انتخاب دوست؛ عامل سعادت یا شقاوت/ باطل‌گرایی مانع شفاعت است
کد خبر: 3775980
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۵
سلسله نوشتار‌های شفاعت/۹

انتخاب دوست؛ عامل سعادت یا شقاوت/ باطل‌گرایی مانع شفاعت است

گروه معارف - یکی از موارد بسیار مهم در سعادت و یا شقاوت آدمی انتخاب دوست و هم‌نشين و نیز مجالست و مؤانست با اهل غفلت یا اهل ذکر به دليل اثرگذاری سریع و زود بر رفتار و شخصيت انسان است؛ زیرا روح و نفس انسان بسیار حساس و تأثیر‌پذیر است. هم‌نشینی و سرگرم‌شدن با افرادی که اهل باطل هستند سبب می‌شود که انسان از رحمت الهی که مصداق بارز آن همان «شفاعت» باشد دور شود.

انتخاب دوست و هم‌نشين؛ عامل سعادت یا شقاوت آدمی/ باطل‌گرایی مانع بزرگ شفاعت

یکی از موارد بسیار مهم در سعادت و یا شقاوت آدمی انتخاب دوست و هم‌نشين و نیز مجالست و مؤانست با اهل غفلت یا اهل ذکر به دليل اثرگذاری سریع و زود بر رفتار و شخصيت انسان است؛ زیرا روح و نفس انسان بسیار حساس و تأثیر‌پذیر است. امام علی(ع) در اهميت دوست می‌فرمايد: «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيق»[1]؛ پيش از اينكه در راهي قدم گذاري، نخست از رفيق راه و همسفر خود بپرس(که با چه کسی همسفر هستی). آدمی در این سرای خاکی راهی طولانی و عظیم به سوی ابدیّت و ابدی‌شدن دارد پس انتخاب رفیق راه یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های سیر‌الی‌الله است. حضرت، معیار دوستی و رفاقت را این‌گونه بیان می‌فرمایند: «إِنَّمَا سُمِّيَ الرَّفِيقُ رَفِيقاً لِأَنَّهُ يَرْفَقُكَ عَلَى صَلَاحِ دِينِكَ فَمَنْ يَرْفَقُكَ عَلَى صَلَاحِ دِينِكَ فَهُوَ الرَّفِيقُ الشَّفِيق.»[2]؛ رفيق را به خاطر اين رفيق می‌نامند كه تو را در جهت مصالح دينیات همراهي می‌كند، پس تنها كسي رفيق توست كه در اين مسير ياریات نماید. وقتی انسان در انتخاب دوست و رفیق حساسیت و وسواس نداشته باشد در قیامت ندامت و پشیمانی گریبان‌گیر وی خواهد شد.[3] پس دوست و همنشین می‌تواند نقش مؤثری در سعادت و یا شقاوت یک نفر ایفا کند.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَر...وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضين...فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعين‏؛ (به آنان رو كرده‏) مى‏‌گويند: چه چيز شما را به دوزخ وارد كرد؟... و با فرورفتگان (در گفتار و كردار باطل‏) فرومى‏رفتيم‏... پس آنان را شفاعت شفيعان سودى نمى‌‏دهد.[4]

تشریح معنای «خوض»
الخوض، با دست آب نوشیدن و در آب در آمدن و عبور کردن در آب و در کارهای دیگر بطور استعاره بکار رفته است. بیشترین مواردی که واژه خوض در قرآن وارد شده در‌باره چیزهایی است که پرداختن به آن‌ها مذّمت شده است[5]، ابن‌منظور نیز کلماتی قریب به همین مضامین راغب دارد.[6] ابن‌فارس نیز معتقد است «خوض» به معنای دخول و وارد شدن در چیزی است.[7] ناگفته نماند این کلمه در قرآن کریم در ورود به آب اصلاً بکار نرفته و در همه‌جا، موارد آن خوض در باطل است.[8]

خوض در باطل‌، معنى وسيع و گسترده‌اى دارد كه هم شامل ورود در مجالس كسانى مى‌شود كه آيات خدا را به باد استهزا مى‌گيرند، تبليغات ضداسلامى مى‌كنند، و يا شوخیهاى ركيك دارند، يـا گـناهـانى را كـه انجام داده‌اند به عنوان افتخار يا تلذد نقل مى‌كنند، و همچنين شركت در مـجـالـس غـيـبت و تهمت و لهو و لعب و مانند آن‌ها، ولى در آيه مورد بحث بيشتر نظر بر مجالسى اسـت كـه بـراى تـضعـيـف دين خدا و استهزاى مقدسات، و ترويج كفر و شرک و بى‌دينى تشكيل مى‌شود. اين‌ها بدون هيچ تخفيفی در سقر جای خواهند گرفت و شفاعت در مورد آن‌ها معنا و جايگاهی ندارد.[9]

شیخ طبرسی می‌نویسد: (وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ) قتاده گويد: هر وقت فريبنده‏اى فريبكارى می‌نمود و در باطل فرو می‌رفت ما هم با او فرو رفته و فريب می‌خورديم و معنايش اين است كه ما بوديم كه خود را بگذشتن در باطل آلوده نموده مانند آلوده شدن مرد بفرو رفتن در كثافات پس چون اين گروه سير می‌كردند با افرادى كه تكذيب می‌كردند حقّ را و پيرو بودند آنان را در منطق، بودند فرو رفتگان با ايشان.[10]

در تفسیر روض‌الجنان نیز چنین آمده: وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ‏، و روز قيامت كه روز جزاست دروغ داشتيم و اين دليل است بر آن كه مراد به آيات كافرانند، و اين حكم ايشان را خواهد بودن‏.[11]

در تفسیر شریف لاهیجی هم چنین آمده است: وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ‏ و بوديم ما كه خوض مى‌كرديم و فرو می‌رفتيم در امور باطله با خوض كنندگان و فروروندگان‏.[12]

آلوسی هم معتقد است: وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ‏ أي نشرع في الباطل مع الشارعين فيه‏.[13]

همچنین در تفسیر بیان‌السعاده هم همین معنا ذکر شده است: وَ كُنَّا نَخُوضُ‏ ما در آيات با ردّ و قدح و طعن و استهزا خوض مى‏‌كرديم و فرومى‌‏رفتيم. مَعَ الْخائِضِينَ‏ با كسانى كه در آيات اين چنين فرومى‏‌روند.[14]

بیان محمد‌جواد مغنیه نیز همین است: وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ، هرچيزى را ناديده مى‏‌گرفتيم، جز كارهاى بيهوده كه بدان مى‏پرداختيم‏ و در هر جايگاهى وارد مى‏شديم، جز جايگاه حق و نيكى.[15]

علامه طباطبائی نیز معتقد است: وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ منظور از خوض سرگرمى عملى و زبانى در باطل، و فرو رفتن در آن است، به طورى كه به كلى از توجه به غير باطل غفلت شود.[16]

طبرانی نیز همین عقیده را دارد: وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ؛ و كنا نخوض مع أهل الباطل في الباطل و التكذيب.[17] همان‌طور که قاطبه مفسرین نوشته‌اند، هم‌نشینی و سرگرم‌شدن با افرادی که اهل باطل هستند سبب می‌شود که انسان از رحمت الهی که مصداق بارز آن همان شفاعت باشد دور شود که این مطلب از بیان صریح آیه شریفه فهمیده می‌شود.

ادامه دارد...

پی‌نوشت‌ها:

[1] .کلینی، محمد بن يعقوب، الكافي(ط - الإسلامية) –ج ۸ ؛ ص۲۴

[2] .ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ص۱۷۸

[3] .تأثیر مؤانست و همنشينی با اشخاص بد‌، پایگاه اطلاع رسانی معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، با جابجایی.

[4] .سوره مدثر، آیات 42 – 48.

[5] .راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات فی غریب القرآن، ص 216

[6] .ابن‌منظور‌، محمد بن مکرم‌، لسان‌العرب‌،  ج1 ، ص 1197

[7] .ابن‌فارس‌، احمد‌بن‌فارس‌، معجم مقاییس‌اللغه‌، ج 2 ، ص 229

[8] .قرشی بنایی‌، علی اکبر‌، قاموس قرآن‌، ج 2 ، ص 312

[9] . مکارم شیرازی‌‌، ناصر و دیگران‌، تفسير نمونه‌، ج‏25 ، ص 254

[10] . طبرسی‌، فضل بن حسن‌، تفسير مجمع‌‌البيان‌، ج‏2 ، ص  84

[11] . ابوالفتوح رازی‌، حسین بن علی‌، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن،ج‏20، ص36

[12] . اشکوری‌، محمد بن علی‌، تفسير شريف لاهيجى‌، ج‏4، ص 639

[13] . آلوسی‌، محمود بن عبد الله‌، روح المعانی،ج‏15، ص 147

[14] . سلطان علی‌شاه‌، سلطان محمد بن حیدر‌، ترجمه تفسير بيان السعادة فى مقامات العبادة، ج‏14، ص 365

[15] . مغنیه‌، محمد‌جواد‌، ترجمه تفسير كاشف‌، ج‏7، ص776

[16] . طباطبائی‌، محمد حسین‌، تفسير‌الميزان‌،ج‏20، ص 153

[17] . طبرانی‌، سلیمان بن احمد‌، التفسير‌الكبير: تفسير القرآن العظيم (الطبرانى)‌،ج‏6، ص388


گردآوری از احمد گلستانی‌عراقی

انتهای پیام

مطالب مرتبط
captcha