نیایش مفهومی انسانی است که از نخستین آه سوزناک اولین انسان در زمین شروع میشود و تا آخرین آه سوزناک آخرین انسان امتداد پیدا میکند. به این اعتبار نیایش مفهومی ابدی است همچنان که ازلی است و چون ازلی است ابدی است و چون ابدی است در آنات پیش از ابد که زندگی دنیوی انسان در صفحات تاریک و روشن تاریخ باشد، به وضوح پخش شده است و این حقیقتی است که کسی از عهده کتمانش برنمیآید.
اما این مفهوم عام بشری به نص آیات قرآنی حاوی دعا که تعدادشان کم نیست در اسلام حالتی خاص پیدا کرده است و در واقع در کوتاهترین عبارت «وارد زندگی ایمانی اسلامیان» شده است آنجا که در نمازهای پنجگانه در متن سوره حمد این آیات نیایشی را هر روز ده مرتبه بر زبان جاری میکنیم که: «ایاک نعبد و ایاک نستعین. اهدنا الصراط المستقیم. صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین.»
در اینکه این آیات به صراحت نیایش است تردید نیست و روح متضرعانه موجود در آن با تمام اختصار و بساطتی که در مفاهیم روشن آن نهفته است، روشنترین نیایشی است که یک مخلوق میتواند در مقام عبادت و عبودیت خطاب به خالق خویش بر زبان بیاورد: تمنای مصرانه هدایت خواهی و استقرار بر راهی که انسان را تا منتهای سعادت ببرد و جمع بین دنیا و دین و آخرت کند. اشتمال سوره حمد بر این مفاهیم غنی و پربار است که این سوره را اصلیترین سوره قرآن ساخته است و میزان تفاسیر نوشته شده بر آن را از شمار و شماره بیرون کرده است.
اما در اینجا سخن بر سر نیایش امام حسین(ع) در صحرای عرفات است. دعایی که بی گمان از مآثر بی مانند شیعه در ساحت معارف توحیدی است که در طول تاریخ مورد توجه اهل معنا و دقتهای توحیدی و معرفتی بوده است: «اللهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَيْكَ وَ اَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَكَ مُقِرّاً بِاَنَّكَ رَبّى وَ اِلَيْكَ مَرَدّى اِبْتَدَاْتَنى بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ اَنْ اَكُونَ شَيْئاً مَذْكُورا وَخَلَقْتَنى مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْكَنْتَنِى الاَْصْلابَ آمِناً لِرَيْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنينَ...»
خدايا به سوى تو روی میآورم و به پروردگاری تو شهادت مىدهم، اقرار میکنم که تو پروردگار منى و بازگشتم به سوى توست. وجودم را با نعمتت آغاز كردى پيش از آنكه موجودى قابل ذكر باشم و مرا از خاك پديد آوردى، سپس در ميان صلبها جايم دادى، درحالى كه از حوادث زمانه و رفت و آمد روزگار و سالها ايمنى بخشيدى در حالی که پیوسته کوچ كننده از صلبى به رحمى، درگذشته ايام و قرنهاى پيشين بودم و از باب رأفت و لطف و احسانى كه به من داشتى، مرا در حكومت پيشوايان كفر كه پيمانت را شكستند و پيامبرانت را تكذيب كردند، به دنيا نياوردى....
در همین چند فراز و دیگر فرازهای دعای شریف عرفه نکتهای که در متن و جانمایه این نیایش پر مضمون موج میزند و تا امروز مورد توجه بنیادین قرار نگرفته است، مضامین قرآنی این دعای شریف است تا آنجا که میتوان آن را قرآنیترین دعای شیعه تلقی کرد. اینک متن این نیایش والا در دست است و میتوان با مراجعه به مفردات آن و بررسیهای متن شناختی اشارات قرآنی آن را در زمینه توحید، آفرینش، خلق جهان، آفرینش انسان، عهد الست، نزول پیامبران و تدوین ادیان و تکوین شرایع و دیگر مایههای قرآنی احصا کرد.
میزان حضور و رسوخ مبانی قرآنی و مفاهیم قرآنی در این نیایش چنان است که آن را به نوعی از تفسیر و تبیین قرآنی مبدل میکند و در حقیقت این آیات قرآن است که با نحوهای از تبیین معرفتی بر زبان امام(ع) جاری شده است و این آوای قرآن است که از ابتدای دعا تا انتهای آن با صدایی رسا منتشر است.
نکته اینجاست که هیچ یک از دعای اصلی و قطعی الصدور و صحیح السند شیعه که اصطلاحا «ادعیه ماثوره» خوانده میشوند خالی از آیات قرآنی نیستند اما از این حیث هیچ یک از دعاهای ماثوره به پای دعای عرفه نمیرسند به گونهای که میتوان ادعا کرد جز قرآن و آیات تابناک قرآن در این دعا چیزی نیست و این مفاهیم قرآنی است که در قالب دعا و با زبان نیایش از زبان امامی که قرآن ناطق است بر صحیفه هستی جاری شده و در رود معرفت جریان یافته است:
سُبْحانَ الله الْواحِدِ الاَْحَدِ الصَّمَدِ الَّذى لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَد.
پاک و پیراسته است خداى يگانه يكتا و بى نياز كه نزاده است و زاده نشده است و احدى همتایش نبوده است.
چنین است جریان قرآن در رود خروشان دعای عرفه. چنین است چنین...
به قلم کریم فیضی
انتهای پیام