به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اردبیل، جوامعى که دولت و مردم به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند به سرعت و باقدرت راه آبادى و شکوفایى و اقتدار و عظمت و پیشرفت را طى مىکند. در این گونه جامعهها، در سایه هدف مشترک مردم و دولت، هماهنگى نیروها و امکانات، همکارى و بسیج اندیشهها، تعاون دلها و دستها و در یک سخن مشارکت راستین شکل مىگیرد.
همدلی و همزبانی در کلام امام علی(ع)
از جمله خطب بسیار مهمی که در نهجالبلاغه وجود دارد خطبه قاصعه است. واژه قاصعه از «ق ص ع» به معنای فرو دادن آب و برطرف کردن عطش، نشخوار کردن، کوچک شمردن و خوار کردن آمده است. درباره سبب ایراد این خطبه آمده است که در اواخر خلافت ظاهری علی(ع)(۳۵ـ۴۰ه.ق)، قبایل متعدد کوفه به شدت دچار تعصبهای قبیلهای و جنگهای ناشی از آن شده بودند و حضرت این خطبه را در نکوهش این فرهنگ ناپسند جاهلی ایراد کردند.
از آنجا که در اواخر خطبه سخن از جنگهای امام با ناکثین و قاسطین و مارقین به میان آمده، علی(ع) در بخشی از این خطبه در تحلیل علل پیروزی و شکست ملتها بر همدلی و وحدت تاکید کرده و میفرمایند:
«از کیفرهایی که بر اثر کردار بد و کارهای ناپسند بر امّتهای پیشین فرود آمد درس گیرید و خود را حفظ کنید و حالات گذشتگان را در خوبیها و سختیها به یاد آورید و بترسید که همانند آنها باشید پس آنگاه که در زندگی گذشتگان مطالعه و اندیشه میکنید، عهدهدار چیزی باشید که عامل عزّت آنان بود و دشمنان را از سر راهشان برداشت و سلامت و عافیت زندگی آنان را فراهم کرد و نعمتهای فراوان را در اختیارشان گذاشت و کرامت و شخصیّت به آنان بخشید که از تفرقه و جدایی اجتناب کردند و بر وحدت و همدلی همّت گماشتند و یکدیگر را به وحدت واداشته به آن سفارش کردند و از کارهایی که پشت آنها را شکست و قدرت آنها را در هم کوبید، چون کینهتوزی با یکدیگر، پرکردن دلها از بخل و حسد، به یکدیگر پشتکردن و از هم بریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید و در احوالات مؤمنان پیشین اندیشه کنید، که چگونه در حال آزمایش و امتحان به سر بردند، آیا بیش از همه مشکلات بر دوش آنها نبود و آیا بیش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند و آیا از همه مردم جهان بیشتر در تنگنا قرار نداشتند؟ فرعونهای زمان، آنها را به بردگی کشاندند و همواره بدترین شکنجهها را بر آنان وارد کردند و انواع تلخیها را به کامشان ریختند که این دوران ذلّت و هلاکت و مغلوب بودن، تداوم یافت. نه راهی وجود داشت که سرپیچی کنند و نه چارهای که از خود دفاع نمایند تا آن که خداوند تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملایمات آنها را، در راه دوستی خود و قدرت تحمّل ناراحتیها را برای ترس از خویش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهای بلا و سختی ها نجات داد و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواری و ترس آنها را به امنیّت تبدیل فرمود و آنها را حاکم و زمامدار و پیشوای انسانها قرار داد و آن قدر کرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسید که خیال آن را نیز در سر نمیپروراندند.
پس اندیشه کنید که چگونه بودند آنگاه که وحدت اجتماعی داشتند، خواستههای آنان یکی، قلبهای آنان یکسان و دستهای آنان مددکار یکدیگر، شمشیرها یاری کننده، نگاهها به یک سو دوخته و ارادهها واحد و همسو بود آیا در آن حال مالک و سرپرست سراسر زمین نبودند و رهبر و پیشوای همه دنیا نشدند؟
پس به پایان کار آنها نیز بنگرید در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگی روی آوردند و مهربانی و دوستی آنان از بین رفت و سخنها و دلهایشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروه ها پیوستند، خداوند لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد و نعمتهای فراوان شیرین را از آنها گرفت و داستان آنها در میان شما عبرتانگیز باقی ماند.
از حالات زندگی فرزندان اسماعیل پیامبر، و فرزندان اسحاق پیامبر، فرزندان اسراییل «یعقوب» (که درود بر آنان باد) عبرت گیرید، راستی چقدر حالات ملّتها با هم یکسان، و در صفات و رفتارشان با یکدیگر همانند است. در احوالات آنها روزگاری که از هم جدا و پراکنده بودند اندیشه کنید، زمانی که پادشاهان کسری و قیصر بر آنان حکومت میکردند و آنها را از سرزمینهای آباد، از کنارههای دجله و فرات، و از محیطهای سر سبز و خرّم دور کردند و به صحراهای کم گیاه و بیآب و علف، محل وزش بادها و سرزمینهایی که زندگی در آنجاها مشکل بود تبعید کردند، آنان را در مکانهای نامناسب، مسکین و فقیر، همنشین شتران ساختند، خانههاشان پستترین خانه ملّتها و سرزمین زندگیشان خشکترین بیابانها بود، نه دعوت حقّی وجود داشت که به آن روی آورند و پناهنده شوند و نه سایه محبّتی وجود داشت که در عزّت آن زندگی کنند. حالات آنان دگرگون و قدرت آنان پراکنده و جمعیّت انبوهشان متفرّق بود، در بلایی سخت، و در جهالتی فراگیر فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور و بتها را پرستش میکردند و قطع رابطه با خویشاوندان و غارتگریهای پیاپی در میانشان رواج یافته بود».
