گروه هنر و تجربه در سینما ایران محلی برای نمایش مهجورانه فیلمهایی شده که با وجود کیفیت و معنای عمیق به واسطه سیطره فیلمهای تجاری غریبانه روی پرده میروند؛ آثاری که اگر با حمایت مواجه شوند با استقبال تماشاگر هم روبهرو خواهند شد.
در این راستا خبرگزاری ایکنا گفتوگویی با مهرداد کوروشنیا؛ کارگردان و صحرا اسداللهی بازیگر این فیلم انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – ضمن خوشامدگویی بابت حضورتان در خبرگزاری قرآن بحث را با چگونگی ساخت فیلم سینمایی «بیآبان» آغاز میکنیم. بفرمایید ایده ساخت و چگونگی تولید این اثر سینمایی به چه نحو بود؟
کوروشنیا: تقریباً دو دهه به صورت منظم فعالیت تئاتری به عنوان نمایشنامهنویس و کارگردان دارم. در هفت سال گذشته نیز به عنوان فیلمنامهنویس در سینما و تلویزیون فعال هستم. در این چند سال چند طرح وجود داشت که خود علاقهمند بودم آنها را جلوی دوربین برم. سینمایی که به آن علاقمند هستم مبتنی بر فکر و اندیشه است؛ سینمایی که از فیلمهای بدنه دور است.
اما درباره ایده ساخت «بیآبان»، سالها پیش در خبرها شنیدم سربازی در شیراز به طور ناخواسته دختری را میکشد بدون اینکه قلباً بخواهد چنین عملی را انجام دهد. آن سرباز پس از سالها که خود ازدواج کرده و بچهدار هم شده به پاسگاه پلیس میرود و میخواهد که وی را مجازات کنند زیرا عذاب وجدان اجازه زندگی را به او نمیدهد. این اتفاق الهامبخش فیلم «بیآبان» بود.
برای همین به این نتیجه رسیدم طرح خام مورد نظرم را جلوی دوربین برم. «بیآبان» با هزینه شخصی ساخته شد البته در راه ساخت فیلم محبت دوستانم و اعتباری که در این دو دهه در تئاتر به دست آورده بودم هم در ساخت این کار یاریرسانم بود. فیلم در آبان 99 در اوج دوران کرونا به مدت یک ماه در شهرستان تالش جلوی دوربین رفت. بعد از اتمام ساخت، اثر آماده نمایش شد. «بیآبان» تا به امروز در هشت جشنواره خارجی حضور داشته است. اکران داخلی نیز در داخل کشور هم اکنون در گروه هنر و تجربه آغاز شده است. همینجا هم خبر بدهم که فیلم از سوی تلویزیون خریداری شده و قرار است در زمان خود به نمایش درآید.
ایکنا- خانم اسداللهی، این کار یک اثر کاملاً هنری و متفکرانه است. چه اتفاقی رخ داد که حاضر شدید در کاری که مخاطب خاص دارد حضور داشته باشید؟
اسداللهی: اولین دلیل حضورم در «بیآبان»، نام و اعتبار کارگردان بود زیرا پشتوانه تئاتری وی برای همه آشنا است بنابراین وقتی ایشان با من تماس گرفتند قبل از اینکه فیلمنامه را توضیح دهند حضور در «بیآبان» را پذیرفتم. کوروشنیا متنهایی را مینویسد که ارزشمند است بدون اینکه صرفاً به دنبال خنده و سرگرمی باشد. در فیلم نقش بازیگر نخست زن را بازی میکنم. این نقش فراز و فرودهای بسیاری دارد، برای همین کارگردان کمک بسیار کرد تا بتوانم نقش را بازی کنم.
درباره کاراکترم در «بیآبان» باید بگویم وقتی نقش را برایم کارگردان تعریف کردند بسیار به آن علاقمند بودم. در آن مقطع در دو کار دیگر هم به صورت همزمان بازی داشتم اما تلاش کردم تا در این کار حضور داشته باشم زیرا چنین کارهایی شاید بسیار کم به بازیگر پیشنهاد شود. با این توضیح اگر فیلمهای قبلی من را دیده باشید متوجه خواهید شد دغدغه من چنین آثاری هستند؛ فیلمهایی که فارغ از تعداد تماشاگرانش روی معنا و اندیشه توجه ویژه دارند البته طبیعی است در برخی فیلمهای طنز هم حضور داشتهام چراکه به عنوان بازیگر مجبورم در کارهایی که انتخاب میشوم هم حضور داشته باشم.
