در فرهنگ کهن ایران، آیینهای متعددی در مناسبتهای مختلف برگزار میشد که بخش بسیاری از آنها امروز رنگ باخته و از میان رفته است. تلاش برای احیای این آیینها، خدمتی است به فرهنگ و هویت ایرانی و جلوگیری از نفوذ آیینهای وارداتی که در تضاد آشکار با ارزشها و باورهای جامعه قرار دارد؛ بهویژه اینکه آیینهای کهن با ورود اسلام به ایران، رنگ و بوی دینی به خود گرفت و با آموزههای اسلامی نیز آمیخته شد. از جمله این آیینها، میتوان به سنت نوروزخوانی اشاره کرد که در سالهای اخیر، تلاشهایی برای احیای آن انجام شده است و میتواند نویدبخش احیای دیگر آیینهای سنتی نیز باشد.
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران در گفتوگو با خبرنگار ایکنای اصفهان، درباره پیشینه نوروزخوانی و سیر تغییر آن در طول تاریخ، اظهار کرد: آنچه امروز بهعنوان نوروزخوانی میشناسیم، آیینی است که در درازای تاریخ ایران در زمانهای مختلف با شکلهای گوناگون وجود داشته، ولی به این صورت نبوده و آرام آرام به این شکل تبدیل شده است. پیش از اینکه تقویمهای جدید مثل تقویم جلالی پدید بیاید، تاریخ سال نو را از تابستان حساب میکردند، یعنی سال نو در تابستان وارد میشد و به همین سبب، آیینهایی مثل بارانخواهی و کوسهگردی که به آیینهای باستانی مربوط میشود، در آغاز سالی به اجرا درمیآمده که از تابستان شروع میشده است. بعداً که جایگاه ابتدای سال به بهار(اول برج حَمَل یا فروردین) منتقل شد، این آیینها جابهجا و مخصوص نوروز میشوند. آن زمان، این آیینها برای ابتدای سال بود و با جابهجایی نیز برای آغاز سال اجرا و به آیین بهاری تبدیل شد.
وی افزود: درباره آنچه نوروزخوانی گفته میشود، باید گفت در گذشته، ایرانیها نوروز را در دو زمان مختلف برگزار میکردند که با نام نوروز بزرگ و نوروز کوچک انجام میشد. نوروز بزرگ، 15روز و مربوط به دیدار شاه با مردم بود که از تمام نقاط ایران میآمدند، در بارگاه حکومتی بار عام داده میشد و مردم شکایتهای خود از مأموران دولتی یا کسانی را که به آنها ظلم کرده بودند، بیان میکردند و همانجا با حضور شاه و وزرا مراتب بررسی و حق به حقدار داده میشد. نوروز کوچک، دیدار شاه با خانواده و درباریان خود بود و افراد دیگری حق ورود نداشتند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران اضافه کرد: ابتدای روز اول که قرار بود نوروز بزرگ آغاز شود، چنانکه جاحظ در کتاب التاج میگوید، مغان زرتشتی در حضور پادشاه آفرینخوانی میکردند که نوعی ستایش کردن بود و در دوره اسلامی به مداحی تبدیل شد. آفرینخوانی به این شکل بود که مغها به حضور پادشاه میآمدند و نیاکان او را آفرین میخواندند. در آیین زرتشتی، برای سه روز، هفت روز، 10 روز، چله و سال، آفرینخوانی انجام میشد و اکنون نیز انجام میشود، ولی آفرین نوروز را در روز آغاز نوروز برای پادشاه میخواندند و برای مثال، خطاب به وی میگفتند: آفرین بر نیاکانت که تو را پرورش دادند و تو از آنها به وجود آمدی. در واقع، برای افرادی که در طول سال از دنیا رفته بودند، آفرین میخواندند و نوعی یادکرد آوازگونه همراه با نیایش و ستایش خداوند برای پادشاه انجام میدادند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه آفرینخوانی انجام میشد، مغها میرفتند و مردم کار خود با پادشاه را آغاز میکردند، چون اصولاً نوروز زمان عدالتگستری برای ایرانیان بود و طبق آنچه فردوسی در شاهنامه آورده و نوروز را به جمشید نسبت میدهد، وقتی جمشید به قدرت میرسد و روی کار میآید، از پیران پرسوجو میکند که در گذشته چه میکردند و آنها در پاسخ میگویند که شاه با هیئتی از بزرگان مشورت میکرد و عدالتگستری انجام میداد. جمشید میگوید چه خوب است که این آیین را دوباره برپا کنیم و روزی را که آیین دادگستری مجدداً با شکل جدیدی برپا شد، نوروز جمشیدی میخوانند. در واقع نوروز، روز عدالتگستری در جهان محسوب میشود و به همین دلیل آفرینخوانی انجام میشد.
