد خبر: 4116653
تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۰
نسیم عربی در گفت‌وگو با ایکنا پاسخ می‌دهد:

چرا اسلام با یکسان‌انگاری حقوق زن و مرد مخالف است؟ + فیلم

عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی گفت: دین اسلام با یکسان‌انگاری‌ مخالف است و قوانین و احکام اولیه تصریح می‌کند که در برخی از احکام فقهی بین زن و مرد تفاوت‌هایی وجود دارد، زیرا بر اساس وظایف و تکالیف، تساوی بین زن و مرد وجود ندارد.

نسیم عربی

زن در دین مبین اسلام جایگاهی والا دارد و در هیچ کدام از آیات و روایات مشاهده نمی‌کنیم که برتری برای مرد نسبت به زن وجود داشته باشد و تفاوت در میزان تقوایی است که هر کدام از این دو دارند. همچنین در اسلام تأکید شده است که زنان نیز همانند مردان توانایی رسیدن به مقام قرب الهی را دارند، اما در برخی موارد تکالیف و وظایف متفاوتی برای آن‌ها بیان شده است که طبیعتاً ناشی از تفاوت‌های جسمی آنهاست.

با وجود چنین جایگاهی برای زن در دین اسلام، گاه مشاهده می‌کنیم افرادی که کینه‌توزی به اسلام دارند شبهاتی علیه حقوق و جایگاه زنان در اسلام مطرح می‌کنند که لازم است جواب‌های درخور و علمی به چنین دیدگاه‌هایی داده شود.

برای بررسی بیشتر جایگاه زن در اسلام و مقایسه آن با جایگاه زن در دیگر ادیان، با نسیم عربی، عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی، به گفت‌وگو نشستیم.

بخش اول این مصاحبه با تیتر «عبارت «فقه مردسالارانه» از القائات تفکر اومانیسم و غربی است» منتشر شد. در ادامه بخش دوم این مصاحبه را می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ به نظر شما مهم‌ترین انتقادات درباره وضعیت زنان در اسلام چه مواردی هستند و علت آن چیست؟

گاه سؤال می‌شود که آیا از نظر علمی، درست و منطقی است که بگوییم چون اختلاف در آفرینش مرد و زن وجود دارد، در حقوقی که در مقابل این تفاوت‌ها قرار داده می‌شود تمایز وجود داشته باشد و آیا چنین کاری عدالت محسوب می‌شود؟ از سوی دیگر سؤال می‌کنند که بر اساس چه منطقی، خداوند تفاوت در خلقت و آفرینش ایجاد کرده و برای مرد ویژگی‌هایی را از جمله شجاعت و قدرت بیشتر و توانمندی در عرصه‌های سخت و برای زن لطافت بیشتر را قرار داده است. بنابراین، درست است که به سبب این تفاوت در خلقت، حقوق نابرابری را به زن اختصاص دهیم. این سؤالات از اینجا ناشی می‌شود که معتقدند مواردی همانند مهریه، ارث، نفقه و موارد دیگری در مورد زنان در اسلام، که محل اختلاف هستند، به نفع مردان وضع شده‌اند و پشتوانه این تفاوت‌ها را تفاوتِ ماهیتی در خلقت و فیزیک زن و مرد می‌دانند.

این نگاه از آنجا برخاسته است که عدالت بین مرد و زن را بر اساس تشابه بین آنها قلمداد می‌کنند؛ یعنی معتقدند بین زن و مرد تشابه وجود دارد و در نتیجه قائل به تساوی حقوق هستند، اما اسلام بر اساس احکام فقهی، تکالیف، وظایف و خصوصیات متفاوتی که در زن قرار داده شده و بر مبنای آیات و روایات قرآن، قائل به عدالت استحقاقی است؛ یعنی برای زن بر اساس خصوصیات متناسب با زنانگی، تکالیفی تعیین شده و به ازای این تکالیف، حقوقی نیز برای وی در نظر گرفته شده و برای مرد بر اساس این تمایزها و خصوصیات فردی، جسمانی و روانی، تکالیفی متفاوت و وظایفی تعیین شده است. پس حقوق متفاوتی نسبت به زن دارد.

