به گزارش ایکنا، مراسم سوگواری شب عاشورا شانزدهم مرداد با سخنرانی آیتالله سیدمصطفی محققداماد، استاد حوزه و دانشگاه در فضای مجازی برگزار شد که خلاصه متن آن را در ادامه میخوانید.
جریان حادثه عاشورا از آغاز تا انجام حاوی درسهای الهیاتی، اخلاقی و تربیتی برای بشریت است ولی متاسفانه در جامعه شیعه صرفا انگیزهای برای عزاداری و سوگواری شده و آموزههای این حادثه بزرگ و هنگامه تاریخ تحت الشعاع قرار گرفته است، در حالی که از شروع حادثه یعنی برخورد امویان با امام(ع) تا خروج و حرکت ایشان از مدینه به سوی مکه و از مکه به سوی کوفه، وصایا، نامهها و خطابههای و مذاکرات ایشان با امویان در کربلا و شعارها و رجزها و بالاخره جملات حین شهادت و حتی خطابههای اهل بیت(ع) به ویژه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) هر کدام قابل مطالعه و بحث علمی است.
یکی از جملات بسیار پرمعنایی که ما میخواهیم در توضیح آن سخن بگوییم جملهای است که در اکثر منابع از جمله مقتلالحسین خوارزمی آمده است و بعدها منابع دیگر نقل کردهاند. خوارزمی از عالمان اهل سنت است. مولف در اثر خودش شیوه روایی دارد و سلسله سند را ذکر میکند. اکثرا داستان عاشورا را از ابن اعثم کوفی و ابومخنف نقل میکند. نگارنده کتاب مقتلالحسین سنیمذهب است اما گزارشهای دقیقی دارد پس توجه عالمان شیعه را به خود جلب کرده و مورد تایید قرار گرفته است.
این جمله بسیار سوزنده و دردناک است ولی پیام الهیاتی آن بسیار مهم است. خوارزمی مینویسد: در روز عاشورا حسین بن علی(ع) مشغول قتال بود، عده زیادی را کشتند و از بین بردند، عمرسعد گفت وای بر شما میدانید با که میجنگید؟ این پسر کشنده تمام دشمنان اسلام است. دور او را بگیرید و تن به تن نجنگید. جنگجویان مقابل چهار هزار نفر بودند، همه با تیر به ایشان حمله کردند و میان ایشان و خیمههای حرم فاصله افکندند و به طرف خیام حمله کردند. وقتی امام این منظره را دید، فرمودند: «يا شيعة آل أبي سفيان! إن لم يكن لكم دين، و كنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحرارا في دنياكم»، یعنی ای پیروان ابی سفیان حالا که دین ندارید و از معاد نمیترسید، در زندگی دنیایی خود آزاده و جوانمرد باشید. امام(ع) در این جمله دو روش زندگی را برای زندگی مطرح کردند: روش دیندارانه صحیح و روش غیردیندارانه همراه آزادگی.
جمله امام مشتمل بر سه بند است. جمله اول اینکه «ای پیروان ابی سفیان»، جمله دوم اینکه «حالا که دین ندارید و از معاد نمیترسید»، جمله سوم «در دنیای خودتان آزاده باشید». ما در این جملات اندکی تامل میکنیم. قبل از هر چیز باید توجه داشته باشیم امام(ع) با افرادی روبرو است که هرگز مدعی بیدینی نیستند و همه مدعی نهایت تدین و تعبد و تقید به ظواهر و بواطن دین هستند. پیشانی آنها از سجده پینه کرده است، تظاهر به دین دارند و به نام دین با حسین(ع) میجنگند. امام آنان را پیروان رسول الله(ص) نمیداند و پیرو ابی سفیان خطاب میکند و از این رهگذر آنها را بیدین خوانده است.