ایشان همچنین در خطبه ۱۱۹با اشاره به این حقیقت که فراوانی عددی با وجود عدم همدلی کارساز نیست میفرمایند: «إِنَّهُ لا غَناءَ فِی کَثْرَهِ عَدَدِکُمْ مَعَ قِلَّهِ اجْتِماعِ قُلُوبِکُمْ»، از جمله مظاهر اصلی همدلی، همدلی بین نظام سیاسی و مردم است.
درک متقابل وظایف، التناصح،حسن التعاون و امر به معروف و نهی از منکر؛ راه تحقق جامعه همدل
علی(ع) در خطبه ۲۱۶، شناخت و اداء حق و تکلیف متقابل حکومت و مردم را موجب الفت و همدلی و به هم پیوستگی این دو(نِظَاماً لِأُلْفَتِهِمْ) میدانند و بیان میدارند: «در سایه عمل به وظایف متقابل، حق در میان آنها عزت یابد، پایههاى دینشان استوارى گیرد، نشانههاى عدالت برپا گردد، سنتهاى پیامبر(ص) در مسیر خود افتد و اجرا گردد، روزگار برای زندگی به صلاح آید، امید به بقاى دولت قوت گیرد و دشمنان مأیوس گردند».
آنگاه میفرمایند: «اگر این همدلی درسایه عمل به وظایف متقابل رخ ندهد میان آنها اختلاف کلمه پدید آید، نشانههاى جور پدیدار آید، تباهکارى در دین بسیار شود، عمل به سنتها متروک ماند و به هوا و هوس کار کنند، احکام اجرا نگردد، دردها و بیماریهاى مردم افزون شود، کسی از پایمال شدن حق بزرگ و رواج امور باطل بیمى به دل راه ندهد، در این هنگام نیکان به خوارى افتند، بدان عزت یابند و بازخواستهاى خداوند از بندگان بسیار گردد».
علی(ع) در ادامه خطبه، «راه تحقق جامعه همدل را درک متقابل وظایف، خیرخواهی و نصیحت(التناصح)، یاریرسانی نیکو(حسن التعاون) و امر به معروف و نهی از منکر(مَقَالَهٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَهٍ بِعَدْلٍ ) دانسته و میفرمایند: «پس بر شماست که در چنین زمانى به یکدیگر اندرز دهید و یکدیگر را نیکو یارى دهید. هیچ کس نمیتواند حق طاعت خداوند را آنسان که سزاى اوست به جاى آورد، هر چند هم که در به دست آوردن خشنودى او آزمند بوده و بسیار بکوشد. از حقوق واجب خداوند بر بندگان این است که یکدیگر را به مقدار توان اندرز دهند و حق را در میان خود برپاى دارند و در این کار به یکدیگر یارى رسانند. و کسى نیست که در گزاردن حق از یارى خدا بىنیاز باشد، هر چند منزلت وى در حق بزرگتر بود یا فضیلتش در دین بیش از دیگران باشد. آدمى هر چند، خرد و بیمقدار باشد و در دیدهها بیارج آید، میتواند که دیگران را بر حق یارى دهد یا از دیگران یارى خواهد».
راهکار امام علی(ع) برای تحقق همدلی میان دولت و ملت
از نگاه امیرالمومنین(ع) حکومت فرصتی برای خدمت به دین خدا و بندگان اوست، حضرت به کارگزاران حکومتیاش به طور جدی تذکر میداد که پست و مقام طعمه نیست بلکه امانتی است در اختیار شما تا از این فرصت برای خدمت به دین و بندگان خدا استفاده کنید و لذا حکومت، وسیلهای جهت تمتع، و زمینهای برای رسیدن به مال و منال و کسب قدرت و ثروت نیست.
مسئولیت در حکومت علوی، طعمه نیست
دقیقاً از همین روست که در حکومت علوی کارگزاران و مدیران ارشد جامعه و مسئولان تراز اول نظام سیاسی، باید داراییهای موجود خود را قبل از قبول مسئولیت اعلام کرده و به مردم ابلاغ کنند تا بدین وسیله مردم بدانند که با استفاده از فرصت حکومت، مالاندوزی و ثروتاندوزی نکردهاند.
کلام تکان دهنده امیر(ع)؛ الگویی برای هر وکیل و وزیر
در روایتی، ابراهیم ثقفی در کتاب الغارات نقل میکند که در نخستین روزهایی که امیرالمومنین(ع) مدیریت جامعه را بر عهده گرفتند، نطق کوتاهی برای مردم داشتند و در آن جا اعلام فرمودند که «همه بدانید امروز که من حاکمیت را پذیرفتهام همه دارایی و موجودی من این مرکب و لباسهای تنم و این قنبر، غلام من است که دستیار و کمک حال من میباشد و آن روزی که حکومت را رها خواهم کرد یا از طریق شهادت یا مرگ طبیعی و یا عوامل دیگر همچون شورش مردم و کودتا و غیره، اگر بیش از این، ثروتی در دوران حاکمیت به دست آوردم، عبارتی به این مضمون است که بدانید من به شما خیانت کردم».
در کتاب شریف نهجالبلاغه نیز آمده که حضرت میفرماید: «مردم بدانید من در دوران حکومتم ، هیچ پول و ثروتی را برای خود نیندوختهام و خودتان بگردید و ببینید که آیا من یک وجب از زمینی را تصرف کرده و به ملکیت خود در آوردهام یا خیر».
قاطعیت در مبارزه با سوءاستفادهکنندگان از بیتالمال
امام علی(ع) همچنین تاکید میکند: «از آن جا که حاکمیت یک فرصت و امانت برای خدمت است، لذا اگر کسی در دوران زمامداری و مسئولیتش، وسوسه شده و از این فرصت سوءاستفاده نموده و به بیتالمال مسلمین خیانت کند، در صورتی که در توانم باشد با قاطعیت تمام با او برخورد نموده و دست متجاوز به بیتالمال را قطع خواهم کرد تا مبادا کسی از فرصت مسئولیت در جامعه و نظام اسلامی در جهت ثروتاندوزی و تولید مال و قدرت بهرهبرداری کند».