در جوامع غربی نگاه برابری جنسیتی بدون در نظر گرفتن تمایزها وجود دارد. آنها بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر که در سال 1948 به تصویب رسید، آن روز را روز جهانی حقوق بشر اعلام کردند و معتقدند که زن و مرد برابرند و واژه برابر را به معنای تساوی و تشابه تعریف کردند، ولی دین اسلام هرگز با برابری و تساویِ حقوقِ ناظر به تفاوت‌ها و تمایزهای زنان و مردان موافق نیست. لذا در برخی از موارد احکام قطعی وجود دارد و گاهی اوقات قوانین ثانویه دست حاکم را باز گذاشته است تا به تناسب شرایط جامعه، تغییراتی را در احکام ایجاد کند.

 

ایکنا ـ چرا دین اسلام با یکسان‌انگاری میان زن و مرد مخالف است؟

دین اسلام با این یکسان‌انگاری‌ها بسیار مخالف است و قوانین و احکام اولیه تصریح می‌کند که در برخی از احکام فقهی بین زن و مرد تفاوت‌هایی وجود دارد، زیرا بر اساس وظایف و تکالیف، تشابهی بین زن و مرد نیست. نظام آفرینش بر این اساس است که جهان هستی تجلی صفات خداوند است و یکی از جلوه‌گری‌های صفات خداوند، موضوع خلقت است. خداوند هر آنی خلق می‌کند و این خلق کردن از مسیر مرد و زن اتفاق می‌افتد؛ یعنی مرد و زن به یک میزان در اینکه این نظام آفرینش تکثیر و صفات خداوند تجلی پیدا کند سهیم هستند و لحظه‌ای نباید در این پدیده و سنت الهی خدشه‌ای وارد شود.

بر این اساس نظام مقدس خانواده شکل گرفته و در نتیجه احکام خانوادگی برای زن و مرد صادر شده است. لذا تمامی احکامی که در حوزه ارث، مهریه و نفقه محل سؤال واقع می‌شوند بر این اساس است که نظام خانواده نظامی مستحکم باشد و دستخوش تغییرات ناشی از سیاستگذاری‌ها نشود. خداوند زن را مأمن آرامش و آسایش خانواده می‌داند، زیرا به تربیت خانواده و جامعه بپردازد و وظیفه حفظ معیشت خانواده نیز برعهده مرد است و هر دو به یک میزان مسئول هستند که نظام مقدس خانواده حفظ شود.

 

ایکنا ـ امروز اینگونه سوالات در بین زنان و دختران بسیار مطرح می‌شود که چرا در احکامی همانند ارث زن و مرد تفاوت وجود دارد؟

اگر در قرآن کریم احکامی می‌بینیم که گفته شده ارث مرد دو برابر ارث زن است، این تفاوت در کمیت و کیفیت است. به لحاظ ظاهری برخی از احکام فقهی مردسالارانه هستند؛ از جمله ارث یا پوشش و حق طلاق که گاهی اوقات با عنوان محدودیت حقوقی، گاه با عنوان محرومیت حقوقی و گاهی ممنوعیت حقوقی محل سؤال واقع می‌شوند. نکته حائز اهمیت این است که اگر تمایزها در تکالیف و وظایف را در نظر بگیریم و برای ما کمیت اصل نباشد، بلکه کیفیت را اصل قرار دهیم، به خوبی به کیفیت بالای چنین قوانینی در دین مبین اسلام پی می‌بریم.

برای مثال در قانون ارث اگر حق مرد دو برابر است به این دلیل است که در اسلام، تکلیف و وظایف بیشتری برای مرد بیان شده و معیشت خانواده بر عهده وی قرار دارد اما در مورد زن چنین وجوبی را شاهد نیستیم. بنابراین، به این نتیجه می‌رسیم که کیفیت ارث زن بسیار هم بالاست. لذا باید به نتیجه توجه کنیم، چون نتایج این احکام فقهی نهایتاً منجر به حفظ کانون خانواده می‌شوند و منفعت آنها برای تمام اعضای خانواده است، چه اینکه مرد باشند و چه زن و کانون خانواده هم حفظ می‌شود. در اینجا نگاه ما به تعالی روح است که از مسیر خانواده شکل می‌گیرد.

