واکاوی ویژگی‌های فنی و معنوی تلاوت «محمد عمران» / بم‌خوانی در اوج + فیلم
کد خبر: 3927206
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۴
یادی از حکیمِ تلاوت /

واکاوی ویژگی‌های فنی و معنوی تلاوت «محمد عمران» / بم‌خوانی در اوج + فیلم

در ویژه‌برنامه «حکیمِ تلاوت؛ محمد عمران» به مناسبت سالروز ارتحال این قاری، مبتهل و مؤذن بنام مصری، مطرح شد که او به دلیل آشنایی با بحث موسیقی کلاسیک، شناخت خوب از نغمات و استفاده از گوشه‌های مهجور مقامات از سایر منشدین و مبتهلان هم‌عصرش متفاوت بود. گویی عمران هر آنچه را در اجراهای گذشتگان خوب بود در تلاوت و ابتهالش به کار می‌گرفت و ابداعات مهم و گسترده‌ای داشت.

محمد عمران، محمدرضا پورزرگری و سعید پرویزیویژه‌برنامه حکیمِ تلاوت به مناسبت سالروز ارتحال شیخ «محمد احمد عمران»، قاری و مبتهل بنام جهان اسلام، با حضور دو قاری بین‌المللی کشورمان در خبرگزاری ایکنا برگزار شد. در این میزگرد محمدرضا پورزرگری، پیشکسوت قرآنی، صدای این قاری روشندل مصری را از حیث مساحت صوتی، قادر به اجرای بیش از دو اُکتاو توصیف کرد و صدایش را فوق‌العاده خوش‌طنین و حجیم برشمرد. همچنین سعید پرویزی نیز صدای استاد عمران را برای بحث صداسازی، آموزش صوت به ویژه برای نوجوانان در سن بلوغ بسیار مؤثر دانست. در ادامه مشروح صحبت‌های این دو مدرس قرآن را در برنامه حکیم تلاوت می‌خوانید؛

ایکنا - در شروع گفت‌وگو از شما برای حضور در این ویژه‌برنامه تشکر می‌کنم.

پورزرگری: خدمت شما و همکارانتان در خبرگزاری فاخر ایکنا، عرض سلام و ادب و احترام دارم، همچنین به محضر همراهان محترم و بینندگان و عزیزانی که صفحه خبرگزاری ایکنا را پیگیری و این رسانه را دنبال می‌کنند، ان‌شاءالله عزاداری‌های همه مقبول باشد.

پرویزی: بنده هم خدمت مجری محترم و استاد پورزرگری عرض سلام دارم. ان‌شاءالله که لحظاتی خوبی را با هم سپری کنیم.

ایکنا - سؤال نخست این است که ویژگی‌های فنی و معنوی شاکله تلاوت استاد محمد عمران، که کمتر به آن توجه شده است، چیست؟

پورزرگری: استاد محمد عمران از قاریان، مبتهلان و منشدین بسیار مُجید و عبقری[نابغه و هوشمند] در عصر ذَهَبی[طلایی] تلاوت است. برخی درباره ایشان، قاری مُجید و مبتهل عبقری، به معنای قاری عالی‌مقام و همچنین مبتهل هوشمند، تعبیر کرده‌اند.

ایشان به دلیل نابینایی، قرآن را در همان سنین طفولیت و در معاهدی که ویژه ناشنوایان و نابینایان بوده، فرا می‌گیرند و حفظ می‌کنند، در ادامه در یک آکادمی موسیقی از اساتید بزرگی بهره‌مند می‌شود. با مبتهل بزرگ «سید موسی» آشنا می‌شود. به دلیل ویژگی‌های صوتی، کارهای برخی از آهنگ‌سازان بزرگ به عنوان مثال کارهایی از «عبدالسمیع بیومی» یا «محمد فیومی» را اجرا می‌کند و به تدریج مشهور می‌شود. به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردی که در صدای ایشان وجود داشت، می‌توان گفت با صدای گذشتگان تفاوت فاحشی داشته است. ایشان از نظر مساحت صوتی، قادر بوده بیش از دو اُکتاو بخواند. صدای فوق‌العاده خوش‌طنین و حجیمی داشته و در طبقات فوقانی مانند سایرین که شکل هرمی دارد، نبوده، یعنی هر چه صدا بالاتر می‌رفته از قدرت و استحکام آن کاسته نشده و حالت جیغ پیدا نمی‌کرده است.

در بررسی قسمت فوقانی و پرده‌های جواب‌الجواب ایشان، می‌بینیم همان اقتدار و استحکامی که در بَم صدا وجود داشته در اوج نیز وجود دارد. در عین حال، صدایی با این همه وسعت، بسیار منعطف هم بوده و پهنا و ارتفاع داشته و دارای تحریرهای بسیار فاخر و ریزی که به جا از آن استفاده می‌شده است.

