حسین بشیریگیوی، جامعهشناس و پژوهشگر علوم اجتماعی در گفتوگو با ایکنا از اردبیل، با اشاره به اینکه در قدیم، روابط اعضای خانواده در خانواده گسترده تعریف شده بود، گفت: زن نقشهایی از جمله فرزندآوری و خانهداری و اطاعت از شوهر و همچنین نقش مادر بودن را ایفا میکرد که این نقشها روابط قانونمند به دنبال داشت و مرد هم دارای نقشهای از جمله منبع درآمد برای خانواده، اقتدارگرا، دارای روحیه رسمی و خشک و خشن که این نقشها روابط اقتدارگرا را برای مرد مشخص میکرد.
وی ادامه داد: دکتر سیمزاری نقل میکرد در محله شاه باغی بزرگان محله با اتوریته به جوانان دستور ازدواج میدادند در حالیکه در حال حاضر چنین افرادی در محله نیست و اگر هم باشد جوانان با اتوریتهتر پاسخ کوبنده میدهند، در واقع در خانواده گسترده روابط خانوادگی به روابط اجتماعی هم ارتباط پیدا میکرد.
بشیری اظهار کرد: با جنبشهای فمینیستی و احقاق حقوق فردی و اجتماعی زنان، روابط زن و شوهر متفاوت شد، دیگر مرد تنها عنصر اقتصادی و دفاعی خانواده نیست، زنان هم به اجتماع راه بردند و زنان شاغل تعریف شد، وابستگی اقتصادی زنان به مردان کمتر شد و در این میان روابط نوینی تعریف شد.
وی ادامه داد: در روابط خانوادگی نوین، صنعت فرهنگ خانوادههای تک والد یا تک سرپرست را به رسمیت شناخت، صنعت فرهنگ به زنان راه را نشان داد که طلاق بگیرند و با فرزند خود به صورت هستهای زندگی کنند. در واقع صنعت فرهنگ تک سرپرستها را هم به عنوان خانوار قبول کرد و در یک بسته هستهای مکانی را به آنها اختصاص داد تا زندگی کنند.
این جامعه شناس بیان کرد: به همین راحتی روابط خانوادگی دچار تغییرات اساسی شد، اگر فرزند به عنوان حامی والدین در سالمندی در خانواده گسترده محسوب میشد صنعت فرهنگ به جای فرزند تامین اجتماعی را قرار داد و به قانون تبدیل کرد که نیاز به فرزند در زمان بازنشستگی و سالمندی نیست، این تعریف سرای سالمندان را در روابط اجتماعی اجتماع نهادینه کرد و سرپرست خانواده به حقوق بازنشستگی دل خوش کرد در حالیکه در پویایی و نشاط خانوادگی اقتصاد یکی از شاخصهاست.
بشیری ادامه داد: ارتباط متقابل زن و شوهر، مادر و فرزند، پدر و فرزند و همچنین بین فرزندان به یک ارتباط سرد و خشک تبدیل شد، چرا که جای عشق و محبت و مودت را پول و اقتصاد گرفت، در واقع سرپرست یا دنبال سرپناه اجارهای است یا تلاش میکند سرپناه برای خود دست و پا کند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی گفت: در خانوادههای تک والد، مادر یا پدر که با فرزند زندگی میکنند که عموما تک فرزند هستند والد در فضای مجازی برای خود زندگی میکند و فرزند هم در فضای مجازی غوطه ور است و روز به روز پرخاشگر میشود و در نهایت در خشونت غرق میشود، والد هم در سرکار و وقت گذرانی با جنس مخالف برای رفع نیازهای عاطفی خویش است.
بشیری افزود: در نظر داشته باشیم فرزندانی که در خانوارهای بیش از ۵ نفر بزرگ شده بودند و از روابط اجتماعی بالایی برخوردار بودند میانگین خشونت را در اجتماع ما به بیشترین میزان رساندند، حال تک فرزندها که کودکی و نوجوانی را به تنهایی سپری کرده یا در فضای مجازی سیر کرده اند خشونت را به کجا خواهند رساند.
وی اظهار کرد: خانواده هستهای، تک والد و مجردها را هم به عنوان خانواده به رسمیت شناخت و برای زندگی به آپارتمانها فرستاد و روابط خانوادگی اصیل و سنتی گرم و محبت آمیز و انسان محور را از بین برد و ارتباط تک ساحتی را بر خانوارها تحمیل کرد و نقش پدر و مادر و فرزند و خویشاوندی را به نقش فرد مستقل تنها و بی مسئولیت تقلیل داد.
بشیری ادامه داد: خانواده هستهای نقش پررنگ روابط اجتماعی که در طی قرون اعصار تکامل یافته بود را کم رنگ کرد و رفته رفته باز بدویت و توحش خود را نشان خواهد داد و خانواده هستهای زوجینی که در ارتباط آزاد هستند را به رسمیت شناخت و برای زندگی به آپارتمانها فرستاد.
این جامعهشناس در پایان سخنان خود گفت: در هر روی برای نجات خانواده و نجات روابط خانوادگی و اجتماعی باید از خانواده هستهای به خانواده گسترده مادر تبار عبور کرد.
گفتوگو از ابراهیم عزیززاده
انتهای پیام