نسخه تحقق همدلی و همزبانی از نگاه امام علی(ع)
یکیدیگر از مشخصههای حکومت علوی، این است که میفرماید: «حکومت و دولت باید با مردم همدردی داشته باشد و تعبیر حضرت آن است که دولتمردان و کارگزاران باید با مردم اهل مواسات باشند که مواسات در اینجا به معنای همدردی کردن است».
خلیفهای که در ردیف فقرا زندگی میکرد
این رویکرد حضرت در این کلامشان عیان است که فرمود: «آیا دلم به همین خوش باشد که به من امیرالمومنین بگویند اما در سختیها و رنج و تلخیهای زندگی با مردم شریک نباشم؟!» و لذا میفرمود: « اگر بخواهم میتوانم و این امکان را دارم که از بهترین غذاها، لباسها، بهترین مسکن برای خود استفاده کنم و لیکن دور است از ساحت حکومت و حاکمان اسلامی که در زمان تصدی مسئولیت، از فرصت حکومت برای تمتعات دنیوی، لذتجوییها و کامیابیها بهره ببرند. من چگونه با شکم سیر خوابیده، از غذاهای لذیذ استفاده کنم و از امکانات بهره ببرم، در حالی که شاید در یکی از دورافتاده ترین روستاهای تحت حاکمیت من، کسی یا کسانی باشند که شب، گرسنه سر بر بالین میگذارند ».
مواسات و همدردی؛ شاخصه مدیریت موفق
مواسات و همدردی از نگاه مولی الموحدین(ع) یکی از تاثیرگذارترین اصول برای مدیریت موفق در جامعه اسلامی است.
سطح زندگی مسئولان نظام در حد طبقه ضعیف جامعه باشد
همدردی به این است که دولتمردان ، مدیران و کارگزاران ارشد نظام، سطح زندگی خود را با سطح زندگی مردم و مستضعفان و محرومان، همگون و یکسان کنند که این مساله باعث تسلی خاطر طبقه ضعیف و مستمند جامعه میشود و آنها خواهند گفت اگر کم و کاستیای هم هست، فقط برای ما نیست بلکه حکام و مسئولان ما نیز اینگونه هستند.
عهدنامه مالک اشتر؛ شاخصی برای مسئولان
در منشور جاودان حکومت عدل الهی و اسلامی به نام عهدنامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر نیز آمده که «برای تحقق همدلی و همزبانی میان دولت و ملت، دولتمردان باید تلاش کنند تا آنجا که شرایط اجازه میدهد به ملت خدمت کند، مالیاتها را در شرایطی که بیکاری و رکود فعالیتهای اقتصادی است سبک گرفته و عفو کرده و خلاصه اینکه فشاری به مردم وارد نکنند تا مردم نیز دولت را از خود دانسته و همدلی و همزبانی شکل گرفته و با این مساله به طور قطع شاهد تحقق انسجام و اتحاد خواهیم بود و در پرتو این اتحاد، نظام و کشور اسلامی از هر آسیب و خطری در امان میماند».
دولت و ملت در حکومت علوی طبق سخنان امام علی(ع)
رابطه دولت و مردم
دولت علوى، به حسب ماهیت و جوهر خود، دولتى خیرخواه و خدمتگزار است؛ زیرا چنین دولتى هدفش تحقق حاکمیت الهى، و استوارسازى ارزشهاى انسانى و تکریم انسانها (تعقیب سعادت مردم) میباشد.
امام على(ع) به کارگزاران خود خاطر نشان میکند: «پس خود داد مردم را بدهید و در معاشرت با آنان انصاف را فرو مگذارید و براى برآوردن نیازهایشان، حوصله به خرج دهید. شما خازنان رعیت هستید و وکیلان امت و سفیران امامان. (18)
در اندیشه امام على(ع) حکومت طعمهاى نیست که دولتمردان بدان طمع ورزند؛ بلکه امانتى است در دست آنان. اشعث بن قیس که در دوران حکومت خلیفه سوم، استاندار آذربایجان بود، حکومت را به معناى رایج عصر خود، یعنى خود محورى و خودکامگى مى پنداشت؛ از این رو امام بدو نوشت: «کارى که به عهده تو است طعمه تو نیست، بلکه بر گردنت امانتى است. آن که تو را بدان گمارده، نگهبانى امانت را به عهدهات گذارده. تو را نرسد که آنچه خواهى به رعیت فرمایى، و بىدستورى به کارى دشوار درآیى. در دست تو مالى از مالهاى خدا است عز و جل، و تو آن را خزانه دارى تا آن را به من بسپارى. امیدوارم براى تو بدترین والیان نباشم. والسلام. (19)
امام والیان را نه فقط به انصاف با مردم بلکه به خوشرفتارى و مهرورزى سفارش بسیار فرموده است، چنان که به مالک اشتر نیز مینویسد: «مهربانى به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانى درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شمارى، زیرا آنان دو گروهند: یا همکیشان توأند هستند یا همانند تو در آفرینش ...». (20)
کارگزارى در دولت علوى با توجه به اهداف بلند و انسانساز دولت، قبل از تخصص نیازمند تعهد و خودسازى است؛ هرچند تنظیم دقیق وظایف و حقوق کارگزاران و نظارت بر عملکرد آنان از سیاستهاى مهم دولت علوى بوده است. آن که خود را پیشواى مردم میسازد، پیش از تعلیم دیگرى باید به ادب کردن خویش پردازد و پیش از آن که به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید و آن که خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایستهتر به تعظیم است از آن که دیگرى را تعلیم دهد و ادب آموزد. (21)
علاوه بر نیت خیرخواهانه و سلوک متواضعانه کارگزاران، اساس روابط مردم و دولت بر حقوق متقابلى استوار است که در کلام على(ع) بزرگترین حقوق واجب الهى بشمار آمده، موجب پایدارى روابط و اصلاح امور دولت و جامعه و برپائى دین و آشکار شدن عدالت و .. . مىگردد: بزرگترین حقها که خدایش واجب کرده است، حق والى بر رعیت است، «و حق رعیت بر والى، که خداى سبحان آن را واجب نموده و حق هر یک را بر عهده دیگرى واگذار فرمود، و آن را موجب برقرارى پیوند آنان کرد و ارجمندى دین ایشان. پس حال رعیت نیکو نگردد جز آنگاه که والیان نیکو رفتار باشند و والیان نیکو رفتار نگردند جز آنگاه که رعیت درستکار باشد. پس چون رعیت حق والى را بگذارد و والى حق رعیت را به جاى آورد، حق میان آنان بزرگ مقدار شود، و راههاى دین پدیدار، و نشانههاى عدالت بر جا، و سنت چنان که باید اجرا. پس کار زمانه آراسته گردد و طمع در پایدارى دولت پیوسته و چشم آز دشمنان بسته (22) و...».
