الگوی بازار قرض‌الحسنه براساس قرآن
کد خبر: 4126023
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۵
به انگیزه روز ترویج فرهنگ قرض‌الحسنه

الگوی بازار قرض‌الحسنه براساس قرآن

در اسلام، وجود نهاد قرض، امری لازم و ضروری بوده و از آنجا که طبق احکام اسلامی، گرفتن ربا تحریم شده‌، خداوند متعال برای برانگیختن مردم به قرض دادن، از انگیزه‌های معنوی استفاده می‌کند. پاداش‌های چند برابر در قبال پرداخت قرض، کسب رضایت الهی، قرض دادن به‌مثابه عبادت، جلب سپاس خداوند، وعده آمرزش و پوشاندن گناهان و دادن قرض به خداوند، از جمله مضامین انگیزشی قرآن در این زمینه است.

قرض دادن

در اقتصاد کلان رایج، استقراض خانوار، دولت و بنگاه‌های طرف تقاضای بازار، وجوه وام را تشکیل می‌دهند که رابطه معکوس با نرخ بهره دارد. طرف عرضه این وجوه، پس‌اندازکنندگان هستند که مقدار وجوه عرضه‌ شده آنها، رابطه مستقیم با نرخ بهره دارد. با وجود تحریم ربا در اسلام و نیاز خانوارها به استقراض، اسلام راهکار دیگری ارائه می‌کند و الگوی پیشنهادی خاص خود را برای بازار وجوه استقراضی و عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضای این وجوه ارائه می‌دهد که در این یادداشت به استقصای آن پرداخته می‌شود.

قرض معنای مصرف و سرمایه‌گذاری با دارایی دیگران را می‌دهد. بنابراین، نوع ویژه‌ای از روابط بین طلبکار و بدهکار را می‌طلبد. لذا، این سؤال پیش می‌آید که اندیشه اسلامی که سرشار از معارف تنظیم‌کننده روابط بین انسان‌هاست، چگونه این نهاد را سامان‌دهی کرده‌ است؟ با توجه به تحریم ربا در این نظام استقراضی، نمی‌توان قیمتی برای قرض دادن و قرض گرفتن تعیین کرد.

علاوه بر این، نیاز به قرض در نظام اقتصاد اسلامی را هم نمی‌توان منکر شد، چراکه همواره در نظام اقتصادی، افرادی وجود دارند که نه آن‌قدر فقیر هستند که واجب‌الصدقه و نیازمند دریافت کمک بلاعوض باشند و نه هدفشان از گرفتن قرض، سرمایه‌گذاری و کسب سود است که بتوان به آنها پیشنهاد استفاده از دیگر عقود تجاری همچون مضاربه و مشارکت را داد.

با بررسی و تحلیل محتوای آیات مرتبط در قرآن چنین حاصل می‌شود که اسلام با ارائه آیاتی در سه محور آموزه‌های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری، متناظر با سه ساحت وجودی انسان یعنی عقل، گرایشات و احساسات و رفتار، این سامانه اقتصادی را مدیریت کرده است.

نکته قابل‌ توجه دیگر آن‌ است که در اقتصاد ربوی، ساختار انگیزشی برای افراد و بنگاه‌ها و حتی دولت، یکسان و نهایت آن کسب سود است، ولی در اقتصاد اسلامی، ساختار انگیزه در این سه نهاد، متفاوت و به‌ ترتیب عبارت است از قرب الهی، کسب سود در کنار خدمت به خلق و انتظام امور مسلمانان. در این یادداشت، صرفا به بررسی ساختار انگیزشی افراد و ارائه الگوی کارآمد اقتصادی در این حوزه پرداخته می‌شود.

مفهوم قرض و دین از منظر قرآن

کلیدواژه‌هایی که در قرآن برای بازار وجوه استقراضی استعمال شده‌، قرض و دَین است. قرض یکی از اسباب دین است و دین، مالی کلی دانسته شده که ذمه‌ فرد به آن مشغول باشد. به‌ بیان‌ دیگر، مراد از دین حقی مالی است که به سببی از اسباب حقوقی نظیر بیع، نکاح یا ضمانت، ذمه شخص به آن مشغول می‌شود. گاهی دین به‌ معنای قرض به‌کار می‌رود، ولی همان‌گونه که دیدیم، غالبا معنای آن عام‌تر از قرض است. (دانشنامه جهان اسلام، مدخل دین، ج ۱۸)

یکی دیگر از واژه‌های قرآنی نظام استقراضی، واژه غارم است که فقط یک‌ بار در قرآن، یعنی در آیه ۶۰ سوره توبه در معنای بدهکار به‌کار رفته است، اما این واژه بر دو معنای بدهکار و طلبکار دلالت دارد. (مفردات راغب، صفحه ۵۷۳).

قرضاً حسناً

در تمام آیاتی که بحث قرض به خداوند مطرح‌ شده، با صفت الحسنه همراه است. علامه طباطبایی معتقد است که خداوند متعال، انفاق به مؤمنان در راه دین و برطرف کردن مشکلات جامعه اسلامی را قرض گرفتن خودش نامیده، زیرا می‌خواهد مؤمنان را به این کار تشویق کند و علاوه بر آن، انفاق با نیت خالص الهی انجام شود و در عوض آن چند برابر به مؤمنان بازگردد. (ترجمه تفسیر المیزان، ج ۲، صفحه ۴۳۲)؛ طبق این تعریف، نسبت بین قرض‌الحسنه به خداوند و قرض‌الحسنه رایج، عام و خاص مطلق و قرض‌الحسنه رایج، مصداق عمل صالح است.

محقق اردبیلی، تفسیر دیگری برای قرض‌الحسنه ارائه داده و منظور از آن را دادن قرض به انسان‌های نیازمند به‌صورت حقیقی دانسته است. (زبدةالبیان، ص ۴۵۲)؛ طبق این تفسیر، تفاوتی میان دو اصطلاح قرآنی و فقهی قرض‌الحسنه وجود نخواهد داشت.

بیشترین کلیدواژه‌ در آیات استقراض را واژه قرض‌الحسنه با معادل قرآنی «قرضاً حسناً» به خود اختصاص داده است. طبرسی در تفسیر آیه ۱۱ سوره مبارکه حدید اشاره می‌کند که تعبیر «قرضاً حسناً» اشاره به این حقیقت دارد که وام دادن، خود انواعی دارد که برخی را نیکو و برخی را کم‌ارزش می‌کند و در تفاسیر قرآنی، حداقل ۱۰ شرط برای آن بیان شده که عبارتند از اینکه وام از بهترین قسمت مال انتخاب شود، قرض‌دهنده از مال مورد نیاز خود به نیازمندان بدهد، بهتر است مکتوم باشد، با منت و آزار همراه نباشد، با اخلاص و صدق نیت توأم باشد، قرض‌دهنده عمل خود را کم‌ارزش بشمارد و از اموال مورد علاقه‌اش قرض دهد و خود را واسطه میان خدا و خلق بداند، همچنین از اموال حلال خود وام دهد. (مجمع‌البیان، ج ۴، ص۸۳)

تحلیل محتوای تعدادی از آیات مرتبط با نظام استقراض

در شش آیه از قرآن کریم، بحث قرض به خداوند به این شرح بیان شده است:

در آیه ۲۸۰ سوره بقره، به نحوه‌ رفتار با بدهکار تنگدست اشاره و با جهت‌گیری‌های اخلاقی و احکام، به لزوم مهلت به او تا زمان سهولت و توانایی در بازپرداخت و مجوز استفاده از سهم غارم به‌ سبب تنگدستی بدهکار تأکید شده است.

در آیه ۲۸۳ سوره بقره نیز به جواز گرفتن ضمانت در قبال بدهی اشاره و با جهت‌گیری احکام، بر این مضمون تأکید شده که قرض، امانتی بر عهده مدیون بوده و شایسته است که در قبال قرض، از بدهکار ضمانت گرفته شود.

در آیه ۱۱ سوره نساء، به موضوع زمان تقسیم اموال میت پرداخته شده و با جهت‌گیری احکام، به مجوز ارث بردن از پدر به شرط پرداخت اموال مورد وصیت و بدهی‌های او اشاره شده‌ است.

در آیه ۶۰ سوره توبه، فریضه و حکیمانه بودن ادای بدهی ناتوان از زکات مطرح و با جهت‌گیری اعتقادی و احکام، بیان شده است که بدهکاران دارای حقی از سهم زکات برای ادای بدهی خود هستند و پرداخت بدهی بدهکار ناتوان از زکات، فریضه‌ای الهی‌ و از علم و حکمت خداوند سرچشمه گرفته است.

در آیه ۲۸۲ سوره توبه، به موضوع حقوق طلبکار پرداخته شده‌ و با جهت‌گیری‌های اعتقادی و احکام، به یکی از حقوق طلبکار بر بدهکار که همان تنظیم اسناد بدهی بوده، اشاره شده است.

آیات مرتبط با موضوع قرض دادن، بیشتر جنبه اعتقادی دارد. بنابراین، می‌توان گفت که برای ایجاد فرهنگی مطلوب در جامعه، نخست باید مردم آن امر را به‌عنوان هنجار پذیرفته و به آن ایمان آورند، سپس به آن عمل و برایش چارچوب عملی وضع کنند. خداوند نیز برای تبیین مسئله قرض‌الحسنه، نخست جایگاه و ارزش اعتقادی آن را بیان و سپس برایش احکامی ویژه وضع کرده‌ است. از این‌روست که حدودا نیمی از جهت‌گیری‌های این آیات، اعتقادی و تقریبا نصف آنها احکامی است. همچنین جهت‌گیری‌های اعتقادی نیز به سمت ارائه قرض توجه داشته و جهت‌گیری‌های احکامی، بیشتر متوجه بازپرداخت قرض است.

در این‌ راستا، برای تقویت بنیه اعتقادی مردم در زمینه سنت قرض دادن، نادیده گرفتن و پوشاندن گناهان، دستیابی به فوز عظیم و کامیابی در بهشت جاودان، به‌عنوان پاداش‌های قرض‌الحسنه ذکر شده‌ است. همچنین نحوه رفتار با بدهکار تنگدست، فریضه و حکیمانه بودن ادای بدهی تنگدست از زکات، بخشش بدهکار و...، از موضوعات اصلی اعتقادی بیان‌ شده در این آیات محسوب می‌شود.

از طرفی، قرآن کریم در عین تشویق به قرض، برای آن چارچوب نیز تعیین کرده و قرض دادن بدون ثبت و نوشتن و یا حتی بدون ضمانت را نادرست می‌داند. در این بخش از نظام استقراضی، آیاتی با جهت‌گیری‌های احکامی قابل استقصاست.

پس می‌توان نتیجه گرفت که در اسلام، وجود نهاد قرض، امری لازم و ضروری بوده و از آنجا که طبق احکام اسلامی، گرفتن ربا تحریم شده‌، خداوند متعال برای برانگیختن مردم به قرض دادن، از انگیزه‌های معنوی استفاده می‌کند. پاداش‌های چند برابر در قبال پرداخت قرض، کسب رضایت الهی، قرض دادن به‌مثابه عبادت، جلب سپاس خداوند، وعده آمرزش و پوشاندن گناهان و دادن قرض به خداوند، از جمله مضامین انگیزشی قرآن در این زمینه است. همچنین خداوند متناسب با طرف تقاضا یعنی دریافت‌کننده قرض نیز بر آموزه‌های احکامی تأکید کرده‌، چراکه پس‌ از ردوبدل شدن مال، امکان استفاده از ابزارهای حقوق اسلامی وجود دارد. سفارشات پی‌ در پی قرآن به پرداختن دین متوفی، قبل‌ از تقسیم ارث و املای اسناد بدهی برای انسان ناتوان نیز به منظور نشان‌ دادن اهمیت این موضوع است.

بنابراین، تسویه بازار استقراض در اقتصاد اسلامی با هدف کاهش نابرابری و کاهش احساس فقر، مهم و اساسی است و دو راهکار بنیادی دارد؛ یکی افزایش انگیزه‌های معنوی و دیگری دامن نزدن به مصرف‌گرایی که منطبق با آموزه‌های اسلامی است.

برگرفته از پایان‌نامه‌ «مدیریت پول و بدهی با رویکرد اسلامی» نوشته علی خلیلی

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۲/۱۴ - ۱۴:۳۷
0
0
کاش ما مسلمونا به خودمون بیایم وبه اقتصاد اسلامی و قرض الحسنه برگردیم
captcha