شیخ علی الکربابادی، فعال سیاسی بحرین در گفتوگوی اختصاصی با ایکنا درباره بازداشتیهای بحرینی و وضعیت سلامت آنها سخن گفت به خصوص که اخیرا هم یک زندانی بحرینی بر اثر ابتلا به بیماری کرونا و یک زندانی دیگر هم به دلیل نامعلومی جان خود را از دست داد. این گفتوگو در ادامه میآید:
ایکنا ـ مسئله زندانیان عقیدتی در زندانهای بحرین همچنان بر صحنه سیاسی و حقوقی این کشور سایه انداخته است، به خصوص که نهادهای حقوق بشری هم نسبت به این قضیه ابراز نگرانی کردهاند، در حال حاضر وضعیت بازداشتیها چگونه است و چه نگرانیهایی نسبت به آنها وجود دارد؟
زندانهای بحرین مملو از بازداشتیهایی است که اکثر آنها بازداشتیهای سیاسی هستند و شمار آنها تقریبا به پنج هزار نفر میرسد و البته در برخی مقاطع این تعداد بیشتر یا کمتر میشود و برخی از آنها به محض اینکه دوران محکومیت حبسشان تمام میشود، باز حکم حبس جدیدی برایشان صادر میکنند.
مقامات بحرین همچنان دست به بازداشت و صدور احکام حبس علیه جوانانی میزنند که خواهان مشارکت سیاسی در امور کشورشان هستند و همچنین حقوق اساسی را مطالبه میکنند که در منشورهای حقوق بشری که بحرین هم به امضا رسانده تضمین شده است.
تا به امروز و با وجود شیوع کرونا در زندانهای رژیم آل خلیفه، این رژیم بر آزادنکردن زندانیان سیاسی اصرار دارد، آن هم در حالی که آنها در شرایطی سخت و ناسالم به سر میبرند و اجازه ملاقات با پزشک یا معاینه پزشکی نیز ندارند.
در موارد اورژانسی نیز با تعلل کادر زندان در انتقال زندانی بیمار به درمانگاه یا بیمارستان حال بیمار وخیم میشود که نمونه آن شهید شدن عباس مال الله، زندانی سیاسی است و زندانیان خواستار انتقالش به بیمارستان شده بودند؛ اما بی تفاوتی نسبت به وضعیت سلامت او منجر به شهادتش شد.
با وجود اینکه نهادهای بین المللی نظیر سازمان عفو بینالملل و سازمانهای حقوق بشر بینالمللی بارها خواستار آزادی زندانیان سیاسی در بحرین شدهاند، اما نسبت به این قضیه هیچ توجهی صورت نمیگیرد.
در بحرین به نهادهای حقوق بشری اجازه فعالیت مستقل داده نشده و به درخواستهای نهادهای بینالمللی هم اهمیتی داده نمیشود. تاکنون فقط تعداد اندکی از میان جمعیت انبوه زندانیان سیاسی در بحرین تحت فشار و همچنین به دنبال تغییر سیاستهای بینالمللی از جمله تغییر در دولت آمریکا آزاد شدهاند همان طور که لحن گفتمان عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران با تغییر دولت آمریکا تغییر کرده است؛ بنابراین آزاد شدن همان تعداد اندک زندانی در بحرین هم در راستای پاسخ دولت به خواستههای ملت بحرین و مراعات وضعیت سلامت آنها در سایه شیوع کرونا در زندان نبوده است.
ایکنا ـ آیتالله شیخ عیسی قاسم اخیرا در پیامی خطاب به معترضان بحرینی خواستار گسترش تظاهراتهای مردمی برای آزادی هزاران بازداشتی در زندانهای آل خلیفه شده است؛ تأثیر این سخنان چگونه بوده است؟
سخنان آیتالله قاسم حکیمانه بود. به دنبال آزادی برخی بازداشتیها ما شاهد تداوم تظاهراتهای مردمی هستیم. خانوادههایی که نگران ابتلای فرزندانشان به کرونا در زندانها هستند، شروع به ریختن به خیابانها و برپایی تحصن کردند و در مقابل، دستگاههای اطلاعاتی در برخورد با این اعتراضات خشونت به خرج میدهند؛ نظیر اتفاقاتی که در سال 2011 رخ داد به گونهای که مأموران آل خلیفه با خودروهای خود به محل برپایی تظاهراتهای مردمی به خصوص محل تحصن زنان و مادران حمله میکنند و با توهین و به کارگیری الفاظ رکیک علیه معترضان آنها را تحریک میکنند؛ البته در مقطع کنونی رژیم آل خلیفه به دلیل فشار جامعه جهانی از خشونت خود تا اندازهای کاسته است، وگرنه شبیه آنچه که در سال 2011 مرتکب میشدند با شلیک گلوله و گاز اشک آور به مقابله با معترضان میرفتند.