یکى از حقوق مهم در دولت علوى مشاورت با مردم و مشارکت آنان در تصمیمگیرىها است که امام(ع) آن را یکى از سیاستهاى اصولى خود در ابتداى خلافت اعلام فرمودند: «اى مردم این امر (حکومت) امر شما است؛ هیچکس جز آن که شما او را امیر خود گردانید، حق حکومت بر شما را ندارد. ما دیروز هنگامى از هم جدا شدیم که من پذیرش ولایت شما را ناخوشایند داشتم، ولى شما این را نپذیرفتید و جز این که من تشکیل حکومت دهم، رضایت ندادید. آگاه باشید که من کسى جز کلیددار شما نیستم و نمیتوانم حتى یک درهم به ناروا از بیت المال برگیرم (23) ...».
على(ع) امور مردم را آشکارا اداره مىکرد و در هر امر بزرگ و مهمى با آنان به مشورت مى نشست. اگر آنان در امرى مخالفت میکردند، رأى آنها را میپذیرفت و بدان عمل میکرد و همین امر سبب میشد که آنان گستاختر شوند. (24)
در دولت علوى از آن جا که قانون شریعت حاکم است و بر اساس آن حقوق متقابل مردم و حکومت تعیین میگردد، نیازى به انداختن پرده جهل راولزى براى تعیین معیارهاى عدالت اجتماعى نمیباشد. (25)
دولتها نیز در الگوى حکومت علوى، اسرارى جز آنچه براى حفظ مصالح ملى لازم است، ندارند: «بدانید، حقى که شما بر عهده من دارید، این است که چیزى را از شما مخفى ندارم، جز اسرار جنگ را، و کارى را بىمشورت شما نکنم، جز اجراى حکم خدا را و ...». (26)
همدلی و همزبانی دولت و مجلس با مردم از دیدگاه امام خمینی(ره)
جوامعى که دولت و مردم به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند به سرعت و باقدرت راه آبادى و شکوفایى و اقتدار و عظمت و پیشرفت را طى مىکند. در این گونه جامعهها، در سایه هدف مشترک مردم و دولت، هماهنگى نیروها و امکانات، همکارى و بسیج اندیشهها، تعاون دلها و دستها و در یک سخن مشارکت راستین شکل مىگیرد.
استراتژی امام خمینی(ره) در مورد دولت و مجلس نسبت به مردم آنچنان عمیق و دوراندیش است که توجه و عمل به آن، راه نجات کشور و ملت خواهد بود.
ایشان میفرمایند: «ملت باید ناظر باشد به اموری که در دولت میگذرد، یک کشور وقتی آسیب میبیند که ملتش بیتفاوت باشند. ملت همه باید حاضر باشند در مسائل سیاسی، مردم نباید کنار بروند اگر مردم کنار بروند، همه شکست میخوریم. حضور شما مردم عزیز و مسلمان در صحنه است که توطئههای ستمگران و حیلهگران تاریخ را خنثی میکند».
خدمتگزاری دولت در بیان رهبر فقید انقلاب
«دولتها، خدمتگزار مردمند. خدمت به خلق، خدمت به خداست. باید فکر این معنا کنید که خدمت کنید به کشور، خدمت کنید به ملت که بعد از خود شما مثل مرحوم رجایی، مردم، شهادت فعلی و عملی بدهند بر اینکه شما خوبید تا خدای تبارک در محضرش شما را قبول کند».
ای دولتها! فتح کشور مهم نیست، فتح قلوب مهم است
پشتوانه اصلی برنامههای دولت، حضور مردم و حمایتهای بیدریغ آنان از دولتمردان است. حضرت امام خمینی(ره) همواره در سخنان خود، به حضور جّدی بر حقوق ملت تأکید داشتند و مردم را صاحبان اصلی این کشور و انقلاب میدانستند. ایشان در سخنرانیهای خویش فرمودند: «این ملت است که آمد و شما را از این همه گرفتاریها بیرون آورد و با رأی خودش، مجلس درست کرد و جمهوری اسلامی را تنفیذ کرد و رئیس جمهور درست کرد و آنها هم دولت درست کردند. همه چیزهایی که ما داریم، از این مردم است… تا این مردم را دارید، خوف این که بتوانند به شما آسیب برسانند، هیچ نداشته باشید».