صدای برخی افراد تحریر دارد، اما ناخودآگاه نابجا ریزش می‌کند، اما ایشان هوشمندانه از تحریرها استفاده می‌کرده، ضمن اینکه ذات صدایش، خودبه‌خود تحریر داشته است. به خاطر آشنایی با بحث موسیقی کلاسیک، مقامات و فروعات مقامات موسیقی با سایر منشدین و مبتهلان عصر خود متفاوت بود. گویی هر آنچه خوبی در خواندن‌ها و اجراهای گذشتگان بوده در وجود تلاوت و اجرای وی وجود داشته است. اضافه بر آن هم به خاطر تسلط فوق‌العاده‌ای که روی بحث تکنیک موسیقی داشته، توانسته از این توانمندی به خوبی استفاده کند. اینها باعث شد تا به عنوان یک مبتهل مبدع و دارای جایگاهی بالاتر از سایر مبتهلان مطرح شود. به طوری که در همان عصر، مبتهلان و منشدین برجسته‌ای داشته‌ایم، اما وقتی آثار استاد محمد عمران را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم در ابتهالاتی که در فجرگاه اجرا کرده، فوق‌العاده متفاوت بوده است. یکی از کارهای بسیار فاخرش همراه با «سعید حافظ»، از دیگر مبتهلان و منشدین بوده است. محمد عمران به دلیل قاری بودن از  سعید حافظ، شهرت بیشتری کسب کرد.

این استاد تا زمان حیات، نتوانست آنگونه که باید، جایگاه ویژه‌ای پیدا کند و یکی از دلایل آن، هم‌عصر بودن با بسیاری از اساتید بزرگ تلاوت مصر بود. با این وجود آثاری که از ایشان در کشورهایی همچون بحرین، امارات، عمان و ... ضبط شده، جایگاه ویژه‌ای در بین مردم پیدا کرد. مردم بسیار از تلاوتش استقبال می‌کردند و بارها درخواست تکرار فراز را داشته‌اند، به عنوان مثال در تلاوت سوره مبارکه «تحریم» بالای 15 دقیقه مقام بیات و آیه اول را تکرار می‌کند. این سنت ایشان بوده، البته مقداری از این تکرارها به درخواست مردم بوده است. در سوره مبارکه یوسف آیه «الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ» همین «بسم‌الله الرحمن الرحیم» و «الر» را 15 بار تکرار کرده است.

ایکنا - به نوعی تلاوت درخواستی انجام می‌داد.

پورزرگری: سمیعه‌های ایشان، خیلی انرژی می‌دادند و ایشان این انرژی مثبت را دریافت کرده و با ذوق سرشارش می‌آمیخت. یکی از امتیازات ایشان علاوه بر اینکه یک فرد خلاق در بحث انشاد و ابتهال بود، در بحث ادا و رعایت احکام تجویدی، هیچ کم نگذاشته و حتی اجراهایی داشت که نه تنها از قاریان فاخر و درجه یک مصر کم نداشت، بلکه در قسمت‌هایی تفاوت‌های اساسی در کارهای لحنی داشته و این به دلیل تسلط فوق‌العاده بوده است. معروف بوده که محمد عمران از نغمات مهجور و گوشه‌هایی که دیگران کمتر می‌‌خواندند، بسیار استفاده می‌کرد.

عمران، در بحث قرائت و ابتهال از «علی محمود» بسیار الهام گرفته است. در کنار تلاوت‌ها و ابتهال‌های فوق‌العاده استاد محمد عمران، برخی تلاوت‌ها واقعاً منحصربه‌فرد است و هر شنونده‌ای را میخکوب می‌کند. جا دارد خاطره‌ای را ذکر کنم. زمانی در یک جلسه خصوصی در محضر مقام معظم رهبری، ایشان از یکی از قراء مصری یاد کردند و گفتند که ایشان تلاوت‌های فاخر و ماندگاری دارد، برای اینکه توجه ما را به این قاری جلب کنند، نامی از ایشان نبردند. بعدها فهمیدیم ایشان ابتهال‌خوان بوده و قاری نبوده است، اما چون ابتهال‌خوان قدری بوده و صدای خوبی داشته است در عرصه قرائت هم خوب رشد کرده است.

یک وقتی در محضر مقام معظم رهبری، ایشان از یکی از قراء ـ که شاید در ابتدا اسم‌ آن قاری را در ذهن نداشتند یا می‌خواستند توجه جمع را به سمت آن قاری جلب کنند ـ یاد کردند و گفتند: قاری‌ای هست با صدایی فاخر و تلاوت‌های ماندگار که بعدها متوجه شدم، ایشان اصلاً قاری نیست، بلکه ابتهال‌خوان است، اما چون ابتهال‌خوان خیلی قوی‌ و مسلطی است و صدای فاخری هم داشته و در عرصه قرائت هم خوب رشد کرده است. در این جا بود که جمع حاضر در برابر معظم‌ له گفتند: محمد عمران و ایشان گفتند: بله ایشان.

