دیگردوستی مؤثر؛ تحولی جدید در فلسفه اخلاق
کد خبر: 4066374
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۹

دیگردوستی مؤثر؛ تحولی جدید در فلسفه اخلاق

یک نویسنده و پژوهشگر اخلاق گفت: فیلسوفان اخلاق تا نیمه دوم قرن 20 معتقد بودند که اگر کسی بخواهد دیگردوست باشد، باید کاری را انجام دهد که از لحاظ اخلاقی درست است. در نیمه دوم این قرن، برخی از فیلسوفان اخلاق به این نکته توجه کردند که برای دیگردوست بودن، فقط کافی نیست کاری به لحاظ اخلاقی درست باشد، بلکه به لحاظ اخلاقی باید درست‌ترین کار محسوب شود. دیگردوستی در طول تاریخ فلسفه اخلاق همیشه محل تأکید بوده، ولی دیگردوستی مؤثر با این تعبیر، نشان‌دهنده تحولی جدید در فلسفه اخلاق است.

مصطفی ملکیان، نویسنده و پژوهشگر فلسفه و اخلاقبه گزارش ایکنا از اصفهان، مصطفی ملکیان، نویسنده و پژوهشگر فلسفه، اخلاق و روانشناسی در همایشی که مدرسه اقتصاد روز گذشته، سوم تیرماه به منظور معرفی و تبیین کتاب «دیگردوستی مؤثر» اثر پیتر سینگر، استاد دانشگاه پرینستون در سالن همایش‌های سیتی سنتر اصفهان برگزار کرد، به بیان ویژگی‌های زندگی آرمانی و درخور انسان پرداخت و گفت: این زندگی اولاً باید خوب باشد، به معنای اخلاقی بودن و ثانیاً باید خوش باشد. خوب بودن زندگی آرمانی به این است که تا حد امکان، اخلاقی زندگی کنیم، اگر تا جایی که توان داریم، به اخلاقی زندگی کردن ملتزم باشیم، در این صورت، زندگی دارای ویژگی خوب بودن است.

وی با بیان اینکه زندگی آرمانی علاوه بر خوبی باید خوشی هم داشته باشد، افزود: خوشی در معنای ساده، یعنی تا حد ممکن، درد و رنج کمتری عاید انسان شود. اینکه آیا خوبی و خوشی روی هم یک زندگی آرمانی را می‌سازند یا عنصر سومی نیز باید وجود داشته باشد، محل بحث فیلسوفان اخلاق است. برخی گفته‌اند زندگی کامل علاوه بر خوبی و خوشی، باید ارزشمند هم باشد، یعنی دارای ارزش افزوده باشد و وقتی انسان از دنیا می‌رود، خلأیی در زندگی هم‌نوعانش احساس شود.

این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: برای زندگی خوب و اخلاقی، به تعداد ساحت‌هایی که شخصیت و منش افراد را می‌سازد، شعبه وجود دارد. شخصیت و منش هر کدام از ما پنج قسمت است که برای هر قسمت آن، اخلاق خاصی وجود دارد. یک بخش، عقیدتی و معرفتی است، یعنی باور آوردن‌ها و باور نیاوردن‌ها، یقین‌ کردن‌ها و شک‌کردن‌ها. بخش دوم، احساسی، عاطفی و هیجانی است. یعنی جایی که عشق و نفرت می‌ورزیم، خوشی و امید داریم و... . بخش سوم، ارادی است و اهداف، آرمان‌ها و آرزوها را دربر می‌گیرد. بخش چهارم، گفتارها و بخش پنجم نیز کردارهای ما را شامل می‌شود. بنابراین، خوبی زندگی یعنی اخلاقی بودن آن به هر پنج بخش تسری و تعمیم پیدا می‌کند. مثلاً، باید اخلاق باور داشته باشیم و برای باور آوردن‌های خود یک‌سری اصول و قواعد را رعایت کنیم.

وی مفهوم دیگردوستی مؤثر را ناظر بر اخلاق گفتار و کردار دانست و ادامه داد: دیگردوستی مؤثر این است که اگر من می‌خواهم نشان دهم دیگری را واقعاً دوست دارم، باید چه گفتار و کرداری با او داشته باشم. اگر دیگردوستی مؤثر در من راسخ باشد، شما یک‌سری گفتارها و کردارها را در من نمی‌بینید و یک‌سری گفتارها و کردارهای خاص را در من مشاهده می‌کنید. اینجاست که دیگردوستی مؤثر محل بحث قرار می‌گیرد.