ایکنا – سینمای ما به چه سمت میرود چون عمدتاً فیلمهایی در گیشه موفق هستند که ساختار سینمایی پایینی دارند ولی آثاری نظیر «بیآبان» آنچنان که باید دیده نمیشوند! آیا سلیقه مخاطبان کاهش پیدا کرده است؟
کوروشنیا: موفقیت فیلمهای تجاری در گیشه تنها مربوط به ایران نیست حتی در دیگر هنرها هم این وضعیت دیده میشود. برای مثال به موسیقی اشاره میکنم. دلیل افت سلیقه تا حدی مربوط به فضای مجازی میشود چراکه علاقه مردم از این طریق بیشتر معطوف به سرگرمی و وقتگذرانی شده است. در این شرایط باید پرسید چه کاری باید انجام داد تا فرهنگ و اندیشه از بین نرود؟
یکی از این اقدامات را خبرگزاری ایکنا انجام داده است. شما در ایکنا در میان آثار مختلف روی پرده با من تماس میگیرید و از من برای این کار دعوت میکنید. این اقدامات بخش فرهنگی را در هنر هفتم زنده نگاه میدارد و باید ادامه پیدا کند. نکته بعد، ما نمیتوانیم دیگران را عوض کنیم ولی با آثار خودمان قادریم شرایط را برای دیدن کارهای اندیشمند بیشتر فراهم کنیم. با این نگرش همانگونه که گفتم با هزینه شخصی اقدام به ساخت «بیآبان» کار کردم. کار فرهنگی کردن کارکرد نمایشی ندارد بلکه باید بابت آن تاوان داد وگرنه بدون هزینه کردن سینما به سمت کارهای فرهنگی سوق پیدا نخواهد کرد.
ایکنا – آخیرا در سریال «آنتن» نیز حضور داشتید. این کار اثری با مخاطب عام است. به شخصه کار در آثار گیشه راحتتر است یا آثاری با مخاطب خاص؟
اسداللهی: خلاف تصور رایج باید بگویم کار در آثار طنز نیز سخت است چون ما در این کارهای جدی بازی میکنیم تا بتوانیم موقعیتی طنز خلق کنیم ولی بهشخصه اگر در کارهایی طنز هم حضور داشته باشم آن تولیدات حتماً برایم به لحاظ معنایی چیزهایی داشته است ولیکن همانگونه که پیشتر گفتم به دلیل دغدغههایی که دارم دوست ندارم زیاد در آثار طنز تکرار شوم.
درباره بازیگر خودم باید اضافه کنم خوشبختانه جز بازیگران خوششانس سینما هستم چون شروع کارم با اصغر فرهادی بود. در این میان چندین کار اشتباه هم در پرونده کاری خود داشتهام که اگر زمان به عقب بازگردد در آن حضور نمییابم. در میان فیلمهایم «بیآبان» جز آثاری است که به دلیل موضوع انسانی که دارد برایم بسیار مهم است.
ایکنا – برای انتخاب نقشها، بازیگران فعلی جز انتخابهای اول شما بودند؟
کوروشنیا: برای کاراکتر اصلی نیازمند یک بازیگر درونگرا بودیم؛ بازیگری که سکوت، سردی، منزوی بودن و متفکر بودن در درون و بازیش دیده شود. برای این نقش دو یا سه گزینه داشتیم که در نهایت با اخلاقیراد به عنوان یکی از گزینههایی اصلی به توافق رسیدیم. پشتوانه تئاتری من کمک کرد تا بازیگران با محبت و اعتماد در «بیآبان» حضور یابند. در این فیلم بازیگران خوب کشورمان حاضر شدند حتی در چند سکانس حضور داشته باشند. این درحالیست که برخی بازیگران برای انتخاب نقش متر میگذارند! در پشت دوربین هم این اتفاق رخ داد. برای مثال به حضور علیمحمد قاسمی به عنوان فیلمبردار اشاره میکنم. همچنین باید از کمک بهتاش صناعیها هم در فیلم به نیکی یاد کنم.
