به گزارش ایکنا از اصفهان، کتاب «پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی» به کوشش مهدی محبتی در دو جلد از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وارد بازار نشر شده است. در جلد نخست، پوشش زنان از ایران باستان تا انقلاب مشروطه و در جلد دوم، پوشش زنان از انقلاب مشروطه تا امروز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. نویسنده در ابتدا بیان میکند که ادبیات، روح تاریخی ملت را در خود جاری میسازد و برجسته ساختن دغدغههایی که در هر اثر و مکان، به موضوع توجه جامعه تبدیل شده است، ما را در فهم تحولات تاریخی آن یاری میکند. از همین رو، به منظور تحقیق درباره پوشش زنان به سراغ ادبیات ادوار مختلف رفته است.
پس از توضیح کلیاتی درباره زن و پوشش، از قبیل معنا و قلمرو مفهومی و فرهنگ و ادب ایران در فصل نخست، نویسنده در فصل دوم، پوشش زنان در ایران باستان، از آغاز تا ظهور اسلام را واکاوی کرده و در فصل سوم، پوشش زن در ادبیات فارسی، از آغاز تا مشروطه را شرح داده است. بندهایی از این کتاب را با هم میخوانیم:
تقریباً در تمام منابع باقیمانده از ایران پیش از اسلام، طبقه بالای اجتماعی به تصویر کشیده شده است و متأسفانه هیچ سند معتبری در خصوص سبک پوشش توده مردم در دست نیست. در اندرزهای موبد موبدان آمده است که دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مردی هوشیار و دانا به عروسی ده. در واقع، میتوانیم چنین بگوییم که پوشش و حجاب برای زنان محترم یک امتیاز بوده است. در کیش آریایی، زنان محترم محجوب بودند. زنان محترم ایرانی برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز به ایجاد حدودی که آنها را از زنان عادی و طبقه چهارم امتیاز دهد، صورت خود را میپوشاندند و گیسوان خود را پنهان نگاه میداشتند. زنان عادی ظاهراً گیسوان خود را بلند نگاه نداشته و شاید علت این بوده که اغلب زنان طبقه نازله باید کار میکردند و درازی گیسوان مانع چابکی آنها میشده است.
نویسنده در بخش سوم فصل سوم با عنوان «پوشش زن در آثار ادبی؛ مفاهیم، مصادیق و نمونهها»، ابتدا هر یک از کلمات و مفاهیم بهکار رفته در اشعار را معنا کرده، کاربرد آن را توضیح داده و سپس به معرفی اشعار مرتبط با پوشش از شاعران مختلف پرداخته است که در ادامه، نمونههای بیان شده در ابیات فرخی، فردوسی، نظامی و عطار را با هم مرور میکنیم:
زنان در شعر فرخی با لباس های رنگارنگ توصیف شدهاند. فرخی در چند جای دیوان به کمربند و دامن در لباس بانوان اشاره کرده است. زنان در مراسم سوگواری، از لباسهایی با رنگ نیلی استفاده میکردند. عروسها در مراسم عروسیشان از رویبند استفاده میکردند که هماکنون در بعضی از نقاط موجود و رنگ آن همواره قرمز است.
زنان شاهنامه صورت خود را از مردان بیگانه نهان میکنند که نمونه آن را در داستان سیاوش میبینیم. سیاوش مدتها بعد از آمدن به نزد پدر، سودابه را بهطور اتفاقی میبیند که نشاندهنده آن است که زنان در مجالس حضور نمییافتند. زنان در عصر فردوسی، نوعی سرپوش داشتند که به جز آنکه تمام سر را میپوشاند، گاه پیشانی، چانه و دهان را نیز پنهان میکرد. البته نوع دیگری از پوشش نیز وجود داشت که چانهها و تقریباً تمام بدن را پنهان میکرده و اکثراً به رنگ سفید یا سبز و گاهی نیز قرمز یا مشکی بوده است. وقتی گرگین برای بیژن، پهلوان ایرانی که به منظور شکار گراز تا مرز توران سفر کرده است، از منیژه، دختر افراسیاب می گوید، در ستودن او از لفظ پوشیدهروی استفاده میکند. دو دختر گرشاسب، هما و بهآفرید که در دست ارجاسب اسیر شدهاند، شرح حال خود را برای برادرشان، اسفندیار بازگو میکنند و از این مینالند که آنان را با سر و روی برهنه در میان مردم کوچه و بازار به آبکشی کردن واداشتهاند.
