امام علی(ع) در بخشی از خطبه ۹۳ نهج البلاغه مىفرماید: «از من سؤال کنید [و آنچه را مىخواهید درباره سرنوشت آینده از من بپرسید] پیش از آن که مرا از دست دهید» «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونی». سپس امام علی(ع) مىفرماید: «سوگند به کسى که جانم در دست قدرت اوست، از هیچ حادثهاى که از امروز تا دامنه قیامت واقع مىشود از من سؤال نمىکنید [مگر این که پاسخ آن را آماده دارم] و همچنین درباره هیچ گروهى که حتّى یک صد نفر را هدایت یا گمراه مىکنند پرسش نمىکنید؛ مگر اینکه از دعوتکننده و رهبر و کسى که آنها را به پیش مىراند و از جایگاه خیمه و خرگاه و محلّ اجتماع آنها و کسانىکه از آنها کشته مىشوند، یا به مرگ طبیعى مىمیرند، [از همه اینها]شما را آگاه مىسازم) ««فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ السَّاعَةِ، وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِنَاعِقِهَا(۱) وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا، وَ مُنَاخِ(۲) رِکَابِهَا، وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ یُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلاً، وَ مَنْ یَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً».
بسیارند کسانى که ممکن است مسائلى را به صورت مبهم و کلّى در آیندهاى نزدیک پیشبینى کنند و این کارى است که سیاستمداران، در مسائل مربوط به اطراف عصر خود، همیشه دارند و ممکن است گاهى صحیح و گاهى اشتباه از آب درآید؛ ولى پیشبینى دقیق جزئیات با تمام مشخصات، آن هم در زمان هاى بسیار دور، براى هیچ کس ممکن نیست، جز آنها که با سرچشمه وحى ارتباطى دارند و از علم بىپایان پروردگار، مدد مىگیرند و جالب این است که امام علی(ع) در جملههاى بالا از یکسو، تأکید بر این دارد که من تمام حوادث آینده را تا دامنه قیامت مىتوانم براى شما پیشگویى کنم و از سوى دیگر اشاره به تمام جزئیات آنها مىکند؛ چیزى که براى غیر پیغمبر(ص) و کسانىکه از علوم خاص او بهره دارند، امکانپذیر نیست.
در اینجا فوراً این سؤال به ذهن مىآید که آیا پیامبر اسلام(ص) یا امام معصوم(ع)، علم غیب، آن هم به این گستردگى، مىتوانند داشته باشند با اینکه «قرآن مجید» با صراحت مىگوید: «قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللهُ» «بگو کسانى که در آسمان و زمین هستند جز خدا از غیب آگاه نیستند» (۳).
این سخن پاسخ روشن و معروفى دارد که هم از آیات قرآن مجید استفاده مىشود و هم در کلمات خود آن حضرت آمده است و آن اینکه علم غیب به صورت ذاتى مخصوص خداست؛ ولى خداوند هر مقدار از آن را لازم بداند در اختیار اولیاءالله مىگذارد؛ همان گونه که در آیات ۲۶ - ۲۷ سوره «جنّ» مىخوانیم: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ» «خداوند عالِم به امور پنهانى است و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمىکند؛ مگر رسولى که او را برگزیده و از وى راضى شده است».
هنگامى که امام علی(ع) از پارهاى از حوادث آینده خبر داد و کسى همین سؤال را مطرح کرد امام علی(ع) در پاسخ او فرمود: «لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْبٍ، وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ» «این، علم غیب نیست؛ بلکه آموزشى است از صاحب علم». اشاره به اینکه علم غیبِ ذاتى، مخصوص خداست و علم من [امام علی (ع)]جنبه اکتسابى دارد؛ من همه این امور را از پیامبر اسلام(ص) آموختم و او از خداوند متعال.
به هر حال، هیچ کس بعد از پیامبر اسلام(ص)، جز امام امیرمؤمنان(ع) چنین سخنى را نگفته و نمىتوانسته بگوید؛ ولى امام علی(ع) این سخن را فرموده و بارها پیشگویىهایى کرده که عیناً واقع شده است.
«ابن ابى الحدید» در شرح نهجالبلاغه، خود فصلى تحت عنوان «امور غیبى که امام علی(ع) از آن خبر داد، سپس تحقّق یافت در ذیل همین خطبه آورده است (۴).
منابع:
۱) «ناعق» از مادّه «نعق»(بر وزن ضرب) به معناى فریاد زدن بر حیوانات به منظور حرکت دادن آنها است. به کار بردن این تعبیر در مورد انسانها، در جایى است که افرادى ناآگاه، با تحریک افراد فاسد و مفسد به حرکت درمىآیند.
۲) «مُناخ» از مادّه «نَوْخه» به معناى اقامت گرفته شده و «مُناخ» به جایى گفته مىشود که شتر را در آنجا مىخوابانند و سپس بهعنوان کنایه، به معناى وسیعترى، یعنى محلّ اقامت، به کار رفته است.
۳) سوره نمل، آیه ۶۵. (در آیات متعدّد دیگرى شبیه به این مضمون نیز آمده است).
۴) گردآوری از کتاب: پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ: اول، ج ۴، ص ۲۲۲.
تهیه و تنظیم: تقی قاسمی خادمی