عدالت فراتر از شریعت در نظریه علامه حکیمی
کد خبر: 4069246
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۶
حجت‌الاسلام محمود شفیعی بیان کرد:

عدالت فراتر از شریعت در نظریه علامه حکیمی

استاد دانشگاه مفید درباره اندیشه علامه حکیمی گفت که او معتقد است حکومتی دینی است که در آن هیچ فقری برای هیچ انسان و قشر و مسلمان و غیر مسلمان وجود نداشته باشد. حکومت اسلامی، منهای فقر حکومت پاکان است.

محمود شفیعیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمود شفیعی، استاد دانشگاه مفید، 16 تیرماه در نشست علمی «اندیشه سیاسی در الحیات» گفت: اندیشه سیاسی را می‌توان به دو قسم واقع‌گرا و آرمان‌گرا تقسیم کرد، در نوع اول، اندیشمند تلاش می‌کند تا اندیشه را هماهنگ با واقعیات و تجارب بیرونی بشری مطرح کند و فراتر از آن حرکت نکند و اندیشه وی در همه جوامع قابل عمل باشد و انتزاعی نباشد ولی اندیشه آرمان‌گرا این طور است  که اندیشمند به ورای واقعیات حرکت می‌کند.

وی افزود: اندیشمند آرمان‌گرا قصد دارد شیوه درست حکمرانی را در سطح نظری و عملی از منابع مانند آیات و روایات و ... کشف کند و کاری به این ندارد که آیا این اندیشه قابل عمل در بیرون هست یا خیر؟ البته تجربه نشان داده اگر ما بخواهیم حکومت دینی داشته باشیم نمی‌توانیم آن را به صرف آرمان‌های غیر قابل عمل مطرح کنیم.

جامعه منهای فقر؛ جامعه اسلامی علامه حکیمی

شفیعی با بیان اینکه فکر سیاسی دینی فکری است که مبنای دینی دارد ولی باید به مرحله عمل هم در بیاید وگرنه تحقق بیرونی نمی‌تواند مصداقی از حکومت دینی باشد، اظهار کرد: مرحوم حکیمی در اندیشه جامع سیاسی خود، بحث منهای فقر را مطرح و کتاب مستقلی هم در این تدوین کرده است.

وی ادامه داد: او معتقد است حکومتی دینی است که در آن هیچ فقری برای هیچ انسان و قشر و مسلمان و غیرمسلمان وجود نداشته باشد. حکومت اسلامی، منهای فقر حکومت پاکان است. حاکم باید در حیطه مسائل معنوی و اخلاقی و انسانی پیشرو و رهبر باشد و قبل از اینکه حاکم سیاسی باشد الگوی عملی هم برای مردم باشد.    

استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: حکومت اسلامی حکومتی است که اسلام به معنای اعم آن و فراتر از احکام شرعی بلکه همه اصول دین و شیوه‌های زندگی مرضی الهی در روی زمین محقق می‌شود، وی دین را از جهت سیاسی و اجتماعی همانند عدالت می‌داند. دین، حقیقت عمیقی است که یک سر آن عالم بالا و سر دیگر جامعه کاملا عادلانه است که در همه حوزه‌های زندگی گسترش دارد.

شفیعی بیان کرد: ایشان حکومت معصوم و غیر معصوم یا مُسانخ را مطرح کرده است، مسانخ هم یعنی حکومتی که نزديكترين و شبيه‌ترين انواع حكومت‌ها به حكومت معصوم است و در دوره غیبت اتفاق می‌افتد. حکومتی بر مبنای آنچه قرآن و روایات فرموده‌اند. در این مدل، همانطور که معصوم عدالت را در بالاترین حد در جامعه تحقق بخشیده و آثار فقر و فلاکت را از بین برده و آرامش و امنیت ایجاد کرده است، حکومت مسانخ هم باید این طور باشد.

وی افزود: مرحوم حکیمی به عهدنامه مالک اشتر اشاره کرده و آورده است که این عهدنامه برای یک فردی غیر معصوم و انسان معمولی ارسال شده تا در ارتباط با مردم و جامعه پیاده کند و حکومت مسانخ هم باید چنین کاری انجام دهد. امروز اصول حکمرانی دینی در اختیار ما هست، بنابر این حکومت دینی در دوره غیبت شبیه حکومت معصوم است.

حکومت معصومان، مدنی بوده است

شفیعی تصریح کرد: ایشان حتی گام را فراتر گذاشته و می‌گوید حکومت معصوم با غیر معصوم فرقی ندارد، زیرا معصومین(ع) براساس عصمت حکمرانی نمی‌کردند، بلکه به عنوان انسان معمولی حاکمیت داشتند، البته انسانی که مقید بودند حکمرانی را براساس آموزه‌های دینی داشته باشند، گرچه پیامبرانی مانند سلیمان، داوود و طالوت و ... تصرفات فوق‌العاده و اخیار غیبی داشتند و متفاوت از دیگران هستند ولی مابقی انبیاء و امام علی(ع) بر مبنای مدنی حکومت کردند.

وی اضافه کرد: برخی معتقدند که ایشان حکومت ولایت فقیه را طرح کرده و بعد به مدل مسانخ رسیده، ولی به نظر بنده خیلی دقیق نیست، زیرا از 40 سال قبل هم حکومت مسانخ را مطرح کرده بود. وی آورده است، مراد من از فقیه، اسلام‌شناس کامل است نه فقیه اصطلاحی. همچنین بین حکومت مسلمانان و اسلامی تفاوت قائل است، آنچه امروز در دوره ما وجود دارد حکمت مسلمانان است زیرا زمانی جامعه اسلامی است که در آن فقر، ظلم و بی‌کفایتی و بی‌تدبیری و ... نباشد و بهترین‌ها و مؤمن‌ترین‌ها و متخصص‌ترین‌ها در رأس قدرت باشند.

شفیعی اظهار کرد: او ایده ولایت و امامت را طرح کرده و ولایت را فراتر از امامت می‌داند؛ ولایت تصرف تکوینی در عالم و آدم دارد، اما ولایت در معنای امامت، ریاست عامه بر دین و دنیاست. وقتی بحث ریاست را مطرح کرده هدف آن را برچیدن مظالم و طاغوتها و تحقق همه احکام الهی می‌داند.

استقلال اندیشگی مرحوم حکیمی در عین تاثیرپذیری اندک از مارکسیست

استاد دانشگاه مفید در پاسخ به این پرسش که از دهه 40 تا 60 به لحاظ نظری و عملی، رویکردهای چپ در ایران فعال بودند و برخی منتقدان ایشان بر این باور هستند که استاد حکیمی تحت تاثیر این اندیشه‌های چپ‌گرایانه بوده است، تصریح کرد: علامه حکیمی در زمانه‌ای زیسته است که قرن ایدئولوژی‌هاست و در کشور ما هم دو ایدئولوژی یعنی لیبرالیسم و مارکسیسم مطرح است که اندیشه مارکسیسم انقلابی و رادیکال بوده است. بنابر این این پرسش، پرسشی منطقی است که تفکرات مارکسیستی چقدر در اندیشمندان مسلمان ما اثرگذار بوده است؟

وی افزود: در پاسخ باید گفت که فکر، پدیده تاریخی است و الزامات تاریخی همیشه بر اندیشه اندیشمندان چه مسلمان و چه غیرمسلمان اثرگذار بوده و هست و مرحوم حکیمی هم از این امر مستثنی نیست. اما نکته اساسی این است که علامه حکیمی تلاش می‌کند تمام عناصر فکر سیاسی دینی را از متون دینی استخراج کند و با وجود شباهت‌هایی که در کلیت اندیشه وی با اندیشه‌های دیگر مانند مارکسیست هست، ولی صرف تقلید نیست و ابتکاراتی در اندیشه وی هست مثلا در بحث مدنیت سیاسی، عناصر بسیار برتر سیاسی وجود دارد که اصلا در اندیشه چپ‌‌گرایی و مارکسیستی وجود ندارد، مانند تاکید شدید ایشان بر بحث آزادی.

صلح‌طلبی در اندیشه علامه حکیمی

شفیعی بیان کرد: ایشان به انتقاد از حاکمان می‌پردازد و بر گردش آزاد اطلاعات تاکید دارد و در کنار تساوی به بحث صلح‌طلبی هم اشاره دارد که اصلا صلح‌طلبی که جنگ و تعارض را اصل می‌داند ربطی به مارکسیست ندارد، حقوق متقابل را مطرح کرده و به حکومت اصالت می‌دهد تا عدالت تحقق یابد ولی در اندیشه مارکسیسم حکومت اصالتی ندارد.  

وی در پاسخ به این پرسش که مرحوم حکیمی معیارهایی برای حکومت اسلامی طراحی کرده است، از جمله اینکه با شخص کاری ندارد و می‌گوید هر کسی مثلا عهدنامه مالک را مبنای حکمرانی خود قرار دهد، به تحقق حکومت اسلامی کمک می‌کند، آیا این تحلیل درست است؟ اضافه کرد: اشاره کاملا دقیق و درستی است. آثار علامه نشان می‌دهد ایشان تفاوت جدی با دیگر متفکران مذهبی در حوزه علمیه داشته است زیرا  او خرد زمانه خود را به درستی درک کرده بود.

حکمرانی مطلوب

شفیعی بیان کرد: در جهان جدید از نظر سیاسی، چگونگی حکمرانی جای آن سؤال بسیار بزرگی را که حاکم چه کسی باید باشد و چه شرایطی داشته باشد، گرفته است. ایشان روح سیاسی زمانه خود را به درستی درک کرده بود زیرا پرسش اساسی امروز این نیست که حاکم چه کسی است و چه ویژگی‌هایی دارد؟ بلکه پرسش اصلی این است که حکمرانی مطلوب چگونه باید باشد؟ ایشان به آیات و روایات زیادی دست یافته که در کتب دینی قبلی ما مورد غفلت قرار گرفته بود و در عین حال شیوه حکمرانی را توضیح داده است.

استاد دانشگاه مفید اضافه کرد: مثلا به نهج‎‌البلاغه رجوع و حقوق متقابل را مطرح کرده است و صد ویژگی در  مورد حکومت دینی بیان کرده که نیمی از آن در مورد اقسام مختلف حقوق مردم اعم از آموزشی، قضایی و ... و از جمله مهمترین آن یعنی عدالت است؛ مباحث ایشان درباره عدالت با بحث‌های جان رولز در نظریه عدالت مطرح کرده کاملاً قابل مقایسه است و نکات ارزشمندی دارد. اینکه عدالت زمانی محقق می‌شود که قشر محرومی در جامعه وجود نداشته باشد.

شفیعی تصریح کرد: اشاره ایشان به حکومت امام علی(ع) و اینکه در دوران ایشان در کوفه، هیچکسی بدون شغل، نان و مسکن و همسر نبود، مصداقی از عدالت و شیوه حکمرانی عادلانه در نظریه مرحوم حکیمی است.

عدالت فراتر از شریعت در نظریه علامه حکیمی

وی در پاسخ به این پرسش که افرادی که بر مقوله چه کسی باید حکومت کند تاکید دارند، ولایت را بر عدالت ترجیح می‌دهند و اینکه مرحوم حکیمی چون به جای فقه به قرآن و نهج‌البلاغه مراجعه کرد، عدالت را مرجح دانسته است، آیا این تحلیل درست است؟ افزود: در فقه عمدتا عدالت شخص مطرح است و عدالت اجتماعی وجود ندارد.

شفیعی ادامه داد: آصف بیات، اندیشمند سیاسی ایرانی‌الاصل در مقایسه مبارزات اسلام‌گرایان و متالهان مسیحی مطرح کرده و گفته دغدغه اسلام‌گرایان چون بر مبنای ظاهر شریعت بود صرفا در حد عدالت در ظواهر باقی ماند ولی متالهان مسیحی معتقد بودند برای قرب الهی باید ظلم و بی‌عدالتی و فقر و ... برچیده شود و نجات باید در دنیا رخ دهد. عدالت در نظریه علامه حکیمی فراتر از بحث شریعت است و به نظرم این آورده بزرگی برای ما هست.

وی تاکید کرد: براین اساس، دیگر نباید وظیفه و نتیجه را در برابر هم قرار دهیم و تکلیف‌گرایی و نتیجه‌گرایی هر کدام در جای خود زیرا ما باید نتیجه هم بگیریم و بتوانیم جامعه را تغییر دهیم. مادامی که فقر و ظلم در جامعه وجود داشته باشد، اصلاح ظاهر شریعت منتج به نتیجه مد نظر اسلام نخواهد شد و علامه حکیمی بر این مسئله تاکید دارد.

مسئولیت ائمه(ع) بازکردن زنجیر از دست و پای بشر است

شفیعی افزود: ایشان بحث حقوق بشر را مطرح کرده و معتقد است مسئولیت ائمه(ع) مخصوص شیعه و مسلمین نبود، بلکه آنها قصد داشتند همه زنجیرها را از دست و پای بشر باز کنند. ایشان به نهج‌البلاغه و فرمایش امام اشاره دارد که حاکم باید سراسر وجودش عشق به تک تک مردمانی باشد که شما حاکم آنها هستید و به گونه‌ای حکمرانی کنید که هم مؤمن و هم حتی کافر بتوانند به نیازهای خود دست یابند. 

انتهای پیام
captcha