مهیار صادقی، جامعهشناس لرستانی در گفتوگو با ایکنا از لرستان، با واکاوی علل ایجاد فاصله طبقاتی، اظهار کرد: متفکران اجتماعی به عوامل نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی توجه لازم را دارند و نظریههای آنها سرشت طبیعی، پایدار و اجتنابناپذیر این نابرابری را نشان میدهد و نقش آنها را در زندگی اجتماعی مطرح کرده است.
وی با ذکر این مطلب که در دایرةالمعارف علوم اجتماعی در تعریف نابرابری اجتماعی آمده است: «شرایطی که در آن اعضای مختلف یک جامعه درآمد، شأن، امکانات و فرصتهای متفاوتی دارند»، افزود: نابرابری اجتماعی به تفاوتهای میان افراد یا جایگاههایی که بهصورت اجتماعی تعریف شدهاند و افراد آنرا اشغال کرده اشاره میکند و تفاوتهایی هستند که بر نحوه زندگی افراد بهویژه حقوق، فرصتها، پاداشها و امتیازاتی که برخوردارند تأثیر میگذارند.
این جامعهشناس لرستانی با اشاره به اینکه چنین نابرابری زمانی به وجود میآید که افراد و گروهها یکدیگر را درجهبندی و سپس ارزیابی کنند و مهمتر از همه اینکه نابرابری اجتماعی در رابطه با موقعیتهای متفاوت در ساختار اجتماعی به وجود میآید، گفت: تصمیمگیران و صاحبان قدرت بیش از همه به تشدید نابرابریهای اجتماعی دامن زدهاند، حتی در جوامع توسعه یافته نیز افراد صاحب نفوذ و وابسته به قدرت در تصمیمات، نفع شخصی و گروهی خود را بر منافع جمعی ترجیح میدهند، اما این امر در جامعه ایران گستردهتر است.
صادقی با اشاره به رابطه بین سبک زندگی مسئولان و تشدید شکاف طبقاتی و نابرابریها، بیان کرد: وقتی رابطه ما از ثروت ـ قدرت به قدرت ـ ثروت تسری پیدا میکند، یعنی بیش از آنکه اصحاب ثروت به قدرت برسند، اصحاب قدرت به ثروت میرسند، این رابطه ساختاری میان قدرت ـ ثروت باعث میشود کسانی که به قدرت دولتی رسیدهاند به ثروتهای خاص دست بیابند و در واقع سرمایههای اقتصادی و فرهنگی بیشتری را برای خود تعریف میکنند و از قدرت سیاسی بیشتری برخوردارند و در تحکیم آن کوشا هستند.
این جامعهشناس لرستانی با اشاره به اینکه در همان رابطه قدرت ـ ثروت، ثروتی در اختیار آنها قرار میگیرد، طبعاً تا ثروت نباشد سبک زندگی عوض نمیشود، اضافه کرد: بالاخره این شرط لازم بوده اما کافی نیست، یک عده وسوسه میشوند و یک عده وسوسه نمیشوند.
وی با بیان اینکه شکاف در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد چون طبقه شکل گرفته، تصریح کرد: به این معنا که هیچگاه طبقه کارگر نمیتواند به طبقه سرمایهدار نزدیک شود چون تصلب ساختاری وجود دارد.
صادقی با ذکر این مطلب که ما پس از جنگ شاهد رشد فزاینده فاصله طبقاتی بودهایم که بهعلت شیوه تولید در کشور و نابرابریهای ساختاری ایجاد شد، گفت: آمیزش ثروت، قدرت و عدم شکلگیری عدالت و الگوی عادلانه در توزیع ثروت و قدرت، منجر به شکاف طبقاتی شد، بهعبارت دیگر پس از جنگ، با وجود فرصتهای بسیار شاهد رشد نابسامانیها و بیعدالتیها بودهایم، بهنحوی که الگوهای مصرف قشر خاصی بهسمت منازل با دستگیرههای طلا یا خودروهای چند میلیاردی تغییر یافت.
وی بیان کرد: این شکاف تنها در حوزه اقتصاد باقی نماند و به حوزههای اجتماعی و خانوادگی نیز کشیده شد، در حال حاضر سرمایهداری خویشاوندی بر اثر توزیع نابرابر منابع ثروت شکل گرفته و هر کس به منابع قدرت نزدیکتر باشد، از منابع ثروت بهرهمندتر خواهد بود.
صادقی با بیان اینکه بهرغم تمام شواهد تاریخی که نشان میدهد پس از جنگ با تغییر ذائقه مسئولان، فاصله طبقاتی وسعت پیدا کرده است، افزود: برخی دیدگاه دیگری ارائه میکنند و معتقدند در جامعه ایران شکاف طبقاتی وجود ندارد بلکه حس آن حکمفرماست؛ اما از جمله مصادیقی که این اظهارات را نقض میکند، موضوع حقوق و دستمزد است.
این جامعهشناس ادامه داد: تعیین حقوق و دستمزد برای همه سطوح اعم از مدیران ارشد تا کارگران از ادعای کاهش شکاف درآمدی و عادلانهتر شدن توزیع ثروت در جامعه بسیار دور است و هر سال فاصله طبقاتی و شکاف میان فقیر و غنی را تشدید میکند.
وی با ذکر این مطلب که میزان درصد افزایش حقوق در هر سال، شاخصهای هزینه زندگی افراد مثل هزینه تورم در جامعه را پوشش نمیدهد به راهکارهای کاهش شکاف طبقاتی اشاره کرد و گفت: اگر ما میخواهیم مسئله اساسی حل شود باید ساختار شکاف طبقاتی و درآمدی را تعدیل کنیم و به سمت تعدیل شکاف درآمدی برویم.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه شکاف طبقاتی بهمعنای دسترسی به امکانات است، تصریح کرد: هر گروهی که دسترسی بیشتری به امکانات داشته باشد، در طبقات بالای اجتماع قرار دارد و آنهایی که دسترسیهای کمتری دارند، قاعدتاً در طبقات پایین جامعه قرار میگیرند.
وی با ذکر این مطلب که در حال حاضر افراد جامعه را به 10 دهک تقسیم کرده و با توجه به درآمد و هزینههایی که دارند، آنها را در هر یک از این طبقات جای میدهند، محصول این شکاف را توسعه پدیده مصرفگرایی دانست و افزود: میزان مصرف در کشور ما فاصله طبقاتی را پُررنگتر میکند، اگرچه این مصرف در همه جای دنیا وجود دارد اما در ایران بیشتر است.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه یک جامعه نمیتواند طبقانی نباشد؛ چراکه دولتها فقط تا حدودی میتوانند فرصتهای برابر را فراهم کنند، گفت: با وجود شکاف در کشورهای توسعهیافته، دولتها تدابیری را اندیشیدهاند تا نابرابریهای اجتماعی و شکافهای طبقاتی به گسل تبدیل نشود.
انتهای پیام