محمد عمران، محمدرضا پورزرگری

افرادی که تلاوت‌های اصیل و فاخر را می‌پسندند به شنیدن صوت عمران علاقه‌مند هستند. استاد محمد عمران نه تنها در زمینه تنغیم برجسته بود، بلکه در زمینه قرائت هم با ارائه تلوین‌های نغمی، مسئله القای معانی و قفله‌های خیلی خاص و استفاده از تکنیک‌های خاص القای معنی را استفاده کرده و از این حیث کم‌نظیر و منحصر به فرد بود.

شاید یکی از دلایلی که در زمینه قرائت، مشهور نشد، این بود که ایشان را به عنوان مبتهل و منشد می‌شناختند. بعدها با درگذشت بسیاری از قاریان عصر طلایی مصر و خلاءهایی که به وجود آمد، مردم متوجه شدند استاد عمران چه گوهر نایابی بوده است؛ اما متأسفانه ایشان نیز زود از دنیا رفتند. آنگونه که نقل شده است در زمان درگذشت ایشان کشور مصر درگیر جشن‌های پیروزی اعراب بر اسرائیل بوده و لذا نتوانسته‌اند به آن بپردازند، با وجود این بعد از چندین روز از مقام ایشان تجلیل شایسته‌ای شد.

پرویزی: استاد پورزرگری در بحث ویژگی‌های فنی و معنوی تلاوت، به موضوع مساحت صوتی و انعطاف‌پذیری اشاره کردند. هر قاری‌ای که انعطاف صوتی بیشتری داشته باشد، دست او برای القای معنی بازتر خواهد بود، چرا که در آیات قرآن، فضاها عبارت به عبارت تغییر می‌کند. یکی از ابزار القای معنی انعطاف صوت و یکی دیگر رنگ‌آمیزی و طنین صوت است. در برخی مواقع می‌‌شنویم، حالت ترسی در صدای استاد عمران ایجاد می‌شود که این می‌توانست متناسب با معنی اتفاق افتاده باشد.

ایکنا - اینها ذاتی است یا با تمرین به دست می‌آید؟

پرویزی: مقدار زیادی از آن ذاتی است، اما اگر دقت کنید، استاد عمران در بخش صوت، پردازش بسیار خوبی دارند و معلوم است که صدا را بی‌‌جهت رها نمی‌کند، خصوصاً در بم، حالتی ریشه‌ای و سینه‌ای دارد. صدای ریشه‌ای، حالتی است که وقتی دست را روی سینه قرار می‌دهیم، سینه به ارتعاش در می‌آید.

صدای استاد عمران از جهت پردازش بسیار قوی است و در بحث صداسازی، آموزش و استفاده صوت و کاربری صوت، بسیار مؤثر است. خود من از این موضوع استفاده کرده‌ام و نسخه‌هایی داشته است که باعث شده خیلی زود به نتیجه برسم.

ایکنا - شاید برای مخاطبان جالب باشد که بدانند تأثیر تلاوت‌های استاد عمران بر تلاوت‌های سعید پرویزی چگونه بوده است؟

پرویزی: برخی وقت‌ها که صدا گرفته،‌ خش دارد و آماده نیست، چهار، پنج دقیقه در فضای صوتی استاد محمد عمران تلاوت می‌کنم، خودبه‌خود گرفتگی صدا از بین می‌رود و بارها این را در محافل تجربه کرده‌ام. در این مواقع صدا در حالتی قرار می‌گیرد که حتی تحریر، بهتر صورت می‌گیرد. برخی موارد را باید اجرا کرد تا به آن رسید که در اینجا مثالی را ارائه می‌دهم.(مراجعه به فیلم دقیقه 20 به بعد). این‌گونه، صدا را مانند بسیاری از اساتید به مقابل گلو نمی‌آورد. شاید برخی برداشت کنند آوردن صدا به مقابل گلو، نوعی ضعف باشد، اصلاً اینگونه نیست، بلکه نگاه داشتن صدا در چنین موقعیتی، خروج زیبایی را ارائه می‌دهد(تمرین صوتی؛ مراجعه به فیلم، دقیقه 21 و 55 ثانیه). در اینجا لحن با صوت به گونه‌ای ترکیب می‌شود که بهترین خروجی و بهترین صدا را از آن دریافت کنیم.

بازی با صدای این استاد به ویژه برای قرائی که در سن بلوغ هستند، بسیار آموزنده است. بسیاری از قاریان نوجوان به دلیل تغییرات در صدایشان، این تصور را دارند که دیگر در صدایشان اوج ندارند، در حالی که با تقلید بم‌های استاد محمد عمران می‌توانند به تلاوت خود ادامه دهند.

ایکنا - ای کاش چنین آموزش‌هایی در جلسات به نوجوانان داده می‌شد.

پورزرگری: مشکل این است که بسیاری از اساتید، ذهن خود را متمرکز بر دو یا سه استاد کرده‌اند و به شاگردان خود همین اساتید را پیشنهاد می‌دهند، به عنوان مثال برای اصلاح تجوید یا هر چیز دیگر، استاد عبدالباسط بخواند، قرآن‌آموز تا یک سنی می‌تواند خوب سبک عبدالباسط را اجرا کند، صدایش در مرحله بلوغ، کشش سبک عبدالباسط را ندارد، در اینجا اساتید، سبک استاد منشاوی را توصیه می‌کنند و در اینجا قرآن‌آموز به دلایلی همچون کم آوردن در اوج و... دچار سرخوردگی می‌شود. برخی از اساتید، چون محمد عمران در برهه‌ای می‌توانند فضای تلاوت قاریان را تغییر دهند. این موضوع شرایط دیگری می‌طلبد که اگر لازم شد به آن اشاره می‌کنم.

پرویزی: مجدد تأکید می‌کنم که استفاده از صوت عمران، بسیار مؤثر است، این خود یک نوع صداسازی است. بسیاری از تحریرهایی که قصد زدن داشتم با شنیدن تلاوت محمد عمران کشف کردم. به یاد دارم در سال 1379 تلاوت سوره مبارکه ابراهیم استاد محمد عمران که توسط مرحوم استاد علی اربابی ضبط شده است، برای اولین بار گوش دادم و به این درک رسیدم که همه تلاوت، اوج‌خوانی نیست، عمران بسیار زیبا، بم را می‌خواند. این مورد همزمان با ایام بلوغ من بود و برای مدتی اوج خواندن را کنار گذاشتم. برخی قاریان با حالت قهر و دلسردی اوج را کنار می‌گذارند، اغلب قاریان در سن بلوغ اینگونه‌اند، اما من با یک دلگرمی، اوج خواندن را کنار گذاشتم تا انعطاف و بم صدایم را تقویت کنم.

انعطاف صدای استاد محمد عمران در پرده‌های بم بسیار بالاست، استاد عبدالباسط و منشاوی، چنین انعطافی را در خواندن خود استفاده نکرده‌اند. شاید کسی که در سن بلوغ است، منشاوی کار کند و بگوید حالا که اوج ندارم و بم منشاوی را خوب می‌خوانم، کافی است. توصیه من این است که اگر چنین فردی خوب می‌خواند یک سطح بالاتر برود و از قاری‌ای که در بم‌، عملکرد بسیار منعطفی دارد، استفاده کند. قطعاً استاد منشاوی هم منعطف تلاوت کرده است، اما در پرده‌های بم، انعطاف استاد عمران بیشتر است.

ایکنا - سبک تلاوت استاد محمد عمران خلاقیت بیشتری به قاری می‌دهد.

پورزرگری: سبک تلاوت‌های این دو استاد متفاوت است، اما همانطور که آقای پرویزی بیان کرد، تلاوت استاد محمد عمران فضاهای جدیدی را باز و ذهن قاری را منعطف و خلاق می‌کند.

خداوند تبارک و تعالی «و هوالخلاق العلیم» است. همه زیبایی‌هایی که در گذشته وجود داشته و ما برخی از آن را نشنیده‌ایم - مانند نغمات داوود نبی(ع) که هوش از سر انسان می‌برده و از بس زیبا بوده است پرندگان با ایشان هم‌نوا می‌شده‌اند – مخلوقات پروردگار است و ممکن است در آینده هم افرادی بیایند با صدای بسیار زیبا و ویژه شاید همین الان هم افرادی باشند که استعداد خوبی در این مسیر دارند و آن را کشف نکرده‌اند و حتی آنهایی هم که کشف کرده‌اند، می‌توانند از امثال تلاوت محمد عمران ایده دریافت کنند تا بتوانند کارهای جدید و ابداعات کم‌نظیری را پیاده کنند،‌ پس مسئله ابداع دیگر تمام نشده است.

یک زمانی همه فکر می‌کردند با وجود اساتیدی همچون عبدالفتاح شعشاعی، مصطفی اسماعیل و عبدالباسط دیگر قرائت تمام شده و کسی نمی‌تواند بهتر از اینها تلاوت کند. در ادامه شاهد ظهور استاد «حصان» بودیم. پس قطعاً این راه باز است منتها یک شرایطی هم باید باشد تا قاریان بیشتر ظهور کنند.

پرویزی: استاد پورزرگری تأکید کردند که اساتید ما، خودشان را محصور در سه سبک کرده‌اند و فقط آنها را تجویز می‌کنند که نکته بسیار به جایی بود. قاری حرفه‌ای باید متناسب با نیاز تلاوت خود انتخاب کند، برای یک فرد شاید استاد «صیاد» مناسب باشد و شخص دیگر «علی‌البنا»، نباید قاریان را صرفاً به تقلید از مصطفی اسماعیل، عبدالباسط و یا منشاوی ملزم کنیم. تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است به یک قاری پیشنهاد داده‌ام تا مثلاً سبک طبلاوی یا صیاد بخواند، بعد تعجب کرده است که چرا این قاریان را پیشنهاد می‌کنم. اگر اینگونه فکر کنیم هیچ وقت محمد عمران را کنار نخواهیم گذاشت.

سعید پرویزی

ایکنا - اتفاقاً در اثنای سؤالات نقد جریان تلاوت کشور را مطرح می‌کنم و آنجا بیشتر در مورد آن صحبت می‌کنیم تا مشخص شود که چرا از داشته‌ها و تلاوت‌های محمد عمران استفاده نمی‌کنیم؟ اگر نکته خاصی در مورد سؤال ابتدایی وجود دارد، بگویید.

پرویزی: به یاد دارم یکی از اساتید قرآن همواره می‌گفت یک قاری اگر می‌خواهد، واقعاً قاری باشد باید مبتهل هم باشد. یعنی بتواند دعا و مناجات بخواند و احساسات خود را بروز دهد.

ایکنا - برخی می‌گویند منجر به تخریب صدایمان می‌شود؟

پورزرگری: تلاوت قرآن با ابتهال اشتراکات زیادی دارد، اگر کسی مبتهل هم باشد، قطعاً در بحث احساس در تلاوت کم نخواهد گذاشت. یکی از فرق‌های تلاوت با ابتهال در همین احساس است که این موضوع در ابتهال پررنگ‌تر است. تفاوت دیگر انعطاف است، در ابتهال انعطاف بیشتری نسبت به تلاوت به خرج داده می‌شود. کسی که اجرای ابتهال دارد در انعطاف صدا و عدم تکلف صدا، هیچ مشکلی نخواهد داشت. برخی اوقات به قاریان پیشنهاد می‌دهم برای رفع تکلف و گیرِ صدا، ابتهال اجرا کنند، چرا که در ابتهال، قید و بندهای تجویدی مطرح نیست و صدا بدون هیچ تکلف و گرهی خارج می‌شود.

ایکنا - برخی می‌ترسند که ابتهال به صدا و تجوید آسیب بزند.

پرویزی: قطعاً آسیب نمی‌زند، اتفاقاً ابتهال فنی است که صدا را گرم می‌کند. ابتهال مانند تلاوت نیاز به نفس ندارد و لذا گرم کردن صدا در آن هست. از همه اینها مهم‌تر مبتهل هر احساسی را بروز می‌دهد، در تلاوت قرآن یک چارچوبی وجود دارد و مقداری محدودتر از ابتهال است. در ابتهال دست مبتهل برای جابجایی پرده‌های صوتی باز است. یکی از اساتید همواره بیان می‌کرد که یک فوتبالیست در زمین هیچ وقت «پشتک‌وارو» نمی‌زند، اما در تمرینات خیلی پشتک می‌زند. شاید بشود برای تلاوت و ابتهال چنین شبیه‌سازی‌ای انجام داد. این تمرین بسیار خوبی برای قاریان خواهد بود.

پورزرگری: مسئله ابتهال‌خوانی و قرائت قرآن یک خاستگاه‌ مشترک در موسیقی دارند که آن هم موسیقی عرب است. کسی که می‌خواهد در فضای قرائت قرآن حضور داشته باشد باید بر اساس «اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِلُحُونِ الْعَرَبِ وأَصْوَاتِها» قرائت کند. وقتی می‌خواهیم با صوت و لحن عرب بخوانیم ترجیحاً و تحقیقاً باید خاستگاه‌ موسیقی عرب را مورد استفاده قرار دهیم. یکی از تمرین‌هایی که ایشان فرمودند، مسئله ابتهال‌خوانی و کارهای موسیقایی عربی است. به خاطر شرایط قداست و حس و حالی که اشاره شد، بحث ابتهال متفاوت است و مقداری فضا را به مسئله تلاوت قرآن نزدیک‌تر می‌کند در عین حال محدودیت‌های بحث تلاوت قرآن را ندارد و یک فرد برای رشد صوت و لحن خود می‌تواند، مورد استفاده قرار دهد.

در قرائت، صدا را می‌توان پرورش داد، همه قاریانی که می‌بینید از اول این صدا را نداشته‌اند، اگر نوار بیست سال قبل آقای پرویزی را گوش دهید، متوجه این تفاوت صدا خواهید شد. اینها بر اثر سیر تمرین‌هایی که انجام داده و آشنایی با اصول و ضوابط به وجود آمده است.

ایکنا - حالا که به خواندن ابتهال توصیه شد، شاید برای بسیاری این سؤال مطرح باشد که در ابتهال از چه کسی تقلید کنند؟

پورزرگری: قبل از اینکه به سؤال شما بپردازم، باید یک نکته را یادآوری کنم. افرادی که در عرصه تنغیم کار می‌کنند و کسانی که در زمینه قرائت قرآن به رشد و بلوغ رسیده‌اند، اگر در بحث تنغیم به موفقیت‌هایی رسیده‌اند، با استفاده از اراده‌ای که به خرج می‌دهند، می‌توانند تلاوت انجام دهند و احکام قرائت و ضوابط قرآن خواندن را خوب رعایت کنند.

فردی همچون محمد عمران که یک مبتهل فوق‌العاده قوی است و در بحث موسیقایی نیز مطرح بوده است، وقتی وارد عرصه قرآن شده هیچ خللی در تلاوت او وارد نمی‌شود. وقتی اراده می‌کند، قرآن بخواند همراه با اداء و تجوید درست است. لذا این اراده خیلی مهم است. یکی از مشکلاتی که قاریان ما دارند، این است که وقتی وارد فضای تنغیم می‌شوند و می‌خواهند کارهای لحنی انجام دهند، آسیب‌های تجویدی بیشتری پیدا می‌کنند و این به خاطر همان اراده‌ای است که گفتم. تنغیم را باید با رعایت اصول و ضوابط انجام دهند تا تلاوت‌ها دچار ضعف نشود و رشد بیشتری پیدا کند.

در زمینه ابتهال، اساتید بزرگی داریم که «شیخ علی الزاوی»، «نقشبندی» «محمد طوخی»، «طه الفشنی» و «نصرالدین طوبار» از جمله آنها هستند. استاد طوبار در بحث ابتهال با یک صدای خسته زنگ‌دار به خوبی احساسات را سوار صدا می‌کند و ابتهال‌های فاخری را به وجود آورده است.

از طرف دیگر سیدمحمد نقشبندی را داریم که با یک صدای شیشه‌ای و گستره عجیب در اوج‌خوانی ابتهالات فاخری انجام داده است. اگر بخواهم مجموعه‌ای از اینها را در نظر بگیریم که امتیازات همه گذشتگان را در خود جمع کرده باشد، طه‌الفشنی یک صدای خیلی چپ دارد، نصرالدین طوبار یک صدای زنگ‌دار گرفته دارد، اما کارهای لحنی و حسی بالایی انجام می‌دهد. سیدمحمد نقشبندی نیز یک صدای صاف و فوق‌العاده قوی وسیع دارد و سعی می‌کند، محکم و چکشی ابتهال بخواند. اگر بخواهیم همه اینها را در یک مجموعه در نظر بگیریم، به محمد عمران می‌رسیم. آنچه خوبان همه دارند، محمد عمران یک جا داشت. بنابر این در بحث ابتهال هم قاریان جوان می‌توانند از محمد عمران استفاده کنند.

هر کسی باید صدا و توانایی‌های خود را بسنجد و بعد به سراغ این مبتهلان برود. کسی که می‌خواهد در عرصه ابتهال فعالیت کند، باید ده‌ها برنامه ابتهال را از مبتهلان مختلف گوش کند. به یاد دارم در اوایل دهه 60 با استفاده از رادیو قاهره تلاوت و ابتهال این اساتید را می‌شنیدیم، اساتیدی که تصویری از آنها در ذهن ما نبود و فقط از روی صدا، آنها را می‌شناختیم. آن زمان عده قلیلی به ابتهال توجه داشتند، اما به تدریج مسئله ابتهال هم طرفدار پیدا کرد.

وقتی این الگو پیدا شد و به وسیله تمرین تبدیل شد، در ادامه برای رشد و تکامل سطح خواندن باید از سایرین هم استفاده کنم. یک مبتهل، یک قاری و یک موشح باید به این مرحله برسد که با اقتضائات صوتی خود از هر کدام از این اساتید، خوشه‌ای برچیند و در اجرای خود استفاده کند.

هر انسانی درون خود رشحاتی دارد که با استفاده از این رشحات می‌تواند به برداشتی از الحان اشخاص مختلف برسد و همان برداشت را با استفاده از یک مهندسی به کار بگیرد، چنین فعالیتی می‌تواند به ارائه یک اثر نو منجر شود. هر چقدر تسلط فرد بر موسیقی و صدای خود بیشتر باشد، می‌تواند آثار جدیدتر خلق کند.

ایکنا - فکر می‌کنید کوتاه کوتاه خواندن محمد عمران و ولعی که برای یک‌نفس خواندن ندارد، چه میزان در معناگرا شدن تلاوت او تأثیر داشته است؟

پرویزی: کسی که با کوتاه کوتاه خواندن بتواند از مستمع تشویق بگیرد، کار بزرگی کرده است. در مصر شاید مقداری آسان‌تر باشد، اما در ایران که مردم نسبت به مصر اطلاعات کمتری از تلاوت قرآن دارند، سخت‌تر است. مردم در ایران بیشتر به نفس بلند، علاقه دارند و قاریان به آن سمت می‌روند، این البته لطف‌هایی دارد و به جاست، اما باید به این نکته نیز توجه کنیم که تلاوت فقط نفس نیست، یک جاهایی وقف، لازم است تا مستمع فکر کند.

وقف از جهت معنا قطعاً اثر مهمی خواهد داشت، من خودم امتحان کرده‌ام و مستمع را به فکر وامی‌دارد. کوتاه خواندن اولاً سخت است و کسی مانند «محمد رفعت» یا «حصان» که کوتاه می‌خواندند، کار بزرگی کرده‌اند. لزومی ندارد قاریان ما اینقدر خود را درگیر موضوع نفس کنند، برخی جاها صدا، ملودی، قفله خوب و وقف کردن می‌تواند موثر باشد.

محمد عمران

پورزرگری: شاید یکی از دلایل جذب قاریان به طولانی خواندن این باشد که نتوانسته‌اند جنبه‌های صوت و لحن را به تکامل برسانند و به جای آن به تلاوت پر نفس می‌‌پردازند، در بین قاریان مصری نیز چنین موردی وجود دارد. ذهن فردی که سرشار از کارهای لحنی و تنوع نغمات و تلوین نغمی و به دنبال القای معانی است، چندان در قید یک نفس خواندن نیست، مانند استاد محمد عمران، عبدالفتاح، محمد رفعت و ... اما بقیه قاریان صدای گرم و خوبی دارند و در کنار آن از نفس و طنین خوبی نیز برخوردار هستند، این قاریان برای اینکه از مستمع تشویق بگیرند طولانی می‌خوانند‌ مانند طبلاوی، محمد اللیثی و عبدالباسط که قطعات را طولانی خوانده‌اند.

در کشوری مانند ایران که نمی‌توانیم بگوییم قاطبه مردم با مفاهیم قرآن انس دارند، وقتی قاری می‌خواهد توجه جمع را به تلاوت جلب کند، مجبور به استفاده از نفس‌های طولانی است. حال اگر کسی نفس خوبی داشته باشد و در کنار آن فهم بالایی هم از معانی آیات داشته باشد، وظیفه دارد، سطح جامعه و شنونده را با مدل قرائت خود بالا ببرد و با اجرایی که انجام می‌دهد و نوع انتخاب‌هایی که از وقف و ابتدا دارد، توجه شنونده را جلب کند که اگر در فلان بخش از آیه توقف شد، علت داشته است.

در کشور ما مسئله تکرار مقداری کم‌رنگ شده است، ‌یکی از دلایل این کم‌رنگی بحث مسابقات است. در دوران ریاست جمهوریِ مقام معظم رهبری یکی از قاریان چندین بار آیه «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» را تکرار کرد، بعد از تلاوت معظم‌له تذکر دادند که چرا ما را از ادامه تلاوت محروم می‌کنید؟ اما مقام معظم رهبری در جلسه دیگری هم فرمودند گاهی اوقات برخی آیات که پیام خاص دارد، تکرار کنیم. لذا یک قاری توانمند می‌تواند همین آیه که پیام خاص دارد در جلسه‌ای خاص تکرار کند. تکرار کردن با یک نغمه و بی‌دلیل شاید لطف نداشته باشد و برخی علما نیز تحذیر می‌کنند. لذا باید همه اینها را در نظر داشته باشیم.

پرویزی: قاریان ما الان انواع مختلف از تلاوت طولانی و پرنفس تا کوتاه را انجام می‌دهند و اساتید مصری نیز به همین صورت هستند و شخصاً برای همه آنها احترام قائل هستم. عامه مردم در ایران انتقال پرده‌ها را متوجه نمی‌شوند، اینکه یک قاری خطی می‌خواند، احترام به خواسته مردم است و نقطه ضعف او محسوب نمی‌شود.

ایکنا – کسی که به این سبک تلاوت عادت کند در خلاقیت با مشکل مواجه نمی‌شود؟

پورزرگری: این قبیل افراد به همین چیزی که هستند، بسنده می‌کنند. برخی افراد بیست سال قبل یک مدل تلاوت داشته‌اند و هنوز هم همان مدل تلاوت را اجرا می‌کنند و مورد اقبال مردم نیز هستند، مانند استاد عبدالباسط، تلاوت دوران جوانی تا کهنسالی و بالای شصت سال همان سبک را دارد و تنها قدرت و ویژگی‌های صدا تغییر کرده است.

پرویزی: ایرادی به اینها وارد نیست. حتی شاید اگر مصطفی اسماعیل جای عبدالباسط بود، عین عبدالباسط می‌خواند، یعنی هرکسی بر اساس توانایی خودش تلاوت انجام می‌دهد، لذا نباید محدودیت ایجاد کنیم، چرا که با یک هنر طرف هستیم.

ایکنا - اساتید وظیفه دارند گوش موسیقایی مخاطب را ارتقا دهند،. آیا یکی از وظایف آنان این نیست که سبک‌های جدیدی را در برابر قرآن‌آموز قرار دهند؟

پرویزی: بحث آموزش در جلسه با محفلی که با حضور عامه مردم برگزار می‌شود،‌ فرق می‌کند. قاری وارد محفل که می‌شود باید بداند مخاطب در چه سنی هست و اهل فن هست یا خیر؟ بعد طبق ذائقه آنها و توانایی خود اجرا داشته باشد. اگر اهل فن در جلسه بودند مقداری تلحین را بیشتر می‌کنید، یا اگر جایی طلاب علوم دینی بودند، معنامحور تلاوت می‌کنید.

پورزرگری: اگر برای دانش‌آموزان یک دبستان به سبک عبدالفتاح تلاوت کنید، اصلا جاذبه‌ای برای آنها نخواهد داشت، چرا که آن مستمع فهمی از تلاوت عبدالفتاح ندارد،‌ بسیاری از مردم عادی نیز اینگونه هستند. حتی حصان با این همه زیبایی که در خواندن دارد، آیا باید در هر جایی حصان خواند و هر کسی باید حصان بخواند؟ خیر؛ جاذبه‌های صدای حصان است که اثر حصان خواندن را می‌تواند به صورت عمیق‌تر ایجاد کند.