دیدگاه امام(ره) در مورد نقش اصلی و محوری مردم در پیروزی انقلاب و برپایی حکومت اسلامی
برنامههای دولت نیز باید با خواستهای اساسی آنان هماهنگ باشد و دولتمردان، برنامهریزی کشوری را همسو با نیازهای ملت ساماندهی و تنظیم کنند. بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) با تأکید بر این مسأله فرمودند: «در رأس برنامه های دولت، باید این مطلب باشد که این هماهنگی را حفظ بکنند و خیال نکنند که ما دولت هستیم و باید مسئله ای را که مطرح میکنیم، ملت بپذیرد؛ چه روی مصالحش باشد، چه نباشد… شما نمیتوانید کارهایی را که الآن در ایران هست انجام دهید، الاّ با هماهنگی با ملت. هماهنگی با ملت هم این است که شما توجه کنید به خواستهای اینها».
در بیان رهبر کبیر انقلاب اسلامی همواره بر رضایت مردم از خدمات دولت تاکید شده است: «تا ملت در کار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران کاری نمیآید؛ یعنی همه دستگاههای دولتی به استثنای ملت، کاری ازشان نمیآید. از این جهت، همه ما و شما آقایان و آنهایی که در اختیار شما هستند، همه باید کوشش کنید که رضایت مردم را جلب بکنید در همه امور».
رهبر روشن ضمیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمت الله فرمودهاند: «مردم، دِین خودشان را به جمهوری اسلامی تاکنون ادا کردند و به تکلیف خودشان عمل کردند. مردم به آقای رئیس جمهور به آن شورا رأی دادند، حالا نوبت آقایان است که در مقابل این همه زحمتی که آنها کشیدند و محبتی که آنها کردند و فداکاریهایی که آنها کردند، حالا نوبت آقایان است… نوبت شماست که باید این دِین را به این مردمی که شما را نشاندند به این مسند، دِین خودتان را عمل بکنید، ادا کنید به مردم» و در جایی دیگر فرمودند: «اینها (مردم) حق دارند به ما و به شما، خیلی حق دارند. وقتی دولتی پیش میآید، آن هم دولتی است که مردم به آن حق دارند، شما باید خدمت کنید به مردم. همه باید خدمتگزار اینها باشیم و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا کنیم».
خدمت صادقانه و خالصانه به محرومان و دلسوزی و حمایت از آنان
«دولت واقعا باید با تمام قدرت، آن طوری که علی(ع) برای محرومین دل میسوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین؛ مثل یک پدری که بچه هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این میرود که آنها را سیر بکند. یک دولت امیر المؤمنین باید این طور باشد». ایشان در جای دیگر، خطاب به اعضای هیأت دولت فرمودند: «در هر صورت، آنی که برای شما مهم است، خدمت کردن به همه طبقات، خصوصا مستضعفها، خصوصا محرومینی که در طول تاریخ محروم بودهاند، باشد».
مسئولان، پیوسته درباره عملکرد خود در دوره مدیریتشان پاسخگو باشند و گزارشی از فعالیتهای خود را به مردم ارائه دهند
حضرت امام رحمت الله همواره بر بازگو کردن خدمات ارزنده قوّههای سهگانه به مردم تأکید فراوان داشتند و میفرمودند: «من باید عرض کنم که دولت ما، دولتی است که از بس حسن نیت دارد، مسائل خودش را ذکر نمیکند و از اول من مکّرر این را گفته ام که شما کارهایی که میکنید به مردم بگویید… شما باید دائما، خدمت هایی که کردید و من میدانم خدمتهای بسیار زیاد و ارزندهای بوده است، اینها را ذکر کنید برای مردم».
حضرت امام رحمت الله همیشه مردم را به انتخاب اشخاصی که از درون توده مردم بوده و درد جامعه را چشیده باشند، توصیه میکردند و میفرمودند: «توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس، از طبقه ای باشند که محرومیت و مظلومیّت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند؛ نه از سرمایه داران و زمین خواران و صدرنشینانِ مرّفه و غرق در لذات و شهوات، که تلخی محرومیت و رنج گرسنگان و پا برهنگان را نمیتوانند بفهمند».
معمار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) پیوسته به مردم سفارش مینمودند که در صحنه باشند و بر کارهای دولت و مجلس نظارت کنند و حامی آنان باشند. بخشی از سخنان و نصایح آن عزیز سفر کرده به این شرح است: «ملت باید ناظر باشد به اموری که در دولت میگذرد» و در جایی دیگر فرمودند: «یک کشور، وقتی آسیب میبیند که ملتش بیتفاوت باشند. ملت همه باید حاضر باشند در مسائل سیاسی. مردم نباید کنار بروند. اگر مردم کنار بروند، همه شکست میخوریم. حضور شما مردم عزیز و مسلمان در صحنه است که توطئه های ستمگران و حیله گران تاریخ را خنثی میکند».
«من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهاى شخصى که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزى که وکیل او، به آن چیزى که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند».
امام خمینی(ره) از مجلس نمونه با این عنوان یاد میکنند:
مجلس نمونه؛
«از نمایندگان متوقع است که مراعات آداب اسلامی در محاورات بشود؛ و انگیزه آن یافتن حق و راه حل باشد و این امور در محیط دوستی و صفا چون بحثهای علمی در محیط مدارس فقاهتی که مقصود، یافتن واقعیت نه تحمیل عقیده است، آقایان را بهتر و آسانتر به حقیقت میرساند و مجادلات با حال غضب و عصبانیت انسان را از واقع دور میکند و چون مقصود از بحثها یافتن طریق هرچه بهتر برای خدمت به اسلام و کشور و ملت است و از عبادات و مقربات الهی محسوب است، حقاً لازم است از آنچه مخالف رضای خداوند متعال است اجتناب شود و محیط مجلس طوری باشد که علاوه بر یافتن راه صحیح برای شنوندگان، آموزنده اخلاق اسلامی و آداب انسانی باشد، که این خود یک عبادت دیگر است. و اگر خدای نخواسته در این محیط مقدس مقصود کسی اعمال غرض و تحمیل عقیده و احیاناً تسویه حساب باشد که قهراً به هتک یک مسلمان و رد و بدل الفاظ غیر مناسب منجر میشود علاوه بر آنکه از مسیر حق دور میشود و برخلاف آنچه وظیفه وکیل است میباشد گاهی اشاعه فحشا در یک محیط بسیار وسیع است که معصیتی عظیم است. اینجانب امیدوارم خداوند توفیق دهد که همان سان که جوانهای عزیز رزمنده، سنگرها را به مسجد و معبد تبدیل کردند، حضرات وکلا، مجلس را معبدی کنند منزه از اعمال و اقوال زمان طاغوت، تا مجلسی نمونه شود؛ باشد که مجالس دیگر کشورهای اسلامی از آن تبعیت کنند».