جاوید به تغییر در سنت نوروزخوانی با ورود اسلام به ایران اشاره کرد و گفت: پس از اسلام، جوامعی که در ایران به لحاظ اقتصادی از سایرین مهمتر محسوب میشدند، جامعه کشاورزی و شبانی بودند. اینها بهدلیل نوع زندگی و معیشت خود همواره با طبیعت ارتباط داشتند. نزدیک نوروز که میشد، شبانان به کوه میرفتند و گلهای بهاری را که میدیدند با خودشان میآوردند و مژده آمدن بهار و نوروز را میدادند. این کار کمکم به خواندن نوعی ترانههای خاص درباره بهار و نوروز تبدیل میشود. در دوره اسلامی، نوروزخوانی یا همین بشارت نوروز با باورهای اسلامی نیز آمیخته شد؛ مثل اینکه نوروز را روز هبوط آدم، به گل نشستن کشتی نوح، زاده شدن و عروج مسیح و غدیرخم میدانند. در زمان حاضر نیز عید پاک در فاصله نوروز برگزار میشود و ششم فروردین، زادروز زرتشت به شمار میرود. در واقع، تمام باورهای مذهبی مهم و مورد قبول جوامع انسانی با نوروز کهن هماهنگ شده است. به همین سبب، زمانی که به قرون جدیدتر میرسیم، میبینیم اشعار بشارتدهندگی در اقوام مختلف بر اساس باورهایشان به مسائل مذهبی نزدیک میشود؛ مثلاً در مازندران میخواندند: «بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علی با ذوالفقار آمد خوش آمد». همینطور در میان کرمانجهای خراسان، یا در ترانههای بایرامیک عاشیقها، سایهها و تکمچیها در میان اقوام ترک، باورهای مذهبی نقش پیدا میکند و نام حضرت علی(ع) برده میشود، دقیقاً بر اساس نوع باورمداری مذهبی و آمیخته شدن آن با آیینهای کهن ملی. از اینجا بود که نوروزخوانی شکل گرفت.
وی با بیان اینکه در دهه اول انقلاب، نوروزخوانی فقط در روستاهای شمال و منطقه خراسان ماندگار شده بود، بیان کرد: پیش از انقلاب، استاد انجوی شیرازی در مرکز فرهنگ مردم رادیو، تلاش کرد تا این فرهنگ را زنده نگه دارد. بعد از انقلاب نیز تلاشهای دکتر میرشکرایی در بخش مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی در دهههای 60 تا 80 برای زنده نگه داشتن این آیین را نمیتوان نادیده گرفت. ایشان بسیار تلاش کرد تا توانستیم بعضی از آیینها را نگه داریم. اهالی تئاتر، این آیینها را در قالب نمایشهای آیینی در جشنواره تئاتر آیینهای سنتی اجرا میکردند، ولی کار آنها بیشتر به صورت صحنهای بود و فرمهای نو به آیین اصلی میدادند. در سال 1396، طرحی ارائه دادم تا بتوانیم این آیینها را زنده نگه داریم که شهرداری منطقه 11 تهران از آن حمایت کرد و برای اولین بار، آیین نوروزخوانی را در منطقه 11 تهران اجرا کردیم که از میدان امام حسین(ع) تا تهرانپارس را دربر میگرفت و نوروزخوانان ایران در قالبهای مختلف را به تهران دعوت کردم که شامل هفت گروه بودند و به نوبت، نوروزخوانی خود را انجام دادند.
این پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران افزود: در سال 97، سازمان میراث فرهنگی به این نتیجه رسید که این کار را به صورت گسترشیافتهای در کل تهران انجام دهد که من نیز در اجرای آن مشارکت داشتم و توانستیم 14 گروه مختلف را برای اجرای برنامه در مناطق مختلف دعوت کنیم. از آن سال به بعد، شهرداری وارد کار شد و با کمک میراث فرهنگی این طرح را انجام داد، چنانکه امسال نیز در حال انجام است و به صورت گسترده در استانهایی مثل گیلان، مازندران، گلستان و خراسان اجرا میشود. در آذربایجان نیز تکمچیها و سایهها دست به کار شدهاند و اقدام خوبی است تا آیین گذشته از ذهن مردم پاک نشود، چون جهان حاضر پذیرفت که آنچه در آیین نوروز باقیمانده است، میتواند موجب شادی مردم در کل جهان شود و به احترام شادیآور بودن بهار و نوروز، آیین نوروز ایرانی به ثبت جهانی نیز رسید و اکنون باید از آیین نوروز جهانی سخن گفت، چنانکه در کشورهایی مثل آمریکا، روسیه، فرانسه و ایتالیا نیز نوروز جشن گرفته میشود و جهانی شدن آن، مایه افتخار ایران است که از هنر آیینی ایران، بهرهای جزئی گرفتند و نوروز را بهعنوان فرصت شادی برای جهان مورد احترام قرار دادند.
وی درباره نوروزخوانی در فلات مرکزی ایران گفت: در اصفهان و کاشان نیز آیین گلگردانی توسط چوپانان اجرا میشد و حتی کشاورزان نیز برای نوروز آیینهای همیاری داشتند و آوازهای همیاری نوروزی میخواندند، ولی کمکم رنگ باخته و از بین رفته است. علاوه بر این، نوروزخوانان قدیمی بهطور کلی از بین رفتهاند و اکنون در سراسر ایران، دو تا سه نفر از آنها باقی ماندهاند که یکی در مازندران زندگی میکند، دیگری به نام حاج محمد طاحونی اهل خراسان است که از نوروزخوانان بنام قدیمی محسوب میشود و آخری نیز در آذربایجان سکونت دارد.
جاوید به اهمال دستگاههای فرهنگی و نگاه نادرست رسانه ملی به آیینهای کهن اشاره و اظهار کرد: در دوره پهلوی دوم نیز این آیینها بهطور کلی راکد شده بود، یعنی زنده نبود و اگر هم اجرا میشد، در بعضی از استانها جریان داشت. در واقع، آیینهایی مثل گلگردانی و نوروزخوانی قبل از انقلاب رو به ضعف رفته بود و بعد از انقلاب، یکی دو دهه به آنها بیتوجهی شد و اهمال دستگاههای فرهنگی صدمه شدیدی وارد کرد، ولی بعداً که رویکرد دستگاههای فرهنگی و هنری بر ترویج نمایشهای آیینی و سنتی قرار گرفت، کسی مثل محمود فرهنگ در اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش بسیاری انجام داد تا اهالی تئاتر آیینهای مختلف ایرانی را در قالب نمایش به صحنه بیاورند. در دوره ایشان، آیینهای بسیار خوبی مورد بررسی قرار گرفت و ثبت و ضبط شد که فکر میکنم فیلمهای مربوط به آن در آرشیو وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود داشته باشد، ولی هیچگاه به صداوسیما نرسید.
وی در پایان تصریح کرد: به همراه دوستانم در صداوسیما تلاش کردیم کارهایی برای احیای آیینهای کهن انجام دهیم، مثلاً سریال «صبح است» در شبکه چهار در بهار 1376، نمونهای از این اقدامات بود و من نیز یکی از پژوهشگران اثر بودم. در واقع، برای اولین بار کمک کردیم تا آیینهای نوروزی از تلویزیون نمایش داده شود و حتی در آیینهای نوروزی و فرهنگ کشورهای همسایه نیز جستوجو کردیم که نمایندگانی از افغانستان و تاجیکستان دعوت شدند و آیینهای نوروزی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بعد از آن، در برنامههایی مثل «تماشاگه راز» نیز چند نوبت به این موضوع پرداختند، ولی زمانی که پخش این برنامه متوقف شد، قطع این بحث و بررسی و گفتوگوها نیز از رادیو و تلویزیون کلید خورد.
انتهای پیام