پرویزی: استاد پورزرگری به بحث استاد حصان اشاره کردند و اینکه شاید عوام با آن ارتباط برقرار نکنند، چند روز قبل یکی از قاریان مطرح و حرفه‌ای کشور به من می‌گفت نمی‌تواند با تلاوت حصان ارتباط برقرار کند، بنابر این سلیقه شخصی نیز مهم است. نکته‌ای که وجود دارد این است که قاری و مستمع باید با دیده لطف به تلاوت‌ها گوش دهند، نباید بگویند من این سبک را می‌خوانم پس این سبک بهترین است و همه باید این سبک را بخوانند.

پورزرگری: همانطور که آقای پرویزی گفتند، ذوق آدم‌ها با هم متفاوت است، یک شخص می‌گوید، هزار تلاوت گوش می‌دهم و از هر کدام لذت می‌برم، اما عبدالباسط یک چیز دیگر است. خود من از تلاوت‌های مختلف در جای خود لذت می‌برم، اما وقتی تلاوتی از استاد عبدالباسط می‌شنوم، تمام تلاوت‌ها کنار می‌رود. عبدالباسط تنها قاری‌ای بوده است که در قرن اخیر، دل‌های همه را به سمت قرآن و اسلام برده است.

پرویزی: جالب است که خود استاد پورزرگری با وجود لذت بردن از تلاوت‌های عبدالباسط از سبک ایشان تقلید نمی‌کنند.

پورزرگری: روحیات افراد با هم متفاوت است و لذا نمی‌توانیم ذوق و سلیقه افراد را نادیده بگیریم، خواننده هم همینگونه است و ذوق و قریحه او ایجاب می‌کند، آن‌گونه که می‌خواهد بخواند. گاهی اوقات می‌توانیم به افراد توصیه کنیم با وجود علاقه به فلان قاری، اما چون آن سبک به شاکله صدایش نمی‌خورد، سبک دیگری را برگزیند.

پرویزی: علاقه به تنهایی کافی نیست، دارایی و ظرفیت را هم باید مد نظر قرار داد.

قاری‌ای که نشان داد تلاوت فقط اوج‌خوانی نیست / استاد استفاده از نغمات مهجور

ایکنا – درباره علت نامیدن عمران به لقب «حکیمِ تلاوت» بگویید.

پورزرگری: در دهه شصت و به واسطه استاد مرحوم علی اربابی، رحمةالله علیه، استاد محمد عمران را به عنوان حکیم عمران می‌شناختیم. اوایل هم سبک تلاوت ایشان را خیلی درک نمی‌کردیم، چرا که ذهن‌ها به عبدالباسط، منشاوی و مصطفی اسماعیل متمرکز شده بود و تلاوت‌های محمد عمران ارتباط برقرار نکرده بودیم، تا اینکه بتدریج سهم ما از فهم تلاوت بهتر شد. به خاطر تسلط استاد عمران در بخش تنغیم و موسیقی قرائت، برخی ایشان را حکیم تلاوت لقب دادند.

استاد اربابی، سفری به کشور مصر داشت و تلاوت‌هایی از اساتید مصری ضبط کرده بود. یکی از این تلاوت‌ها مربوط به محمد عمران بود. در زمان ضبط آن تلاوت متوجه می‌شود که مستمعین بسیار از حکیم استفاده می‌کردند و او را حکیم عمران می‌خواندند. استاد اربابی ابتدا تصور می‌کند که کلمه حکیم، بخشی از اسم استاد عمران است، اما بعداً متوجه می‌شود که این لقبی بوده که سمیعه‌ها به استاد عمران داده‌اند. با تسلطی که استاد عمران در تلاوت داشته‌اند دور از ذهن هم نیست. تلاوت سوره ابراهیم استاد عمران برای 50 سال قبل است، اما بسیار پخته، متفاوت و بدیع است.

ایکنا- برخی از اساتید مطرح کردند که موقعیت برای حضور استاد محمد عمران در ایران فراهم شده بود، اما چون باید هزینه‌ای برای شخص همراه وی پرداخت می‌کردند، ممکن نشد. چه‌بسا حضور محمد عمران در ایران می‌توانست تأثیر بیشتری بر تلاوت ایران بگذارد.

پورزرگری: بله به یاد دارم و خودم یکی از پیشنهاددهندگان حضور استادان عمران و حصان بودم. به دلیل نابینایی، ایشان نیاز به همراه داشتند و از این سفر خودداری کردند و مسئولان گفتند، حضور این اساتید در ایران سخت است.

پرویزی: سال 2002 یا 2003 بود که صدای محمد عمران به عنوان صدای سال انتخاب شد.

ادامه دارد

گفت‌وگو از مجتبی اصغری

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۹/۰۷/۱۶ - ۱۸:۲۸
0
0
بسیار عالی بود ممنون از شما
captcha