نمایندگان مردم باید قانونگرا باشند
«روى قانون عمل بکنند. این قانونى که ملت برایش رأى داده است. همین رأى نداده است که توى طاقچه بگذارید و کارى به آن نداشته باشید، بروید مشغول کار خودتان بشوید».
«این قانون باید دست همه باشد و همه حدود را قانون معیّن بکند. قانون براى مجلس حدود معین کرده است، تخلف از این حدود نشود. براى رئیس جمهور تحدید کرده، حدود قرار داده، او هم تخلف نکند. براى نخست وزیر و امثال اینها و دولتها حدود معیّن کرده. آنها هم نباید خارج بشوند. هر که خارج بشود از حدود، باید این را تنبه بدهند، هدایت کنند آن را».
ساده زیستی و رسیدگی به مظلومان
«طرحها و پیشنهادهایى که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصاً مستضعفین است انقلابى و با سرعت تصویب کنید، و از نکته سنجیها و تغییر عبارات غیر لازم که موجب تعویق امر است اجتناب کنید، و از وزارتخانهها و مأموران اجرا بخواهید که از کاغذ بازیها و غلط کاریهاى زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملت مظلوم و عقب افتادگیهاى آنها را به طور ضربتى تحصیل و ترمیم کنند».
وظایف مجلس
«مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام».
«مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامی باشد».
«اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضاً که من با شما خدای نخواسته، یک حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسی که مجلس اسلامی است نباید این خرده حسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شورای اسلامی در یک محفظه سربسته نیست که اگر خدای نخواسته انحرافی در آن پیدا شد همان اجزای خود مجلس بفهمند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر میکند، همه ایران میبینند و میشنوند، و خارج از ایران هم تا آنجایی که موج اینها میرود، آنها هم میشنوند و میفهمند که چه شده است. اگر بنا باشد که خدای نخواسته از اول صف آرایی بشود برای جنگ اعصاب، و آن مجالسی که درزمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این مجلس اسلامی نیست، و آقایان به وظیفه شرعی و الهی خودشان عمل نکردهاند».
نصیحت به نامزدهای نمایندگی مجلس
«نصیحتی است از پدری پیر به تمامی نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنید تبلیغات انتخاباتی شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود؛ و از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایتْ حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامی رعایت نشود، چگونه منتخبْ حافظ اسلام میشود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد؛ و در صورتی که رقیب انتخاباتی به مجلس راه یافت، به دوستی و برادری، که چیزی شیرینتر از آن نیست، لطمهای نخورد».
اهمیت مجلس و مصوّبات آن
«و من تکرار میکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمیگویم رأی خودش را نگوید؛ بگوید؛ رأی خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد».
«این مجلس ماحصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهای طاقت فرسای این ملت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر»های مردم است؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر» مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسی خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدی و از مقامی بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحیح، بدون جار و جنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند. کسی که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آنکه موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگوید. و بعد هم رأی بگیرند. وقتی رأی گرفتند، اگر اکثریت رأی داد، و بعد هم برده شد پیش شورای نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رأی را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسی ندانستند، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادی غضب، از مبادی فاسد، بیرون میآید. باید سرتسلیم به مجلس، یعنی سر تسلیم به اسلام وقتی مخالف اسلام نیست، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. روشهای غیر اسلامی را، اگر هم در باطن – خدای نخواسته – دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. این یک مسئلهای است اساسی، و باید همه توجه داشته باشند. به مجرد اینکه یک مطلبی برخلاف رأی یک نفر است، نباید بگوید مجلس درست نیست. این خودش را اصلاح کند. این خودش درست نیست. نباید بگوید شورای نگهبان درست نیست. این خودش درست نیست. باید خودش را اصلاح بکند. و این گرفتاری هست برای ملت ما».
«و من امیدوارم که مجلس یک مجلس اسلامی، مجلس عبادت باشد؛ نه مجلسی که – خدای نخواسته – معصیت در آن واقع بشود و به دیگران اهانت کنند؛ به کسی بد بگویند. اینها خلاف اسلام است و نباید بشود».
مجلس؛ خانه مردم
«مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است، در شرایط کنونی نباید کسی انتظار داشته باشد که حتماً نمایندگان باید از گروه و صنف خاصی باشند. باید توجه داشت که هنوز خیلی از مسائل وجود دارد که به نفع محرومین باید حل و فصل شود. و تمیز بین کسانی که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند، با دیگران کار مشکلی نیست».
همدلی و همزبانی در کلام مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب در سخنان خود پیرامون شعار سال «دولت و ملت؛ همدلی و همزبانی»، دولت را کارگزار ملت و ملت را کارفرمای دولت عنوان کردند و در این راستا تأکید کردند که هر چه همکاری دولت و ملت بیشتر باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت.
در متون علوم سیاسی براساس مبانی، نگرشها و تجربیات تاریخی تقسیمبندیهای گوناگونی از انواع حکومتها وجود دارد که طبق آن حکومتهای مختلف بشری از حیث مُدل و نحوه حکومت کردن به انواع مختلفی تقسیم میشوند. اما رهبر انقلاب اسلامی تقسیمبندیای کلی از انواع حکومتها براساس نحوه اداره آنها دارند ۱۳۷۰/۵/۲۳ [14] و حکومتها را به سه دسته اصلی تقسیم کردند:
دسته اول نظامهای پلیسی مانند سیستمهای استبدادی کمونیستی، سلطنتی و شبهسلطنتی با ویژگیهای خاص خود هستند و دسته دوم دمکراسیهای غربی هستند که با تزویر و تبلیغات اداره میشوند. اما سومین مُدل، نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. از نگاه حضرت آیتالله خامنهای نظام اسلامی نمیخواهد و نمیتواند با دو شیوه اول اداره شود و بر این اساس «اعتماد و محبت مردم به نظام» از جایگاهی بنیادین در جمهوری اسلامی برخوردار است:
«یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا اینگونه بوده است؛ بعد از این هم باید اینطور باشد.» ۱۳۷۰/۵/۲۳ [15]
از همینجا میتوان علت تأکید رهبر انقلاب بر مقوله «اعتماد متقابل مردم و نظام» را دریافت. رهبری در این پیام با اشاره به ظرفیتهای زیاد ملت ایران و سیاستهای نظام برای تحقق آرزوهای بزرگ ملی، همکاریهای صمیمانه و همدلی بیشتر میان ملت و دولت را شرط عملیاتیشدن ظرفیتها و تحقق آرزوها دانسته و لازمه شکلگیری این همکاری و همدلی را «اعتماد متقابل» معرفی کردند:
«اگر این همکاری صمیمانه [میان ملت و دولت] از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همه آنچه را که جزو آرزوهای ما است دستیافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید... هرچه بین ملت و دولت صمیمیت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمیت و تواناییهای ملت را بهدرستی بپذیرد، هم ملت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.» ۱۳۹۴/۱/۱ [16]
از منظر حضرت آیتالله خامنهای اعتماد مردم به نظام زمینه پشتیبانی آنها از حکومت را فراهم آورده و دستیابی به اهداف اسلامی را تضمین میکند:
«در حقیقت اعتماد مردم است که پشتیبانی آنها را به وجود میآورد؛ و پشتیبانی و اتصال مردم به دستاندرکاران نظام است که توفیق این حرکت اسلامی را با اهداف اسلامی تضمین میکند... مردم هستند که پشتیبان واقعی نظامند؛ این پشتیبانی، متوقف به اعتماد است و این اعتماد هم باید باقی بماند.» ۱۳۷۰/۱۲/۱۲ [17]
در این نگاه «رمز موفقیت حاکمیت و قوای سهگانهی کشور» در همین پشتیبانی ملت از آنها نهفته است و هیچ عاملی نباید به اعتماد بهعنوان زمینهسازِ این پشتیبانی ضربه بزند:
«رمز موفقیت دولت و قوهی قضاییه و مقننه، در پشتیبانی قاطبهی ملت از آنهاست. هر حرکت و گفتاری که روح اعتماد مردم به این قوا و کارگزاران آن را متزلزل و در این پشتیبانی، اندک خللی وارد سازد، حرام شرعی و خیانت ملی است.» ۱۳۶۸/۱۰/۱۸ [18]
شرط تحقق شعار سال ۹۴
از سوی دیگر تأکید رهبر انقلاب بر عنصر «همدلی» که در شعار سال ۹۴ تبلور یافته امری بیسابقه نیست و ایشان در گذشته نیز از این موضوع به عنوان «نعمت بزرگ خدا» یاد کرده بودند:
«همه آحاد ملت و بهخصوص مسئولین کشور باید نعمت وحدت و اتفاق و همدلی را - که خدای متعال آن را به ما ارزانی داشت - برای خود حفظ کنند و آن را به خطر نیندازند: «واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا». برادری، احساس همگامی و همدلی، نعمت بزرگ خداست.» ۱۳۸۰/۹/۲۵ [19]
اما شکلگیری و تقویت اعتماد متقابل بین ملت و دولت بهعنوان شرط تحقق همکاری و همدلی بین ملت و دولت چگونه ممکن خواهد شد؟ رهبر انقلاب در پیام نوروزی خود به این سؤال پاسخی شفاف دادهاند:
«هم دولت، ملت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمیت و تواناییهای ملت را بهدرستی بپذیرد، هم ملت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.» ۱۳۹۴/۱/۱ [20]
در نگاه اجمالی به مسائل سال ۱۳۹۴، پیرامون همکاریهای گسترده دولت و ملت میفرمایند: «برای تحقق شعار سال ۹۴ یعنی «دولت و ملت، همدلی و همزبانی»، باید هر دو کفه این شعار یعنی ملت عزیز، بزرگ، شجاع، بصیر، دانا و با همت ایران و همچنین دولت خدمتگزار، به یکدیگر اعتماد، و صمیمانه با هم همکاری کنند».
«پیشرفت اقتصادی»، «اقتدار و عزت منطقهای و بینالمللی»، «جهشهای علمی بهمعنای واقعی»، «عدالت قضایی و اقتصادی» و از همه مهمتر، «ایمان و معنویت» آرزوهای بزرگی هستند که در این سال برای ملت ایران داریم و البته همه این خواستهها و آرزوها نیز دست یافتنی است و خارج از ظرفیت عظیم ملت ایران و سیاستهای نظام نیست.
تحقق این آرزوهای بزرگ مشروط به همکاری، همدلی و صمیمیت دوسویه دولت و ملت است.
«دولت، کارگزار ملت، و ملت کارفرمای دولت است، و هر چه همکاری دولت و ملت بیشتر باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت، بنابراین هم دولت باید واقعاً ملت را قبول داشته باشد و ارزش، اهمیت و تواناییهای مردم را بهدرستی بپذیرد، و هم ملت باید به معنای واقعی کلمه به دولت اعتماد کند».
نتیجه همدلی و همزبانی
پذیرش جایگاه والای ملت و تواناییهای عظیم آن از سوی دولت و استفاده از این نیروی عظیم در مسیر پیشرفت کشور و حل مشکلات از جمله مسائل مهم در این زمینه است که بهخصوص در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» مورد تأکید دائمی رهبری بوده؛ تا جایی که پیشرفت کارها را در صورت سپردهشدن آن به مردم میسر دانستهاند:
«تدبیر مسئولان در هر برههای از زمان در دوران جمهوری اسلامی، باید این باشد؛ کارها با تدبیر، با برنامهریزی، با ملاحظهی همهی ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود؛ آنوقت کارها پیش خواهد رفت.» ۱۳۹۳/۱۱/۲۹ [21]
این توجه به تواناییهای ملت صرفاً بهعنوان مسئلهای تبلیغاتی مطرح نمیشود بلکه براساس برآوردی دقیق و محاسبهشده از توانمندیهای ملت مورد تأکید قرار میگیرد:
«بارها این را گفتیم - اوائل از روی حدس و گمان میگفتیم، بعد آمارهای بینالمللی همین را تأیید کرد ـ که ما از لحاظ رتبهی استعداد انسانی، در رتبههای بالا هستیم؛ یعنی از متوسط جوامع بشری موجود دنیا خیلی بالاتریم؛ متوسط ما از متوسط دنیا بالاتر است. استعدادهای ما، جوانهای ما فوقالعادهاند.» ۱۳۹۲/۴/۳۰ [22]
و براساس این برآورد از واقعیتهای کشور است که مسئله اتکا به قدرت درونی به عنوان «کلید حل مشکلات کشور» به یکی از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب اسلامی از دولت تبدیل میشود:
«در داخل کشور خیلی امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینههای اقتصادی، چه در زمینههای فرهنگی، چه در زمینههای گوناگون دیگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهای داخلی استفاده کنیم، کلید حل مشکلات اینجا است؛ یعنی در درون کشور و امکانات داخلی کشور است که از اینها میشود خردمندانه بهرهبرداری کرد. اینها باید شناسایی بشوند. و این است که رتبهی ما را در دنیا بالا میبرد. در مناسبات بینالمللی سهم هر کشوری به قدر قدرت درونی او است؛ هر مقداری که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه مناسبات بینالمللی به همان نسبت بالاتر است.» ۱۳۹۲/۶/۶ [23]
از سوی دیگر مردم، جریانهای سیاسی و شخصیتهای متنفذ نیز وظیفه کمک به دولت را برعهده دارند:
«من از همه جریانهای گوناگون سیاسی درخواست میکنم و اصرار دارم، و همچنین از همه شخصیتهای متنفذی که دارای نفوذ کلمه هستند، دارای حوزه تأثیرگذاری در میان ملت هستند، درخواست میکنم به مسئولین، به دولت، به رئیس جمهور کمک کنند تا انشاءالله بتوانند وظائف سنگینی را که برعهده دارند، بهخوبی انجام دهند.» ۱۳۹۲/۵/۱۲ [24]
فرصت سال ۹۴
به نظر میرسد نامگذاری سال ۹۴ با شعارِ «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» فرصتی گرانبها برای مجموعه قوای کشور و بهخصوص دولت بهعنوان سکاندار اجرایی کشور از سویی و ملت ایران بهعنوان «صاحبان کشور» ۱۳۹۳/۱۱/۲۹ [25] از سوی دیگر است تا با تقویت عنصر اعتماد متقابل بین خود و شکلدهی هرچه بهتر و کاملتر فضای همکاری و همدلی، گامهای مهم و بزرگی در مسیر پیشرفت بردارند که در این صورت کشور در مقابل توطئههای دشمن مصون خواهد شد:
«مصونیت کشور، وابسته به حضور مردم است؛ کمشدن فشارهای دشمنان، وابسته به حضور مردم است، وابسته به اتحاد و انسجام مردم با نظام و با دستگاه جمهوری اسلامی و حس اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین است. این حس باید روزبهروز تقویت بشود.» ۱۳۹۲/۳/۲۲ [26]
تهیه و تنظیم مطالب از: ابراهیم عزیززاده – دبیر و خبرنگار ایکنا اردبیل
منابع و مآخذ:
1) نهجالبلاغه، نامه 51
2) نهجالبلاغه، نامه 5
3) نهجالبلاغه، نامه 53
4) نهجالبلاغه، حکمت 371
5) نهجالبلاغه، ح 216
6) ابناثیر، الکامل فى التاریخ، ج 3 ، ص 193 ـ 194؛ الطبرى، تاریخ الرسل والملوک، ج 3 ، ص. 450
7) ر.ک: طه حسین، على و فرزندانش، ص 187
8) امامى، کریم و آذرنگ، عبدالحسین (گردآورندگان)، خرد و آزادى، ص 331
9) نهجالبلاغه، نامه 50
10) پایگاه امام علی(ع)
11) پایگاه خبری جهان نیوز
12) خبرگزاری حوزه
13) صحیفه امام خمینی(رحمت الله علیه) ج12، ج18، ج14
14) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۷۰/۵/۲۳
15) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۷۰/۵/۲۳
16) پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴
17) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۷۰/۱۲/۱۲
18) پیام مقام معظم رهبری به نمایندگان مجلس و مردم ایران ۱۳۶۸/۱۰/۱۸
19) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۰/۹/۲۵
20) پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴
21) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
22) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام ۱۳۹۲/۴/۳۰
23) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۹۲/۶/۶
24) بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اسلامی ایران ۱۳۹۲/۵/۱۲
25) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
26) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۲/۳/۲۲
27) سایت http://farsi.khamenei.ir
28) سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری