خطاهای شناختی مانع از تحقق سبک زندگی اسلامی / روش‌های همدلی در خانواده کدامند
کد خبر: 3978607
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۶
یک روانشناس اسلامی تشریح کرد؛

خطاهای شناختی مانع از تحقق سبک زندگی اسلامی / روش‌های همدلی در خانواده کدامند

یک کارشناس ارشد روان‌شناسی اسلامی مثبت‌گرا درک شرایط یکدیگر، گذشت و دوری از خودخواهی را مهمترین روش‌های همدلی و جلوگیری از خشونت در خانواده‌ها بیان کرد و به تبیین خطاهای شناختی که مانع تحقق سبک زندگی اسلامی و در نهایت انزوای افراد می‌شود، پرداخت.

به گزارش ایکنا، روزانه شاهد ناهنجاری‌های تلخی در جامعه هستیم که شنیدن و تفکر به آن‌ها موجب تأسف است. ناهنجاری‌هایی که نشان از تزلزل بنیان خانواده در میان برخی از افراد جامعه دارد. چرایی و چگونگی ایجاد چنین صحنه‌هایی در جامعه اسلامی ما، که مبانی عمیق دینی و تاریخی در حوزه نظام خانواده دارد، بسیار حائز اهمیت است و باید هرچه سریع‌تر واکاوی و دلایل آن روشن شود.

ضرورت پرداختن به نحوه جلوگیری از بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و دستیابی به سبک زندگی اصیل اسلامی ـ ایرانی در خانواده برای مقابله با تهاجمات فرهنگی جهان سلطه در نهادینه کردن سبک زندگی غربی در جامعه اسلامی ما از جمله موارد بسیار مهمی است که باید برای آن چاره‌اندیشی کرد تا بتوانیم به نقطه‌ای برسیم که جامعه اسلامی ما، که دارای مبانی و مفاهیم اصیل دینی و تاریخی در حوزه مناسبات اجتماعی و سبک زندگی است، تفکرات غربی در حوزه‌های اجتماعی را پس بزند و بر داشته‌های عمیق خود تکیه کند.

در رابطه با موضوع مدیریت خشونت در خانواده‌ه‍ا و نیز مختصات خانواده ایمانی برای مبارزه با ناهنجاری‌های اجتماعی با انیسه کازرونی سعدی، کارشناس ارشد روانشناسی اسلامی مثبت‌گرا، به گفت‌وگو پرداختیم که مشروح آن را می‌خوانید.

ایکنا ـ خطاهای ارتباطی که جریان ایجاد محبت در خانواده‌ها را مسدود می‌کند چیست؟

فقدان گذشت، بخشش، تغافل و چشم‌پوشی از خطا در خانواده‌ها سبب شده است که همدلی و همراهی، ابراز محبت و علاقه به شکل صحیح از بین برود. با دقت در روش‌های تربیت ائمه معصومین(ع)، به‌ویژه امام سجاد(ع)، روش‎هایی همچون یادآوری نعمت‌ها و غفلت نکردن از آن‌ها، عفو، محبت و رفق و مدارا را مشاهده می‌کنیم که ارزش‌ها و اهمیت به‌کارگیری آن‌ها بیان شده است.

با پرداختن به این روش‌های سودمند، که نقش محافظت از بنیان تربیت را به عهده دارند، دیگر خطایی باعث انسداد محبت در خانواده و جامعه نمی‌شود. همچنین، ناآگاهی از این روش‌ها و سبک زندگی باعث ایجاد معضلات خانوادگی و نیز مشکلات فراوان در جامعه می‌شود و آموزش شیوه صحیح سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی در سطح فرد و خانواده و جامعه بسیار تأثیرگذار است.

ایکنا ـ توصیه شما برای ارتباط بدون خشم یا بهتر بگویم مدیریت خشونت در شرایط کنونی، که تاب‌آوری اجتماعی میل به کاهش دارد، چیست؟

به نظر می‌رسد ایجاد انگیزه و آگاهی‌بخشی با هر مقدار از سطح تاب‌آوری، مشوق فرد برای بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی است. برای ایجاد این انگیزه باید منافع و فواید مدیریت خشم را برای فرد، خانواده و جامعه بیان کرد. فرد باید بداند خشم به خودی خود اگر به جا و به موقع و هم‌سطح با محرک باشد، چیز بدی نیست. اینکه فرد بتواند موقعیت و زمان مناسب و میزان خشم خود را کنترل کند، همان مدیریت این احساس است.

