عجله و شتابزدگی از منظر قرآن
کد خبر: 3827312
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۶

عجله و شتابزدگی از منظر قرآن

گروه فعالیت‌های قرآنی ــ قرآن کریم به‌عنوان منبع اصلی تبیین علم اخلاق پاره‌ای از امور را به گونه بایدها و نبایدها بر مکلفان اجبار و الزام فرموده است و تمام کسانی که بالغ و عاقل هستند، موظف به رعایت این اوامر و نواهی وحیانی هستند.

عجله و شتابزدگی از منظر قرآن کریمبه‌صورت فطری برای همه افراد جامعه بشری اصل این مطلب که پاره‌ای از رفتار‌ها خوب و حسن هستند و پار‌ه‌ای بد و قبیح، قابل درک و فهم است، اگرچه در مصادیق آن اختلاف نظر باشد، به‌گونه‌ای که حتی در فرهنگ‌های مختلف، رفتار‌های خوب و بد جای خود را به یکدیگر می‌دهند، اما همچنان اصل وجود رفتار‌های خوب و بد در همه فرهنگ‌ها وجود دارد. در واقع خوب و بد در میان مردم جامعه بشری به معانی متفاوتی به کار می‌رود که یکی از آن‌ها خوب و بد اخلاقی است.
قرآن کریم نیز به‌عنوان منبع اصلی تبیین علم اخلاق برای دستیابی به اهداف خود مانند استواری نظم، عدالت و تأمین سعادت انسان‌ها در دنیا و آخرت، انجام و ترک پار‌ه‌ای از امور را به گونه باید‌ها و نباید‌ها بر مکلفان اجبار و الزام کرده است و تمام کسانی که بالغ و عاقل هستند، موظف هستند این اوامر و نواهی را رعایت کنند. این الزام در باطن خود با بسیاری از تکالیف و رفتار آدمی مانند مسئولیت، پاداش، عقاب و ... رابطه دارد.
خداوند متعال در آیه ۱۱ سوره اسراء می‌فرماید: «وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولًا» و انسان (شتابزده و نادان) همانگونه که خیر را مى‌طلبد، شرّ را هم مى‌طلبد و انسان همواره عجول است.
در رابطه با تفسیر آیه موارد زیر بیان می‌شود:
۱- نهی از عجله و شتابزدگی، نکته‌ای که در تبیین این آیه باید بدان اشاره شود، مسئله علم است. در حقیقت سرچشمه شتاب در انسان، جهل و عناد و تعصب است که این امر درست نقطه مقابل بصیرت و علم در انسان است؛ لذا با عنایت به این توضیح باید گفت که عجله از آفات فکر و عمل بشر است. در کتب اخلاقی برای توصیف مفهوم اخلاقی عجله و شیرخواهی انسان، به طلب اشتباهی که او در استیلای بر دیگر موجودات دارد، مثال زده شده که نوع انسان به دلیل عجله‌ای که در این امر از خود نشان می‌دهد ریاست این دنیای زودگذر را به سلطنت ابدی ترجیح می‌دهد.
آری، عامل اصلی فروختن دین به دنیا، عجله و شتاب است که لذت زود گذری را به همراه دارد بخصوص در جائی که انسان باید به مبارزه با تکپر درون و پاد آوری تواضع به خویش بپردازد و دیگری را به جای خویشتن مقدم بدارد. این نوع اگرچه برای فطرت انسان لذت بخش نیست، اما به خیر انسان است. پس معیار تشخیص خیر، لذت نیست بلکه مطابقت با فطرت و عقل است و همچنین انسان نباید در مصداق لذت و درد به بیراهه رود.
در تفسیر المیزان آمده است که جنس بشر عجول است و به خاطر همین عجله اش میان خیر و شر فرق نمی‌گذارد لذا سزاوار نیست که انسان دستخوش عجله گشته و هرچه را که دلش خواست و اشتهایش طلب کرد، دنبال کند و هر عملی که ارتکابش برایش ممکن بود، مرتکب شود.
۲- تاکید بر خیرگرایی فطری انسان، نکته دیگر در تبیین آیه این است که تشبیه شرّ خواهی انسان به خیر خواهی او، نشانه آن است که انسان در اصل و فطرتأ خیر گرا است. در روان انسان نیرویی به نام نیروی جلب تفع و دفع ضرر نهاده شده و از آن جایی که انسان در بکار بردن این دو نیرو افراط می‌نماید و بجای اینکه از رذائل خلقی خودداری کند از کسب فضیلت امتناع می‌ورزد.
۳- عجله مانع تاثیر هدایت‌گری قرآن، همچنین ارتباط ظریفی بین هدایتگری قرآن و صفت عجله در انسان وجود دارد. خداوند پیش از این آیه، از هدایتگری قرآن برای کسانی که آراسته به علم و حکمت و عمل صالح اند، سخن گفته و بلافاصله از عجله که هم از آفات فکر است و هم عمل سخن رانده است. این آبه رهنمون به این مساله است که آنان که به هدایت استوار قرآن راه نیایند، شتابزده سراغ شرّ خواهند رفت.
۴- نقش علم و آگاهی در ایجاد طمأنینه، در باب علم و تأثیر آن در جلوگیری از پدیدار شدن صفت عجله در انسان باید عمل توأم با علم و آگاهی و بصیرت و بینایی و تفکر باشد تا سبب خسران و وزر و وبال نگردد که مکرر آیاتش در سوره اسراء آمده است و بیان می‌کند که اثر و نتیجه عمل آدمی به خود او باز گشت دارد. انسان اگر ارتباط عجله را با میل و قدرت به فعل در آوردن آن در سیاق آیات سوره اسراء ملاحظه کند، متوجه این مهم می‌شود که انسان به مجرد اینکه عملی را مورد علاقه و مطابق میلش یافت و قدرتش را بر انجام آن نیز مناسب دید، باید بداند این عمل صرفاً اخلاقی نبوده و انسان مجاز به انجامش نیست و ممکن است چنین استدلال کند که خداوند این اراده و قدرت را به او داده پس چرا بر انجام افعال کندی نماید.
۵- امیدواری به رحمت خداوند، پیام مهم دیگر این آیه امیدواری به رحمت خداوند است. علامه طباطبایی معتقد است مراد از دعا بطوری که از سیاق آیه استفاده می‌شود، مطلق طلب است، چه به لفظ دعا باشد و چه بدون لفظ و به صورت سعی و عمل فرد بوده باشد. همچنین نکته مهم در مورد خیرگرا بودن انسان در این است که این طلب نباید براساس لذّت حسی و سود‌های دنیایی باشد بلکه باید عقلانی باشد یعنی عقل، خیر بودن آن را تشخیص دهد.
منابع
جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۵) مبادی اخلاق در قرآن، مرکز نشر اسراء، قم
طباطبایی، سیدمحمدحسین (۱۳۸۲) المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی‌ه‍م‍دان‍ی، دفتر انتشارات اسلامی، قم
فتحعلی خانی، محمد (۱۳۷۴) آموزه‌های بنیادین علم اخلاق، تهران، انتشارات کوثر
قرائتی، محسن (۱۳۸۳) تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن
قرآن کریم؛ ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴) تفسیر نمونه، قم، انتشارات دارالعلم

تهیه و تنظیم: رضا کانونی

انتهای پیام

captcha