به گزارش ایکنا، آیتالله محسن اراکی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، امروز، اول آبان ماه در مراسم بزرگداشت سالروز شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی که از سوی دانشگاه معارف اسلامی قم برگزار شد، گفت: مرحوم سیدمصطفی خمینی از شخصیتهای کم نظیر علمی، اجتهادی، جهادی و شخصیتی جامع در حد اعلا بود و در هر رشته از رشتههای کمال مانند بعد عرفانی، فقهی، فلسفی، کلامی، تفسیری و اخلاقی و ... در قله است.
وی افزود: بیشترین تاثیر در ساختار شخصیت مرحوم سیدمصطفی ناشی از شخصیت امام(ره) بوده است لذا در تمامی ابعاد، آئینه و انعکاسی از شخصیت بلند و کم نظیر حضرت امام(ره) بودند.
اراکی با بیان اینکه عرفان اسلامی مبتنی بر چند مرحله است، گفت: اول علم به مبدا و معاد و دوم، سلوک از مبدا به معاد؛ یعنی فقه اسلامی اگر قرار است فقه کاملی باشد باید فقه من المبدا الی المعاد است بنابراین عارف حقیقی کسی است که از فقه سلوک، بهره داشته باشد چون بدون فقه، عرفان معنا ندارد؛ کسی که بدون فقه سلوک و بین مبدا و معاد حرکت کند هرقدر تندتر برود از مقصد دورتر خواهد شد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: مرحله سوم علم عشق است؛ یعنی کسی که از دو مرحله گذشته بهره برد عشق به خدا و در عین حال باید فقه سلوک داشته باشد، قرآن کریم در آیه 31 سوره آل عمران فرموده است: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ وقتی انسان معشوق و مطلوب خدا میشود که به مرحله یحببکم الله برسد. به قول شیخ بهایی، علم عشق علمی است که میتواند به جان، حیات ببخشد. بعد از مرحله عشق انسان به حرکت افتاده و به سمت بالا میرود و سلوک عینی و عملی دارد و در مرحله پایانی به وصول میرسد که جهانی از مراتب دارد.
اراکی با بیان اینکه در طول تاریخ، معارف اسلامی دچار تحریف شده است، افزود: اسلام هم در نظر و هم عمل دچار تحریف گسترده شده و آنچه معیار تشخیص اصیل از مجاز است راه محمد و آل محمد(ص) و معارف و سیره و سلوک ایشان است لذا عارفان محمدی(ص) و عارفان مکتب علوی و سایر ائمه(ع) 5 علامت دارند.
وی اضافه کرد: اولین علامت طی طریق در مسیر ولایت است و کسی که در این مسیر نیست ره به ترکستان خواهد برد؛ عارفان حقیقی سرسپرده ولایت محمد و آل محمد(ص) هستند؛ علامت دوم تواضع و نداشتن ادعا؛ در دعای کمیل و صحیفه سجادیه عبارات عجیبی هست؛ الهی انا اقل الاقلین ... که نهایت تواضع در برابر خداوند و مؤمنین است. عارفان حقیقی واقعا خود را عقب مانده و پایین و کم میدانستند و اهل ادعا نبودند و در برابر کفار عزیز و در برابر مؤمنان ذلیل.
استاد حوزه گفت: عارفان حقیقی جامع این علم و عمل هستند همچنین آنها نسبت به محمد و آل محمد(ص) عاشق و همراه و هم قدم هستند و نسبت به آنها ولاء دارند و از طرف دیگر نسبت به دشمنان احساس خشم و نفرت و دوری دارند؛ نمیتواند کسی عارف حقیقی باشد ولی در دامان دشمنان خدا، صهیونیستها، انگلیس و آمریکا زیست کرده و نسبت به آنها تبری نداشته باشد.
وی اضافه کرد: خصیصه دیگر عارف مکتب علوی، جهاد سیاسی است؛ ممکن نیست کسی عارف حقیقی باشد ولی لباس رزم به تن نداشته باشد یعنی همیشه باید روحیه رزمندگی داشته باشد. در جایی که رزم فیزیکی لازم است رزم فیزیکی و در جایی که رزم فکری است رزم فکری بکند.
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: امام علی(ع) که سید موحدین و سیدالعارفین بود همیشه پا در رکاب محمد(ص) بود و همیشه لباس رزم برای جنگ با دشمن بر تن داشت و از مرزهای اسلام دفاع کرد؛ کسی نمیتواند مدعی عرفان حقیقی باشد ولی از سیاست کنارهگیری کرده و معتقد باشد دین نباید در جامعه پیاده شود.
وی با اشاره به شخصیت عرفانی مرحوم سیدمصطفی خمینی اضافه کرد: اینکه بنده میگویم باید در شخصیت ایشان کار تحقیقی شود مبالغه نیست؛ وی شخصیت جامعی بود و بنده سالها از محضر وی تلمذ کردم؛ ایشان در بعد بینش سیاسی و فلسفه سیاست و در فقه و اصول و عرفان کم نظیر بود؛ او ویژگیهای یک عارف حقیقی مکتب محمدی را که شمرده شد، داشت.
وی با اشاره به مشاهده آن مرحوم در رؤیا، افزود: بعد از شهادت ایشان او را در خواب دیدم و عرض کردم شما از دنیا رفته بودید چطور به این عالم آمدید؟ فرمود من زنده هستم و در همین عالم دنیایی شما هستم و ادامه داد که میخواهی بدانی من زنده هستم دستت را جلو بیاور و با تماس دست بنده با ایشان حالت برقزدگی ایجاد شد و بنده از خواب بلند شدم. شخصیت ایشان حضور فیزیکی در بین ما دارد.
استاد حوزه علمیه گفت: اینکه قرآن در آیه 196 آل عمران فرمود: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ مراد از این تعبیر قرآنی تاکید بر زنده بودن آنها در همین دنیا هست وگرنه حیات برزخی که برای همه اموات وجود دارد لذا ما معتقدیم مراد از حضورشان، حضور فیزیکی است که البته این بحث نیاز به تحلیل عرفانی و الهیاتی دقیق دارد.
اراکی با بیان اینکه ایشان واقعا ایشان تابع محض ولایت و سرسپرده ولی خدا بود، اضافه کرد: امام(ره) از دهه سوم عمرشان شخصیت برجسته و شناخته شده علمی در حوزه بودند، ولی آن دوره، دوره سکوت بود، گاه دوره، دوره تدریس و تعلیم مانند معلم و مدرس است؛ در نجف همانند یک استاد و فقیه مبرز و معلم فقیهپرور به تدریس پرداختند ولی وقتی شرایط فراهم شد در قامت یک رهبر جهانی، جهان را تکان داد. سیدمصطفی هم با اینکه فقیه مبرز و تسلیم و پیرو امر ولی خود یعنی پدرش بود ولایت ایشان را در سلوک عرفانی و شخصی و عرفانی خود مورد تبعیت قرار داد. ایشان از مدعیانی نبود که براساس ذوقیاتش عمل کند و چشم به دهان پدر داشت.
وی افزود: ویژگی دیگر او بی ادعایی و تواضع ایشان بود؛ تعداد کمی از افراد میدانند مرحوم مصطفی ذکر مداوم و تهجد شبانه و هزار بار قل هوالله روزانه و استغفار و پیادهروی به کربلا داشت. اهل ادعا نبود لذا همه او را مانند خودشان حساب میکردند با اینکه آقازاده و آقا هم بود؛ اهل خود برتربینی و مریدبازی و مرادبازی نبود و کسانی که دور و بر وی بودند خودشان او را دوست داشتند.
آیتالله اراکی بیان کرد: در جایی که صحنه، صحنه پژوهش و علم و تحقیق بود در قامت یک محقق برجسته قدعلم کرد و یکی از سؤالکنندگان برجسته درس امام(ره) بود و تا برهان و دلیل قانعکنندهای نمیشنید دست از نظر خود بر نمیداشت ولی اگر برهان میشنید تسلیم بود زیرا تکبر در برابر برهان و سلطان نشانه غرور و نخوت است و چنین خصلتی در وی وجود نداشت.
وی افزود: مرحوم سید مصطفی عاشق امام حسین(ع) و اهل گریه و عزاداری و ابراز عشق و اقامه شعائر حسینی و با دشمنان آنها، دشمن بود؛ حاج آقا مصصطفی با اینکه عارف تمام معنا بود ولی فردی جهادی بود؛ وقتی تفسیر ایشان را بنگریم جوانب فقهی، اصولی و کلامی و ...را مشاهده میکنیم و وقتی به جنبه عرفانی میپردازد روشن میشود چقدر بر عرفان و مباحث عرفانی مسلط بودِ وی از ناقدین قوی و همیشه ناقد تفکرات ابن عربی در عرفان بود. ابن عربی از شخصیتهای کم نظیر عالم اسلام در عرفان است که ابداعات و نظرات وی بسیار گسترده و کم نظیر است ولی از جمله ناقدان نیرومند ابن عربی بود.
وی تاکید کرد: این انسان وارسته و عارف به تمام معنا در عین اینکه عالم پرکار بود یک سیاستمدار جهان آشنا و کاردان بود؛ کمتر شخصیتی به جامعیتی ایشان سراغ داشتیم، واقعا بر دانش سیاسی جهان تسلط داشت و با مبادلات سیاسی جهانی آشنا بود. مرحوم سیدمصطفی در رفتار امام(ره) با حکومت بعث عراق که توانستند ضمن زندگی در این کشور در برابر حکومت بعث، ایستادگی کند و تسلیم این رژیم هم نشود نقش مهمی داشت. امام خمینی(ره) بدون اینکه امتیازی به رژیم بعث بدهد و بلکه با او دشمنی هم کرد و در عین حال به مبارزه با شاه پرداخت.
استاد حوزه گفت: در مراسم ختم یکی از بزرگان نجف که چندسال قبل از نهضت امام(ره) بود، استاندار کربلا وارد شد و همه برای او برخاستند ولی امام(ره) نه تنها تکان نخورد و چشم از آیات قرآن برنداشت بلکه حتی نگاه از گوشه چشم هم به استاندار نکرد یعنی وجود و عدم وجود او در ذهن امام، علی السویه بود. مرحوم سیدمصطفی هم همین رفتار و شخصیت را در برابر حکومت بعث عراق داشت و ابدا با آنها کنار نیامد و همان موضعی را که در برابر شاه در ایران داشت در برابر رژیم بعث عراق هم داشت.
انتهای پیام