به گزارش خبرنگار ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمدسروش محلاتی، مدرس حوزه علمیه، دوشنبه شب، 30 بهمن ماه در مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) که در حسینیه دارالزهرا واقع در محله ولنجک تهران برگزار شد، به تحلیلی از وقایع روزهای پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) و جریان شهادت دختر گرامی ایشان پرداخت.
سروش محلاتی در ابتدا با طرح این سؤال که؛ چه کسانی، عامل وارد آمدن این جنایات به دختر پیامبر(ص) شدند؟ گفت: مورخان، بعضی با دلایل متقن و بعضی بیشتر با تکیه بر ظن و گمان و تحلیل خود در بررسی این زمینه اظهارنظر و تلاش کردهاند اما به نظر بنده سزاوارترین کسی که میتواند به این سؤال پاسخ بدهد، امیرمؤمنان علی(ع) است زیرا ایشان علاوه بر جایگاهی که نزد ما شیعیان به عنوان امامت دارند، از نزدیک، شاهد و ناظر مستقیم آن رخدادهای ناگوار بودهاند، ایشان، هنگام دفن حضرت زهرا(س) رو به سوی قبر پیامبر(ص) میکند در آن موقعیت خاص سحرگاه، مظلومانه کنار جنازه همسر خود میفرماید: «السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِكَ» و الی اخر. اما جملهای که میخواهم روی آن تکیه کنم تا به واسطه آن، جواب سؤال مورد نظر را شرح دهم، این است: «وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا»، ای پیامبر! به زودی دخترت به تو گزارش میدهد که امت تو چگونه برای خرد کردن او با یکدیگر همدست شدند، «هضم» آن گونه که در صِحاح گفته شده به معنای کَسر: شکستن است، تظافر هم عموماً به معنای همدستی بیان شده است.
وی درباره سند این عبارات گفت: این خطابه حضرت علی(ع) توسط سیدرضی در «نهجالبلاغه»، خطبه 202 آورده شده است، همچنین کلینی در جلد اول «کافی»، شیخ مفید در «امالی» و محدثین مشهور دیگر در آثار خود به آن پرداختهاند، فلذا از نظر موثق بودن بر آن اتفاق نظر وجود دارد، به خصوص این که این متن قبل از سیدرضی نیز در منابع ما وجود داشته است.
این پژوهشگر اسلامی در ادامه گفت: در این عبارت یک نکته بسیار مهم وجود دارد، حضرت علی(ع) آن اتفاقات ناگوار را به «امت» اسلامی نسبت میدهد، پس مساله این نیست که یک یا چند نفر یا حتی چند گروه منشا این ظلمها شدهاند، بلکه حضرت علی(ع) از امت صحبت میکند یعنی عموم مسلمانان در ظلمهایی که بر زهرای مرضیه(س) رفت، سهیم بودند، از طرفی زبان امیرمومنان(ع) زبانی است که به خطا و گزافه نمیچرخد وهنگامی که حرفی را بزند، غلو نمیکند، پس چگونه میشود که یک امت در شهادت فاطمه(س) همدست باشد؟ وقتی این سؤال به ذهنم رسید، بررسی را آغاز کردم تا ببینم امت در این خطابه، چگونه معنا شده است.
وی افزود: یک رویکرد این است که بگوییم منظور از امت، فردی خاص است، مثلا در قرآن کریم، حضرت ابراهیم(ع) چون جریانساز بوده است، امت نامیده شده، اگر اینگونه معنا کنیم دیگر تظافر و همدست شدن معنا پیدا نمیکند و ثانیاً شخص در مقام اکرام و بزرگداشت به عنوان امت معرفی میشود، مثل شهید بهشتی که امام(ره) فرمود: او یک امت بود، برای آدمهای ظالم که نمیتوان لفظ امت را به کار برد، رویکرد دیگر این است که امت را گروهی خاص معنا کنیم آن وقت این گروه باید به پیشوای آن گروه نسبت داده شود، در آن صورت حضرت علی(ع) باید میفرمود: بِتَظافُرِ اُمّتِ فُلانِ، در حالی که میفرماید: بِتَظافُر اُمّتِک! یعنی امت خود شما! امت خود پیامبر(ص)! و این که در کل، از نظر اخلاقی و ادبی درست نیست که ما، گناه یک عده را به کل امت نسبت دهیم مگر این که واقعا همه مردم در آن گناه سهیم باشند.
مدرس حوزه علمیه در ادامه گفت: مرحوم ملاصادق مازندرانی در شرح کافی، تظافر امت را کمک دادن برخی از مسلمانها به یکدیگر در هتک حرمت حضرت زهرا(س) معنا کرده است، مرحوم مجلسی در مرآةالعقول که شرح کافی است آن را همکاری بعضی مردم با هم دانسته است، ابن ابیالحدید معتزلی در شرح نهجالبلاغه این عبارت را شرح نداده است زیرا توقف در این مساله برای آن عالم سنّی مذهب دشوار بوده، میرزا حبیب الله خوئی در شرح خودش معتقد است که تظافر هم از ظَفَر به معنای همدستی برای پیروزی میآید و هم از ظُفر به معنای چنگال انداختن، همان گونه که میبینید شارحان بزرگوار مشخص نکردهاند که چرا این همدستی به امت، اطلاق شده است؟ من به ذهنم میرسد که پاسخ به این سوال را باید از کلام خود فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکیه به دست آورد.
تمام دستورات دین، یادآور مسئولیتی اجتماعی است
سروش محلاتی افزود: حضرت زهرا(س) در خطبه خود تحلیل کردهاند که در قضیه غصب، یک عده افرادی مستقیماً دخالت دارند از این روی، آن چند نفر را مستقیماً مورد خطاب قرار دادند، سپس نسبت به بقیه هم که با سکوت و تسلیم خود، زمینه ظلم را پدید آورده بودند، انتقاد کردند. کسانی که اعمال خائنانه را طراحی و اجرا میکنند، چند نفر بیشتر نیستند اما باید شرایط خاصی در فضای عمومی جامعه به وجود بیاید که مردم سکوت کنند و یا همراهی کنند، حضرت زهرا(س) به این مردم خطر را اعلام و نیز، تقاضای کمک کرد، ایشان میخواست در خطبه خود، جامعه را حرکت دهد، شاید ایشان از تغییر مواضع در بالا، ناامید بود اما احتمال میداد که صحبتش در توده مردم موثر بیفتد. ابتدا باید برای مردم مشخص میشد که آیا آنها در قبال مفاسد جامعه، مسئولیتی دارند؟ آیا مسلمان میتواند در مقابل ظلم و ستم بگوید وظیفهای ندارم؟ خیر، حضرت زهرا(س) خطاب به مردم گفتند: شما مخاطب اوامر و نواهی الهی هستید، شما حاملان دین و وحی هستید و ...، پس فقط علما یا اهل سیاست، مسئولیت صیانت از دین را ندارند بلکه این وظیفه برای همه است. در نهجالبلاغه نیز میبینیم که امیرمومنان(ع) با همین زبان تلاش میکند مردم بیخیال را نهیب بزند، چگونه ظلم را میبینید و سکوت میکنید؟، دستورات الهی متوجه شما است و از طریق شما باید در جامعه، عینیت پیدا کند.
مدرس حوزه علمیه در ادامه این سخنرانی یک ساعته گفت: سپس حضرت زهرا(س) در بخش مهمی از خطبه فدکیه رو به سوی مردمان انصار کرد و فرمود: «یا مَعْشَرَ الْفِتْیةِ وَ اعْضادَ الْمِلَّةِ وَ انصارالْاسْلامِ! ما هذِهِ الْغَمِیزَةُ فِی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتِی» و الی آخر، شما دیروز به داد اسلام رسیدید، امروز چرا میدان را خالی کردهاید؟ شما تعداد و نیرو دارید، قدرت مالی و نظامی دارید، با چه بهانهای تسلیم میشوید؟ فاطمه زهرا(س) منظورشان این بود که چرا دیروز زبان داشتید و امروز لال شدهاید؟، دیروز حرّیت و آزادگی داشتید اما امروز شما را خریدهاند و تهدید کردهاند، سپس عبارتی مهم دارد که میفرماید: «الا قَدْ اری انْ قَدْ اخْلَدْتُمْ الَی الْخَفْضِ...»، همانا میبینم که دنیا شما را خفه کرده و در خود فرو برده است، حضرت زهرا(س) میدانستند که چموشی و شیطنت صاحبان قدرت به تنهایی نمیتواند عامل پیشبرد این ظلمها باشد بلکه خموشی و همراهی مردم نیز موثر است، پس از این منظر مشخص میشود چرا امیرمومنان(ع) این ظلمها را به کل امت اطلاق میکنند.
وی تصریح کرد: اشتباه ما در ماجرای حضرت زهرا(س) این است که مثل بقیه موارد، سه چهار مامور مزدور مثل «قنفذ» را میبینیم، تمام خشم و نفرین را متوجه آنها میکنیم و فکر میکنیم بار جنایت به دوش این ماموران مزدور است در حالی که اینها، بالادستیها دارند که از آنها خط میگیرند و ثانیاً پذیرش و تسلیم عموم مردم عامل وقوع آن جنایات است، این که میگویم حرف بنده نیست بلکه منطق امیرمومنان(ع) است که در نهجالبلاغه هم به داستان شتر صالح(ع) اشاره میکنند و میفرمایند شتر صالح را یک نفر قربانی کرد اما بقیه مردم نیز به دلیل سکوت خود در گناه او شریکاند، ممکن است در نظام دنیوی و در محکمه کسی به دلیل سکوت یا رضایت قلبی محاکمه نشود اما در عالم واقع و در محضر الهی نسبت به این مسائل، مسئولیت وجود دارد.
با سکوت مردم جامعه، ظلم به اهل بیت(ع) باقی ماند
سروش محلاتی در ادامه گفت: دشمنان حضرت زهرا(س) کاری کردند که هزینه دفاع از حق ایشان و اهل بیت بالا برود، به این نشانه که پس از خطبه حضرت زهرا(س)، خلیفه چند دقیقه صحبت کرد و ضمن تهدید، الفاظی را به کار برد که شایسته نیست بنده در این مجلس یا هرجای دیگری ذکر کنم. در همین زمان، ام سلمه، از همسران پیامبر(ص) سر خود را از درب خانه بیرون کرد و گفت: آیا با دختر پیامبر(ص) این گونه صحبت میشود؟ در حالی که او حوریهای میان انسانها است، او در دامان پیامبر بزرگ شده و ملائکه با او ارتباط داشتهاند و ...، ام سلمه به هیچ شخصی انتقاد نکرد و فقط مقام حضرت زهرا(س) را گوشزد کرد اما در تاریخ آمده است که به همین دلیل، یک سال حقوقش را از بیتالمال قطع کردند، به این شکل هزینه دفاع از اهل بیت و زهرای مرضیه(س) را بالا بردند، خلیفه دوباره در سخنانی به تهدید مردم پرداخت و گفت: همه فتنهها زیر سر مردی است که خود را پشت چهره زنان مخفی کرده است و فکر کرده ما عقب نشینی میکنیم، سپس رو به انصار کرد و گفت: من شنیدم یک عده بیسر و پا از شما حرفهایی زدند، از این لحظه با هرکسی برخورد شد بداند که استحقاقش را داشته است، ابن ابیالحدید میگوید از استادم پرسیدم مگر کسی از انصار چیزی گفته بود که خلیفه آنها را تهدید کرد؟ استاد او جواب میدهد: هَتَفوا بِذِکرٍ عَلی، عدهای در هنگام سخنان فاطمه(س) به نفع حضرت علی(ع) شعار دادند، پس نتیجه بحث این که آن مردمان وقتی دیدند هزینه ایستادگی بالا رفته است رفتند و رفتند و رفتند؛ اما این ظلم، ماند و ماند و ماند.
گزارش از مجتبی اصغری
انتهای پیام/