مهمترین اثری که نظامی در آن، در دفاع از عفت سخن میگوید، خسرو و شیرین است. داوری و جانبداری غیرمستقیم نظامی از عفت زنانه شیرین، توصیه از زبان عمه وی برای حفظ عفت، انتقاد از لجامگسیختگی و شهوترانی خسرو و دفاع از پاکی عشق فرهاد، همه نشانگر اهمیت دادن نظامی به فضیلت عفت است. آنچه از داستانهای وی استنباط میشود، این است که زنان داستانهای او غالباً برقعپوش و پردهنشین هستند، ولی به دور از چشم اغیار، به بهترین تفریحات، مهمانیها و حتی ورزش و شکار بدون حجاب اهتمام میورزند و گاهی حتی در حضور مردان، با حجاب مرسوم زمانه، به معاشرت و فعالیتهای اجتماعی میپردازند.
نظامی در شرفنامه، به شخصیت زنی به نام نوشابه اشاره میکند؛ نوشابه را میتوان جزو آن دسته از زنان روایات نظامی دانست که شجاعت و عفاف را همراه با هم دارند. او زنی است که گرچه در پس پرده و حجاب قرار دارد، ولی همه روز پادشاهی و تدبیر ملک و سرزمین خویش را مدبرانه و هوشمندانه انجام میدهد. همینطور، وجود زنانی چون کنیزک چینی و وصف پیکار او در جنگ اسکندر با سپاه روس، حاکی از جایگاه زنان محجبه و پوشیده و ارزش و منزلت زن در آثار نظامی است.
در داستان اسکندر و زنان قفچاق، اسکندر برای آنکه زنان قفچاقی حجاب را بپذیرند، به زور متوسل نمیشود. حال، با روحیهای که از اسکندر سراغ داریم، پذیرفتن این عمل برای ما سخت مینماید. در واقع، حکیم نظامی بار دیگر در چهره مصلح اجتماعی حضور یافته است و این نکته را به تمام جوامع میگوید که با سختگیری نمیتوان امری را نهادینه کرد و خود این افراطها، عاملی برای انحرافات بعدی میشود.
جنسی که عطار برای فرشتگان ترسیم میکند، زن است. در داستانهای عطار، مخصوصاً در تذکرةالاولیا، در چند دوره، فرشتگان بهصورت زن و کنیزک بر عرفا ظاهر میشوند که در واقع، اهمیت مقام زن را نشان میدهد. عطار با نگرش مثبت خود، داستانها را به سمت زنان و به سود آنان به پایان میبرد. از روایتهای وی مشخص میشود که زنان با چادر در مجالس و کلاسهای درس و سخنرانی حاضر میشدند و از کلام عرفا و علما کسب فیض مینمودند؛ اگرچه عطار مینویسد که آنها بر بامها مینشستند و سعی میکردند که شناخته نشوند.
نویسنده در جلد دوم کتاب بیان کرده است که با اندکی تأمل و قدری تسامح میتوان گفت که تقریباً سرایش شعر بیحجاب در ادبیات مشروطه با ایرج میرزا، عشقی و عارف است که آغاز میشود. پس از این مطلب، به اشعاری که در مقابله با بیحجابی سروده شده، اشاره میکند و از عفافنامه امیری فیروزکوهی بهعنوان شاهد نام برده است. وی در ادامه نیز اشعار شاعران دیگر را بررسی میکند که نمونههایی از آن را در ادامه میخوانیم:
نسیم شمال غالباً با دیدی مثبت به شخصیت زن پرداخته است، لذت دنیا را به زن میداند و او را ضرورت زندگی، روشنی خانه و همدم مرد میشمارد. زنان را به رعایت حجاب فرامیخواند و تأکید میکند که این تعصب نسبت به عفاف زن، مانع آن نمیشود که دختران را به تحصیل و فراگیری علم و دانش دعوت نکند.
فروغ در اشعار خود اشاره مستقیم به حجاب ندارد، ولی آنجا که از «آن روزها»، روزهای گذشته بهیادماندنی سخن به میان میآورد، آن روزهای خوب، روزهای سالم سرشار، به صدای خشخش چادر مادربزرگ اشاره میکند. وی در مجموعه اشعار خود به مفاهیم اخلاقی والایی اشاره دارد. آنچه از اشعار فروغ برمیآید، این است که مفهوم حجاب، جدی محسوب نمیشود. فروغ در شعر، زنان را به تلاش برای احقاق حق خود فرامیخواند و از آنان میخواهد وارد عرصههای فعالیت شوند و خط بطلانی بر اندیشه ضعیفپنداری زن بکشند.
در آثار آل احمد، زنان با پوششی ساده حضور مییابند و آنها را در این داستانها، با چادر، بهخصوص چادرنماز میبینیم. زن با پوششی کاملاً متناسب با عرف جامعه همراه میشود، دخترهای جوان چارقد به سر دیده میشوند و کمتر زنی در داستانهای او بدون پوشش است.
زهرا آقایی
انتهای پیام