در تفکر غربی از قرن چهاردهم شاهد هستیم که جوامع مسیحی تغییراتی در حوزه حقوق زنان به وجود آوردند. البته این اتفاق از طریق صادر شدن تفکر اسلامی از مسیر آندلس به اروپا هم بود، چون آندلس محل اتصال جامعه اسلامی به اروپایی است. در این موقع شرایط زن که از یک مهجوریت مطلق رنج برده و به عنوان ملک طِلقِ مرد محسوب می‌شده است دچار تغییر می‌شود. در طول ادوار تاریخی و در جوامع قدیمی، قبل از راهیابی اسلام شاهد وضعیت نامناسبی برای زنان هستیم. در دوره‌ای زن همانند یک طفل یا کالایی به ارث رسیده و معامله می‌شود یا از سوی پدر یا همسر به عنوان هدیه داده می‌شود، اما با ظهور اسلام در قرن ششم میلادی، قوانین اسلامی این تفکر را که زن یکی از وسایل فردی مرد است کنار می‌زند و در نتیجه شاهد دوره اهلیت هستیم.

 

ایکنا ـ منظور شما از دوره اهلیت چیست؟

در این دوره زن مالک اموال خود است، اما اجازه تصرف در اموال خود را ندارد و این اجازه صرفاً با پدر و همسر اوست، چون آنها معتقدند که زن قدرت تصمیم‌گیری صحیح در قبال اموال خود و قدرت مدیریت ندارد، اما وقتی که پیامبر گرامی اسلام(ص) مبعوث می‌شوند، یکی از اولین و ارزشمندترین کارهایی که انجام می‌دهند این است که زن و مرد را برابر قرار داده و به زن‌ها هم اجازه بیعت دادن و مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی و حق انتخاب می‌دهند.

تمامی احکام فقهی که در قرآن کریم وجود دارد و حقوق زنان در اسلام، چهارده قرن قبل به زنان داده شده است، در حالی که تازه از قرن چهاردهم در جوامع اروپایی مشاهده می‌کنیم که بحث اهلیت را مطرح می‌کنند و در روز جهانی حقوق بشر به سبب تفکر مادی‌گرایی و استفاده از توانایی‌های زنان و بهره‌برداری از استعدادهای آنها، برابری زن و مرد را مطرح می‌کنند و معتقدند زن و مرد در همه امور و شئونات از جمله در وظایف، تکالیف و حقوق برابرند.

چرا اسلام با یکسان‌انگاری حقوق زن و مرد مخالف است؟ + فیلم

ایکنا ـ شما چه نقدی به نگاه و حقوق زن در غرب دارید؟

ظاهر امر در برخی موارد پسندیده است و گاه جای تحسین دارد، اما خروجی این نگاه به برابری جنسیتی، حقوقی و تکلیفی منجر شده تا به کانون مقدس خانواده، که نظامی مقدس در ادیان الهی و مکاتب توحیدی است، آسیب‌های جدی وارد شود، چون خداوند این نظام را خلق کرده و هدف اصلی خلقت این بوده که تجلی صفات آفرینش خداوند باشد، اما نگاه ماتریالیستی و ابزاری جوامع غربی به زن باعث می‌شود که این تفاوت‌ها و تمایزها نادیده گرفته شود. بنابراین دین اسلام توجه زیادی به کیفیت‌ها دارد و نگاه آن عدالت استحقاقی بر اساس تمایز ویژگی‌های جسمی و روانی زن و مرد است.

در زمینه خانواده دو نگاه وجود دارد؛ یک نگاه این است که تفاوتی بین زن و مرد در خانواده وجود ندارد و تفاوت‌های خلقتی منجر به تفاوت در تکالیف زن و مرد نمی‌شود. به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم در جوامع غربی همه حقوق برابر است، اما نگاه دیگر معتقد است که تفاوت‌ها و تمایزها وجود دارد و در نظام خانواده وظایف متفاوتی برای زن و مرد در نظر گرفته شده است که توجه به این تمایزها برای حفظ کانون خانواده ضروری است.