سوال این است چه رابطهای میان پیروی آل ابی سفیان و بیدینی آن جمعیت وجود دارد؟ چرا امام(ع) این جمعیت را بیدین خوانده است؟ مگر ابی سفیان که بودند و چه میگفتند که امام(ع) رهنمودهای آنان را بیدینی خوانده است؟ ناگفته برای شما روشن است که ابیسفیان از سران قریش بود که در فتح مکه با شمشیر مقابل رسول الله(ص) ایستاده بود ولی با شکست قریش به ظاهر مسلمان شد. پیامبر(ص) که بنا نداشت معیار را ایمان قلبی قرار دهد و بنا داشت به اسلام ظاهری اکتفا کند، به اسلام ظاهری ابوسفیان اعتنا کرد و او را به عنوان عضوی از اعضای جامعه مسلمین پذیرفت.
پیامبر(ص) میدانست ابی سفیان ابدا ایمان نیاورده ولی او را پذیرفت و از غنایم جنگی همانند دیگران به او سهم داد. ابی سفیان به آینده قدرت کاملا آشنا بود. نگاه او به حرکت پیامبر(ع) و تعالیم قرآن نگاه ابزار قدرت بود. او بر این باور بود پیامبر(ص) عرب را از چادرنشینی به تمدن و اقتدار رسانده و باید از این ابزار بهره برد. مطالبی که بعدها از زبان نوه ابی سفیان، یعنی یزید نسبت به انکار وحی و نبوت شنیده شد مطلب تازهای نبود بلکه دقیقا همان تفسیر و برداشتی بود که ابی سفیان در روزهای آغازین پذیرش اسلام نسبت به وحی و نبوت داشت. او معتقد بود هدف پیامبر(ص) حکومت و سلطنت است ولی برای موفقیت و رسیدن به این هدف از مفاهیمی مانند وحی، اتصال به عالم غیب و نزول قرآن استفاده کرده است.
مردمی که برای کشتن امام حسین(ع) به کربلا آمده بودند، دینداران بودند ولی دینی با چنین تعریف و تفسیری. معنای شیعه آل ابی سفیان این است. جمله دوم درست است به صورت جمله شرطیه است ولی شرطیه تثبیتی است یعنی امام حسین(ع) میخواهد بگوید دین با قرائت ابی سفیان نه تنها دین نیست بلکه آفتی برای بشریت است. میخواهد بگوید حالا که میخواهید با قرائت ابوسفیان دینداری کنید بهتر است دین نداشته باشید. دینی که کجاندیشانه تفسیرشود خطرش از بیدینی بیشتر است و این دین خطرناک و مهلک است و در قالب دین کشتار میکند. انسان را به درنده تبدیل میکند. امام(ع) میخواهد بگوید این دین با تفسیر ابوسفیانی شما را به درندگانی تبدیل کرده است که فقط کشتار میکنید. این دین را نداشته باشید بهتر است، به اجداد خودتان برگردید که دیندار نبودند ولی آزاده بودند.
در درون واژه «حریت» خصائل بسیاری است. قبل از اسلام افراد متصف به خصال انسانی بودند از جمله فتوت و بخشندگی و جوانمردی. حضرت حسین(ع) به لشکر مختلف که اقدام به عمل غیر انسانی کردند یعنی به زن و بچه او حمله کردند میفرمایند این عمل را به چه استنادی انجام میدهید؟ حتما با تفسیر ابی سفیانی از دین. در دین با قرائت ابی سفیان هر جنایتی به نام مصحلت انجام میگیرد. با قرائت ابی سفیان هر جنایتی مشروع تلقی میشود. امام(ع) التماس میکند میگوید این دین را کنار بگذارید و به آیین آزادگی برگردید. آزادگان در هنگام مرگ جوانمردانه میجنگند و به شهروندان تعرض نمیکنند. فرق بین دینداری کجاندیشانه با بیدینی همین است. بیدینان به داد مظلوم میرسند ولی دشمنان آن حضرت صدای مظلوم را با سنگ و تیر پاسخ دادند. این پیام این جمله از امام حسین(ع) است.
انتهای پیام