در هیاهوی زندگی به سادگی و بیتفاوت از معابر عبور کرده و فقط به مقصدمان فکر میکنیم. گویی اشکالات معابر سطح شهر را نمیبینیم و برایمان مهم نیست سنگفرشها چگونه باشد. وقتی در پیادهرو قدم میزنیم چشممان به دو نوع سنگفرش میافتد، اما آیا تا بحال فکر کردهایم این خطوط باریک که بین سنگها وجود دارد برای چیست؟ شاید من و شما ندانیم و یا به آن فکر هم نکرده باشیم، اما رئیس بانکی که دستور جمعآوری سنگفرشها را میدهد نیک میداند که این خطوط بین سنگها مسیر را برای نابینایان مشخص میکند تا به معبری برخورد نکنند و در عین بیتفاوتی به این مسئله حقوق شهروندی را نادیده گرفته و چون این نوع پوشش با ساختمان شکیل بانک همخوانی ندارد اجازه این کار را نداده و باسلیقه خود از سنگهایی استفاده میکند که تعریفی برای رعایت حقوق وجود ندارد. البته این امر شامل برخی مساجد مهم سطح شهر نیز میشود که انتظار از آنان بیش از اینها است.
تقویم را که ورق میزنیم روزهایی به نام روز جهانی معلولان، روز عصای سفید، روز ناشنوایان و ... را مشاهده میکنیم، آیا نامگذاری یک روز به نام قشری خاص دردی از آنان دوا میکند؟ کاش برای یک بار هم که شده مسئولان و متولیان امر با خود صادق باشند که برای این شهروندان چه میتوان کرد که صورت نگرفته است؟ نگاه دلسوزانه را از جامعه معلول برداریم و به آنان به عنوان افرادی توانمند بنگریم. چراکه اگر به توانایی آنان اعتماد کنیم جواب اعتماد خود را به بهترین شکل خواهیم گرفت. سادگی را در کلامشان مشاهده کرده و به حس پاکشان که نشئت گرفته از فطرتی الهی است پی خواهیم برد.
خبرگزاری ایکنا با سیدسروش سجادی، دارای مدرک تحصیلی کارشناسی زبان انگلیسی، کارگردان و انیماتور مجموعه انیمیشنی «نیشگون» و زهرا رمضانی، دارای مدرک کارشناسی رایانه، طراح، سناریونویس و گوینده مجموعه انیمیشنی «نیشگون» گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
سیدسروش سجادی در خصوص مشکلات جامعه معلولان حوزه اجتماعی و فرهنگی، اظهار کرد: مهمترین بعد چالش یک فرد دارای معلولیت از نظر اجتماعی عدم پذیرش وی از سوی جامعه به عنوان یک فرد معمولی همچون دیگران است. نگاههای ترحمآمیز آمیخته با جملات تلخ و منفی همیشه فرد معلول را آزار میدهد. هنوز در فرهنگ ما آموزشی برای پذیرش و تعامل درست جامعه با معلولان وجود ندارد. مردم باید بپذیرنند که معلولان شبیه سایر شهروندان منتهی با تفاوت ظاهری هستند.
سجادی تردد در سطح شهر را از دیگر مشکلات جامعه معلولان دانست و ادامه داد: معلولان همواره برای تردد در سطح شهر با مشکلات عدیدهای روبرو هستند، چرا که مناسبسازی محیطی و دسترسپذیری امکانات برای آنان وجود ندارد. در کنار این مشکل که ریشه در عدم توجه به حقوق معلولان در زمان طراحیها و تصمیمسازیهای شهری دارد باید گفت روند مناسبسازی و رفع موانع بسیار کند است و هیچگونه جدیتی بین مسئولان امر برای اولویت قرار دادن و برطرف کردن مشکلات محیط شهری دیده نمیشود. در کنار عدم مناسبسازی اکثر امکانات شهری از ساختمانها گرفته تا بحث سیستم حمل و نقل عمومی، نکته تأسف بار درباب مناسبسازیهای حداقلی این است که هیچکدام مطابق با استانداردهای تعریف شده مناسبسازی نشدهاند و بازهم معلولان از همان امکانات محرومند و متأسفانه شاهد هزینههای بیمورد هستیم.
کارگردان مجموعه «نیشگون» در پاسخ به پرسش آیا برگزاری کلاس برای ارتقای سطح علمی جامعه معلولان وجود دارد، بیان کرد: متأسفانه خیر. به هیچ عنوان هیچ حرکتی در بُعد آموزش چه برای افراد دارای معلولیت چه دیگر افراد جامعه به جهت روشنگری صورت نگرفته است، حتی گاهی تلویزیون با پخش سریالها و استفاده افراد منفی داستان از ویلچر باعث ایجاد حس و نگاه منفی بیشتر جامعه نسبت به معلولان شده است، در صورتیکه افراد معلول دارای مهارت موفقیتهای بسیار کسب کردهاند که از طریق رسانه میتوان به آن پرداخت که این توجه از سوی صدا و سیما کمرنگ است. میتوان سریالی قوی ساخت که قهرمان داستان فردی معلول باشد.
سجادی در رابطه با انتظار جامعه معلولان از مسئولان نیز اظهار کرد: انتظار ما این است که مسئولان صرفاً به وظایف قانونی خود در قبال معلولان عمل کنند و نیازها و دغدغههای آنان را جزو اولویتها قرار دهند، چراکه معلولان نیز مانند سایر مردم در گروه شهروندان درجه یک جامعه محسوب میشوند. البته در کنار بیتوجهی مسئولان نمیتوان از انفعال انجمنها و گروههای مرتبط با معلولان نیز چشمپوشی کرد. متأسفانه اکثر انجمنها، NGOها و سمنهایی که نام حمایت از معلولان را یدک میکشند دچار روزمرگیها شدهاند و اکثرا بهدلیل بهرهمندی از بودجههای دولتی استقلال خود را از دست دادهاند و به جای مطالبه حقوق معلولان از ارگانها تبدیل به عناصری بیاثر شدهاند و متأسفانه روز به روز شاهد رشد قارچگونه آنان نیز هستیم.
وی در خصوص اشتغال جامعه معلولان نیز گفت: اکثر معلولان به دلیل شدت معلولیت یا به دلیل فرسودگی ایجاد شده در حین کار و پیشرفت معلولیت از اشتغال مناسب برخوردار نیستند. در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان برای حمایت از این افراد مصوب شده است تا معلولان شدید از حداقل حقوق قانون اداره کار بهرهمند شوند، اما متأسفانه علیرغم تصویب این قانون عملا از سوی دولتها بودجه کامل برای اجرای آن تعلق نمیگیرد. در حال حاضر و با این تورمهای افسارگسیخته مستمری ماهیانه دریافتی یک فرد معلول 350 هزار تومان و بیشتر شبیه پول تو جیبی است، چراکه حتی هزینههای عادی زندگی وی را نیز پوشش نمیدهد.
سجادی عدم پوشش هزینه لوازم توانبخشی مانند عصا، ویلچر و واکر و ... را از دیگر مشکلات جامعه معلولان برشمرد و خواستار حمایت دولت برای تخصیص اعتبار به این لوازم شد و اظهار کرد: متأسفانه قیمت این لوازم که جزو ضروریات زندگی یک فرد معلول است سر به فلک گذاشته است و به مانند کالاهای لوکس با آن برخورد میشود در حالی که لوازم توانبخشی فقط میتواند تا حدی فرد معلول را به یک زندگی نرمال از لحاظ حرکتی و استقلال فردی نزدیک کند. طی سه سال گذشته قیمت موردی یک وسیله توانبخشی مانند باطری ویلچربرقی از 500 هزارتومان به بالای 4 میلیون و 700 هزار تومان رسیده است که فرد معلول به دلیل عدم درآمدزایی کافی و عدم حمایت نهادها قادر به تهیه آن نیست و در نهایت خانهنشین شده و آرام آرام از سطح جامعه حذف میشود و زمانیکه افراد معلول در سطح جامعه نباشند و نیازهایشان دیده نشود قاعدتاً حساسیتی هم برای رفع مشکلات آنان وجود نخواهد شد.
این کارشناس زبان انگلیسی بیان کرد: متأسفانه نزدیک به 90 درصد معلولان به 2 دلیل شدت معلولیت و عدم حمایت از بسترهای قانونی اشتغال توسط نهادهای مسئول فاقد شغل هستند. هنوز در بسیاری از ادارات دولتی سهمیه 3 درصدی استخدام معلولان رعایت نمیشود. از طرفی به دنبال همان دید منفی و عدم اعتماد و باور جامعه به تواناییهای فرد دارای معلولیت، اکثر کارفرماها از پذیرش معلولین به عنوان نیروی شغلی خودداری میکنند و حتی برای دریافت وام حداقلی اشتغال با مشکلات بسیاری روبرو هستند که گاهی از دریافت آن نیز منصرف میشوند. متأسفانه هیچگونه بررسی و مشاوره شغلی بر روی طرحهای اشتغال معلولان وجود ندارد بسیاری از افرادی که وام اشتغال را دریافت میکنند بعد از مدتی بجای کارآفرینی و تولید تبدیل به یک بدهکار بانکی میشوند.
وی در پاسخ به این سؤال که خانوادههای دارای فرزند معلول با چه مشکلاتی مواجه هستند، اظهار کرد: این موضوع را باید در دو بعد بررسی کرد. بعد اول همان امتداد عدم حمایتها از سوی مسئولان است که در زندگی معلولان متبلور میشود. اکثر خانوادهها به دلیل عدم برخورداری از درآمد کافی و اقتصاد خانوادگی ضعیف قادر به حمایت از فرزند معلول خود از درمان گرفته تا تأمین لوازم توانبخشی و نحوه پرستاری نیستند و گاه شاهد بروز تنش میان فرزند و خانوادهها هستیم. بعد دوم عدم آموزش خانواده توسط ارگانها و نهادهای تربیتی درباره نحوه تعامل با فرزند معلول پیش از ازدواج و بعد از تولد از دیگر مواردی است که خانوادهها با آن درگیر هستند. متأسفانه بسیاری از خانوادهها با نوع رفتار غلط خود سبب رنجش و آزار روحی فرزند معلول خود میشوند که این صدمات جبرانناپذیر روانی را برای وی به دنبال خواهد داشت.
زهرا رمضانی، کارشناس رایانه، طراح، سناریونویس و گوینده مجموعه انیمیشنی «نیشگون»، نیز در پاسخ به سؤالات خبرنگار ایکنا گفت: متأسفانه معلولان جایگاه اجتماعی ندارند چون صدایی ندارند به جایی برسد. متأسفانه از دید منفی عموم مردم نسبت به معلولان نمیتوان به سادگی گذشت و این مشکل برا بانوان معلول نمود بیشتری دارد. شوربختانه نگاه جنسیتی از یک سو و فقر فرهنگی جامعه از سوی دیگر به شدت امنیت روانی دختران و بانوان معلول را به خطر انداخته است و این امر به عدم تمایل بانوان در اجتماع منتج شده است و در نهایت مشکلات عدیده روحی را برای آنان ایجاد میکند.
وی ادامه داد: تردد راحت و بیدردسر برای معلولان تبدیل با آرزوی محال شده و موانع همیشه جزو لاینفک زندگی ما است. عدم مناسبسازی شهری باعث محرومیت ما از امکانات شهری شده است و باید گفت معلولیت هم محدودیت است هم محرومیت. جامعه بیدغدغه معلولان ما را خانهنشین کرده است، چراکه شهر، فضا و هیچ امکاناتی از آن برای ما نیست.
رمضانی برخورداری از کلاسهای آموزشی را حق مسلم معلولان دانست و بیان کرد: همانطور که گفتم به دلیل عدم مناسبسازی از سیستم حمل و نقل گرفته تا خود محیط شهری مثل مکانهای آموزشی، رفاهی، تفریحی و ... باعث شده فرد معلول نتواند به راحتی از فرصتها استفاده کند و این امر موجب سرخوردگی خواهد شد.
وی در خصوص انتظار جامعه معلولان از مسئولان نیز گفت: واقعاً از مسئولان ناامیدیم، چراکه اراده و دغدغهای برای پرداختن به حقوق معلولان ندارند. چنانچه اگر سالی یک مشکل از معلولان برطرف میکردند تاکنون 90 درصد چالشهای پیش روی ما برطرف شده بود. متأسفانه مسئولان سالی یک بار آن هم در حد ظاهر شدن در قاب تلویزیون به صورت نمایشی داشتن دغدغه معلولان را نشان می دهند و دیگر هیچ. انتظار ما فقط پیگیری حقوق معلولان است که نیاز به جدیت مسئولان امر دارد. لطفا بدنبال اجرای کامل قانون حمایت از معلولان باشند.
وی بیان کرد: جدای معلولان شدید که توانایی اشتغال ندارند مابقی با شدت کمتر هم شاغل نیستند چون نه تنها قانون سه درصدی استخدامی آنان رعایت نمیشود، بلکه اصولاً فرصتی به معلولان برای بروز تواناییهایشان داده نمیشود و باز عدم مناسبسازی خود مانع حضور است.
رمضانی اضافه کرد: شاغل بودن دغدغه بزرگ جامعه معلول است، اما خیلی از معلولان که توانایی کار ندارند چه باید بکنند؟ متأسفانه قانون از این قسم از معلولین حمایت کافی نمیکند و بسیاری از آنان از لحاظ معیشت و اقتصاد در مضقیه هستند. مستمری کافی طبق قانون و اعطای لوازم توانبخشی از خواستههای اصلی است. مسکن، درمان و ... که دیگر جای خود دارد و به قصه پرغصه تبدیل شده است. همچنین تعداد بسیاری از خانوادههای معلولان توانایی مالی بالای ندارند و جزو اقشار ضعیف جامعه هستند و در کنار تورم قادر به پوشش و برآورده کردن همه نیازهای فرزند خود نیستند.
این سناریونویس مجموعه «نیشگون» در خصوص وضعیت بانوان معلول در جامعه هم گفت: زنان معلول در جامعه چندین برابر مردان معلول محرومیت و انزوا را تجربه کردهاند. زيرا هم به دليل معلوليت و هم جنسيت دچار نوعی طردشدگی میشوند. آنان در برابر سوء استفادهها آسيبپذيرتر هستند و شرايط فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در برخی جوامع بر زندگی زنان معلول تاثيرگذار بوده است، به گونهای که آنان کمتر وارد اجتماعی خود میشوند و هميشه به صورت پنهانی و در انزوا به زندگی ادامه میدهند. يکی از مهمترين مسائل اجتماعی بانوان معلول پذيرفته نشدن از سوی اطرافيان خود به ویژه خانواده است. نگاه ترحم و تحقيرآميز به اين نوع زنان باعث کاهش اعتماد به نفس در آنها شده است.
صحبتهای آقای سجادی و خانم رمضانی بخش کوچکی از مشکلات و دغدغه معلولان است. معلولان نیاز به ترحم، دادن بیانیه، برگزاری همایش و جلسات ظاهری ندارند، آنان دلهای پرغصهای دارند که فقط انتظارشان از مسئولان رسیدگی به حق مسلمشان است نه بیشتر. اگر مسئولان ارشد و متولیان امر نسبت به این امور دغدغه داشته باشند و دست از برگزاری همایشها و ... بردارند قطعاً میتوان امیدوار بود جامعه معلولان با نشاط اجتماعی، سلامت روانی و عاطفی بیشتری در جامعه حضور داشته باشند.
انتهای پیام