درست‌ترین کار، اثرگذارترین کار ممکن است

ملکیان بیان کرد: فیلسوفان اخلاق تا نیمه دوم قرن 20 معتقد بودند که اگر کسی بخواهد دیگردوست باشد، باید کاری را انجام دهد که از لحاظ اخلاقی درست است. در نیمه دوم این قرن، برخی از فیلسوفان اخلاق و در رأس آنها، پیتر سینگر، فیلسوف اخلاق استرالیایی آمریکایی به این نکته توجه کردند که برای دیگردوست بودن، فقط کافی نیست کاری به لحاظ اخلاقی درست باشد، بلکه به لحاظ اخلاقی باید درست‌ترین کار محسوب شود. در میان گزینه‌های مختلف، باید درست‌ترین آنها را انتخاب کرد و صرف اینکه کار درستی انجام دهیم، برای دیگردوستی کافی نیست. ممکن است در یک مختصات مکانی و زمانی خاص، چندین کار درست پیش روی ما قرار داشته باشد، ولی برای اینکه نشان دهیم واقعاً دیگردوست هستیم، باید درست‌ترین کار را انتخاب کنیم. دیگردوستی می‌گوید کار درست را انجام دهید، ولی دیگردوستی مؤثر می‌گوید درست‌ترین کار را انجام دهید. دیگردوستی در طول تاریخ فلسفه اخلاق همیشه محل تأکید بوده، ولی دیگردوستی مؤثر با این تعبیر، نشان‌دهنده تحولی جدید در فلسفه اخلاق است.

وی با بیان اینکه درست‌ترین کار، اثرگذارترین کار ممکن است، گفت: ما باید در میان کارهای خوب، آن کاری را که تأثیرش از همه بیشتر است، انجام دهیم. مثلاً، فرض کنید بهترین لباس خود را برای یک مجلس عروسی پوشیده‌اید و در حال رفتن به آن مراسم هستید، ولی در راه کسی را می‌بینید که در برکه یا دریاچه‌ای در حال غرق شدن است و هیچ کس جز شما نیز شاهد این صحنه نیست. اگر بخواهید او را نجات دهید، به خودتان ضرر می‌زنید، چون لباستان از بین می‌رود، ولی اگر برای اینکه به خودتان ضرر نزنید، از آنجا رد شوید و آن فرد غرق شود، آیا وجدانتان ساکت می‌ماند و شما را عذاب نمی‌دهد؟ به نظر می‌رسد شهوداً عذاب وجدان پیدا می‌کنید.

این نویسنده و پژوهشگر اخلاق افزود: درست است که با نجات آن غریق، به خودمان آسیب زده‌ایم، ولی یک انسان را نجات داده‌ایم و ارزش جان یک انسان از ضرری که به ما وارد شده، بیشتر است. بنابراین، نمی‌توانیم از کنار این حادثه به‌دلیل اینکه به ما آسیب می‌رساند، گذر کنیم. ظاهراً همه ما این مثال را تصدیق می‌کنیم. در گام بعدی به ما گفته می‌شود که با پول لباس خود می‌توانید جان 20 آفریقایی را نجات دهید، ولی این کار را انجام نمی‌دهیم. چگونه است که جان یک انسان را به پول لباس خود ترجیح دادید و اگر این کار را انجام نمی‌دادید، عذاب می‌کشیدید، ولی اکنون که می‌توانید با همان پول، 20 آفریقایی را از مرگ نجات دهید و این کار را نمی‌کنید، عذاب وجدان نمی‌گیرید؟

وی ادامه داد: کسانی که در خصوص مفهوم دیگردوستی مؤثر کار می‌کنند، تمام پاسخ‌هایی را که به ذهن‌تان می‌آید، مردود می‌دانند. مثلاً، ممکن است بگویید در آن منظره، فقط یک نفر می‌دید که شخصی در حال غرق شدن است، ولی اینجا علاوه بر ما، هفت میلیارد انسان دیگر نیز می‌بینند که افرادی به‌دلیل گرسنگی دارند می‌میرند. مثل اینکه آنجا تقصیر فقط متوجه ماست، ولی در این مورد، تقصیر متوجه تمام افرادی می‌شود که از آن اطلاع دارند. یعنی وقتی تعداد ناظران از یکی بیشتر می‌شود، انسان عذاب وجدان کمتری دارد، ولی اگر تنها ناظر خودش باشد، عذابش بیشتر می‌شود، ولی این استدلال و ادله‌های دیگر، ضعیف است و فیلسوفان اخلاق همه آنها را رد کرده‌اند.

دیگردوستی و مسئولیت جهانی

ملکیان تصریح کرد: دیگردوستی مؤثر می‌گوید ما برای هر چیزی که در هر جای جهان رخ می‌دهد، مسئولیم. این نکته‌ای است که دیگردوستان از آلبر کامو آموخته‌اند. او می‌گفت «هر کس در هر جای جهان رنج ببرد، من رنج می‌برم»، نظیر همان جمله‌ای که از ابوالقاسم خرقانی نقل شده است: «از کنار دیوارهای چین تا پشت دروازه‌های آندلس، هر خاری در پای مسافری برود، آن خار در دل من رفته است»؛ این تلقی، دیگردوستی را به دیگردوستی مؤثر تبدیل می‌کند.

وی به بیان اصول دیگردوستی مؤثر پرداخت و اظهار کرد: برخلاف آنچه در اخلاق قدیم گفته می‌شد، در دایره و محدوده اخلاق، هر چه می‌توانید، ثروت کسب کنید. یعنی با رعایت همه قواعد اخلاق، هر چه می‌توانید، ثروت جمع کنید. نکته دوم اینکه، از آن ثروت برای خودتان در حد ضروریات بهره ببرید، به طرف زندگی مرفه و به طریق اولی، زندگی تجملانه و به طریق اولی‌تر، زندگی اشرافی نروید. نکته سوم اینکه، بقیه ثروتتان را به کسانی که قدرت کسب ثروت ندارند، ببخشید و چه بسیار افرادی که قصد هیچ گونه تنبلی و سوءاستفاده ندارند، ولی کار پیدا نمی‌کنند، چون به‌دلیل سیاست‌هایی که بیشتر نظام‌های سیاسی در جهان سوم اعمال می‌کنند، این افراد امکان کار کردن ندارند، در حالی که اصلاً تنبل نیستند.

ترجیح نیازها بر خواسته‌ها

این نویسنده و پژوهشگر اضافه کرد: ثروت شما باید به‌گونه‌ای بخشیده شود که فقرا از سود آن بتوانند زندگی‌شان را اداره کنند، وگرنه روز به روز از بنیه مالی جهان کاسته خواهد شد. بنابراین، ثروت خود را در راه‌هایی به کار بیندازید که هم برای کسانی که توان پیدا کردن کار ندارند، شغل ایجاد کند و هم با افزایش سود آن بتوان فعالیت‌های بیشتری انجام داد. اصل پنجم این است که در میان آنچه فقرا از شما می‌خواهند، به نیازهایشان توجه کنید، نه خواسته‌هایشان. من اگر واقعاً دوستدار شما باشم و روزی ببینم چیزی که به آن نیاز دارید و چیزی که می‌خواهید، با هم متفاوتند، کدام مورد را باید بر دیگری ترجیح دهم؟ اگر بچه شما به خوردن یک داروی تلخ نیاز دارد، ولی می‌خواهد بستنی شیرین بخورد و به عبارتی، خواسته‌اش با نیازش متفاوت باشد، شما به‌عنوان پدر یا مادری که عشقی ذاتی به فرزندتان دارید، داروی تلخ را به او می‌دهید یا بستنی شیرین را؟ در این شرایط باید نیاز را بر خواسته ترجیح داد.

وی تأکید کرد: در دیگردوستی مؤثر، مؤلفه پنجم این است که ببینیم انسان به چه چیزهایی نیاز دارد. تا زمانی که خواسته و نیازش یکی باشد، آنها را تأمین می‌کنیم، ولی هنگامی که این دو با هم تعارض پیدا کردند، باید نیاز را بر خواسته ترجیح داد. این کار متخصصان یعنی روانشناسان، فیلسوفان، جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان است که بگویند انسان به چه چیزی نیاز دارد تا ما ثروتمان را در آن راه خرج کنیم.

ملکیان درباره دلیل اقبال به دیگردوستی مؤثر، گفت: شاخه‌ای از جامعه‌شناسی که در قرن اخیر بسیار رشد کرد، جامعه‌شناسی آینده است که معمولاً به آن، آینده‌شناسی گفته می‌شود. یکی از آخرین دستاوردهای آینده‌شناسان این است که کره زمین به یک کشتی تبدیل شده و همه ما ساکنان این کشتی هستیم. اگر این کشتی به ساحل برسد، همه ما به مقصد می‌رسیم و اگر در طول راه با مشکلی مواجه شود و آسیبی ببیند، هیچکس به مقصد نمی‌رسد. تا این اواخر فکر می‌کردیم بعضی از ما قایق‌های یدک داریم که اگر کشتی به سمت غرق‌ شدن رفت، می‌توانیم با آن قایق‌ها خودمان را نجات دهیم. یعنی فکر می‌کردیم چون بعضی از ما ثروتمندتر، مشهورتر و قدرتمندتر هستیم، قایق یدک داریم و می‌توانیم در مواقع بحران، خودمان را نجات دهیم.

وی تصریح کرد: آینده‌شناسی یا به تعبیری جامعه‌شناسی آینده نشان داد که دیگر مطلقاً قایق یدکی وجود ندارد و اگر این کشتی غرق شد، کسی نمی‌تواند به تنهایی خودش را نجات دهد. نمونه جزئی این اتفاق را در پدیده کرونا شاهد بودیم که شخصی مثل رئیس‌جمهور آمریکا با وجود قدرت سیاسی‌اش، تفاوتی با مردم دیگر نداشت. بنابراین، اگر دیگردوستی به حد دیگردوستی مؤثر نرسد، باز هم ممکن است به کشتی ما عیب و نقصی وارد شود و همه ما غرق شویم.

انتهای پیام
captcha