ایکنا ـ به گفته منابع، شهادت عباس مال الله به دلیل اهمال پزشکی بوده است چگونه میتوان مانع تکرار چنین حوادثی شد؟
رژیم آل خلیفه مورد اعتماد نیست؛ بلکه متهم به هدف گرفتن جان بازداشتیهاست. این رژیم باید موارد مرگ در بازداشتگاهها را ثبت کند که چنین امری اتفاق نمیافتد. آیتالله عیسی قاسم و نهادهای حقوق بشری و جنبشهای انقلابی و نهادهای سیاسی درباره آزادنشدن کماکان زندانیان سیاسی هشدار دادهاند؛ چرا که در سایه شیوع کرونا ماندن زندانیان در زندان به مثابه تلاش برای کشتار آنهاست؛ همان طور که شهید مالالله هم در اثر تعلل و بی جواب ماندن خواسته زندانیان به انتقال او به بیمارستان به شهادت رسید.
اقدام رژیم آل خلیفه در هدف گرفتن جان چهرهها و رهبران جنبش انقلابی بحرین و آزاد نکردن آنها، علامت سؤال بزرگی است که باید گفت تنها در راستای تلاش برای ترور سیاسی آنهاست.
ایکنا ـ سازمان عفو بینالملل مقامات بحرینی را متهم کرده که کرونا را ابزاری برای سرکوبگری بیشتر آزادی بیان و شکنجه زندانیان به منظور اعترافگیری از آنها قرار داده است، نظر شما در این باره چیست؟
رژیم آل خلیفه از کرونا سوء استفاده کرده تا محدودیتهای بیشتری را علیه تظاهراتکنندگان و مردمی که خواستار مشارکت سیاسی در امور کشورشان هستند، تحمیل کند؛ کما اینکه از این شرایط برای تأثیرگذاری بر مسائل دینی مردم بهرهبرداری کرده است.
در بحرین طائفه بزرگتر یعنی شیعیان بیش از دیگران مورد ظلم قرار میگیرند و همه گیری کرونا هم مثل عصایی برای سرکوب شیعیان به کار گرفته میشود کما اینکه از کرونا برای سرکوب زندانیان در زندانها استفاده میشود.
برای مثال مقامات بحرینی مساجد و حسینیهها را به بهانه کرونا تعطیل کردند و حتی پخش سخنرانیهای ضبط شده نیز از مساجد ممنوع است و حتی در محرم هم اجازه برپایی مراسم در مساجد و حسینیهها را ندادند.
بنابراین رژیم آل خلیفه کرونا را ابزاری برای سرکوب آزادیهای دینی و برپایی تحصنها و تجمعات سیاسی قرار داده است و چنین وضعیتی در داخل زندانهای بحرین نیز وجود دارد، به گونهای که برخی از زندانیان را به بهانه قرنطینه به انفرادی میفرستد.
ایکنا ـ حکومت بحرین پس از تخریب مساجد شیعی حالا یک کنیسه سعودی را در منامه افتتاح میکند، این کار را چگونه تفسیر میکنید؟
این موضوع ما را به یاد سخنانی از امام خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران درباره برخی رژیمهای منطقه میاندازد، اینکه آنها رژیمهایی الحادی و پروژه آنها هم الحادی است.رفتارهای رژیم آل خلیفه نیز در همین راستا و منطبق با پروژه الحادی است؛ یعنی حکومت بحرین به دین اعتقادی ندارد؛ بلکه دین را ابزاری برای ماندن در قدرت قرار داده است.
اتفاقات سال 2011 صحنه آشکار محاربه با خدا بود؛ به گونهای که رژیم آل خلیفه مساجدی را که نماد اصالت و تاریخ یک طائفه اساسی از طوائف ملت بحرین بود تخریب میکرد و دست به پاکسازی نژادی و حملات نژادی و دینی میزد.
به دنبال تخریب مساجد، رژیم آل خلیفه درصدد تغییر تاریخ بحرین برآمد به خصوص که اسامی مناطق باستانی این کشور را تغییر داد، نظیر نقشه انگلیسی که از زمان حکومت آل خلیفه در بحرین به کار گرفته شده و القاب خانوادههای بزرگ بحرینی حذف شد و فقط لقب آل خلیفه که مختص خانوادهای غیربحرینی بود باقی ماند.
خاندان حاکم بر بحرین همچنین در راستای منافع سیاسی خود با رژیم غاصب اسرائیل همپیمان شده است تا دشمن را به دوست تبدیل کند.
در اینجا سخن محمد حسنین هیکل، نویسنده و روزنامه نگار کهنهکار مصری را یادآور میشویم که این حکومتها را بسیار موعظه کرده و گفته است: خصومت شما با ایران موضوعی تخیلی است. ایران و تشیع خطری برای احدی در منطقه ندارند و دشمن واقعی، اسرائیلی است که بزرگترین خطر برای حکومتهای عربی و اسلامی است؛ اما آنها این نصیحت را رد کردند و زمینه را برای تشکیل ائتلافهای بزرگ با دشمن صهیونیستی گشودند که از جمله آن تأسیس کنیسه یهودی در منامه است.
انتهای پیام