 

ایکنا ـ شرایط زمانی و مکانی و اقتضائات روزگار چه نقشی در جایگاه زنان دارد؟ به نظر شما با زن امروز می‌توان همانند زن صد سال قبل رفتار کرد یا باید شرایط زمانی و مکانی را در نظر گرفت؟

اسلام دینی پویا و دارای احکام اولیه و ثانویه است. برخی از احکام تابع نص قرآن و برخی تابع شرایط فرهنگی، اجتماعی، سنت‌ها و عرف‌هاست. از این نظر هم در نظام حقوقی دین اسلام و هم در نظام معرفتی این دین شاهد پویایی و شکوفایی در نگاه به همه ابعاد دین هستیم. در حوزه زنان هم برخی احکام مسلم و قطعی در قرآن وجود دارد که نشان می‌دهد توجه خاصی به حقوق زن شده است که از جمله آنها مهریه و نفقه هستند که صرفاً به زن اختصاص دارد و به مرد تعلق ندارند.

طبق همین چارچوب و ضوابط اسلامی، برخی قوانین تابع شرایط روز هستند و ضرورت دارد که دائماً بر اساس شرایط بازنگری شوند، به شرطی که به هدف اصلی و خطیر نظام خلقت و نظام‌وارگی جهان هستی خدشه‌ای وارد نشود؛ یعنی قوانین و ضوابطی در این چارچوب باشد که زن و مرد در جایگاه اصلی خود بر اساس نظامی که خداوند برای آنها تعیین کرده است قرار گرفته باشند.

بر اساس نظریه نظام‌وارگی یا نظام‌مند بودنِ یک سازمان، یک سیستم زمانی می‌تواند تولید مطلوبی داشته باشد که همه اعضای آن سیستم به شکل یکپارچه و متحد وظایف خود را انجام دهند و بر اساس وظایف محول‌شده در آن نظام‌وارگی به صورت یکپارچه نقش خود را ایفا کنند. اگر در یک دستگاه چرخ‌دنده‌ای همه اجزای آن را شبیه هم قرار دهیم و به وظایف هر کدام از اعضا و چرخ‌دنده‌های این سیستم توجه نکنیم، آیا این سیستم فارغ از وظایف هر کدام از اجزا و صرفاً با این بیان که تمام اجزا باید مشابه باشند، در چارچوب نظام‌وارگی درست عمل می‌کند.

مسئله مهم این است که جهان هستی یک نظام و تجلی صفات خداوند و محل بروز صفات آفرینش است. بنابراین به شرطی که از این حریم محافظت شود، تغییر ضوابط و قوانین حوزه زنان از نظر اسلام مانعی ندارد. مقام معظم رهبری در یکی از فرمایشات خود تأکید کردند گاهی اوقات بی‌توجهی به حقوق زنان منجر می‌‌شود که در این حوزه‌ها با نارضایتی مواجه باشیم. بنابراین باید دقت بیشتری شود و یک ضابطه اجرایی گسترده‌تر در زمینه احقاق حقوق وجود داشته باشد.

هر جامعه‌ای براساس سیاستگذاری حکومت‌ها و عرفی که در تاریخ و فرهنگ هر جامعه‌ای حاکم است، قوانینی را وضع می‌کند و دین هم بر این موارد سایه می‌اندازد. طبیعتاً نمی‌توانیم در هر دوره تاریخی از نقش دولت‌ها و عرف چشم‌پوشی کنیم. عرف جامعه امروز با عرف 1400 سال پیش تفاوت‌هایی دارد که باید آنها را در نظر داشته باشیم. بنابراین، توجه به اصل وظایف و تکالیف زن در نظام آفرینش ضروری و مبتنی بر حفظ نظام خانواده و اجتماع است، اما در کنار آن، احقاق حقوق زنان براساس چارچوب‌های شریعت از نظر اسلام بلامانع تلقی می‌شود.

گفت‌وگو از اکبر ابراهیمی

انتهای پیام
captcha