وقتی فرد بداند در اثر مدیریت خشم و کنترل آن، مالک نفس خود می‌ماند و اراده او تقویت می‌شود، به آرامش روحی و روانی دست پیدا می‌کند. چنین فردی از خطرات احتمالی و مخرب بروز خشم نامناسب نیز در امان خواهد ماند و روابط سالم بین فردی، خانوادگی و جوامع را تجربه می‌کند. افرادی که خشم خود را به خوبی کنترل می‌کنند، از سلامت جسم(بیماری‌های قلبی، عروقی، عصبی و ...) و سلامت شغل و نیز موقعیت اجتماعی مناسب برخوردار می‌شوند.

افرادی که راه‌های کنترل خشم را فراگرفته‌اند و در زندگی خود به کار می‌برند، انگیزه لازم برای بهبود کیفیت زندگی خود را یافته و امیدوار و پرتلاش می‌شوند و به کنترل احساس خشم خود و یا هر احساس منفی دیگر مبادرت می‌ورزند. در طریق اولی، در روایات اسلامی نیز به فواید بسیار کنترل خشم از زبان ائمه معصومین(ع) اشاره شده است و طبق آنها مدیریت خشم به واسطه تفکر آگاهانه و عاقلانه، عاقبت‌اندیشی و صبر در هر کار و تأمل در اثرات آن محقق می‌شود.

ایکنا ـ راه‌های کنترل و مدیریت خشم در خانواده چیست؟

مسلماً بعد از ایجاد احساس خشم، بروز آن اتفاق می‌افتد، اما اینکه چگونه و با چه شدتی و در چه موقعیتی آن را ابراز کنیم، بسیار مهم است. همچنین، عواملی که باعث ایجاد خشم می‌شوند احساسی، محیطی، فکری و یا جسمانی هستند و شدت ایجاد خشم را برعهده دارند. حال اگر انسان احساس خشم خود را شناخته و نحوه بروز آن را در خود متوجه شود، می‌تواند عوامل ایجاد آن را شناسایی کند که در کنترل این احساس بسیار تأثیرگذار خواهد بود.

اولین موردی که باعث یادگیری بقیه اعضای خانواده می‌شود و مهمترین راه کنترل هر امر ناخوشایندی در خانواده محسوب می‌شود، رفتار شخصی و منش پدر و مادر به عنوان هسته مرکزی خانواده است. اگر والدین بتوانند خود را کنترل کنند، فرزندان نیز این آموزش را ناخودآگاه دریافت خواهند کرد که نکته‌ای مهم در تربیت صحیح است. همچنین توصیه‌هایی به فرد ارائه می‌شود که شامل این موارد است: تنفس دیافراگمی در هنگام بروز احساس منفی، صبر کردن برای مدتی کوتاه حتی به اندازه یک لیوان آب خوردن، تفکر در مورد اثرات بروز نامناسب خشم و پشیمانی و بهره‌گیری از تکنیک‌های حل مسئله برای برطرف کردن سرچشمه خشم که باعث تقویت فرد در کنترل احساس می‌شود.

ایکنا ـ چه تحولی در دهه‌های اخیر رخ داد که منجر به فروپاشی عاطفی خانواده ایرانی ـ اسلامی شد؟

تعالیم جان‌بخش و زندگی‌بخش دین اسلام، نقش حفاظتی و تقویتی را برای بهبود و ارتقای کیفیت زندگی انسان دارا هستند. امروزه اکثر این تعالیم و اثرات آن به صورت کاملاً علمی نیز ثابت شده است. متأسفانه با وجود تهاجم فرهنگی و از آنجا که نقطه هدف آن بنیان خانواده بوده، به تدریج سبک زندگی و تفکر در جامعه ما تغییر کرده است.

گاهی فعل قبیحی را خوب و و زیبا جلوه می‌دهند و گاهی از امر مطلوب، جلوگیری می‌کنند. این مسئله شخصیت افراد را بیشتر به سمت نمایشی و محبت‌طلب بودن برده و عزت نفس و اعتماد به خود را در انسان، از بین برده است. در این راستا فرد دائماً در حال مقایسه خود با ارزش‌هایی است که آن تهاجم، به شکل لوکس و پرزرق و برق، معرفی می‌کند. مشاهده می‌کنیم که امروزه منش‌های ناب و عظیم حفاظتی و شخصیتی جای خود را به ادبیات سخیف و منش‌های التماس‌گونه داده است.

در چنین شرایطی فرد به جای عفاف، که ناشی از عزت نفس است، آن‌قدر خود را می‌آراید تا جلب نگاه و توجه دیگران را به دنبال داشته باشد. اگر جایی برای ایثار و گذشت باشد، این کار را براساس حرمت و کرامت نفس خود انجام نمی‌دهد و خود را بزرگ و باشخصیت نمی‌‎کند، بلکه با خودخواهی تمام، فقط به نفع خود تصمیم می‌گیرد و این تصمیم را از سر اهمیت دادن به خود، بالا و برتر می‌داند!

این مسئله صدها جایگزین فکری نادرست در وجود انسان ایجاد کرده و خطاهای شناختی را برایش به ارمغان آورده و در یک کلام، خودخواهی را جایگزین خوددوستی کرده است؛ غافل از اینکه انسان فقط بعد مادی ندارد که با تأمین آن، حس رضایت از زندگی ایجاد شود! او نیاز به احترام و محبت و روابط پایدار و امن دارد که این نیاز نیز در صورت تعامل صحیح با خانواده و جامعه برطرف می‌شود. جامعه ما انسانی را به عنوان معاشرت و روابط می‌پذیرد که ضمن اهمیت به خود و حریم خود به شکل صحیح، به دیگران نیز اهمیت دهد و هیچ‌کس انسان خودخواه را دوست ندارد.

افراد دارای خطاهای شناختی، اندک اندک منزوی، بی‌محبت و بدون وابستگی و بی‌یار و یاور می‌‌شوند و نتایج بدی را به دست می‌آورند که نه تنها کیفیت زندگی را ارتقا نمی‌دهد، بلکه از آن می‌کاهد و آن را عذاب‌آور می‌کند. دین اسلام با توصیه به هدیه دادن، ابراز محبت به همسر، مادر و پدر و فرزندان و اعضای جامعه، تغافل و گذشت از خطای طرف مقابل، وعده بهشت برای وسعت بخشیدن به معیشت خانواده و ... باعث محافظت انسان از تاریکی‌های انزوا و سبک غلط زندگی شده است. حال که از این تعالیم فاصله گرفته‌ایم، سردرگم شده‌ایم و نمی‌دانیم چگونه باید رفتار کنیم؟ اکنون با بازگشت به این تعالیم و آموزش آن‌ها به طور دقیق، با شیوه‌ای جدید و جذاب با کمک علومی چون روانشناسی اسلامی که تلفیقی از علم روان براساس دین اسلام است، ‌می‌توان این مشکل را برطرف کرد. خوشبختانه با توجه به روحیات و ویژگی‌‎های خانواده ایرانی، هنوز شانس زیادی برای اصلاح مشکلات و ایجاد سبک صحیح و انسداد سبک و روش تفکر معیوب وجود دارد.

ایکنا ـ روش‌های همدلی در خانواده چیست؟

اگر خانواده را به شکل یک سیستم و سازمان در نظر بگیریم، برای اینکه هر یک از اعضا وظایف خود را به درستی انجام دهند، باید میان آن‌ها هماهنگی، همراهی و همدلی برقرار شود که این امر شامل درک شرایط یکدیگر، گذشت و دوری کردن از خودخواهی و خوددوستی کردن است.

تفاوت خودخواهی با خوددوستی این است که انسان خودخواه فقط شرایط مادی و زندگی این دنیا را مهم می‌داند و عقیده‌ای به مبدأ و معادش ندارد و یا بی‌توجه به آن است، اما انسان خوددوست تمامی رفتار و حرکات و تصمیمات خود را براساس زندگی در این دنیا و جهان آخرت تنظیم می‌کند. چنین فردی هدف از خلقت خویش را می‌داند و باور دارد که موجودی جاودانه است، زیرا راه او از مبدأ شروع شده و در مسیر خود مدتی در این دنیا می‌ماند و عاقبت در جهان آخرت زندگی جاودانه خود را ادامه می‌دهد. در نتیجه، در هر فکر و احساس و رفتاری که از وی سر می‌زند، این باور را لحاظ می‌کند و رفتار عاقلانه و درست را انجام می‌دهد. هر چقدر این باور قوی‌تر باشد، رفتار فرد سالم‌تر، پایدارتر و عاقلانه‌تر است و سعی می‌کند که از طریق اعمال درست، زندگی سعادتمندانه خود را تضمین کند.

حال اگر افراد درون خانواده با این باور مسلح باشند، با لحاظ آن در افکار و اعمالشان، رفتار صحیح را برمی‌گزینند. ایشان با درک و رعایت حقوق یکدیگر، گذشت از خطاهای هم خود را به جای طرف مقابل قرار می‌دهند و احساسات او را درک و کمک می‌کنند تا او از شرایط دشوار خارج شود. با این کار هم خود و هم طرف مقابل به بهبود کیفیت زندگی دست می‌یابند و از رفتارهای ناخوشایند جلوگیری می‌کنند و باعث ایجاد روابط مثبت در بین اعضای خانواده می‌شوند. این همدلی، که با اصلاح فکر و احساس فرد ایجاد می‌شود، باعث اصلاح رفتار او خواهد شد.

علاوه بر این، همدلی کردن باعث دوست‌داشتنی‌تر شدن فرد همدل نیز می‌شود و احترامش نزد دیگران افزایش پیدا می‌کند و دیگران نیز منتظر یاری رساندن به او می‌مانند. هرچه همدلی در خانواده بیشتر شود، رفتارهای فعالانه مثبت نیز افزایش می‌یابد و زمینه بروز سالم احساسات، که خود باعث سلامت کلی خانواده است، فراهم خواهد شد. برای اینکه همدلی کنیم، باید شنونده خوبی باشیم و آگاهی خود را از احساسات خود و دیگران افزایش دهیم.

باید بخواهیم که تغییر ایجاد شود و بدانیم این تغییر یکباره اتفاق نمی‌افتد، بلکه باید زمانی را صرف آن کنیم و با تمرین و فراگیری مهارت‌های همدلی و ارتقای سطح هوش هیجانی و با امید به سمت نتیجه مطلوب حرکت کنیم و شکست‌ها را نیز تجربه‌ای برای راه پیش رو بدانیم تا طعم خوش کیفیت بالای زندگی را بچشیم.

ایکنا ـ خانواده‌ها باید از چه روش‌هایی برای بیان احساس خود استفاده کنند؟ به نظر می‌رسد که زوجین (اعضای خانواده) در بیان احساسات خود دچار نوعی غرور هستند.

برای اینکه بهتر بتوانیم احساسات خود (شادی، غم، ترس، نگرانی، خشم و ...) را بیان کنیم، ابتدا باید آن‌ها را بشناسیم تا مدیریت‌شان کنیم. بهترین راه، ارتقای سطح هوش هیجانی فرد است؛ هوشی که در مورد احساسات و کنترل و نحوه بروز آن به انسان یاری می‌رساند. صاحب هوش هیجانی بالا با پذیرش راحت‌تر شرایط، رابطه قوی‌تری را با دیگران و محیط برقرار می‌کند.

برای تقویت هوش هیجانی باید افراد خانواده به شناختن و بیان احساسات خود تشویق شوند و محیطی پذیرنده را به وجود آورد تا راحت‌تر به بیان آن بپردازند. پدر و مادر و فرزندان باید به دور از نگرانی قضاوت شدن و برچسب خوردن، در محیطی امن و آرام و پذیرا در مورد احساس خود صحبت کنند یا به هم نامه بنویسند. پس از آن نوبت به شناختن بازخوردها و کنترل شدت احساس می‌رسد که این رفتار صحیح به واسطه یادگیری از رفتار صحیح پدر و مادر انجام می‌شود و آن‌ها الگوی تمام‌عیاری برای نحوه پذیرش احساسات دیگران، بازخورد دادن به احساسات دیگران و ایجاد این محیط هستند. چنانچه والدین فکر می‌کنند که آن‌ها نباید به ابراز احساسات بپردازند، دچار خطا شده‌اند؛ چراکه انسان تا زنده است به احساس و بروز آن نیاز دارد. اگر فرد در خانواده رفتاری را بیاموزد، منشأ اثر در جامعه و اطرافیان می‌شود و به این ترتیب جامعه نیز اصلاح خواهد شد.

انتهای پیام
captcha