اسداللهی: نکتهای را در میان سخنان آقای کوروشنیا مطرح میکنم. کارگردان میگوید «بیآبان» اثری کمهزینه است درصورتیکه به عنوان بازیگر من کمبودی در این کار ندیدیم. اعتباری که کارگردان با خود داشت بازیگران و دیگر عوامل فیلم مشتاق کرد بدون چشمداشت مالی در فیلم حضور پیدا کنند. در کلامی دیگر اگر فرد دیگری به عنوان کارگردان در «بیآبان» حضور داشت هزینههای تولید این اثر سینمایی چند برابر میشد.
ایکنا – در «بیآبان» بدون اینکه به موضوعات دینی اشارهای شود از مفهومی حرف میزند که آن را میتوان نماد بارز یک اثر دینی دانست. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
کوروشنیا: در «بی آبان»، وجدان پیام اصلی بود؛ مفهومیکه در تمام ادیان الهی روی آن تاکید شده است. فیلم درباره موضوعی حرف میزند که هزاران سال پیش هم دغدغهاش وجود داشته است. برای همین چنین کارهایی در آینده نیز قابل دیدن هستند. در تمام کتابهای قدیمی از پنجهزار سال پیش تا به امروز روی مسائل انسانی و اخلاقی حرف زده میشود. در کتابهای مقدس هم، تاکید بر وجدان به طور مشخص مشاهده میشود. این توصیه برای زیست بهتر انسان است. با این توضیح هر فیلمی که ما را به سمت ارزشهای اخلاقی و انسانی هدایت کند اتفاقی دینی محسوب میشود. در «بیآبان» چنین اتفاقی رقم خورده است.
ایکنا – در فیلم از لحظات احساسی برای تاثیرگذاری بیشتر استفاده میشود. این امر نیز به هیچ وجه شکلی اغراق شده ندارد. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
کوروشنیا: من در دانشگاه اسطورهشناسی تدریس میکنم. در اسطورهشناسی یونانی دو لغت داریم. اول خرد و منطق، دوم قلب و احساس. انسان از این دو ساخته شده است. به شخصه فیلمهایی را دوست دارم که از خرد و احساس توامان بهره برده است. این توضیح را دادم تا بگویم احساس جز الزامات سینما است.
اسداللهی: آثاری که درصد بیان معنا و مفهوم هستند ابتدا باید بتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. برای رسیدن به این خواسته نیز لازم است حتماً فیلم از احساس بهره برده باشد.
ایکنا – ضمن تشکر بابت حضورتان در ایکنا، سخن پایانی خود را پیرامون این فیلم بیان کنید؟
کوروشنیا: هر فیلمی دارای نقاط قوت و ضعف خود است و تا اثری ساخته نشود معایب آن مشخص نمیشود. بنابراین اگر زمان به عقب برگردد مسلماً ایراداتی که هماکنون در کار میبینیم را تکرار نخواهم کرد ولی همین اندازه بگویم فیلم تلاش دارد تا معنایی ارزشمند را در حد توان خود به بیننده منتقل کند. در خاتمه باید بگویم فضایی که در این کار حاکم بود کاملاً تئاتری بود، ویژگی که سبب شد در این «بیآبان» فضایی خانوادگی حاکم باشد.
اسداللهی: در این فیلم اتفاقی خوبی رخ داد آنهم اینکه گروه با هم یکدل بودند. پس هیچ کس به فکر تنها خود نبود بلکه تلاش میکرد کار پیش رود. در انتها باید از تجربه خوبی که از حضور در «بیآبان» به نیکی یاد کنم و باز هم تکرار کنم داشتههای فیلم به مدد تجربه تئاتری کارگردان رخ داده است. همچنین باید از کارگردان فیلم بابت پدری که در حق همه ما انجام دادند، تشکر داشته باشم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام