یک سوزن به جوانان؛ یک جوالدوز به فرهنگ غلط ازدواج
کد خبر: 4067744
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۰
یادداشت

یک سوزن به جوانان؛ یک جوالدوز به فرهنگ غلط ازدواج

کافی است کلمه داماد یا عروس از زبانتان خارج شود؛ اولین اتفاقی که می‌افتد چند برابر شدن قیمت‌های هر چیز ممکنی است که مربوط و یا حتی نامربوط به عروسی است و این فرهنگی است که باید اصلاح شود.

جمعه/ یک جوالدوز به فرهنگ ازدواج ایران

به گزارش ایکنا، به آرایشگاه بروید و بگویید داماد هستید و می‌خواهید موهایتان را کوتاه کنید، فقط کوتاه کردن و نه هیچ کار دیگری؛ رد خور ندارد چندین برابر قیمت معمول از شما پول خواهند گرفت.

همین اتفاق در گل فروشی رخ می‌دهد. کافیست گل فروش (بیشتر آنها اگر نگوییم همه آنها) بفهمد که گل را برای خواستگاری می‌خواهید؛ قیمت گل به ناگاه چند برابر می‌شود، قیمت کت و شلوار، شستن ماشین و هر چیز دیگری.  اصولاً داماد و عروس باید انعام هم بدهند. به هر کسی که ماشین عروس را شسته، خشک کرده، گل زده و یا حتی به هر نحوی در روند برپایی عروسی نقش داشته مثلاً شکلات روی سر عروس و داماد ریخته یا یک لیوان شربت دست آنها داده است.

همین فرهنگ اشتباه از لحظه خواستگاری تا لحظه ورود عروس و داماد به خانه خودشان ادامه دارد و هر کسی در تلاش برای گرفتن پول بیشتر از صاحبان عروسی است؛ حتی به قیمت بستن راه ماشین عروس و گرفتن انعام برای باز کردن راه؛ اما چرا؟ مگر نه اینکه باید از عروس و داماد جوان آن هم در شرایط اقتصادی کنونی حمایت کرد؟

گرفتن پول بیشتر به بهانه عروس یا داماد بودن، نه تنها اخلاقی نیست بلکه با سیره حضرت رسول(ص) نیز مغایرت دارد. زمانی که حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) می‌خواستند با هم ازدواج کنند، اصحاب و یاران پیامبر(ص) جمع شدند و برای برپایی این عروسی کمک کردن؛ الگویی که باید در جامعه ما نیز نهادینه شود.

مراسم عروسى دختر پیامبر اکرم(ص) در کمال سادگى و بى‌آلایشى برگزار شد. یک ماه از عقد پیمان زناشویى مى‌گذشت که زنان رسول خدا(ص) به حضرت على(ع) گفتند: چرا همسرت را به خانه خویش نمی‌برى؟ حضرت على(ع) در پاسخ آنان آمادگى خود را اعلام کرد. ام ایمن محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: اگر خدیجه زنده بود دیدگان او از مراسم عروسى دخترش فاطمه روشن مى‌شد!

پیامبر(ص) وقتى نام خدیجه را شنید چشمان مبارکش از اشک پر شد و گفت: او مرا هنگامى که همه تکذیب کردند، تصدیق کرد و در پیشبرد دین خدا یاریم داد و با اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند![بحار، ج‌43، ص 130]

ام ایمن افزود: دیدگان همه را با اعزام فاطمه(س) به خانه شوهر روشن کنید. رسول اکرم(ص) دستور داد که یکى از حجره‌ها را براى زفاف آماده سازند و زهرا(س) را براى این شب آرایش کنند.[بحار، ج‌43، ص 59]

جمعه/ یک جوالدوز به فرهنگ ازدواج ایران

جهیزیه

علی(ع) به دستور پیامبر(ص) سپر خود را که حطیمیه[حطیمیه، نام قبیله حطیمیه بن محارب است که زره‌های خوبی می‌ساختند] نامیده می‌شد و هدیه پیامبر(ص) از غنیمت‌های غزوه بدر بود، به 400 یا 480 یا 500 درهم فروخت. بنابر قولی، عثمان زره را خرید، ولی بعد به علی(ع) پس داد.[بحار، ج 43، ص 130] علی(ع) پول را نزد پیامبر(ص) آورد. ایشان نیز پول را سه بخش کرد؛ بخشی برای خریدن جهیزیه، بخشی برای خریدن عطر و بوی خوش شب عروسی و بخش دیگر برای غذای ولیمه عروسی. آن گاه پول غذا را نزد ام سلمه به امانت نهاد.

پیامبر(ص) پول جهیزیه را به ابوبکر داد تا همراه سلمان و بلال، آنچه را شایسته است، برای دخترش بخرند. آنان به بازار رفتند و جهیزیه‌ای بسیار مختصر، ولی با برکت برای این تازه عروس و داماد خریدند. این وسایل عبارت بود از: روسری بزرگ، یک قواره پیراهن، یک تخت که با چوب و برگ خرما ساخته شده بود، 4 عدد بالش از پوست گوسفند که از گیاه خوش بوی اذخر پر شده بود، یک پرده پشمی، یک قطعه حصیر، یک مشک چرمی، یک عدد آسیاب کوچک دستی، یک تشت مسی، یک ظرف برای دوشیدن شیر و یک سبوی گلی سبز رنگ.[زندگانی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: ص 52-53]

البته در برخی منابع[ناسخ التواریخ: ج 3، ص 54] مقنعه، 2 بازوبند، آرد، 2 کوزه و در برخی دیگر[فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 180] عبای خیبری، ریسمانی که از پوست خرما بافته شده، سفره پوستی و فرشی بافت مصر را که لابه‌لای آن از پشم بود، به شمار جهیزیه حضرت فاطمه(س) افزوده‌اند.

هنگامی که جهیزیه حضرت فاطمه(س) را نزد پیامبر(ص) بردند، حضرت بر آن وسایل دست کشید و فرمود: بارک الله لاهل البیت؛ خداوند بر شما اهل بیت(ع) مبارک گرداند.[الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 41] بنابر گفته آیت الله مکارم شیرازی، پیامبر(ص) گریست. آن گاه سر به آسمان برداشت و فرمود: خداوندا! بر خانواده‌ای که مهم‌ترین ظروف آن ظرفی سفالین است، مبارک گردان.[زندگانی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها: ص 53]

آراستن خانه

امام علی(ع) به پیامبر(ص) فرمود که من جز خانه حارث بن نعمان جای دیگری سراغ ندارم. پیامبر(ص) پذیرفت. حارث نیز خانه‌اش را به علی(ع) و فاطمه داد.[ البته این خانه‌ نخستین ایشان است که بعدها، پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را در کنار خود، سکونت داد. فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 187] نخستین کار، آماده ساختن و پاکیزگی حجله عروس بود. برای این کار، علی(ع) وسایلی را خرید که عبارت بود از: یک چوب برای آویزان کردن لباس یا مشک آب، یک متکا، یک مشک آب و یک غربال آرد. بدین ترتیب، خانه علی(ع) برای گام نهادن فاطمه زهرا(س) آماده گشت!

شام عروسی

ام سلمه، بخشی از پول فروش زره را به علی(ع) داد تا با آن، ولیمه و مهمانی عروسی را بر پا کند. پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: ما نان و گوشت داریم. تو نیز خرما، روغن و کشک را فراهم کن.[ناسخ التواریخ، ج 3، ص 187] سعد برای کمک به ولیمه عروسی، یک گوسفند آورد. برخی دیگر از اصحاب نیز به اندازه توانایی خود، کمک کردند.[بانوی اسلام، ص 84] غذای ولیمه آماده شد؛ نان، خرما، روغن، گوشت پخته و کشک.

پیامبر(ص) به علی(ع) دستور داد که مردم را برای ولیمه دعوت کند. علی(ع) به مسجد رفت؛ ولی مسجد از مسلمانان مهاجر و انصار پر بود. او نمی‌خواست برخی را دعوت کند و برخی دیگر را دعوت نکند. بنابراین، بر بلندی ایستاد و صدا زد: اجیبوا الی ولیمة فاطمة بنت محمد؛ به ولیمه فاطمه دختر محمد(ص) بیایید.

مسلمانان گروه گروه راه خانه پیامبر صلی الله علیه و آله را در پیش گرفتند. غذا اندک بود و به همه نمی‌رسید! پیامبر(ص) دست مبارک خود را بر غذا نهاد و دعا کرد. به برکت دعای پیامبر(ص) همگی از آن غذا خوردند و سیر شدند، غذا نیز کم نیامد![فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 190]

علی(ع) و پیامبر(ص) برای بهتر شدن عروسی، هرگونه تدبیری را اندیشیده بودند. جابر می‌گوید: ما در عروسی علی(ع) و فاطمه(س) حاضر بودیم و هیچ مجلس عروسی را بهتر از آن ندیدیم.[فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها من المهد الی اللحد: ص 190-191]

همراهی عروس تا خانه داماد

سپس پیامبر(ص)، فاطمه(ع) را طلبید. فاطمه(س) در حالی که عرق شرم و حیا بر جبینش نشسته بود، نزد پیامبر(ص) آمد؛ ولی پاهایش در راه رفتن می‌لغزید. پیامبر(ص) فرمود: خداوند در دنیا و آخرت، لغزش را از تو بگرداند.[ناسخ التواریخ، ج 3، ص 60]

پس او را در آغوش گرفت و بر استری و به روایتی بر شهبا سوار کرد.[بحارالانوار، ج 43، ص 115] رسول خدا(ص) پیشاپیش جمعیت گام می‌سپرد و مردان بنی هاشم نیز پشت مرکب فاطمه(س) راه می‌رفتند. در روایت است که جبرئیل در سمت راست، میکائیل در سمت چپ و 7000 ملک در پشت سر حضرت فاطمه(س) بودند که تا طلوع فجر، خداوند را تسبیح و تقدیس می‌کردند![کشف الغمه، ص 353، فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها، علی علیه‌السلام محمد علی علیه‌السلام دخیل، ص 54]

دختران عبدالمطلب و بنی هاشم و زنان مهاجر و انصار و در پیشاپیش آنان، زنان پیامبر(ص) عروس نور را در این راه همراهی می‌کردند. ام سلمه، عایشه، حفصه و معاذه برای این عروس و داماد شعر می‌خواندند. دیگران نیز اول بیت هر شعری را تکرار می‌کردند و تکبیر می‌گفتند. بدین ترتیب کاروان عروس با شور و شوق مردم، وارد خانه علی(ع) شد.

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
رها
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۴/۱۲ - ۱۰:۴۷
1
0
حرف حق والله
captcha